ایران به دلیل جغرافیای منطقهای که دارد، جزء کشورهای حادثهخیز محسوب میشود که همین امر سبب شده توجه بیشتری به مدیریت بحران داشته باشد و نهادی بنا شود که در صورت وقوع حوادث، با تدبیر عمل کرده و فرماندهی میدان را به دست بگیرد؛ هرچند در همین راستا سازمان مدیریت بحران شکل گرفت تا در مواقع نیاز سیاستگذاری، برنامهریزی و هماهنگی بین تمامی دستگاههای خصوصی و دولتی قبل، حین و پس از حوادث غیرمترقبه را دقیق و سریع انجام دهد؛ اما آنطور که باید و شاید به موجودیت این سازمان توجه نشد. بیشترین توان مدیریت بحران و تلقی از این نوع مدیریت را در همین سال جاری میتوان مشاهده کرد؛ مشاهداتی که نشان میدهد کمبودها در سازمان مدیریت بحران سبب شد آنطور که باید و شاید عملکرد مناسب و قابلقبولی نداشته باشد و اگر نبودند نهادهایی چون سپاه و ارتش یا کمکهای مردمی و خودجوش، شاهد وضعیت اسفبارتری در مناطق حادثهدیده بودیم بهطوری که این حادثهها میتوانست تلفات بیشتری داشته باشند. بدونشک نیروی انسانی متخصص و بودجه از عوامل مهم و اساسی هر سازمانی به شمار میرود اما در کمال تعجب هنگام تصویب بودجه سال 97 دیدیم که بودجه سازمان مدیریت بحران، پنج درصد از بودجه کل کشور (۱۰ میلیارد و ۷۶۵ میلیون تومان) است. هرچند شاید گفته شود که دولت برای کمک به سازمان مدیریت بحران، بودجه کافی در اختیار ندارد اما وقتی مشاهده میشود بودجه مراکزی چون مرکز بررسیهای راهبردی ریاستجمهوری که از اهمیت کمتری نسبت به سازمان مدیریت بحران برخوردار است، با رشد 400 درصدی مواجه شده، مشخص میشود دولت در زمینه بودجه و درآمد، مشکلی ندارد و مشکل اساسی در نحوه توزیع آن است. اما سوال اصلی اینجاست که سازمان به این مهمی که خود ردیفی برای بودجه ندارد و بودجه خود را باید از وزارت کشور بگیرد، چگونه میتواند در بروز بحران استقلال عمل داشته باشد و کارش را بیعیب و نقص انجام دهد؟ اکنون با در نظر گرفتن این موارد به بررسی ۹ حادثه در ایران و نقش سازمان مدیریت بحران میپردازیم.
زلزله خراسانرضوی و مشهد (سفیدسنگ)
زمینلرزهای با قدرت 6 ریشتر در ساعت ۱۰:۳۹چهارشنبه، 16 فروردین مشهد و برخی از شهرهای استان خراسانرضوی را بعد از حدود 6 قرن لرزاند. به دلیل اینکه برخی خانهها در این مناطق از بافت قدیمی برخوردار بودند، آسیبهای جدی دیدند و در بعضی مناطق حتی آسفالت هم ترک خورده بود. از همان ساعات اولیه جلسه اضطراری رسیدگی به وضعیت منطقه زلزلهزده برگزار شد و امدادگران مشغول آواربرداری شدند، در این زلزله به دلیل اینکه تعداد مصدومان زیاد نبود، امدادگران و نیروهای آتشنشانی بیشتر مشغول آواربرداری بودند و