صادق امامی، دبیر گروه بین الملل:اعلام خبر تبادل زندانیان ایرانی و آمریکایی، آن هم در میان خط و نشان کشیدنهای مقامات آمریکایی درباره اعزام 3 هزار تفنگدار به خلیج فارس برای مقابله با توقیف نفتکشها، همه رسانهها و تحلیلگران مسائل بینالملل را شوکه کرد. هرچند در طول یکسال گذشته مقامات ایرانی از مذاکرات پیرامون تبادل زندانیان سخن میگفتند اما تکذیب آن از سوی مقامات آمریکایی، احتمال دستیابی به توافق در این زمینه را تقریبا ناممکن کرده بود. از همین رو، پس از اعلام خبر مبادله زندانیان، برخی رسانهها همچون آسوشیتدپرس از آن بهعنوان «توافق پیچیده» یاد کردند؛ توافقی که بر پایه آن، چهار زندانی آمریکایی در برابر چهار زندانی ایرانی، آزاد خواهند شد و ایران به 6 میلیارد دلار داراییهای بلوکهشدهاش در کره جنوبی نیز دسترسی خواهد یافت.
یک سال و نیم تعلل بیفایده
آنگونه که مقامات ایرانی گفته و رسانههای غربی نوشتهاند، ریشه این توافق پیچیده به حداقل دو سال پیش یعنی سال 1400 بازمیگردد. در آن سال، تهران و لندن مشغول مذاکرات برای آزادی دو زندانی دوتابعیتی ایرانی-انگلیسی (نازنین زاغری و انوشه آشوری) بودند که به جرم جاسوسی در زندانهای ایران به سر میبردند. دقت در اظهارات مقامات ایرانی، نشان میدهد که در این مذاکرات، آزادی زندانیان آمریکایی نیز در دستور کار بوده است اما دقیقا مشخص نیست که چرا این اتفاق نیفتاده است. نکته جالبتر اینکه احتمالا همان تیم انگلیسی، اختیار مذاکره از جانب آمریکا را نیز داشته است. این کدهایی است که آن را میتوان از میان اظهارات اردیبهشت ماه وزیر خارجه در پاسخ به سوال یک خبرنگار لبنانی در بیروت یافت. امیرعبداللهیان به خبرنگار لبنانی از توافق «13 ماه پیش» ایران و آمریکا سخن گفت که در آن مذاکرات «یک خانم دیپلمات انگلیسی» نماینده آمریکا بوده و مذاکرات به «یک صورتجلسه» منتهی شده است. اما مشکل در نقطهای شکل گرفت که برخلاف انگلیسیها که هدفشان آزادی جاسوسانشان بود، آمریکا ضمن بدعهدی در اجرای توافق، به دنبال گنجاندن سایر موضوعات در قالب توافق بود. از همین رو، اجرای صورتجلسه منعقدشده به دلیل تعلل طرف آمریکایی ماهها به تعویق افتاد و آزادی جاسوسان آمریکایی نیز به تعویق افتاد تا آنگونه که امیرعبداللهیان گفته «صورتجلسه بهروزرسانی شود.» اشاره وزیر خارجه به 13ماه پیش، به اواخر اسفند 1400 یعنی بازهای بازمیگردد که دو جاسوس انگلیسی، در قالب توافق تهران و لندن، ایران را ترک کردند. یکسال پس از خروج دو زندانی انگلیسی از ایران، در اسفند 1401 ایران و آمریکا بر سر تبادل زندانیان به توافق میرسند اما گویا همهچیز از طرف آمریکایی خوب پیش نرفت تا به گفته وزیر خارجه «در کوتاهمدت شاهد تبادل زندانیان» باشیم. اینکه صورتجلسه پیشین چه بوده است و صورتجلسه جدید شامل چه مواردی