محمدرضا کارگذار، خبرنگار: دیروز وقتی داشتم لابهلای اخبار میگشتم، ناگهان یک خبر آمد که وزیر بهداشت اعلام کرده «همه خدمات بستری و سرپایی سه دهک اول جامعه در مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی رایگان شد»؛ چه خبر خوشحالکننده و خوبی بود. اما خیلی طول نکشید که شیرینیاش مثل طعم آدامسهای بیکیفیت از زیر زبانم رفت. بهصورت خیلی اتفاقی انتشار این خبر همزمان بود با عمل پدرم البته در یک بیمارستان خصوصی؛ حالا ارتباطش با این خبر چیست، کمی صبر کنید تا متوجهش شوید.
وقتی که هفته پیش پدرم را برای ویزیت به مطب دکتر عروق بردم، برای روز یکشنبه برایش وقت عمل گذاشت و روی یک برگه باطله یک شماره کارت نوشته بود که امروز مبلغ 15 میلیون تومان به حساب آقای دکتر واریز کنید تا وقت عملتان در بیمارستان فلان تهران رزرو شود. موقعی که میخواستم مبلغ را واریز کنم، اتفاق عجیبی توجهم را جلب کرد و آن هم این بود که شماره کارت اعلامی آقای دکتر به نام خود ایشان نبود و به نام یک خانم همنام ایشان بود. با همان چهره شبیه علامت تعجب مبلغ را واریز کردم و با آقای واسطه تماس گرفتم و گفتم این مبلغ که آقای دکتر فرمودند واریز شد و زحمت رزرو را بکشید، خیلی بیاعصابطور پاسخ داد که به همین شماره تلفنی که تماس گرفتید، رسید انتقال وجه و اسم بیمار را بفرستید. دستورات آقای واسطه انجام و وقت عمل رزرو شد.
آقای دکتر بعدش تصمیم گرفتند بخش دیگری هم به عمل اضافه کنند. روز قبل عمل به بیمارستان خصوصی فلان که مراجعه کردم تا نسخه جدید آقای دکتر برای کار جدید را دریافت کنم، کنجکاوانه سری به بخش ترخیص و بیمه بیمارستان زدم. اول رفتم بیمه که استعلام بگیرد بابت بیمه تکمیلی ما چقدر فرانشیز کم میکند تا با یک ضرب و تقسیم بفهمم از کل هزینه بیمارستان، چقدر پول باید همراهم بیاورم. آقای بیمهای گفت بیمه تکمیلیتان 20 درصد فرانشیز کم میکند، روانه بخش ترخیص بیمارستان شدم. وقتی نامه دکتر را نشان دادم که مبلغ عمل و حواشیاش را تخمین بزنند، خانم گفتند حدود 30 تا 35 میلیون تومان هزینه هر دو بخش عملتان میشود که با ماشین حساب برایم محاسبه کرد که باید حدود 7-6 میلیون تومان همراهت بیاوری. در ذهنم یک محاسبه انجام دادم که خب 15 میلیون حقالزحمه یواشکی دکتر بهعلاوه 7 میلیون هزینه بیمارستان، جمعا یک عمل کمتر از 2 ساعته شد 22 میلیون؛ خدا را شکر کردم و از در بیمارستان خارج شدم.
روز عمل فرا رسید و دنبال ماراتن کارهای پذیرش و ابتدایی عمل بودم که گذرم دوباره در مراحل کار به بخش ترخیص افتاد، خانم دیگری که آنجا بود باید محاسبه میکرد که چقدر هزینه علیالحساب باید بپردازم. خانم نگاهی به برگه کرد، لبهایش را برچید و گفت بیا فعلا 10 میلیون تومان بریز تا ببینیم چه میشود. قدم قدمی که تا صندوق برمیداشتم داشتم دو دو تا چهارتا میکردم که خب چه شد پس، کمتر از 12 ساعت پیش همکارتان در محاسباتش گفت 7-6 میلیون تومان همراهت باشد، حالا شما میگویید 10 میلیون تومان و اینکه اگر من واقعا همان مبلغ اعلامی همکارتان را میآوردم، الان چه سرنوشتی در بیمارستان داشتم. سرتان را درد نیاورم، 10 میلیون تومان را پرداخت کردم و ماراتن پذیرش را ادامه دادم. بگذریم که بابت آزمایش قبل عمل و مشاوره دکتر بیهوشی و دکتر قلب و... بیش از 500 هزار تومان هزینه شد اما بالاخره عمل پدرم انجام شد. آقای دکتر که از اتاق عمل بیرون آمد، گفت عمل خیلی خوبی بود و خدا رو شکر حال پدرتان خوب است و توصیههای لازم را کرد و رفت. مراحل ریکاوری و بستری بعد از عمل درحال انجام بود که یک پیام واتساپی برایم آمد، همان آقای واسطه بود، بدون سلام و علیک یک پیام فورواردی را برایم ارسال کرده بود که نوشته بود «آقای دکتر تماس گرفتند و گفتند برای کار جدیدی که برای پدرتان انجام دادم، 8 میلیون تومان دیگر به همان شماره کارت واریز کنید.»
