سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش: یکشنبهشب اتفاقی تاریخی برای فوتبال آلمان و بهخصوص باشگاه بایرلورکوزن رقم خورد تا آنها برای نخستین بار در تاریخ خود و با هدایت یک مربی تازهکار اما بهشدت آیندهدار و صاحب سبک موفق شوند جام قهرمانی بوندسلیگا را بالای سر ببرند. کاری که در سالهای گذشته و در تاریخ 119 ساله باشگاه مربیان بزرگی چون رینوس میشل، کریستوف دام، برتی فوگتس و یوپ هاینکس نتوانسته بودند انجام دهند را آلونسو درحالیکه کمتر از 2 سال از حضورش در این باشگاه میگذرد و فقط 42 سال سن دارد، توانست به بهترین نحو انجام دهد تا به حکومت 11 ساله بایرن مونیخ بر فوتبال آلمان خاتمه دهد.
اما این مربی اسپانیایی که جزء مربیان آیندهدار فوتبال اروپا محسوب میشود و از همان اواسط فصل بارها احتمال حضورش در باشگاههای بزرگ اروپایی مطرح شده است چگونه به سرعت پلههای ترقی را طی کرد که حالا باشگاههای بزرگی همچون رئال مادرید، بایرن مونیخ و لیورپول شرایط او را زیر نظر دارند تا شاید بتوانند آلونسو را روی نیمکت تیم خود بنشانند؟ آلونسو که در دوران فوتبال یک هافبک وسط خوشفکر و قابل اعتماد بود از همان زمان به دنبال این بود تا پس از بازنشستگی وارد دنیای مربیگری شود. حضور در پست 6 که یکی از کلیدیترین پستها در فوتبال محسوب میشود و همچنین کار کردن با مربیان نامداری چون کارلو آنچلوتی، ژوزه مورینیو، پپ گواردیولا و رافا بنیتس باعث شد تا او تجربیات بسیار گرانبهایی در طول سالهای فوتبالش کسب کند که نقش زیادی در موفقیتهای اخیر داشته است. جالب اینکه او زیر نظر کسانی کار کرده که سبک فوتبالی متفاوتی داشتهاند و این یعنی توانسته شانس یادگیری از چهرههای شاخص فوتبال دنیا که استراتژی و تاکتیکهای کاملا مجزایی داشتهاند را به دست آورد.
استارت از پایهها
آلونسو سبک فوتبالی منحصربهفردی را در لورکوزن پیاده کرده که طی آن نهتنها فوتبالی تهاجمی و مالکانه را ارائه میدهد بلکه رگههایی از تاکتیکهای مورینیو در فوتبال انتقالی نیز دیده میشود و این یعنی او دو سبک مهم سالهای اخیر فوتبال دنیا را با هم ادغام کرده است. کارشناسان فوتبال او را یکی از پایهگذاران سبکی جدید در فوتبال دنیا میدانند که میتواند تحولی بزرگ در فوتبال ایجاد کرده و در سالهای آینده یکی از مربیان صاحبنام در دنیا شود. فوتبال اسپانیا در سالهای اخیر توانسته مربیان موفق زیادی را پرورش داده و حالا آنها در بسیاری از تیمهای بزرگ دنیا حضور دارند. آلونسو هم همچون بیشتر آنها کارش را از تیمهای پایه شروع کرد و پس از مدتی مربیگری در آکادمی رئال مادرید، هدایت تیم B سوسیداد را برعهده گرفت. او اصلا عجلهای برای حضور در باشگاههای بزرگتر و لیگهای معتبر نداشت و به همین دلیل سه سال در این تیم که در دسته سه اسپانیا حضور داشت، ماند و با صبر و حوصله روشها و تاکتیکهای مدنظرش را در آنجا آزمایش کرد. داشتن تیمهای B یکی از استراتژیهای خوب باشگاههای اسپانیایی است که میتواند برای بسیاری از کشورهای دنیا بهخصوص ایران الگویی مناسب باشد؛ چراکه باشگاهها در آنجا نهتنها بازیکنان جوان خود را آبدیده میکنند بلکه محل مناسبی برای تجربهاندوزی مربیان آیندهدار نیز هست و بزرگانی چون گواردیولا و لوئیس انریکه نیز از همین مسیر وارد تیمهای بزرگ دنیا شدند. این باشگاهها معمولا در دستههای دو یا سه حضور دارند و به دلیل مالکیت مشترک نمیتوانند راهی لالیگا شوند اما در همان دستهها رقابتی جدی و سنگین را پشت سر میگذارند تا برای بازی در تیم اصلی آماده شوند.