است، هنوز مشخص نیست اما براساس گفتههای مقامات ایرانی، این پرونده به سایر پروندهها و بهویژه برنامه هستهای ایران هیچ ارتباطی نداشته است. با وجود گذشت پنج روز از اعلام خبرتوافق، جزئیات قابل توجهی در رسانهها درباره این موضوع در دسترس نیست. تنها وبسایت خبری-تحلیلی امواج مدیا در بریتانیا، مدعی شده که «داراییهای ایران در کره جنوبی به سوئیس منتقل میشود و در آنجا به یورو تبدیل میشود. یورو متعاقبا به دو حساب تعیینشده در دو بانک قطری ارسال میشود و به ایران اجازه دسترسی کامل به منابع مالی برای معاملات خاص غیرقابل تحریم داده میشود.» این رسانه به نقل از «منابع بلندپایه منطقه» درباره جزئیات سازوکار مورد توافق نوشت: «این پول از کره جنوبی خارج میشود، در سوئیس تبدیل میشود و سپس طی چند قسط به قطر منتقل میشود. برخلاف مبادلات گذشته ایران و آمریکا، که در آن زندانیان یا به عمان، یا سوئیس یا امارات متحده عربی منتقل میشدند، تبادل زندانیان این بار در دوحه صورت میپذیرد. نکته قابل توجه این است که نقش قطر در تسهیل این مبادله، شامل پرداخت هزینههای مربوط به تبدیل وون کره جنوبی به یورو نیز میشود.»منابع مطلع از مذاکرات میگویند که طرف آمریکایی مصرانه به دنبال انتقال پول ایران به حسابی در بانکهای اروپایی بوده است اما با توجه به نقش امارات متحده عربی و عمان در دوران تحریمها، ایران خواهان انتقال وجوه به بانکهای منطقه بوده است. در این بین شانس بانکهای امارات و عمان بیشتر بود اما انتخاب قطر شاید به این دلیل باشد که دوحه ضمن دادن ضمانت اجرای این توافق، حاضر شده است که برای تامین مخارج تبدیل ارز (وون به یورو) میلیونها دلار را بپردازد. موضوع نقش تضمینکنندگی قطر تلویحا از سوی «محمد عبدالعزیز الخلیفی»، وزیر کشور قطر تایید شده است. او گفت که «آنچه در این توافق به دست آوردهایم نشاندهنده اعتماد این طرفها به کشور قطر بهعنوان یک میانجی بیطرف و شریک بینالمللی در حل و فصل اختلافات بینالمللی از راههای صلحآمیز است.»موضوع دیگری که به نظر میرسد در متن مذاکرات بوده و درنهایت سر از رسانهها در آورده، به هزینه کرد 6 میلیارد دلار ایران بازمیگردد. مقامات آمریکایی مدعی هستند که 6 میلیارد دلار آزادشده صرفا برای خریدهای بشردوستانه (غذا و دارو) استفاده میشود، اما وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی میگوید که «تصمیمگیری در مورد نحوه استفاده از این منابع و داراییهای مالی مسدودنشده با تهران است.» این تضاد در روایتها نشان میدهد که در جریان مذاکرات طرف آمریکایی خواهان اختصاص این مبلغ به غذا و دارو بوده است اما ایران آن را نپذیرفته و دامنه آن را به کالاهای غیرتحریمی گسترش داده است. البته برای خرید این کالاها نیاز به صدور مجوز «دفتر کنترل سرمایههای خارجی(OFAC)» میباشد.
