«یک روزنامهنگار بهدلیل شکایت مجدد حمید رسایی، نماینده پیشین مجلس از او حکم تبعید به تربتجام را دریافت کرده است. مرضیه محمودی، سردبیر سایت تجارت نیوز خبر داد: بهدلیل شکایت مجدد حمید رسایی از من، به ۲۴ میلیون جریمه نقدی و یکسال تبعید به تربتجام محکوم شدهام! محمودی در توییترش نوشت: این دومینبار است که سر این پرونده محکوم میشوم. بار قبل شش میلیون جریمه نقدی پرداخت کردم.» این چند جمله، محتوای خبری بود که دیروز توسط سردبیر سایت تجارت نیوز منتشر شد و نوع مجازاتی که برای او در جریان یک دعوی حقوقی با یکی از نمایندگان سابق مجلس اعلام شد، حواشی زیادی را ایجاد کرد. راستش را بخواهید چند وقتی است در برخی احکام با موارد عجیب و غریبی بهعنوان مجازات روبهرو هستیم. مواردی که فارغ از درست یا غلط بودن خود حکم (چون اطلاعی از چند و چون پرونده و... نداریم) بسیار تعجب و تاملبرانگیزند.
چند مورد از این موارد را با هم مرور کنیم، تا در ادامه به چند مساله که احتمالا در ذهن قاضی مغفول ماندهاند و قوه عاقله دیگری هم آن را گوشزد نمیکند برسیم.
تبعید احمد زیدآبادی به گناباد!
اردیبهشت سال 94، احمد زیدآبادی پس از آزادی از زندان رجایی شهر کرج، برای تبعید و انتقال به شهر گناباد در اختیار ماموران نیروی انتظامی قرار گرفت و با هزینه شخصی خود به گناباد منتقل شد. همسر احمد زیدآبادی قبلا گفته بود به آنها اطلاع داده شده که این روزنامهنگار زندانی پس از پایان دوران حبس شش سالهاش، برای گذراندن دوران تبعید خود مستقیم از زندان به گناباد فرستاده خواهد شد. زیدآبادی بعد از این تبعید و در سال 99 در یادداشتی از خاطرات تبعید به گناباد اینطور نوشت: «یکی از کارکنان دادستانی که بروکراتی تمامعیار و بیآزار و آرام بود، در جریان ثبت و ضبط اوراق مربوط به تبعید درصدد همدلی بر آمد، اما بهدلیل روحیه بینهایت محافظهکارش تنها جملهای که گفت، این بود: «مگر گناباد تبعیدگاه است که افراد را به این شهر تبعید میکنند؟» از همین یک جمله پی بردم که مردم گناباد از اینکه شهرشان بهعنوان تبعیدگاه مورد استفاده قرار میگیرد، دلخورند و میخواهند این شهر از فهرست تبعیدگاههای کشور حذف شود.» اینجا هم فارغ از پرونده زیدآبادی و اتهامات و جرائمی که مرتکب شده بود، با روایتی که از این تبعید و احوال مردم گناباد نوشته است، کار داریم که در همان ادامهای که اشاره کردیم، سراغش خواهیم رفت.
تحمل زندان در سمنان!
لیلا بلوکات، بازیگر بعد از اقدام به کشف حجاب به تحمل حبس در سمنان محکوم شد. روزنامه هممیهن در تشریح جزئیات حکم بلوکات نوشت: «دوسال ممنوعیت از فعالیت در رسانههای فراگیر ازجمله پلتفرمهای داخلی و خارجی فعالیتهای نمایشی و بازیگری و تبلیغگری در فضای حقیقی و مجازی؛ دوسال ممنوعیت خروج از کشور؛ پنجسال ممنوعیت از فعالیت در فضای مجازی بهصورت مستقیم یا با واسطه؛ مطالعه و خلاصهنویسی یک کتاب ظرف یکماه و ۱۰ ماه حبس تعزیری در یکی از زندانهای استان سمنان که ۶ ماه آن به مدت ۵ سال تعلیق شده است.» چرا سمنان؟
دفاع از حکم مردهشوری!
موسی غضنفرآبادی، نماینده مردم بم و رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این سوال که آیا میتشویی یا کلاسهای روانشناسی احکام درستی است؟ گفته است: «برای کسی که مقدسات را به استهزا میگیرد، هیچ اشکالی ندارد. چون جرم، جرم کوچکی نیست. بهرغم اینکه برخی نسبت به این موضوع گارد گرفتند اما موضوع اعتقادات مردم است. قانون در کشور ما محترم است و وقتی کسی به قانون احترام نگذارد طبق قانون اقداماتی پیشبینی میشود.» چند روز پیش و بعد از انتشار تصویر یکی از احکام صادر شده از سوی دادگاه برای کشف حجاب یک خانم که به پرداخت ۳۱ میلیون ریال بهجای دو ماه حبس تعزیری و یک ماه کار در غسالخانه (شستن میت) محکوم شده بود در همین روزنامه نوشتیم: «اولین پرسشی که مطرح میشود این است که چنین حکمی دقیقا چه تناسبی با فریضه الهی و دینی حجاب دارد و تا چه میزان حتی ممکن است چه از لحاظ جنبه قانونی و چه دینی فرد را ملزم به رعایت حجاب کند؟»
و...
فتأمل!
خب احکام و موارد بالا را که البته بخشی از احکام و موارد عجیب و غریب صادر شده برای مجرمان در زمینههای مختلف است خواندیم و حالا سوال اصلی اینجاست که این احکام در وهله اول آیا سنخیتی با جرم صورت گرفته دارند؟ فارغ از این، گمان نمیکنید این احکام توهین به بخشی از مردم جامعه، چه اهالی شهرهایی که تبعیدگاه این مجرمان شدهاند و چه اصنافی است که عدهای سالها در آن مشغول به کارند است؟ مگر قرار بر این نبود که بر مبنای عدالت همه یکی باشیم، هر کسی در هر جای این مملکت در هر نقطهای با هر میزان از برخورداری فرقی با مرکزنشینها نداشته باشد؟ چه شد که حالا تربتجامیها، گنابادیها و... ساکنین تبعیدگاهند و بقیه در بهشت زندگی میکنند؟ بهتر نیست بهجای القای این مساله به مردم گناباد و تربتجام و... که شما در نقطهای نامطلوب زندگی میکنید (که بهواقع هم اینطور نیست) و اینجا برای تبعید زندانیان و خلافکارها مناسب است، مسائل و کمبودها و نابرخورداریهای آنها را کم کنیم و محمودیها، زیدآبادیها، بلوکاتها و... را در همان جایی که هستند با احکام عاقلانهتری تنبیه و مجازات کنیم؟