اتکا به ستارههای جوان
اوایل فصل پیش و زمانی که بایرلورکوزن در شرایط بدی قرار داشت مدیران این باشگاه با ارائه پیشنهاد مربیگری به آلونسو ریسک بزرگی کردند اما این مربی جوان با قبول این چالش نهتنها آنها را از بحرانی که به دست جراردو سیوان، سرمربی سوئیسی ایجاد شده بود نجات داد بلکه تنها چند هفته بعد از حضورش توانست تحولی بزرگ در این باشگاه ایجاد کند. او بسیار پخته عمل کرد و برخلاف مربیانی که خیلی زود به دنبال حضور در باشگاههای بزرگ هستند، ترجیح داد پله پله پیشرفت کند. حتی در میانههای فصل و درحالیکه گفته میشد رئال، بایرن و لیورپول با مربیان فعلی خود خداحافظی خواهند کرد و آلونسو یکی از اصلیترین گزینههای آنها بود، ترجیح داد به هر سه پاسخ منفی بدهد و گفت که هنوز پروژهاش در لورکوزن به پایان نرسیده است. البته شاید در انتهای فصل شرایط بهگونهای دیگر رقم بخورد؛ چراکه فعلا او یکی از سه هدف مهمش را تیک زده است و درصورتیکه بتواند تیمش را در لیگ اروپا و همچنین جام حذفی آلمان به موفقیت برساند شاید به سراغ پروژههای بزرگتری برود. تیم او با سیستم پایه 1-2-4-3 بازی میکند که در آن اتکای زیادی به دو وینگبک تیم یعنی فریمپونگ و گریمالدو میشود و البته در برخی بازیها آن را به 2-4-4 تغییر میدهد. با این حال لورکوزن بار میانه میدانش را روی دوش گرانیت ژاکا و همچنین فلورین ویرتز قرار داده که این دومی پس از بازگشت از دوران مصدومیت رباط صلیبی دوباره به اوج برگشته و از او بهعنوان ستاره آینده فوتبال آلمان نام برده میشود.
چرخه بسته در فوتبال ایران
فوتبال اروپا نگاه ویژهای به مربیان جوان دارد و با اعتماد به آنها توانسته نسل جدیدی را پرورش دهد. نسلی که با وجود نفراتی چون آلونسو، دیزربی و تیاگو موتا نوید آیندهای درخشان را برای فوتبال این قاره میدهد و احتمالا باید بهزودی شاهد حضور آنها در تیمهای بزرگ باشیم. اتفاقی که در فوتبال ما کمتر رخ میدهد و چرخه مربیان در لیگها و حتی تیم ملی چندان باز نیست و مربیان جوان به زحمت و با هزاران ترفند میتوانند وارد آن شوند که البته حتی در این صورت هم اگر به برخی واسطهها و جریانها وابسته نباشند خیلی زود از این چرخه کنار گذاشته میشوند. برخی از آنها هم بیشتر از اینکه به دنبال پیشرفت و ایدههای نوین در فوتبال باشند، درآمدزایی از حواشی فوتبال را ترجیح میدهند و به همین دلیل کمتر شاهد آن هستیم که یک مربی صاحبسبک با ایدههای نوین وارد چرخه مربیان لیگ برتری شود. اتفاقی که اروپاییها سالهاست در حال انجام آن هستند و هراسی از میدان دادن به مربیان جوان ندارند.