میلاد جلیلزاده، خبرنگارگروه فرهنگ: فیلم سینمایی «نمور» که بهواسطه کیفیت آن حرف و حدیثهایی راجعبه حضورش در فجر چهلم وجود داشت، در آخرین روز جشنواره و چند ساعت مانده به اعلام نامزدها، نمایش داده میشود. نویسنده فیلمنامه این اثر هم اولینبار است که یک سناریوی بلند را نوشته و با آن در جشنواره فجر حاضر میشود. یک خبرنگار سوالی میپرسد راجعبه اینکه چرا به کسی که مادر یک فرزند نامشروع است، در فیلم عنوان مادری داده شده است. این تنها یکدقیقه کاملا کماهمیت از جشنواره بزرگی بود که در سختترین شرایط برگزار شد. همین سخنان کوتاه با واکنشهایی مواجه میشود و نوشین معراجی، گوینده این سخنها و نویسنده فیلمنامه این اثر در ۲۷ بهمنماه یادداشتی مینویسد و ضمن عذرخواهی، توضیح میدهد که خودش هم به مبانی شرعی ازدواج پایبند است و به همین شیوه تشکیل زندگی داده است. اما دو روز بعد برخی خطبای محترم جمعه به این صحبتها واکنشهایی نشان میدهند که بعضی از آنها بسیار تند است. این نشان میدهد که ارگانهای مذهبی، شبکه منسجمی دارند و میتوان از آنها برای تبلیغات فرهنگی و بهطور کل فرهنگسازی استفاده کرد، اما این شبکه در بعد ایجابی چندان بهروز نشده و بهسان زمانهای گذشته بیشتر در مقام سلبی رفتار میکند نه ایجابی. در ادامه به شرح ماجرا وبرخی واکنشها پرداختیم.
برخوردهای سلبی که تیغ انتقادات را کند میکند
مذهب چیزی نیست که فقط در پستوی خانهها و بهعنوان یک عنصر فردی باقی بماند. اگر یک نفر در میان جماعتی، به تنهایی معتقد به مذهبش باشد، ممکن است اعتقادات او بیشتر جنبه فردی پیدا کند؛ اما وقتی تعداد زیادی از افراد یک جامعه باورمند به مذهبی خاص باشند، آن مذهب جنبه اجتماعی هم پیدا میکند و حتی از این رهگذر خواهد توانست سر از سیاست و حکومتداری دربیاورد. اما جنبه اجتماعی مذهب چیست؟ ارائه تعریفی از عرف عمومی و هنجارها یا برگزاری مراسم و مناسک مذهبی؟ اینها همه جلوههای اجتماعی مذهب هستند اما باید پرسید که کارکرد اجتماعی مذهب در این میان چه خواهد بود؟ یک جلوه اجتماعی بدون کارکرد و خنثی، در طول زمان ممکن است محو شود و از بین برود. نکته اینجاست که مذهبیها درواقع دارای یک شبکه اجتماعی منسجم و گسترده هستند؛ در همین کشور خودمان از هیئات مذهبی گرفته تا مساجد و مجالس خانگی. این یک ابزار بزرگ مهم است؛ با نفوذ در مناطق و میان افرادی که بسیاری از رسانهها و شبکههای دیگر به آن راه ندارند، یا صاحب تاثیرگذاری کافی نیستند. یکی از جنبههای اجتماعی مذهب همین کارکرد است. آنچه میتواند باطلالسحری بر جادوی رسانههای پرتعداد خارج از کشور باشد و راهی باشد برای جهتدهی سازنده به خواستها و مطالبات مردم. الگوهای درست و جذاب را در جامعه جا بیندازد و القصه اینکه فضا را به دست بگیرد. قطعا به دست گرفتن فضا و مقابله با موج رسانهای بیگانگان در این خلاصه نمیشود که بام تا شام، به این کانالها و رفتارهایشان دشنام بدهیم. باید بدیلی برای آنها پدید آورد.
