عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: انتشارات علمی و فرهنگی از نشرهای قدیمی است که قدمتی 70 ساله دارد و روزگاری مرجع مهم کتابخوانان و مخاطبان آثار کلاسیک بود؛ اما این روزها چاپخانه این انتشارات تعطیل شده و کتابی هم برای چاپ ندارد. برخی از کارکنان این مجموعه که روزها و سالهای اوج انتشارات را دیده بودند، با دیده ناامیدی به این روزهای این مجموعه مهم فرهنگی نگاه میکنند و به کنایه میگویند که اینجا تبدیل شده است به پایگاه رزومهسازی برای مدیران جوان!
انتشارات علمی و فرهنگی از ادغام دو موسسه «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و «موسسه انتشارات فرانکلین» پدید آمده است. «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در سال 1332 تاسیس شد و مدیرعاملش احسان یارشاطر بود و نویسندگانی همچون عبدالحسین زرینکوب و ایرج افشار در این انتشارات حضور داشتند. پس از پیروزی انقلاب «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در اواخر سال 1360 به «شرکت انتشارت علمی و فرهنگی» تغییر نام داد. موسسه فرانکلین هم که در سال 1356 «سازمان آموزشی نومرز» نام گرفته بود ابتدا به «شرکت انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی» تغییر نام داد و سپس در سال 1372 با انتشارات علمی و فرهنگی ادغام شد. بعد از یک گذار پرفراز و نشیب 70 ساله، حالا خبرهای خوشی از این انتشارات به گوش نمیرسد. چند سالی بود که آتشها زیر خاکستر مانده بود و صدای اعتراضها نسبت به وضعیت فعلی به جایی نمیرسید تا اینکه چند روز پیش برخی از کارکنان انتشارات علمی و فرهنگی، نسبت به حقوق معوقهشان در مقابل سازمان تامین اجتماعی تجمع کردند. به بهانه اتفاقاتی که شکل گرفته، سراغ مسائل و دغدغههای این انتشارات رفتیم.
روزهای شکوفایی و اوج!
در فاصله سالهای 1332 تا 1356، قریب به دو هزار عنوان کتاب در این انتشارات منتشر شد. مجموعه اقداماتی که انتشارات در آن سالها انجام داده است را اینگونه برمیشمارند؛ پایهگذاری ویرایش، ارزیابی و نظارت بر ترجمهها، احداث کارخانه کاغذ پارس برای رفع مشکل تامین کاغذ، بنیانگذاری سازمان کتابهای جیبی، تهیه 500 کتابخانه برای مدرسههای دولتی، بنیانگذاری موسسه دفتر لغت فارسی به سرپرستی مجتبی مینوی و زرینکوب، کمک به ایجاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تهیه طرح مبارزه با بیسوادی برای بزرگسالان، ساخت مرکز تکنولوژی آموزشی برای تهیه فیلم و کمک به پاگرفتن کتابخانه دانشگاه صنعتی شریف.
بعد از انقلاب و مشخصا از دهه 70، همین روند توسعه و اثرگذاری انتشارات علمی و فرهنگی در بازار نشر ایران پیگیری شد. تولید آثار کلاسیک مهم و در کنارش گنجینه فرهنگ ایرانی اعم از آثار فلسفی، آثار ادبی، ادیان و بهویژه هنر ایرانی، تاریخ ایران از ایران باستان تا ایران اسلامی و... از جمله موضوعاتی بود که این انتشارات در چاپ کتاب از آن بهره گرفت. انتشارات علمی و فرهنگی در همین حوزهها سردمدار، جریانساز و پیشرو در چاپ کتابهای مختلف بود.
تغییر مدیریتها
70 ساله علمی و فرهنگی بخش مهمی از تاریخ نشر ایران است. کارنامه این انتشارات در سالهای فعالیتش نشان میدهد که در دورههای مختلف نقشی فراگیر در حوزه آموزش و تربیت دانشپژوهان را داشته است. در ابتدا همه سهام این انتشاراتی به وزارت علوم تعلق داشت و مبتنیبر سیاستگذاریهایی که برای آن تعریف شده بود و عمده آثار در حوزه تربیت و آموزش علمی منتشر میشد. اثرگذاری و ضریب نفوذ آثار این ناشر بهگونهای بود که در اواخر دهه 30 کتابهای درسی افغانستان هم برعهده این انتشارات بود. بهتدریج سهام این ناشر به سازمان تامین اجتماعی انتقال یافت و آرامآرام مسیرهای تازهای متاثر از سلیقه مدیران در این مجموعه تزریق شد. مدیرانی که براساس تصمیم و نظر سازمان تامین اجتماعی انتخاب شده بودند. عمده آثار مشهور این ناشر در سه حوزه تخصصی فلسفه، تاریخ و ادبیات بود اما با گذر از سالها و تصمیمات مدیران تمرکز از این سه حوزه خارج و نقاط قوت انتشارات علمی و فرهنگی، آرامآرام لاغر و نحیف شد. بهروز صحابه از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴مدیریت این انتشارات را به عهده داشت و در دوره او بخشی از سهام انتشارات