یکشنبه 28 فروردینماه 90 محمود احمدینژاد رئیسجمهور دوره دهم، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات کابینه خود را در پوشش استعفا از کار برکنار و وی را به سمت مشاور اطلاعاتی خود منصوب کرد. درحالی خبرگزاری دولت در آن روز از استعفای وزیر اطلاعات و پذیرش آن از سوی احمدینژاد خبر میدادند که دیگر رسانهها و خبرگزاریها از مخالفت رهبری نظام با برکناری وزیر اطلاعات و ابقای وی با حکم حکومتی خبر دادند، اما این حکم از جانب محمود احمدینژاد پذیرفته نشد و او با اصرار برکنار گذاشتن وزیر و بهمنظور قبولاندن نظر خود اقدام به قهر و خانهنشینی کرد و پس از 11 روز غیبت، در تاریخ یازدهم اردیبهشت 1390 در جلسه هیات دولت حاضر شد. در ایامی که احمدینژاد خانهنشینی را اختیار کرده بود، شخصیتها و افراد مختلفی از علما و سیاسیون با هدف نصیحت و پایان بخشیدن به خانهنشینی و قهر او به دیدار وی رفتند. یکی از این افراد آیتالله یزدی، عضو شورای نگهبان و دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. هفتهنامه پنجره 16 اردیبهشت 90 روایتی از اظهارات آیتالله یزدی از ملاقات وی با احمدینژاد در دوران خانهنشینی منتشر کرد: «در دیدار با رئیسجمهور خاطرهای گفتم از اختلاف بین امام و آقا در بحث نخستوزیری آقای موسوی و اینکه من به همراه آیتالله جنتی و آقای ناطقنوری که آن زمان وزیر کشور بود، تلاش کردیم این موضوع را با وساطت پیش امام خمینی(ره) حل کنیم. خدمت امام(ره) که رفتیم، هرکدام صحبتی کردیم و استدلالهای خودمان را مطرح کردیم. در آنجا گفتیم که طبق قانون اساسی، این حق قانونی رئیسجمهوری است که نخستوزیر را خودش انتخاب کند. امام(ره) هم در جواب ما گفتند که در شرایط کنونی احساس میکنم اگر سکوت کنم به امت اسلامی خیانت کردهام. از جلسه که بیرون آمدیم، پیش خودمان گفتیم که این مساله برای آقای خامنهای سنگین است و درباره اینکه چگونه این موضوع را به ایشان بگوییم در خانه آقای هاشم رسولی بحث و تبادلنظر کردیم. اما وقتی در ساختمان ریاستجمهوری، آقای خامنهای را ملاقات کردیم و نظر امام را برای ایشان مطرح کردیم، خیلی راحت گفتند: «به هرحال ایشان امام و رهبر هستند و بحثی و حرفی نداریم.» و ذرهای هم حالت انفعال و تاثر به ایشان دست نداد. آقای دکتر من واقعا نگران هستم. شما خدمات زیادی برای این کشور داشتهاید و پرتلاش بوده و هستید، نگرانم که ختم این پرونده با رودررویی و درگیری با رهبری ختم شود. این واقعا شایسته نیست و حیف خدمات شماست. در اواخر صحبتهایمان بود که من گفتم: «خدا میداند که من آمدهام برای رضای خدا مشکلی حل شود و هیچ قصد و غرضی ندارم شما به من جواب بده. نگران هستم.» دائما این عبارت را تکرار کردم. ایشان نهایتا گفتند: «شما نگران نباشید. من خودم با آقا صحبت میکنم و موضوع را حل میکنیم.» گفتم: «چگونه حل میکنی؟» گفت: «نهایتا منتهی میشود به اینکه آقای مصلحی استعفا میکند و نفر دیگری میآید و بالاخره به شکلی کنار میآییم.» من واقعا مایوس شده بودم از این صحبتها. زیرا میدیدم به جایی نمیرسد. خداحافظی کردم و ایشان هم خیلی احترام گذاشتند. احساس کردم هیچ تغییری در او ایجاد نشده است.»
شماره ۳۲۹۴ |
صفحه ۱۵ |
حافظه
دانلود این صفحه
پرهزینهترین تصمیم احمدینژاد برای جمهوری اسلامی:
ماجرای 11 روز خانهنشینی یک رئیسجمهور