انتظار میرفت در همان ساعات اولیه چادرهایی برای اسکان افرادی که خانههایشان در زلزله خراب شده است به مردم تحویل داده شود که البته این مهم انجام شد اما براساس آخرین اخبار ارسال شده از منطقه زلزلهزده تا ماهها بعد از این زلزله، با وجود سرمای شدید عدهای هنوز در چادر و عدهای دیگر در سازههای موقتی که خود ساختهاند، در حال گذران زندگی هستند. چهار روستای «چلاته منار»، «چلاته حاجیکار»، «خارزار» و «چارمزار» در شهرستان سرخس دچار خساراتی شده و منازل مسکونی در این روستاها از 40 تا 100 درصد تخریب شد؛ مشهد و منطقه فریمان همیشه لرزهخیز بوده و مسلما در آینده هم خواهد بود، در گذشته در ساختوساز ایمنیهای لازم مورد استفاده قرار نگرفته است، اما انتظار میرود که در آینده ساختوسازها با نظارت بیشتری انجام شوند. زلزله سفیدسنگ تلفات جانی کمی داشت چراکه کانون زلزله در ناحیهای بسیار کمجمعیت قرار داشت و اگر همین زلزله در زیر شهر فریمان یا در مشهد رخ میداد، آسیبها قطعا متفاوت بود. روستایی که بیشترین آسیب را دیده روستای دوقلعه بود و تنها تلفات این زمینلرزه بانویی 80 ساله بود. بیشتر خرابیها از نوع خرابی در ساختمانهای خشتی و گلی و بعضا بنایی (در دوقلعه، سرچشمه، محمدآباد، رزمگاه و بهصورت محدودتر در سنجدک، یخدان، چشمه روغنی، و کارغش) بود.
معدن زغالسنگ زمستان یورت
معدن زغال سنگ زمستان یورت آزادشهر یکی از معادن زغال سنگ ایران است که بر اثر انفجار روز چهارشنبه ۱۳ اردیبهشتماه ۴۳ معدنچی جان خود را از دست دادند. این معدنچیان در عمق 1300 متری در فضایی مملو از گاز مونو اکسید کربن و متان گرفتار شده بودند که به دلیل عمق زیاد فاجعه و کم بودن دستگاههای مکش دود امدادگران تنها توانستند به عمق 800 متری راه پیدا کنند که البته شدت گاز پخش شده به حدی بود که تعدادی از امدادگران هم با وجود اینکه تجهیزات تنفسی به همراه داشتند، دچار گازگرفتگی شدند.
به گفته معدنچیان، تونلی که انفجار در آن رخ داده یکی از تونلهای بنبست این معدن بوده و فقط یک راه خروج داشته است و معدن یورت آزادشهر سنسور تشخیص نشت گاز نداشته و علت اصلی این حادثه هم انفجار گاز به دلیل نشت آن بود. تعداد زیادی از کارگران این معدن بیمه حادثه و مسئولیت نداشتند و اکثریت آنها از شش ماه تا یک سال حقوق عقب مانده دارند و از نظر بیمه درمانی هم از چتر حمایتی مطلوب برخوردار نبودهاند. هرچند اعلام کردند که شدت انفجار و انتشار گازهای سمی به حدی بوده است که معدنچیان در همان ساعتهای اولیه جان باختند اما اگر تجهیزات مناسب و پیشرفتهتری در اختیار بود، شاید میتوانستند برای کارگران محبوس شده کاری کنند.