واریز به حساب ایران
مورد سومی که در رسانهها درباره آن ابهام وجود دارد، میزان دسترسی ایران به این مبلغ است. آنگونه که سیدمحمد مرندی، مشاور رسانهای تیم مذاکرهکننده ایرانی گفته، ایران «دسترسی کامل و مستقیم» به منابع مالی دارد و «هیچ شرکت قطری» این داراییها را مدیریت نمیکند. احتمالا منظور از دسترسی کامل به این پول، بدان معناست که 6 میلیارد دلار، از بانکهای قطری، به حساب چند بانک ایرانی مستقر در دوحه واریز خواهد شد و تحت مدیریت بانکهای ایرانی قرار خواهند گرفت. بهجز منابع فریزشده در کره جنوبی، آزادسازی بخشی از داراییهای ایران در عراق نیز بیارتباط به همین مذاکرات نیست. آمریکا خرداد ماه به بغداد اجازه داد تا حدود 2.5 میلیارد یورو از بدهیهایش به ایران را به کشور ثالث (عمان) منتقل کند. با انتقال این مبلغ به عمان، دسترسیهای ایران به آن سادهتر از قبل خواهد بود. تجربه توافق ایران با آمریکا، نشان میدهد که تا پیش از انتقال کامل 6 میلیارد دلار به بانکهای ایرانی و صدور مجوز برای خرید کالا، نمیتوان از پایان کار سخن گفت. رسانهها این بازه زمانی را بین چهار تا شش هفته در نظر گرفتهاند اما طرفین از بازه زمانی حدود دو ماهه برای اجرای آن میگویند. شاید بخشی از دلیل طولانی شدن مذاکرات مربوط به تبادل، ناآرامیهای سال گذشته باشد. تا پیش از ناآرامیها، ایران و آمریکا بر سر خطوط اصلی توافق هستهای به جمعبندی رسیده بودند و به دنبال توافق بر سر برخی مسائل جزئی بودند اما بروز ناآرامیها و پروپاگاندای رسانههای ضدایران و فضاسازی اپوزیسیون ایرانی، طرف غربی را به این جمعبندی رساند که از مسیر دیگر، آنچه را که میخواهند دنبال کنند. از همین رو واشنگتن اعلام کرد که دیگر مذاکرات برایش اولویت نداشته و علاقهای به بازگشت به توافق هستهای ندارد. شکست پروژه براندازی، محاسبات طرف غربی را تغییر داد و آنها را ناچار کرد مجددا پای میز مذاکره با ایران بیایند.
مذاکرات ادامه دارد
به نظر نمیرسد مذاکرات طرفین در این نقطه به پایان برسد. با توجه به اظهارات جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید مبنیبر ادامه «مذاکرات درباره آزادی زندانیان آمریکایی در ایران و بازگرداندن آنها به کشور» و وجود زندانیان دیگر در زندانهای دو کشور، احتمالا این مذاکرات ادامهدار خواهد بود اما اینکه به توافق منجر خواهد شد یا خیر، به رفتار آمریکاییها در جریان توافق اخیر مرتبط است.
گروگانگیری کار کیست؟
اگرچه غربیها و رسانههای غربی از کلیدواژههایی همچون گروگانگیری ایران در این پرونده یاد میکنند اما واقعیت این است که گروگانگیری و راهزنی، اقدامی است که کره جنوبی با دستور آمریکا آن را به اجرا گذاشت. ایران به صورت قانونی به کره جنوبی نفت صادر کرده است اما مقامات سئول به جای پرداخت وجوه نفت ایران، تنها به دلیل اینکه پرداخت این بدهی، منجر به کاهش اثرگذاری تحریمهای یکجانبه آمریکا میشود، از پرداخت آن به تهران خودداری کردند. اکنون در این توافق، ایران در ازای آزادی افرادی که جاسوسی آنها محرز گردیده است، توانسته به داراییهای مشروع خودش که تنها به دلیل تحریمهای یکجانبه آمریکا در سئول مسدود شده بودند، دسترسی پیدا کند. واضح است که در این پرونده، هم در مسدود کردن داراییهای ایران و هم در تبادل زندانیان، این طرف آمریکایی است که دست به گروگانگیری زده است. اما نکته مهم در این میان، توانایی تهران در هماوردی با واشنگتن است. بهطور حتم اگر واشنگتن ابزار دیگری برای آزادی جاسوسانش در ایران داشت، بدان متوسل میشد و پای میز مذاکره با تهران نمیآمد. این هماوردی در ماجرای سرقت محموله صادراتی نفت ایران نیز کاملا ملموس است. آنگونه که منابع خبری اعلام کردهاند، هیچ شرکتی حاضر به خرید نفت سرقتی از ایران نیست؛ چراکه میدانند حداقل تبعات آن، توقیف نفتکشهای آن شرکت در خلیجفارس است.
شماره ۳۹۳۷ |
صفحه ۱ |
صفحه نخست
دانلود این صفحه
منابع خبری درباره ماجرای تبدیل چه میگویند
ادامه تبادل به شرط رفتار آمریکا