ما در مجمـوعه دانشگاههای کشور که دانشگـاه آزاد اسلامی هم بهعنوان یکی از این دانشگاهها محل توجه است، مراکزی تحتعنوان معاونت فرهنگی داریم - البته اخیرا در دانشگاه آزاد اسلامی معاونت دانشجویی- فرهنگی از ادغام دو معاونت دانشجویی و فرهنگی ایجاد شده است- این بخشها درحقیقت عهدهدار فعالیتهای فرهنگیاند، از سوی دیگر در دانشگاه آزاد اسلامی معاونت آموزشی هم داریم که امور مربوط به آموزش دانشجویان را پیگیری میکند. در بعضی از دانشگاهها دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری هم فعال است. البته در همه واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی نهاد نمایندگی وجود ندارد- در برخی واحدهای استان تهران این دفاتر فعالیت دارند- اقدامات این نهادها و معاونتها اگر بتواند با آموزش همسو و عجین باشد و با یکدیگر نوعی انسجام عملی و تشکیلاتی داشته باشد، درحقیقت ما به مطلوب خود که همان توسعه تفکر دینی و فعالیت تخصصی فرهنگی است، دست پیدا خواهیم کرد و اقدامات ما میتواند به گسترش مبانی دینی و معارف اسلامی منجر شود. اما خوب است که کمی واقعبینانهتر سخن بگوییم: چون این مهم یعنی گسترش مبانی دینی و معارف اسلامی، بهخوبی پیگیری و انجام نمیشود. در حقیقت بخشهای آموزش فقط به بحث آموزش، انتقال مفاهیم و مهارتآموزی توجه دارد، بنابراین در کنار این امر ما بهعنوان یک پیوست فرهنگی، معاونت دانشجویی - فرهنگی، دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، بسیج اساتید، بسیج دانشجویی، انجمنها و کانونهای فرهنگی را فعال کردهایم که در واقع بتوانیم آموزش را با فرهنگ پیوند بزنیم تا از این رهگذر فعالیتهای آموزشی که باید فرهنگ را در دل خودشان داشته باشند، این مهم را بهخوبی منتقل کنند. این پیوند و پیوست هر چه غنیتر و قویتر باشد، میتواند معارف دینی و مبانی مذهبی و فکر اسلامی را بهتر و بیشتر گسترش دهد.
اهمیت فضای فرهنگی
هیچ تغییر و دگرگونی رفتاری در خلأ به وجود نمیآید، اولین لازمه تاثیرگذاری فرهنگی، فضای فرهنگی است. یعنی باید بتوانیم یک فضای فرهنگی مناسب در دانشگاهها ایجاد کنیم؛ فضای فرهنگیای که درحقیقت با دین و دینداری متناسب باشد؛ یعنی دین و دینداری در دوره و زمانهای که در واقع اولین شرط آن تاثیرگذاری است. اما چگونه باید این فضا را ایجاد کنیم؟ راههای متعددی در این زمینه وجود دارد: با هماندیشی اساتید، برگزاری کارگاههای دانشافزایی (که نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری این کار را انجام میدهد)، همکاری با کانونهای فرهنگی، دینی و علمی، میتوان به نتایج قابلقبولی رسید. ما در نهاد نمایندگی این فعالیتها را به صورت جدی پیگیری میکنیم که البته باید هرروز بیش از گذشته پررنگتر شود. دورههای فوقبرنامهای که در این بخشها برای دانشجویان برگزار میشود ازجمله دورههایی درباره آثار و تفکر شهید مطهری، سبک زندگی فاطمی و...، همگی میتوانند دراین مسیر، موثر و مثمرثمر باشند. ما حتی تلاش کردهایم اساتید این دورهها هم دانشجویان فاضل و پرکار دانشگاه آزاد اسلامی باشند، افرادی که درحقیقت استعداد و شایستگی آنها توسط خود ما شناسایی شده است.
حضور نیروهای پرتوان فرهنگی دردانشگاه
اما در این میان یکی از محرومیتها و مظلومیتهای دانشگاه آزاد اسلامی این است که در تفکر عمومی - آنگونه که از بیرون از مجموعه نسبت به دانشگاه و فعالیتهای آن شناخت وجود دارد- فعالیتهای فرهنگی دانشگاه بهخوبی مورد توجه و عنایت قرار نگرفته است. در حالی که از 10 سال گذشته تاکنون که بنده به دانشگاه وارد شدهام و در خدمت دانشجویان و اساتید هستم، نیروهای دلسوز، پرتوان و پرکاری در دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه فرهنگی و مذهبی حضور دارند که مشغول خدمتند. این یکی از مزایایی است که این مرکز بزرگ آموزش عالی ایران واجد آن است و ممکن است در سایر مراکز آموزش عالی به این وسعت و کیفیت، نیروهای فرهنگی حضور نداشته باشند. بنده از نزدیک شاهد بودم و هستم که نیروهای فعال ما خیلی مقید به این نبودند که فقط ساعت کاری خود را به اصطلاح پر کنند و بروند، بلکه درهر وقت و زمانی که نیاز به حضور وجود دارد، کارمندان، کارشناسان و مدیران ما حضور دارند و خدمت میکنند و خیلی دلسوزانه کمک میکنند و فعال هستند. البته چند وقتی است معاونت دانشجویی و فرهنگی با هم ادغام شدهاند- که بنده از دلیل اصلی این ادغام بیخبرم- به نظرم یکی از مزیتهای دانشگاه آزاد اسلامی این بود که معاونت فرهنگی آن به صورت مستقل و با نیرو و بودجه مستقل فعالیت میکرد. این اقدام باعث میشد پیوست فرهنگی در این حوزه بهتر و باکیفیت بالاتر صورت بگیرد. به نظر بنده اقتدار معاونت فرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی این توانایی را داشت که خیلی از خلأها را پر کند. الان که با معاونت دانشجویی هم ادغام شده است، شاید دچار محدودیتهایی شوند. به نظر من باید بعد فرهنگی دانشگاه چه در حوزه نهاد رهبری (بهخصوص در ستاد مرکزی آن در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی) و چه در خود معاونت فرهنگی- دانشجویی دانشگاه، تقویت شود. این کار باعث میشود اقتدار و توانمندی معاونت فرهنگی دانشگاه بیشتر حفظ شود تا بتواند فضاسازی خوب و آموزش و فعالیتهای باکیفیت و تاثیرگذار را ساماندهی کند. بحمدا... امسال ما در واحد تهران شمال موفق بودیم که در حوزه نشریات دانشجویی رتبه اول و چند رتبه دوم و سوم را کسب کنیم. این نشاندهنده این است که همکاران فرهنگی ما در حال تلاش و فعالیتند و دلسوزانه اقدام میکنند.
تقویت فرهنگ کتابخوانی دردانشجویان
اما در حوزه فرهنگی یکی از نیازمندیهای ما آثار و کتب است. البته عمده کتابهایی که به آن نیاز داریم در حوزه علوم انسانی است تا در این زمینه بتوانیم همه کانونها و تشکلها و کتابخانههایی را که در اختیار داریم، به لحاظ تعداد کمی و کیفی کتاب، تجهیز کنیم. متاسفانه کتابخانههای ما به لحاظ تعداد کتب و عناوین مختلف با ضعف روبهرو است. امسال طرح و برنامه خوبی را با کمک دانشجویان دانشگاه با عنوان «نذر کتاب» طراحی کردهایم، که هر کس کتابی دارد که آن را خوانده یا به آن احتیاجی ندارد- این کتابها را - به دانشگاه و به کتابخانههای ما هدیه دهد. در مقابل ما هم اگر دانشجویان اعطاکننده کتاب، کتاب درسیای را نیاز داشته باشند برای آنها تهیه کرده و در اختیارشان قرار میدهیم. در این طرح برای هر پنج کتابی که اهدا میشود یک کتاب درسی در اختیار دانشجوی اهداکننده قرار داده میشود. با این کار هم کتابهای مفید به دانشگاه وارد میشود و هم نیازهای دانشجویان در حوزه کتابهای درسی برطرف میشود.
دانشگاه اسلامی
همه آنچه پیشتر مطرح کردم، معطوف به مواضع حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است که میفرمایند عمدهترین وظیفه دفاتر نهاد رهبری در دانشگاهها ترویج دین است. امام راحل با تعبیری عالی و مهم فرمودهاند که: «سلام به دانش و دانشگاهی که چراغ هدایت راه ملت به سوی تعالی است [نقل به مضمون].» با این نگاه اگر ما تعریف درستی از خواستههایمان از دانشگاه داشته باشیم، میتوانیم برای دستیابی به نتایج صحیح و موردنظر، برنامهریزی درست و قابل دستیابی انجام دهیم. آنچه ما طبق فرمایشات امام و رهبری میخواهیم، به کارگیری نیروی انسانی ماهر، کارآمد، عالم و باانگیزه مومن است. این افراد باید نوعا در دانشگاهها تربیت شوند. این امر از زمانی در ذهن من باقی مانده که به همراه اساتید و دانشجویان در محضر رهبر معظم انقلاب بودیم که ایشان این تعابیر را به کار برده و بر آن تاکید داشتند. البته باید دید این انسان کارآمد و ماهر و مومن باید چگونه تربیت میشوند. آنچه ما در نهاد رهبری در دانشگاه و همکارانمان در گروه معارف اسلامی واحد و معاونت دانشجویی - فرهنگی در این زمینه به عهده داریم، انتقال مفاهیم دینی است که برای ما در کتب دینی و علمیمان بیان شده است. بیشتر از این مساله، نوع رفتار اساتید گروههای معارف اسلامی و مدیران فرهنگی هم موثر و مهم است.
به نظر بنده در سطح کلان، پیغمبران الهی در ادوار مختلف بیشتر از اینکه با کتاب و متن مقدس مردم را به دینداری و تدین تشویق کرده باشند، با رفتار حسنه خود تبلیغ میکردند. لذا رفتار صحیح پیامبران بود که مردم را به دینداری سوق داد. امروز هم اگر ما با رفتار درست و ارتباط صمیمی با دانشجویان و نسل جوان ارتباط برقرار کنیم، این امر بیشترین تاثیر را در شکلگیری شخصیت دینی نسل جدید دانشجو خواهد داشت. ما در گروههای معارف اسلامی دانشگاه، سعی کردهایم اساتیدی را دعوت کنیم که به تعبیر امام علی (ع) نشاط علمی داشته باشند و عمدتا دنبال امور مادی و مالی نباشند، [نه اینکه مادیات را نادیده گرفتهایم] اینجا برای ما مهم است که اساتیدی حضور داشته باشند که انگیزههای دینی آنها بالا باشد. ما با انتخاب این اساتید تلاش کردهایم فضای بانشاط و علمی در حوزه آموزش معارف اسلامی در دانشگاه جریان داشته باشد. در کنار این امر رفتار مدیران در تاثیرگذاری فرهنگ و اسلامیسازی دانشگاه نقش مهمی دارد. تا مدیران ما خودشان باور اسلامی نداشته باشند و بر محور اسلامیت یا دینداری حرکت نکنند [اگرچه اهل عبادت و رعایت مناسک هم باشند] اسلامیسازی اتفاق نخواهد افتاد. یعنی محور حرکت باید دینداری و اسلامیت باشد تا دانشگاه ما اسلامی شود.