بگذریم که آقای دکتر قبلتر قرار بود همین کار به تعبیر خودش کوچک را کمتر از نیم ساعت در مطب خودش انجام دهد و ما برای کمتر اذیت شدن پدرمان گفتیم همین موقع عمل انجامش بدهد. به آقای واسطه گفتم تا فردا فرصت میدهید که مبلغ را واریز کنم، خیلی سریع پاسخ داد باشه فقط حتما فردا صبح واریز و رسیدش را ارسال کنید.
دوباره در مدتی که داشتم کارهای ترخیص را انجام میدادم، ماشین حساب مهندسی ذهنم شروع به فعالیت کرده بود. وقتی برای ترخیص مراجعه کردم و مثل شاگردانی که کار بدی کرده بودند مقابل خانم واحد ترخیص ایستاده بودم و پرسیدم «ببخشید مشخص است باید چقدر تقدیم کنم»، گفت «آقا مگه نمیبینی دارم حساب کتاب میکنم» عذرخواهی کردم و دست به سینه ایستادم تا محاسبات ایشان تمام شود. گفت شما 10 میلیون تومان پرداخت کردید و هزینه کارهایتان 7 میلیون و 300 هزار تومان شده است و به صندوق بروید و 2 میلیون و 700 هزار تومان پس بگیرید. وقتی به صندوق مراجعه کردم و منتظر محاسبات جدید بودم، همراه دیگری از واحد ترخیص آمد و خیلی شاکی بود. به آقای متصدی صندوق گفت «این چه وضعش است، چرا من باید 15 میلیون تومان ودیعه بدهم بعد آخرش مشخص شود که حدود 11 میلیون تومان هزینه بیمارستان شده؛ چرا از اول اینقدر زیاد پول گرفتید» که با بیتوجهی و کنایههای زیر لب متصدی صندوق مواجه شد. یک برگه داد و گفت شماره شبا بنویسید که فردا برایتان واریز شود.
برگشتم به بخش، تا ادامه کارهای ترخیص را انجام دهم. این بار محاسباتم مسیر دیگری داشت، ما کمتر از 30 درصد از اجرت دکتر (بخوانید زیرمیزی) را برای یک بیمارستان خیلی باکلاس خصوصی پرداخت کردیم. جالب اینجاست که هزینه آزاد این عمل با همه حواشیاش در این بیمارستان خصوصی باکلاس 35 میلیون تومان بود و در ماشین حساب گوشی حساب کردم که آقای دکتر بیش از 70 درصد این مبلغ را بهعنوان زیرمیزی از ما گرفت. چه میز بزرگی است که از زیرش اینقدر مبالغ بزرگ رد میشود. یاد حرفهای نیروی خدماتی بیمارستان افتادم که وقتی داشت پدرم را برای نوار قلب قبل از عمل پیش دکتر قلب میبرد، سری تکان میداد و میگفت «دیگه بیمارستان فایده نداره، اینقدر با بیمههای مختلف قرارداد بستهاند که بیمارستان خیلی شلوغ شده است.» حالا دوباره خبر خوشحالکننده صبح یادم آمد که آقای وزیر گفتند هزینههای درمان در بیمارستانهای دولتی برای سه دهک اول جامعه رایگان شد. دو تا سوال در ذهنم بود که یعنی اگر پزشکی برای این کار و عملی که پدرم انجام داد، فقط بیمارستان خصوصی معرفی کرد، تکلیف هزینههایش چه میشود و اگر با بیمه تکمیلی و هر ضرب و زوری بتواند هزینه درمان بیمارستان را بدهد، مبلغ هنگفت زیرمیزی آقای دکتر را باید از کجا تهیه کرد. ماجرا انگار شبیه مدارس دولتی و غیرانتفاعی شده، یک تقسیمبندی نانوشته که پولدارها غیر از کنکور و درس خواندن در مدارسی که دانشآموزان معمولی نمیتوانند حتی رنگ دیوارهای آن را ببینند، برای انجام امور درمانیشان هم جاهایی میروند که حتی به ضرب و زور بیمهها هم از افراد غیرپولدار خالی است و غیرپولدارها باید روی نیمکت همان بیمارستانهای دولتی شلوغ یا در پیادهروی اطراف این بیمارستانها منتظر مریضشان باشند و اقدامات پزشکی را در بیمارستانهای دولتی انجام دهند که برای اتاقهای اورژانسشان بهخاطر شلوغی، از اتاق 1-2-3... به تختهای 1A – 1B – 1C و... رسیدهاند و در دو طرف یک اتاق اورژانس و پشت پرده هر اتاق تخت میگذارند و آنها را اینگونه نامگذاری میکنند.
دسترسی سریع
اخبار این صفحه
گزارش میدانی «فرهیختگان» از هزینههای غیرمتعارف دریافتی توسط برخی پزشکان
زیر یک میز بزرگ
محمدرضا کارگزار
ارسال نظر