اگر آنها یک فیلمساز دستچندم که حتی کات و شات را بلد نیست، به صرف اینکه با حکومت ایران درافتاده، بر میکشند و تا حد اعلای شهرت میرسانند، اگر میتوانند نویسندهای که ادبیاتش از انشای دوم متوسطه بالاتر نمیرود را بهعنوان اپوزیسیون ایران یا عنصری تجزیهطلب در حد مشاهیر ادب ایران بالا ببرند و همین کار را با موزیسینها، خطاطان، نقاشان، تحلیلگران شاخههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، هنری و خلاصه هر فرد دیگری بکنند، فقط با کار سلبی مسالهشان حل نمیشود.
باید برای این سیستم چهرهسازی و قهرمانسازی بدیلی به وجود آورد و شبکه مذهبیهای کشور اگر درست تنظیم شود، این را خواهد توانست.
این رویکرد، هنوز فقط جنبه سلبی دارد، نه ایجابی، چنان که انگار نه انگار دیگر مذهبیون، اپوزیسیون حکومت نیستند و بیشتر از ۴۰ سال است بخشی از خودشان کار را به دست دارند. بهطور خاص و بهعنوان نمونه، دقت کنیم که واکنشهای این شبکه به مسائل سینما، عموما در چه مواردی بوده است؟ از اعتراض به فیلمهایی مثل «آدمبرفی» و «مارمولک» که گذشت زمان بعضا نشان داده اعتراض نسبت به آنها اشتباه بوده تا اعتراض به اظهارنظر و رفتار یا پوشش فلان بازیگر و فلان کارگردان.
گذشته از اینکه چنین اعتراضاتی درست و مفید بودهاند یا نه، مساله این است که آیا همین دستگاه، همین بدنه، توانسته در موضع ایجابی هم چیزی را معرفی کند و جا بیندازد؟ خیلی کم.
اظهارنظر در مورد یک دقیقه از بزرگترین رویداد فرهنگی کشور
مسالهای که حول و حوش اظهارنظر نویسنده یکی از فیلمهای جشنواره فجر اخیرا به وجود آمد، یک نمونه قابلتوجه و بهانهای مکفی برای پرداختن به ضعفهای این شبکه و اختلالهای آن است. فیلمی که یکی از کممخاطبترین آثار جشنواره فجر بود و اساسا خیلیها راجعبه اینکه چرا با این کیفیت پایین، به رقابت راه داده شده حرف و حدیث داشتند و نشست خبری آن هم روز آخر جشنواره و هنگامی که بیشتر رسانهها منتظر اعلام نامزدها بودند برگزار شد و چندان به چشم نیامد. در همان نشست، حاشیه کوچک و پرتی داشت که کسی باور نمیکند در یک فضای طبیعی تا این اندازه بزرگ شود. اظهارنظر نویسنده این فیلم درپاسخ به سوالی درخصوص حلالزادگی یکی از شخصیتهای فیلم که بعدا با عذرخواهی و توضیحات خود او هم همراه شد، باعث واکنش بسیاری از منبریهای کشور و حتی برخی از ائمه جمعه شد. آیا تمامی آن افراد مستقیما نشست خبری فیلم «نمور» در آخرین روز از جشنواره فجر را چک کرده بودند و این بخش را از آن بیرون کشیدند؟ قطعا چنین نیست. حتی یکی از منبری های خوش سابقه معترض ، این نویسنده را به اشتباه داور فجر دانسته بود.
قصه از کجا شروع شد
در نشست خبری فیلم «نمور» خبرنگاری که با سوالهای عجیبش در طول ۱۰ روز جشنواره برای دیده شدن تلاش میکرد، بالاخره به هدفش رسید. تقریبا حداقل یک سوال از او در تمام ۲۲ نشست فیلمهای جشنواره پرسیده شد. مثلا از کارگردان «لایههای دروغ» پرسیده بود چرا ایران را بهشت تبهکاران نشان دادهاید؟ حال آنکه فیلم اکشن نیاز دارد که یک قهرمان مثبت و تعداد زیادی کتکخور منفی داشته باشد. اما سوالات این خبرنگار با تمسخر اهالی رسانه مواجه میشد اما او در آخرین روز بالاخره موفق شد به هدفش برسد و با فراهم کردن دستمایهای برای تحریک مردم، دارای تاثیر شود. خبرنگار از کارگردان فیلم پرسید: «با توجه به حلالزاده نبودن یکی از شخصیتهای فیلم به نام «آرام» چرا اثر خود را به مقام مادر تقدیم کردهاید» و کارگردان به این سوال که نوعی مچگیری است اعتراض کرد. اما نویسنده فیلمنامه، یعنی نوشین معراجی در پاسخ گفت: «وقتی دو نفر با هم نامزد هستند، یعنی صیغهاند، شرعی آن را میگویم یا حتی با هم فقط نامزد هستند، وقتی دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند حتی در صورت شرعی نبودن رابطه آنها بچهای که به وجود میآید، میتواند حلالزاده محسوب شود و در هر حال کسی که بچهای را به دنیا میآورد یک مادر است و ارزشمند محسوب میشود.»