علمی و فرهنگی بهعنوان یکی از بزرگترین بنگاههای خصوصی نشر، از سوی صندوق سرمایهگذاری سازمان تامین اجتماعی خریداری شد. براساس چنین اقدامی ۵۱ درصد سهام این انتشارات از آن سازمان تامین اجتماعی شد و ۴۹ درصد سهام در اختیار وزارت علوم باقی ماند. سهام خریداریشده توسط تامین اجتماعی در آن زمان بیش از ۲۶ میلیارد تومان ارزشگذاری شده بود. با رفتن بهروز صحابه در سال 1384، رستمیان چون عضو هیاتمدیره بود یک ماه بهعنوان مدیر فعالیت کرد اما با تغییر دولت و با آمدن محمود احمدینژاد مدیرعامل این انتشارات تغییر کرد و علی زارعینجفدری در این سمت نشست تا دوره هشتساله خود را آغاز کند. در این دوره چاپ آثار با اهدافی که برایش تعریف شده بود، دوباره رونق گرفت. با روی کار آمدن دولت حسن روحانی؛ مسعود کوثری از سال 1393 تا دیماه 1398 مدیریت این انتشارات را به عهده گرفت و به گفته کارکنان با توجه به سابقه فرهنگی او تا حدودی سیاستهای پیشین ادامه پیدا کرد و مدیریت او انتشارات علمی و فرهنگی را همچنان رو به جلو برد اما انگار نقطه آغاز تغییرات گاه و بیگاه برای صندلی مدیریت این انتشارات از سال 1398 بود؛ زمانی که نادره رضایی به جایگاه مدیریتی این انتشارات تکیه زد، قابل پیشبینی بود که یک مدیر باسابقه اقتصادی، قرار نیست دوره باثباتی را برای این انتشارات رقم بزند. رضایی با دستور مستقیم وزیر کار، رفاه و تامین اجتماعی وقت جانشین مسعود کوثری شد و شایعات درمورد انتصاب سیاسی او از جایی شروع شد که حاشیههای پیش از مدیریتش در انتشارات علمی و فرهنگی به فضای رسانه کشیده شد. حاشیههای سیاسی همچون امضای بیانیه ۴۶۶ فعال سیاسی و مدنی به باراک اوباما در حمایت از ۵۵ زندانی سیاسی، طرح نسبت فامیلی با شهیندخت مولاوردی، تا حضور و مجریگری او در مراسم ستاد انتخاباتی حسن روحانی. او برخی از این موارد را تکذیب کرد و برخی را هم میگفت با توجه به عملکردم قضاوت کنید. اما عمده ایراداتی که نسبت به عملکرد او داشتند، به دلیل عدم تناسب سابقه اقتصادی او با مدیریت یک مجموعه فرهنگی بود. او پیشتر مشاور مدیرعامل ایرانخودرو در امور مسئولیتهای اجتماعی، مشاور اجتماعی رئیس جمعیت هلالاحمر و عضویت غیرموظف شرکت لیزینگ خودروی غدیر بود. بعد از تغییر دولت در سال 1400 تا چند ماه همچنان نادره رضایی در این انتشارات حضور داشت اما بالاخره تغییرات مدیران فرهنگی به این انتشارات هم رسید و بهمنماه همان سال محمد حسنی طی حکمی از سوی سیدمیرهاشم موسوی - مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی - جایگزین رضایی شد. حسنی تا اواخر خردادماه ۱۴۰۱ در این سمت ماند و بعد استعفا داد. بعد از استعفای حسنی محسن تقیانی که مدیرکل فرهنگی و اجتماعی سازمان تامین اجتماعی بود بهعنوان سرپرست این انتشارات انتخاب و از تیرماه تا ۲۲ آذرماه 1401مسئولیت این انتشارات را برعهده داشت. بالاخره در 22 آذرماه 1401، قاسم صفایینژاد که سابقه مدیرمسئولی نشر «جامجم» و مدیرعامل انتشارات صاد را داشت، بهعنوان مدیرعامل این انتشارات انتخاب شد و تا الان این سمت را به عهده دارد اما همین تغییر مدیریتها و نداشتن تجربه باعث شده این انتشارات جانی برای ادامه دادن نداشته باشد و تنفسهای مصنوعی او را زنده نگه داشته است.
چاپخانه تعطیل
«شرکت چاپ و نشر کتیبه» چاپخانه انتشارات علمی و فرهنگی است که به گفته خودشان قلب تپنده این انتشارات است. این چاپخانه در فضایی به وسعت 10 هزار متر مربع، شامل 3 هزار متر مربع سالن تولید، 3 هزار مترمربع فضای انبار مواد اولیه و محصول و همچنین حدود 600 متر مربع ساختمان اداری با استقرار واحدهای تخصصی شرکت در سه بخش پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ و با دارا بودن خط کامل تولید کتاب و نشریات اعم از چسب گرم، جلد سخت و مفتول فعالیت میکرد.
اما در دوره اخیر با توجه به سیاستهایی که حاکم میشود، کسی که مسئولیت چاپخانه را به مدت یک سال و نیم به عهده داشت، استعفا میدهد و فرد جدیدی مدیریت چاپخانه را به عهده میگیرد؛ چاپخانه تعطیل میشود و کارکنان هم استعفا میدهند. افرادی هم که در چاپخانه حضور دارند، کاملا بیکار و بدون هیچ مشغولیتی، صبح را شب میکنند.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.