واژگونی اتوبوس دانشآموزان هرمزگانی
حوالی ساعت پنج بامداد دهم شهریور ماه، یک دستگاه اتوبوس حامل 42 دانشآموز دختر اهل رودان از توابع استان هرمزگان به همراه دو سرپرست در حومه داراب استان فارس واژگون شد که بر اثر این رویداد، 12 نفر جان باختند و حدود 30 نفر مجروح شدند. جلسه مدیریت بحران با حضور وزیر آموزش و پرورش 14 ساعت بعد از وقوع حادثه تشکیل شد و تنها نحوه وقوع حادثه براساس اعلام پلیس بررسی شد و تصمیم مهمی گرفته نشد. علت واژگونی این اتوبوس، بیاحتیاطی از جانب راننده و عدم توجه کافی به جلو، ناشی از خستگی و خوابآلودگی تشخیص داده شد، اما سوالی که تقریبا بیپاسخ مانده است این بود که چرا دانشآموزان باید در آن زمان از شب سفر کنند؟ بخت با دانشآموزان یار بود و آمبولانسها در ۹ دقیقه اول در محل حادثه حاضر بودند، اما آیا در تمام حادثههای جادهای اورژانس به همین سرعت عمل میکند؟
زلزله ازگله کرمانشاه
شامگاه یکشنبه، ۲۱ آبان ازگله در مرز ایران و عراق لرزید؛ اخبار این حادثه بهسرعت در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی منتشر شد، زلزلهای که بعد از زلزله سال 1380 بم پرتلفاتترین سانحه طبیعی کشور در دو دهه اخیر بود. بعد از چند روز کاوش تعداد کشتهها به ۵۷۴ نفر و زخمیها به 9 هزار و 388 نفر رسید و حدود 70 هزار نفر نیز بیخانمان شدند. البته به علت وقوع چندین پیشلرزه قبل از زلزله 7.3 ریشتری حوالی و هشیاری مردم، تلفات زلزله نسبت به قدرت آن پایین بود. تا روز اول آذر نیز حدود ۷۰۰ پسلرزه استان کرمانشاه را لرزاند. روند امدادرسانی توسط نهادهای مربوط و نیروهای ارتش و سپاه بهسرعت آغاز شد اما وسعت مناطق حادثهدیده از موانع اصلی پیشرفت کند، آواربرداری و نجات مصدومان بود. شبکههای اجتماعی که دیگر به میدان اصلی تاثیرگذاری اجتماعی تبدیل شدهاند در این بحران نیز کارکردهای مثبتی چون تبلور احساس همدردی ملی و برانگیختن افراد برای کمک به هموطنان آسیبدیده را موجب شدند، اما در ادامه این روند کمکرسانی فردی با انتقادهای زیادی مواجه شد تا جایی که ترافیک خودروهای شخصی در مناطق بعضا مانع انجام وظیفه نهادهای مسئول شد. پراکندگی اطلاعات منتشرشده درمورد مناطق مختلف آسیبدیده در زلزله اخیر کرمانشاه، قطعا یکی از بزرگترین مشکلات را برای عملیات امدادرسانی رقم زد و نبود مرکزی منسجم برای دریافت و پردازش اطلاعات امدادی در این زمینه بسیار محسوس به نظر میرسید.
عدم آگاهی امدادگران از اسامی روستاهای نیازمند کمک، اطلاعات ضد و نقیض دریافتی از ارگانهایی نظیر هلالاحمر، شهرداری و مردم محلی و بروز مشکلات امنیتی در برخی مناطق باعث شده بود پروسه تصمیمگیری برای زمان و محل امدادرسانی بسیار پیچیده شود. هرچند تبلور حضور مردم را میتوان به فالنیک گرفت اما نبود یک فرماندهی واحد سبب شد افراد حاضر در مناطق زلزلهزده از یکسو گاهی نیازمند کالایی خاص باشند و از سوی دیگر کالایی برای آنها زیاد ارسال شده باشد. هرچند چهارماه از زلزله کرمانشاه میگذرد اما هنوز بسیاری از مردم این مناطق در چادر زندگی میکنند.
زلزله هجدک کرمان
صبح روز جمعه، ۱۰ آذرماه هجدک در شهرستان راور در شمال استان کرمان با شدت 6.1 ریشتر لرزید. زمینلرزههای 6.2 و 6.1 و 5.1 در ۲۱ آذر مجدد تکرار شدند همراه با پسلرزههای بزرگتر از چهار ریشتر در مجموع ۹ لرزش فقط در ۲۱ و ۲۲ آذرماه و این در حالی است که پسلرزههای این زمینلرزه از 200 گذشت.