بلافاصله سر و ته این صحبتها زده شد و فقط همان قسمت باقی ماند که «وقتی دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند حتی در صورت شرعی نبودن رابطه آنها بچهای که به وجود میآید، میتواند حلالزاده محسوب شود.» البته این اظهارنظر خانم معراجی درست نیست و حلالزادگی به این شکل تعیین نمیشود. به علاوه کودک حلالزاده، با سایر کودکان، در بحث ارث و مسائل دیگر تفاوت دارد. اینها مسائل خاص اجتماعی هستند که عموما جزئیات بسیار تلخ و غیرقابل تحملی هم دارند و باید بهطور ویژه، توسط کسانی که با جزئیات این نوع پروندهها اخت شدهاند، مورد بررسی قرار بگیرند، نه در نشست خبری یک فیلم.
یکی از اولین واکنشها مربوط به حجتالاسلام عالی، استاد حوزه و کارشناس مذهبی صداوسیما بود که گفت: «آن خانم داوری که در جشنواره حرف ازدواج سفید را زد، مسئولان ارشاد تو دهنش باید میزدند. تو غلط میکنی درباره چنین چیزی نظر میدهی.» لازم به تاکید مجدد نیست که خانم معراجی نویسنده یکی از 22 فیلمنامه حاضر در فجر بوده نه داور آن، اما همین اشتباه حجتالاسلام عالی را بعضی از خطبای جمعه هم به شکل تلویحی تکرار کردند. مثلا آیتالله سیدمحمدمهدی حسینیهمدانی در خطبههای نمازجمعه ۲۹ بهمن کرج، گفت: «نهادهایی که از بدنه حکومت و دولت ارتزاق میکنند، باید با دقتنظر بیشتری اظهارنظر داشته باشند، در این شرایط اظهارنظر شخصی معنی ندارد؛ چرا نباید نظارت و ممیزی صورت بگیرد؟ ارشاد باید با جدیت بیشتری با چنین رفتارها و تخلفاتی برخورد کند تا افراد، دیگر اجازه اشتباه به خودشان ندهند.» آیتالله حسینی که قبل از این جملات، از کلیت برگزاری جشنواره فجر در این دوره تقدیر کرده بود و آن را نسبت به دورههای پیش بهتر میدانست، در این بخش دچار اشتباه شد که تصور کرد نویسنده این فیلمنامه یکی از مسئولان جشنواره است. یعنی همان اشتباه حجتالاسلام عالی را تکرار کرد و گفت نهادهایی که از بدنه حکومت و دولت ارتزاق میکنند، نباید اظهارنظر شخصی داشته باشند حال آنکه این اظهارنظر از سمت مدیران یا دستاندرکاران فجر صورت نگرفته بود. حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدنبی موسویفرد هم در خطبههای نمازجمعه اهواز با اشاره به اینکه برگزاری جشنواره فجر دل مومنان را به درد آورد، گفت: «رفتارهای زشت، وضعیت لباس پوشیدن نامناسب و اینکه حرفهایی زده شده که در تاریخ، یزید زده است، نشاندهنده وضعیت این جشنواره است. از دولت انقلابی و وزارت ارشاد درخواست داریم تا به این وضعیت توجه کند تا دیگر شاهد چنین ناهنجاریهایی نباشیم.» آیتالله علیرضا اعرافی هم در خطبه نمازجمعه ۲۹ بهمن قم با اشاره به این موضوع اظهار داشت: «در برخی مراسمهای کشور و بهویژه جشنواره فیلم فجر اتفاقاتی رخ داد که شایسته نبود و در برخی موارد عذرخواهیهایی کردند که در حد آن حرمتشکنیها نبود. ارزشهای اخلاقی، اسلامی و فرهنگی نشانه این ملت بزرگ بوده است.» مشخص است که آیتالله اعرافی بهرغم مشی معتدلتری که داشته، گزارش دقیقی نسبت به این رخداد دریافت نکرده است و آنچه به دست ایشان رسیده، گزینشی بوده است. آیتالله حبیبالله شعبانیموثقی، نماینده ولیفقیه در استان همدان هم در خطبههای پیش از نمازجمعه این هفته عنوان کرد: «در همین جشنواره فجر سخنان سخیف و غیرکارشناسانهای زده میشود که میتواند در سطح جامعه تاثیرگذار باشد و وزارت فرهنگ و ارشاد باید جلوی آن را بگیرد.» در مورد اینکه چنین سخنانی غیرکارشناسانه بودهاند، حق با آیتالله شعبانی است اما اینکه این جملات میتواند روی جامعه تاثیرگذار باشد، لااقل در این مورد بهخصوص، تلقی درستی نبود. اصولا ۱۰ درصد از خبرنگاران حاضر در کاخ جشنواره هم در نشست خبری فیلم نمور شرکت نکرده بودند، چه برسد به اینکه تمام ایران از یک جمله که نویسنده تازهکار آن بیان کرده، خبردار باشند و واکنش گسترده ائمه جمعه و منبریهای سراسر کشور بود که این قضیه را در کانون توجهات قرار داد. حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی نکونام هم ۲۹ بهمنماه در خطبههای نمازجمعه شهرکرد به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «خوشبختانه در عرصه فیلم و سینما پیشرفتهای قابلتوجهی صورت گرفته و در این میان برخی فجایعی را ایجاد میکنند که در شأن هنرمندان نبوده و لازم است دستگاههای نظارتی جلوی ناهنجاریها را بگیرند.»
عذرخواهی هم فایده ندارد!
یک نکته مهم و بسیار قابلتوجه این است که دو روز قبل از اظهارنظر هماهنگ ائمه جمعه سراسر کشور، خود خانم نوشین جعفری یادداشتی نوشته بود که میتوانست مساله را فیصله بدهد. «با سلام خدمت هموطنان عزیز؛ درخصوص ویدئوی تقطیع شده از صحبتهای بنده پیرامون پاسخ به خبرنگاری که به کیفیت ارتباط شرعی دو کاراکتر فیلم سینمایی «نمور» اشاره کرد و توضیح خواست، طی روزهای گذشته بخشی از پاسخ اینجانب به شکلی سوءتفاهمبرانگیز منتشر شد که باید خدمت هموطنان عزیزم عرض کنم: اینجانب نوشین معراجی بهعنوان یک ایرانیِ مقید به دین اسلام و با اطلاع و آگاهی از مناسبات و شرعیات مقدس شیعیان، طبیعی است که جاری شدن خطبه عقد در هنگام ازدواج زوجین را لازم و قطعی میدانم و به آن اعتقاد راسخ دارم. همانطور که برمبنای همین اعتقاد و آگاهی خود نیز تجربه شیرین عقد شرعی و رسمی را داشته و بنابراین، سوءبرداشت از صحبتهای من در پاسخ به خبرنگار مذکور، خلاف واقع است و صحبت بنده اشاره به وجود عشق بهعنوان یک مکمل در کنار عقد شرعی بوده و به هیچوجه در رد و تکذیب چنین چیزی سخن به زبان نیاوردم. بنابراین ضمن تاکید بر اینکه اینجانب به اصول اخلاقی و دینی در روابط زن و مرد ایمان کامل دارم، لازم است در صورتی که شرایط پرفشار نشستهای خبری و فضای حاکم بر جشنواره موجب شده که حق مطلب به درستی ادا نشود و موجبات رنجش برخی هممیهنان عزیز را فراهم آورد، مراتب عذرخواهی خود را تقدیم کنم. با احترام به مردم شریف ایران. نوشین معراجی- فیلمنامهنویس.»
این اولین باری بود که نوشین معراجی فیلمنامه بلندی مینوشت و با آن وارد جشنواره فیلم فجر میشد. این اتفاق و به وجود آمدن این حواشی میتوانست طمع ایجاد یک سکوی پرتاب را در او ایجاد کند؛ یعنی استفاده از شهرتی که به این واسطه برایش ایجاد شده، در رویدادها و رسانههای خارجی. او بعد از آن خطای فاحش عذرخواهی کرد و به تلاش در جهت رفع سوءتفاهمات پرداخت اما دو روز بعد اتفاقات دیگری افتاد. چند ساعت پس از این اظهارنظرهای ائمه جمعه، در حاشیه اختتامیه سیوهفتمین جشنواره موسیقی فجر، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جمع خبرنگاران درباره حاشیه چهلمین جشنواره فیلم فجر توضیحاتی را ارائه داد. او ابتدا از عوامل برگزاری جشنواره فیلم فجر که در حد امکان و در میانه راه دولت این جشنواره را تشکیل دادند، تشکر کرد و سپس درباره صحبتهای نویسنده فیلم نمور گفت: «اگر در جشنواره اظهارنظر ناردستی شود، قطعا مورد تایید نیست و همه از آن اظهار انزجار دارند. هرکس در هر جایگاهی که هست باید به فرهنگ و آیین دینی ما احترام بگذارد؛ این جزء مسلمات ماست. اگر جامعه دینی ما دچار گلهمندی شده است، شایسته این است که اهالی هنر و اصحاب فرهنگ با احترام به آن نگاه کنند. ما هم در حوزه مدیریت فرهنگی کشور به این مسائل حساسیم و به دغدغههای جامعه ایمانی احترام میگذاریم و اگر تکدری برای آنان ایجاد شده است با شجاعت از آنان پوزش میطلبیم.»
وزیر ارشاد در بخش دیگری با بیان اینکه نباید اشتباهات یک نفر را به جامعه هنری تسری داد، گفت: «جامعه هنری، جامعه عفیف و پاک و پیشتاز در عرصههای فرهنگی و اجتماعی و مورد تکریم آحاد ملت ایران بوده است. از بیان حرفهایی که این جامعه عزیز را مورد آزار قرار بدهد، باید اجتناب و با احترام به جامعه فرهنگی و هنری گفتوگو کرد. ما از همه میخواهیم که نسبت به مسائل به همان اندازه که هست التفات کنند و نگذارند که این حاشیهها فضای فرهنگی و هنری کشور را متکدر کند.» به عبارتی وزیر ارشاد هم رسما به بزرگ شدن بیش از حد این قضیه نقدی وارد کرد.
هیچ گفتوگویی از جانب یکی از روحانیون معترض به صحبتهای نوشین معراجی با خود او صورت نگرفت. هیچکدام از آنها پیش از اینکه چنین اظهارات تندی را علیه یک نویسنده تازهوارد انجام بدهند، تصمیم نگرفتند ابتدا با خودش صحبت کنند و توجیهش کنند که در این مورد اشتباه میکرده است. آنها حتی نمیدانستند که او دو روز پیش از نمازجمعه بیانیه داده و از حرفهایش برگشته و عذرخواهی کرده است. حتی اگر این صحبتها قرار بود منشأ یک انحراف فکری در جامعه باشند، این طرز برخورد با آن نمیتوانست راهگشا باشد. هیچکدام از این روحانیون که در میانشان افراد صاحب علمی هم پیدا میشود، حتی یک کلمه استدلال اقناعی در رد چنین تفکری نپرداختند. این امکان برجسته و قابلتوجهی است که میشد به جای چنین استفادههایی، از آن استفادههای بهتری کرد. مثلا برای جاانداختن یکسری از محصولات فرهنگی که هیچوقت و به هیچوجه توسط پروپاگاندای رسانههای غربی و وابستگان فکری آنها تبلیغ و ترویج نمیشوند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: