• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۳-۰۱-۱۵ - ۲۳:۵۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
گزارش «فرهیختگان» از پشت صحنه برنامه افطار شبکه ۲؛

امام رضا(ع) برای همه

قرارمان حوالی ساعت 3 در صحن آزادی بود، جایی که لوکیشن برنامه «پناه» است. پشت صحنه شلوغ است و هر کسی دنبال کاری تا حوالی 5 که برنامه می‌خواهد به آنتن برسد، همه‌چیز آماده باشد. مهدی عرفاتی سردبیر برنامه است و همراه با محمدرضا خندان کارگردان، توضیحاتی را به میهمان برنامه می‌دهند. مصطفی امامی هم می‌رسد تا در این گپ‌وگفت‌ها حضور داشته باشد.

امام رضا(ع) برای همه

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: می‌گوید: «بی‌قرار بودم، اینقدر که حتی یک لحظه هم آرامش نداشتم. یادم می‌آید یک بار به حرم آمدم، حدود 7 بار دور یکی از صحن‌ها همراه با دخترهایم می‌چرخیدیم، به‌قدری ناامید بودم که نمی‌دانستم باید چه کاری انجام بدهم. اما می‌دانستم به جای درستی «پناه» آوردم...» این حرف‌های میهمان برنامه است، وقتی روایتی از بخش‌هایی از زندگی‌اش را تعریف می‌کند، اشک می‌ریزد و در کنارش مراقب است که دخترهای کوچکش اذیت نشوند.
قرارمان حوالی ساعت 3 در صحن آزادی بود، جایی که لوکیشن برنامه «پناه» است. پشت صحنه شلوغ است و هر کسی دنبال کاری تا حوالی 5 که برنامه می‌خواهد به آنتن برسد، همه‌چیز آماده باشد. مهدی عرفاتی سردبیر برنامه است و همراه با محمدرضا خندان کارگردان، توضیحاتی را به میهمان برنامه می‌دهند. مصطفی امامی هم می‌رسد تا در این گپ‌وگفت‌ها حضور داشته باشد. خانمی که میهمان برنامه است، زندگی‌اش بسیار فراز و نشیب داشته و حالا به اینجا و امام رضا(ع) رسیده. امامی با میهمان گپ‌وگفتی دارد و سعی می‌کند اگر استرسی دارد، این استرس را کم کند. قرار است میهمان برنامه زندگی‌اش را تعریف کند. اینکه از نظر مالی بسیار وضع خوبی داشتند، اما اتفاقاتی می‌افتد که همه‌چیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد و خودش و همسرش راهی زندان می‌شوند و هنوز هم درگیر این ماجرا هستند. بدهکاری 200 میلیونی تبدیل به میلیارد شده و باعث شده تا همه‌چیزشان را از دست بدهند. داستانش شنیدنی است، همه‌چیز را با امام رضا(ع) پیوند می‌دهد. ساعت حدود ۱۷:20 و برنامه با نام‌هایی که خوانده می‌شود تا گره‌های فرش معروفی که در حال بافتن است به نام‌شان گره بخورد آغاز می‌شود و بعد هم قابی از صحن آزادی و شروع صحبت‌های مصطفی امامی که با نام شهدای جدید سوریه شروع می‌کند. این طرف هم همه‌چیز آماده شده و بعد از 5 دقیقه از شروع برنامه، به دنبال میهمان می‌آیند و با جمله برایم دعا کنید به سمت در می‌رود. لوکیشن برنامه تقریبا چند بخش دارد، جایی که مجری و میهمان برنامه می‌نشینند، بخشی که فرش بافته می‌شود و در کنارش پنجره‌هایی که به صحن آزادی باز می‌شود و گاهی از آنجا برنامه شروع می‌شود.

امام رضای همه
میهمان شروع به صحبت می‌کند و فرصت را برای گفت‌وگو با حسام جمارانی، تهیه‌کننده برنامه مناسب می‌بینم و از ایده اولیه پناه و هدفی که برای تولید آن داشتند، پرسیدم و گفت: «شروع کار پناه بیشتر به با رویکرد تقویت چهارشنبه‌های امام رضایی بود. اما هرچه جلوتر رفتیم، ویژه‌برنامه افطار را برای این رویکرد مناسب‌تر دیدیم. » وقتی از بازخورد مخاطبان می‌پرسم، لبخند رضایتی بر صورتش می‌نشیند و می‌گوید: «ما از ابتدا بنای این را داشتیم که گزاره «امام رضای همه» را تبیین کنیم، اینکه همه افراد جامعه را در بربگیرد. همین باعث شد تا از افراد مختلف بازخوردهای خوبی داشته باشیم. می‌خواهیم با همین روند و تفکر جلو برویم و کار را ادامه دهیم چون مخاطب هم این رویکرد را دوست دارد. »
سختی‌های کار تولید چنین برنامه‌هایی کم نیست از سختی‌های کار می‌پرسم و می‌گوید:«سخت‌ترین کار این است که رافت و مهربانی امام رضا را نمی‌توانیم آن‌طور که باید و شاید نشان بدهیم. از لحاظ تولید، کاری که پیش تولید محدود داشته باشد، سخت است. جلسات پرفشاری در این چند ماه داشتیم که با همکاری دوستان سردبیری و کارگردانی واقعا کار پرفشاری داشتیم. می‌خواهم از مدیران آستان قدس تشکر کنم چون برای ساخت این برنامه از همه ظرفیت‌های موجود مایه گذاشتند و همکاری داشتند. » همیشه در برنامه‌های مذهبی مخصوصا برنامه‌هایی که از حرمین شریفین پخش می‌شود، یک لوکیشن ثابت وجود دارد و خلاقیتی را نمی‌بینیم. از جمارانی در مورد تفاوت‌هایی که این برنامه با دیگر برنامه‌هایی که از حرم پخش می‌شود، پرسیدم و گفت: «در فرم و اجرا همه سعی ما این بود که یک برنامه متفاوت از حرم اجرا شود. اینکه همیشه در تصویر فقط یک گنبد دیده می‌شد و ما سعی کردیم، یک محیطی را فراهم کنیم به دور از این کارهای مرسومی که انجام می‌شود، برنامه ساخته شود. برای انتخاب سوژه‌ها و میهمان‌های ویژه هم دغدغه داشتیم و سعی کردیم تا این گره‌ها برای مردم جذابیت لحظه‌ای و ذهنی داشته باشد تا متفاوت بودنش دلنشین شود. »
از بهترین قسمت برنامه تا این لحظه می‌پرسم و می‌گوید: «چون همه قسمت‌های برنامه امام رضایی است، برای ما خوب بود. اما قسمت شهیده دهقانی برایم جالب بود. اینکه وصل بودن به امام رضا(ع) می‌تواند نشان دهد که چقدر همه‌چیز محکم بوده است. به نظرم آن شب یک شب ویژه برای برنامه پناه بود.» جمارانی ادامه می‌دهد و می‌گوید: «کار امام رضا(ع) همه‌اش برکت است و انسان را برای جلو رفتن مصمم می‌کند. وقتی حس مردم به ما منتقل می‌شد دلگرم می‌شدیم که همه این بی‌خوابی‌ها، پیگیری‌های مداوم برای انتخاب سوژه‌ها ثمره داشته است و برای ما خاطره شیرینی شد که امام رضا(ع) ما را در کاری قرار داد که حال آدم‌ها را خوب می‌کند. »

گریه‌های از شوق
گفت‌وگویمان به پایان می‌رسد و دوباره به اتاقی برمی‌گردم که میهمانان برنامه هستند. قرار است یکی از دختران میهمان برنامه را به صحن ببرند و تصویری از او بگیرند، چون پدرشان در زندان برنامه را می‌دید و می‌خواست فرزندانش را ببیند. مصطفی امامی همچنان با میهمان صحبت می‌کند. به جایی رسیده است که او از زندگی کاملا ناامید می‌شود و می‌خواهد خودش و دو دخترش را بکشد اما راهش به سمت حرم امام رضا(ع) می‌رسد و درنهایت خادمی که پریشانی او را می‌بیند و می‌خواهد که نامه‌ای برای امام رضا(ع) بنویسد و مشکلاتش را شرح دهد. همین شروعی می‌شود برایش که پناه و تکیه‌گاهی پیدا کند که دیگر هیچ‌گاه تنها نشود. قبل از اینکه برنامه شروع شود، وقتی از او می‌پرسیدند، چقدر دیگر از بدهی شما مانده است که در زندان نباشید، اشکی در چشمانش می‌نشیند و می‌گوید: «نزدیک به 800 میلیون تومان. که باز هم به لطف امام رضا(ع) امیدوارم. » نمی‌دانست که امشب قرار است برای همیشه آن روزهای سیاه تمام بشود و به صورت کامل آزاد شود. به لحظات آخر برنامه می‌رسیم. این طرف هیجان زیاد است. همه جلوی تلویزیون ایستاده‌اند. برگه آزادی مادر را به دختر کوچکش می‌دهند تا به استودیو ببرد. دخترک وارد استودیو می‌شود و مصطفی امامی می‌خواهد تا دختر برگه را به مادر بدهد. اما دخترک خجالت می‌کشد و امامی خودش این کار را انجام می‌دهد. میهمان برنامه انگار شوکه شده. مصطفی امامی توضیح می‌دهد که با همراهی آستان قدس در استان فارس حکم آزادی داده شد تا دیگر کنار فرزندانش باشد. زن فقط گریه می‌کند و برنامه به پایان می‌رسد.
وقتی وارد اتاق می‌شود دوباره دخترانش را در آغوش می‌گیرد و از آن طرف موفق می‌شود تا با همسرش در زندان صحبت کند و مرد می‌گوید، دخترها را دیدم، چقدر بزرگ شدند.

مهربانی ادامه دار
گپ‌وگفت‌ها ادامه دارد و می‌خواهم که با محمدرضا خندان که کارگردان برنامه است هم صحبت کنم. اتاقی که سروصدایی ندارد را انتخاب می‌کنیم و سوال اول را از ایده برنامه می‌پرسم و می‌گوید: «ایده برنامه پناه از اینجا شکل‌گرفت. اینجا حرم امام رضایی است که امام رضای همه است و در این حرم همه از هر طیف و سلیقه‌ای رفت‌وآمد دارند. به این نتیجه رسیدیم که میهمانان برنامه باید از همه اقشار مردم باشند. از افرادی که مردم جامعه هستند، هنرمندان و قشرهای مختلفی که روی صندلی برنامه ما بنشینند و امام رضای همه را به مردم نشان دهند. افراد مختلفی گرد امام رضا(ع) هستند و به ایشان ارادت دارند، پناهنده حرم امام رضا(ع) هستند. از این رو اسم برنامه هم پناه شد.»
از تفاوت پناه با دیگر برنامه‌هایی که برای افطار ساخته می‌شود، می‌پرسم و می‌گوید: «تفاوت پناه این است که خاصه درباره موضوع امام رضاست. در ماه مبارک رمضان هیچ‌وقت در این موضوع دوستان متمرکز نبودند. قصه‌های امام رضایی کمتر به این معنا شنیده شده است. به جهت نزدیکی مردم به خدا و اهل بیت در این ماه، اینجا جایگاه بازگشت برای خیلی‌هاست. تفاوت بیشتر در این حوزه است و اینکه در مورد قصه‌ها و محتوای آن است و در فرم نیز تفاوت‌هایی وجود دارد. ما از حرم امام رضا صرفا به‌عنوان یک مکان یا لوکیشن بهره نگرفتیم بلکه جایی که می‌شد، استفاده احساسی از این موقعیت داشتیم و تلاش شد تصاویر جدیدی از حرم امام مهربانی برای مخاطبان به تصویر کشیده شود. وقتی گفتیم «امام رضای همه» سعی کردیم در برنامه این‌طور باشد. تا الان که ۲۲ شب از برنامه می‌گذرد، سعی کردیم این امام رضای همه در برنامه جا بیفتد.» انتخاب میهمانان یکی از موضوعات مهم برنامه‌های اینچنینی است، در مورد این می‌پرسم و خندان می‌گوید: «در موضوع امام رضا در سال‌های گذشته نیز با قصه‌ها و سوژه‌های مختلف کار شده است اما دنبال اتفاقات ویژه در موضوع امام رضا(ع) می‌گشتیم و می‌خواستیم چیز خاصی باشد اما نه لزوما چیزی مثل شفا! عنایات امام رضا فقط در موضوع شفا خلاصه نمی‌شود و موضوعات مختلفی است که همه ایرانی‌ها با امام رضا یک قصه‌ای دارند. ما تلاش کردیم بین آدم‌هایی بگردیم که در زمان و دسترسی ما، قصه آنها درامی به همراه داشته باشد. سوژه‌های مختلفی در این زمان اندک بررسی شدند. شاید بیش از ۵-۴ برابر آنچه در برنامه نیاز داشتیم سوژه برای ما آمد. دوستان سردبیری بحث و گفت‌وگو و ارزیابی کردند تا این سوژه‌ها به دست ‌آید. کار سختی بود ولی امام رضا راه را باز کرد و ما خیلی راحت و محکم می‌توانیم بگوییم امام رضا راه را باز کرد چون پیدا کردن قصه‌ها از بین ۸۵ میلیون آدم کار راحتی نیست مگر اینکه حضرت بخواهد.»