در این زلزله هیچکس کشته نشد و 52 نفر زخمی شدند اما بسیاری از خانههای خشتوگلی روستاییان ویران شد و بسیاری از احشام تلف شدند. این زلزله نیز چون زلزله سفیدسنگ خسارت جانی و بدنی آنچنانی نداشت؛ چراکه کانون زلزله در مناطق کمجمعیت رخ داده بود.
زلزله کوهبنان کرمان
چهار روز قبل از چهاردهمین سالگرد زمینلرزه بم، زمینلرزهای به بزرگی 5.2 ریشتر در ساعت ۲۰:۳۴ دقیقه کوهبنان در استان کرمان را در اولین روز زمستان لرزاند. این در حالی است که زلزله 20 روز قبل بهصورت متناوب کرمان را تکان داده بود و حتی در همان روز نخست حادثه ۳۰ پسلرزه در منطقه روی داد که با رخ دادن نزدیک به دوهزار پسلرزه بعدی مسلما خسارتهایی دیده که از دید مسئولان دورمانده اما هیچ چارهای هم برای مردم شهر کرمان اندیشیده نشده است. در این زلزله حتی برخی از مراکز درمانی که باید سرپناه مردم در بحران و حوادث باشند، به مشکل برخوردند بهگونهای که بیمارستان کوهبنان که 6 ماه پیش با حضور قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت به بهرهبرداری رسیده بود، در زلزله ترک خورد و گچهای بخشهایی از بیمارستان فرو ریخت. این زمینلرزه 42 مصدوم داشت که پنج نفر بهطور مستقیم و 37 نفر بهصورت غیرمستقیم از این زلزله آسیب دیدند و ۸۰ درصد واحدهای روستایی منطقه زلزلهزده خسارت جدی دید و ۲۰ درصد باقیمانده نیز قابل سکونت برای افراد نبود. زمینلرزه کوهبنان، حداقل در مقابل سه زمینلرزه ۶ ریشتری که هجدک را لرزاند، خفیفتر بود؛ شدت زلزله تنها 2/5 ریشتر بود اما در کمال تعجب سههزار و ۵۰۰ خانه و هزاران نفر را بیخانمان کرد. علت تخریب گسترده خانههای مسکونی در شهر کوهبنان تنها وجود خانههای خشت و گلی و فرسوده در قلب شهر کوهبنان بود و با گذشت زمینلرزه مخرب کوهبنان مشکلات مردم این منطقه تمام نشده و موج سرما و بارش برف، نمک بر زخم تازه مردم این دیار پاشیده است. با گذشت ماهها افرادی که خانههایشان ترک خورده یا تخریب کامل نشده بود، هنوز کانکسی دریافت نکردهاند و برخی مسئولان دولت در استان کرمان بر این عقیده هستند که این افراد باید به خانههای خود برگردند و پس از ثبتنام و ارائه تسهیلات، کار ساخت خانههای جدید را شروع کنند اما این راهکار هرچند در نگاه اول معقول به نظر میرسد اما با کمی دقت میتوان به این مساله پی برد که در پس این تصمیم هیچگونه نگاه واقعبینانهای وجود ندارد. مردم کوهبنان اکثرا معدنکار و کشاورز هستند که متاسفانه از محرومترین اقشار استان کرمان محسوب میشوند و درواقع خانههایی که در زمینلرزه تخریب شدند، تنها دارایی این مردم بود. ساخت و توزیع کانکسها بهکندی بین مردم انجام میشد و این کندی هنوز هم ادامه دارد بهطوریکه همچنان پس از گذشت دوماه از زمینلرزه، بسیاری از مردم کوهبنان در چادرها زندگی میکنند. طبق آمار رسمی، تنها ۱۹۴ کانکس در منطقه زلزلهزده توزیعشده و حدود ۳۰۰ کانکس هم توسط خیران تحویل مردم شده و برخی از مردم هم شخصا اقدام به خرید کانکس کردهاند. استان کرمان در معرض مخاطره زمینلرزه قرار دارد و نباید این خطر را فراموش کرد بلکه باید به مردم آموزش داده شود و سازهها نیز در مقابل زمینلرزه مستحکم شوند؛ چراکه ۲۸۸ هزار نفر در استان کرمان در بافتهای فرسوده زندگی میکنند که بخش قابلتوجهی از این آمار مربوط به شهر کرمان است.
کشتی سانچی
روز شنبه، ۱۶ دیماه کشتی نفتکش سانچی متعلق به شرکت ملی نفتکش ایران که جهت تحویل میعانات گازی، عازم داسان کرهجنوبی بود، دچار حادثه شد. پس از این حادثه رئیسجمهور دستور تشکیل کمیته ویژه رسیدگی حادثه نفتکش سانچی را صادر کرد و ریاست آن را بهعهده علی ربیعی، وزیر کار گذاشت. مهمترین موضوعی که در این حادثه به چشم میخورد، این بود که دستگاه دیپلماسی کشورمان نتوانست در ساعتهای ابتدایی حادثه، رایزنیهای لازم را داشته باشد. تکاوران ارتش نیز که قصد کمک به سرنشینان کشتی سانچی را داشتند فقط سه روز طول کشید تا ویزا برای آنها صادر شود و درنهایت هفت روز پس از حادثه به چین رسیدند و زمانی که قصد عزیمت به محل حادثه را داشتند، کشتی بر اثر انفجار مهیبی کاملا غرق شد.
برف تهران
در فاصله زمانی آخرین ساعات هفتم بهمنماه 96 تا لحظه آب شدن آخرین قطره برف، تجربه زندگی بدون علم و مدیریتهای لحظهای را در تهران که پایتخت ایران است، میشد دید!
اعتنا نکردن به پیشبینیهای هواشناسی، عدم تدبیر برای مقابله با برف و یخ، عدم بهروزرسانی تجهیزات در برابر زمستان و عدم مدیریت در بحران را تنها در یک بارش برف در پایتخت ایران میتوان مشاهده کرد.
در روزهایی که کاربران صفحات مجازی، زمستان تهران را نکوهش میکردند اما سازمان هواشناسی تذکرات و هشدارهایی را درباره بارش برف میداد ولی نه مدیریت بحران و نه دستگاههای خدماتی تهران هیچکدام به این موارد اهمیتی نمیدادند.
برق و گاز برخی مناطق تهران قطع شده بود، بسیاری از کوچهها بسته شد و مردم خودشان سعی داشتند راه را باز کنند. مدارس تعطیل شد و مدیریت بحران هم اعلام کرد غافلگیر شدیم. در این میان شهردار تهران در پیام توییتری از دانشآموزان خواست که شاخههای درختان را بتکانند!
سقوط هواپیمای آسمان
پرواز شماره ۳۷۰۴ هواپیمایی آسمان از تهران به مقصد یاسوج یکشنبه، ۲۹ بهمنماه بعد از ۵۰ دقیقه پرواز در حوالی سمیرم به کوه دنا اصابت و سقوط کرد.
از همان ابتدای انتشار این خبر، انواع و اقسام شایعات در فضای مجازی منتشر شد؛ از زنده بودن مسافران تا اصابت موشک جنگنده به هواپیمای مسافربری!
نیروهای امدادی سعی کردند لاشه هواپیما را پیدا کنند اما یافتن هواپیمای ATR آسمان به دلیل نداشتن سامانه موقعیتیاب ELT کاری سخت بود؛ سیستمی که به دلیل نبود آن نباید هواپیما اجازه پرواز مییافت.
مدیریت بحران در این حادثه بهگونهای بود که 24 ساعت زمان برد که محل سقوط پیدا شود و 72 ساعت نیز طول کشید تا امدادگران خود را به لاشه هواپیما برسانند؛ این در حالی است که هرچند سه هفته از آن حادثه تلخ میگذرد، اما برخی از اجساد هنوز پیدا نشدهاند.