مهدی کروبی، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز 13مرداد 78 و در نشستی با رد اظهارات احمد منتظری، فرزند آیتالله منتظری در مصاحبه با نشریه «پیام هاجر»«درباره دلایل برکناری پدرش از قائممقامی رهبری، به دلایل واقعی آن پرداخت و گفت: «باید این واقعیت را بهصراحت اعلام کنم که نگرانی و ناراحتی امام از آیتالله منتظری از آن روز آغاز شد که آقایان سیدمهدی و سیدهادی هاشمی زمام امور بیت و دفتر ایشان را در دست گرفتند و از این راه به امکانات فراوانی در سطح کشور برای پیشبرد اهداف و اندیشه خویش دست یافتند. این برنامه نهتنها امام را اندیشناک ساخت، بلکه بسیاری از یاران و همراهان و دوستان آیتالله منتظری بهویژه دلسوزانی که سالیان درازی با ایشان همزندانی بودند، سخت ناراحت و آزرده شدند و بهطور شفاهی و گاهی کتبی به ایشان اعلام خطر کردند و نگرانی خودشان را از حضور آن دو در بیت ایشان ابلاغ کردند، اما مؤثر واقع نشد. درباره حجتالاسلام سیدهادی هاشمی یادآوری این نکته بایسته است که یکی از دلسوزان و ارادتمندان آقای منتظری در محفلی به آقای منتظری خاضعانه هشدار داد که آرزو دارم خود را قربانی شما کنم اما این آقاهادی شما را قربانی اخویشان (سیدمهدی) خواهد کرد... قبل از پیروزی انقلاب و در زندانهای ستمشاهی مجموعهای از علمای زندانی طی فتوایی، کنارهگیری و اجتناب مسلمانان زندانی را از مارکسیستها لازم و واجب دانستند که در بین این علما آیات محترم منتظری، طالقانی و ربانیشیرازی حضور داشتند. عدهای از زندانیها به این دستور و فتوا عمل کردند و جمعی عمل نکردند که از آن جمله آقای سیدهادی هاشمی بودند که عمل نکردند و بر فتوا معترف بودند و بنابر نقل بعضی افراد که در آن بند و بخش از زندان که با او زندگی میکردند، اهانتهای تند به آیتالله منتظری میکردند و فتوا را مسخره میکردند... واگذاری مسئولیت نهضتهای آزادیبخش به سیدمهدی هاشمی، برخلاف رأی و نظر امام بود و امام نسبت به او ذهنیت داشتند. ایشان او را قاتل عالمی سنتی و پیرمردی موجه به نام آیتالله شمسآبادی و روحانی دیگر به نام شیخ قنبرعلی میشناختند و در یک مقطع که ایشان عضویت در شورای سپاه داشتند، دستور دادند این سمت را از او گرفتند و شنیده شد که درباره او فرموده بودند این شخص در آینده ضربهای به اسلام بزند که جبرانناپذیر باشد. یکی دیگر از سوءتدبیرهای آقای منتظری و زمینهچینی برای ناراحتیهای بعدی امام(ره) دامن زدن به اختلاف میان گروههای شیعه افغانستان بود. آیتالله منتظری مسئولیت روحانیون افغانستان را که برعهده حجتالاسلام حاجشیخ حسن ابراهیمی قرار داشت، از او گرفتند و به فردی که سیدمهدی و سیدهادی معرفی کردند، واگذار کردند. نتیجه آن شد که نامبرده با یک سلسله آتشافروزی، جمعی از برادران شیعه و مجاهد افغانی را رویاروی یکدیگر قرار داد و حوادث خونین و اختلاف و کدورت به وجود آمد، درنتیجه نیروهای کارآمد مجاهدان افغانی بدینگونه به هدر رفت و در بعضی کشورهای دیگر هم طرحهای ایشان باعث قربانی شدن جمعی از برادران شیعه شد... جعل اسناد علیه اشخاص، یکی از اعمال ناروا بود که در بیت آیتالله منتظری انجام میشد. سندسازی و جعل اسناد ضد کسانی بود که اعضای بیت آقای منتظری با آنها درگیری و اختلاف پیدا میکردند یا از آنان مخالفتی نسبت به مقام و موقعیت آیتالله منتظری اظهار شده بود. ازجمله ساختن سند ضد آیتالله سیدصادق روحانی به جرم اینکه با قائممقامی آیتالله منتظری اظهار مخالفت کرده بود و نیز سندسازی ضد برادر دیگری که با برخی اعضای بیت درافتاده بود و... همچنین حضور بعضی افراد وابسته به گروهکهای منحرف و ضد روحانی و رفتوآمد بیش از حد آنان در بیت انجام میشد.»
دسترسی سریع
اخبار این صفحه