نشست تخصصی «حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق؛ تجارت جهانی، چالشهای داخلی» به همت اندیشکده حکمروایی فرهنگ و صنایع خلاق (حرف) زیرمجموعه پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف، سهشنبه 10 مرداد ماه از ساعت 16 تا 17:30، برگزار شد. هدف از برگزاری نشست، ارائه تصویر و نمودی از حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق در سطح بینالمللی و به موازات آن، در ایران بود تا از خلل این مقایسه تطبیقی، آسیبهای اساسی و مسائل مبتلا به حمکرانی صنایع فرهنگی و خلاق در ایران شناسایی شده و به بحث گذاشته شود. این نشست، اولین نشست اندیشکده مذکور به مناسبت برگزاری پنجمین کنفرانس ملی حکمرانی و سیاستگذاری عمومی است که با مشارکت پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف، خانه اندیشهورزان ایران و سایر موسسات و اندیشکدههای پژوهشمحور در تابستان 1402 در 14 محور (اقتصاد، تولید و تورم، امید و آینده، انرژی، فناوری و نوآوری، ژئوپلیتیک، کشاورزی، فرهنگ و صنایع خلاق، آب و محیطزیست، زیرساخت، مهاجرت، امور اجتماعی و نظام اداری) برگزار میشود. حمیدرضا ششجوانی مدیر مرکز توسعه صنایع فرهنگی و خلاق (CACIMA)، رضا مستمع مدیرگروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق مرکز پژوهشهای مجلس و کمیل قیدرلو مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه میهمانان این نشست بودند که گزیدهای از اظهارات آنان را در ادامه میخوانید.
رضا مستمع مدیرگروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق مرکز پژوهشهای مجلس درباره نحوه حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق در کشورهای سرآمد این حوزه نظیر کره جنوبی گفت: «به واسطه انجام پژوهشی پیرامون «طرح حمایت از شرکتها و موسسات خلاق و تجاریسازی فناوریهای نرم»، بررسی تجارب حکمرانی صنایع فرهنگی کشورها را در دستور کار قرار داده بودم. کره جنوبی یکی از کشورهای پیشران در این حوزه است که نمودهایش را در بحث کیپهاپ، کیدراما و سریالها و فیلمهای سینمایی مشاهده میکنیم. »
او در ادامه با بررسی سیر سیاستهای فرهنگی کره از دهه 1910 تا 1980، اقدامات اساسی این کشور در زمینه صنایع فرهنگی و خلاق را شرح داد و یکی از عواملی که منجر به موفقیت کره در حوزه قانونگذاری شد را رفع موانع و خلأهای موجود در مالکیت فکری عنوان کرد. او افزود: «سیاستگذاری فرهنگی و قانونگذاری، خلأ صنایع خلاق است که بهعنوان یک موضوع جدید و نوپدید، کمتر به آن پرداخته شده است. درخصوص قوانین مربوط به مالکیت فکری، مقاومتهایی وجود دارد و در این بین حامیانی دیده میشوند.»حمیدرضا ششجوانی مدیر مرکز توسعه صنایع فرهنگی و خلاق در پاسخ به سوالی مبنیبر اینکه مدل مطلوب حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق، حدود و ثغور مداخله دولت چگونه است؟ گفت: «کره جنوبی الگوی مناسبی برای بررسی وضعیت صنایع فرهنگی و خلاق در ایران نیست. من، نه مخالف مداخله دولت بلکه منتقد چگونگی مداخله در وضعیت فعلی هستم. کشور ما در این عرصه نیاز به قانون ندارد و مدیریت قانون، مساله است. دولت باید در جایی که نمیداند پیشران است یا نه، منفعل باشد. وقتی سهم صنایع خلاق از GDP در بهترین حالت، 1.2 درصد است، چگونه میتواند توسعه ایجاد کند؟ چون جدید است؟ مخالف این هستم.»
او در ادامه افزود: «بنابراین دولت چنانچه بخواهد در عرصه صنایع خلاق مداخله هم کند، این نوع مداخله باید زیرساختی باشد که مطلقا دولتهای جمهوری اسلامی تا به امروز، این نقش را در بخش صنایع خلاق ایفا نکردند. یا علاقهای ندارند یا اینکه رانتی وجود دارد که از منظر اقتصاد سیاسی میتوان به آن پرداخت. دولت باید در جایی که نمیداند پیشران است یا نه، منفعل باشد و تا زمانی که استراتژی در حوزه اقتصاد توسعه، تدوین نشده است، دولت وظیفه مداخله ندارد. اگر مداخله کند یا منابعش را از دست داده یا ممکن است بهطور شانسی، برآیند مثبتی اتفاق افتاده باشد.»
مدیرگروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق مرکز پژوهشهای مجلس در ادامه نشست با تایید این نکته که مسیری که کره در عرصه صنایع فرهنگی طی کرده است را نمیتوان برای ایران متصور شد، اظهار کرد: «زمانیکه سهم فرهنگ از بودجه عمومی کل کشور ناچیز و معادل 2 درصد است، نمیتوان انتظار داشت، زیرساخت فراهم شود. اصلا محال است این اتفاق بیفتد. آن بودجه و اعتباری که دستگاههای فرهنگی ما میگیرند، صرفا صرف حقوق و دستمزد میشود.»
کمیل قیدرلو مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه در بخش دیگر این نشست با اشاره به سه مدل مواجهه با مدیریت فرهنگی گفت: «مدیریت تمامیتخواه، مدل سوسیالیستی سفت و سخت و مدل رهاسازی، انواع مواجهه با مدیریت فرهنگی هستند. ساختار جمهوری اسلامی و نظام حکمرانی آن، با دو مساله روبهروست. یکی اینکه قطعا نه میتواند سوسیالیستی باشد و نه میتواند کامل رها کند. پس نمیتواند به سمت صنعت فرهنگ برود. فرهنگ برای جمهوری اسلامی امری حیاتی و در واقع عمود خیمه آن است. وجه تمایز جمهوری اسلامی از دیگر حکومتها در ایدهاش است، این ایدهاش را نمیتواند بگذارد با مسیرهای بازاری تعیینتکلیف شود.»
او در ادامه اضافه کرد: «در شرایط ایران که در آن نظام فرهنگی برای بایدها و نبایدها ارزش قائل است و بیطرف نیست و بر نظام بازار محدودیتهای بسیاری حاکم است، صنایع خلاق بهتر از این به عمل نمیآید. تزریق بودجه به شرکتهای دانشبنیان نیز یکجور اقتصاد سیاسی، شکست دولت و توزیع رانت شفاف و بسیار مشخص است. این منابع به دلیل وجود ساختاری که در آن فرهنگ کالای لوکس است و این کالای لوکس با افزایش درآمد نسبت دارد و منجر به رشد صنعت نمیشود. از طرف دیگر، دولت تنها متقاضی است. براساس نتایج مطالعهای، کل مصرف فرهنگی خانوار - به معنای خریدی که مردم از محصولات فرهنگی میکنند- هشتاد میلیارد تومان است. این رقم بسیار ناچیز است و به معنای عدم شکلگیری بازار و نبود متقاضی است، در نتیجه مانع ایجاد میکنند و کنترل بسیار است.»
قیدرلو تصریح کرد: «حال یک سوالی پیش میآید این است که آیا ما واقعا مزیتی در صنایع فرهنگی نداریم و هیج جایی برای بازدهی اقتصادی نیست؟ روی کاغذ میتوان این گونه نگریست که ما یک بازار صادراتی و یکسری از محصولات مثل صنایعدستی داریم که به واسطه آن منافع ملی و منافع اقتصادی برای توسعه صادرات محصولات فرهنگی، همگرا میشوند. این موارد تصورپذیر است. از طرف دیگر، بررسیها نشان میدهد، باوجود آنکه دولت تقاضاکننده اصلی فرهنگ است اما امکان صنعتی دیدن بعضی از حوزههای محدود وجود دارد و میتوان به صورت هدایت شده و مدیریت شده به آن پرداخت یا شبهرقابتی ایجاد کرد.»
مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه در ادامه تصریح کرد: «اقتصاد سیاسی به ما میگوید به دلیل شکست دولت، بازار شکل پیدا نمیکند. حضور دولت مساوی با حمایت این نهاد از گروههای همسو است. لذا یک توافق ضمنی وجود دارد که این حوزه زیاد شفاف نشود. منافع عدهای در مبهم بودن بازار است. درنتیجه، کیفیت حکمرانی در این حوزه، چیزی جدا از کیفیت حکمرانی در بقیه حوزهها نیست. ارزیابی کارکرد دولت برمبنای شواهد و شاخصهای معتبر و جهانی حکایت از آن دارد که ما یک دولت در گل مانده و ناتوان داریم که در تمامی ابعاد از جمله فرهنگ، توانمند نیست. ایران در شاخص توانمندی حکومت (عددی بین بین 1 تا 10) طی سالهای 2012 تا 2022 از 4.6 به 3.8 رسیده است. اصل مداخله دولت خوب است، اما قوانینی برای نظارت بر آن وجود ندارد. ما نظام ارزیابی نداریم. بنابراین رانت، افزایش پیدا میکند.»
مدیر مرکز توسعه صنایع فرهنگی و خلاق نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: «زمانیکه ما میگوییم شکست دولت صورت گرفته است یعنی بازیگر میدان اقتصاد، خودش سیاستگذار هم هست و تعارض منافعی وجود دارد. یعنی یک نفر که در حوزه صنایع خلاق ذینفع است سیاستگذار هم میشود. در مورد یارانه از هر راهی که بروی شما را میزنند. یعنی شما به مصرفکننده بدهی یا به تولیدکننده فرقی نمیکند. این شکست دولت خیلی بزرگ است و گویی هم عادیسازی و هم تبدیل به هنجار شده است و قبح آن ریخته است.»
مدیرگروه فرهنگ عمومی، هنر و صنایع خلاق مرکز پژوهشهای مجلس با استناد به گزارش شاخص ملی نوآوری در سال 2022 گفت: «ما میتوانیم در حوزه صنایع خلاق به مزیتهای رقابتی خودمان توجه کنیم. لازم نیست که در تمامی حوزههای صنایع خلاق ورود کنیم و بگوییم همه حوزهها را تنظیمگری میکنیم، به همه هم میدهیم و بین همه تقسیم میکنیم. اما میتوانیم به ذائقه مخاطب شکل بدهیم. به جای اینکه یارانه را در دیدگاه اقتصادی و تولید بدهیم به یارانه مصرفکننده تبدیل کنیم. مثلا در حوزه پویانمایی توانستیم در یک جاهایی کورسوی امیدی داشته باشیم. «پسر دلفینی» و «فیلشاهی» بسازیم و شاید آنجا بتوانیم کمی از مزیت رقابتی خودمان را نشان دهیم اما در حوزه تولیدات سینمایی شاید کمتر موفق بودیم.»
مدیر اندیشکده مطالعات فرهنگ و توسعه نیز در ادامه این نشست تاکید کرد: «ورود دولت بهعنوان کنشگر اصلی در بازار محصولات فرهنگی اتفاق خوبی است. دولت باید رفتارش چهارچوبمند، شفاف و قانونمند باشد ولی این کیفیت قانونی باید دارای ویژگیهایی باشد. اما طبق صحبت پیشین متاسفانه کیفیت قوانینی که برای نظارت، چهارچوب دادن و ارزیابی تصویب میشود، خوب نیست.»
قیدرلو با تاکید بر اهمیت شفافیت افزود: «این مهم نقطه امیدی برای بهبود وضعیت حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق است. زمانی که شفافیت ایجاد میشود، با 40 درصد صرفهجویی در توزیع مناسب مواجه هستیم. مثال زیاد دارد. مثلا آرد فقط با تغییر کارتخوان، روزی 5000 تن کمتر توزیع شد. 5000 تن یعنی کل واردات ایران. یعنی ایران اصلا نیاز به واردات نداشت. فقط یک سود یکبهشانزدهای داشت به عدهای میرسید و این فقط با شفافسازی مدیریت شد. بنابراین شفافیت خیلی مهم است و نباید به آن بیتوجهی شود. با این حال میشود گفت شفافیت یکی از سازوکارهاست اما حتما تنها سازوکار نیست. حتما آن تولید دانشی که ما میگوییم زیرساخت فرهنگ است لازم است شکل بگیرد. تولیدکننده باید بداند کالای فرهنگی که تولید میکند را به کجا ببرد. در دولت قبل وزارت فرهنگ از سازمان فرهنگ و ارتباطات خواست اقداماتی نظیر طراحی و اجرای پلتفرم ترتیب دهد تا قباله صنایعی که بازار دارند در بندر گیر نکند و بازار مشتریهای خود را پیدا کند. اما همکاری نکردند و همان زیرساخت اولیه هم فراهم نشد. اگر این اتفاق شکل بگیرد، قطعا گام مهمی برای کنشگر صنعت فرهنگ (نویسنده کتاب، فیلمساز و... ) است.»
ششجوانی مدیر مرکز توسعه صنایع فرهنگی و خلاق نیز در انتهای نشست با بیان اینکه پنجره اقتصادی صنایع خلاق، فرصت محدودی است، خاطرنشان کرد: «اگر با همین فرمول جلو برویم خیلی نمیتوانیم از آن بهرهبرداری کنیم. یادمان باشد که ما وسط چند تمدن (هندی، عربی و ترک) هستیم که به ضرر تمدن ایرانی بزرگ و متورم میشوند. تحریم باعث شده هنرمند ما که کمانچه میزند چون امکانش نیست بهدرستی با گروه ایرانی برنامه اجرا کند، مجبور است با گروه پاکستانی همراه شود. استفاده از فرصت محدود صنایع خلاق خرد میخواهد. آن هم از جانب اشخاصی که ملی و نه جناحی هستند. مسالهشان پولدرآوردن نیست. پرسش اصلی ما این است که آیا صنایع خلاق میتواند به هر معنی موجب بازگشت توسعه به کشور ما شود؟ اگر اینطور نیست و با توجه به آنکه منابع کشور ما کم است و به یک جای لایزال وصل نیستیم، برویم یک جای دیگر بایستیم و منابعمان را صرف کنیم.»
شماره ۳۹۳۲ |
صفحه ۳ |
دانشگاه
دانلود این صفحه
در نشست «حکمرانی صنایع فرهنگی و خلاق؛ تجارت جهانی، چالشهای داخلی» مطرح شد
سیاستگذاری فرهنگی و قانونگذاری خلأ صنایع خلاق است