خندان معتقد است که 100 درصد سختی‌های این کار با کمک امام رضا(ع) آسان شد و می‌گوید: «دوستانی که در حوزه برنامه‌سازی هستند، می‌دانند که برنامه با فاصله کمی با ماه مبارک استارت خورد. شاید بیشتر از دوسه ماه وقت نداشتیم ولی مسیر را امام رضا باز کرد. در زمان کم این برنامه را بالا آوردن کار راحتی نیست. صادقانه بیان کنم که شاید در دل برنامه ما یکی دو سوژه را امام رضا جلوی پای ما گذاشت و دیدیم دقیقا همان چیزی است که می‌خواهیم و از قبل به آن فکر کردیم اما انگار به دست ما نمی‌آمد و در دل برنامه این اتفاق افتاد و شاید بخشی به‌خاطر برکت نامه‌هایی بود که در برنامه باز شد و اینها نامه‌هایی بود که به حرم امام رضاآمده بود و از همان‌ها چقدر سوژه و قصه برای ما آمد.» حرف‌هایش را ادامه می‌دهد و می‌گوید: «هرکدام از میهمانان یک ویژگی داشتند و برای ما به‌عنوان برنامه‌ساز ماندگار شدند، اما قصه فرشی که در برنامه راه افتاد را فکر کرده بودیم و گفته بودیم یک گره‌ای برای مخاطب ایجاد کنیم که از راه دور امام رضا را زیارت می‌کنند. همه آمدند و فرشی که بافته می‌شود و هنوز تمام نشده و در عید فطر قرار است بریده شود و به حرم از سوی مردم ایران هدیه شود. خیلی از آدم‌ها اسم فرستادند و گره زدند و اتفاقات مختلف رقم خورد. این‌طور قرار دادیم که یک گره بزن و یک گره باز کن. فکر می‌کنم بخشی که یک گره باز کن را مردم به ما نگفتند چه گره‌هایی را باز می‌کنند. البته برخی گفتند اما بیشتر مردم نگفتند ولی فکر می‌کنم امام رضا نمکی در این ریخته و مردم هم از آن سمت مهربانی امام رضا را تسری می‌دهند و به همدیگر انتقال می‌دهند و امیدواریم این‌طور باشد.»
از بازخورد مخاطبان می‌پرسم و می‌گوید: «امیدواریم مردم راضی باشند، اول حضرت و بعد مخاطبان! در مشارکت‌هایی که مردم در بحث زائر اولی داشتند و کم و بیش به گوش ما رسیده فکر می‌کنم مشارکت خوبی بوده و زائران زیادی قرار است بیایند. بسیاری اعلام کردند که می‌خواهند زائر بفرستند و کمک کردند. امیدوارم درمجموع خوب باشد. این نکته را هم باید بگویم از دل نامه‌هایی که در برنامه باز شد و در آیتم مهربانی منزل اشخاص مختلف می‌رفتند و این نامه را باز می‌کردند تعداد زیادی زائر اولی آمدند. ما دیشب میهمانی داشتیم که ۵۸ سال مشرف نشده بود یعنی از بدو تولد گره‌ای بود که نمی‌توانست به مشهد بیاید اما به لطف امام رضا و باز شدن نامه‌ها این بنده خدا نیز مشرف شد و اشخاص دیگر هم بودند که این عزیزان را نمی‌شد به تصویر کشید اما اکثر نامه‌هایی که باز و خوانده شد همین ایام نوروز و ماه مبارک رمضان به زیارت آمدند و برگشتند.»
حرف‌هایمان تمام می‌شود و از اتاق بیرون می‌آیم. حالا که ضبط تمام شده، همه در حال بلند صحبت کردن و گفت‌وگو برای برنامه فرداشب هستند. میهمان برنامه دست دو دخترش را گرفت تا اول به زیارت برسد و بعد هم فرودگاه. تلفنش مدام در حال زنگ خوردن است و هر بار که تلفن را برمی‌دارد اول می‌گوید: «امام پناهم داد...»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار