فیلم سینمایی «پرویز خان»؛
برای کسی که عاشق کتاب است و همیشه کتاب برایش اولویت دارد، اینکه متوجه شود شخصیتی فوتبالی که باید همه وقتش را برای فوتبال بگذارد و دقیقه‌ای از توپ و فوتبالش جدا نشود، اما یکی از چیزهایی که همیشه کنارش دارد کتاب است، به شوق می‌آید.
  • ۱۴۰۲-۱۱-۱۲ - ۰۲:۰۵
  • 00
فیلم سینمایی «پرویز خان»؛
کتاب همیشه همراه مربی بود
کتاب همیشه همراه مربی بود

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: برای کسی که عاشق کتاب است و همیشه کتاب برایش اولویت دارد، اینکه متوجه شود شخصیتی فوتبالی که باید همه وقتش را برای فوتبال بگذارد و دقیقه‌ای از توپ و فوتبالش جدا نشود، اما یکی از چیزهایی که همیشه کنارش دارد کتاب است، به شوق می‌آید. پرویز دهداری، نامی شناخته شده در فوتبال است، مربی‌ای که باید بگوییم انگار تافته‌ای‌ جدا‌بافته از دیگران بود. او با قدرتی که از خواندن کتاب در ذهن و تفکر خود به‌وجود آورده بود، به یک اسطوره در تمام تاریخ ورزش تبدیل شد.
اینجا نمی‌خواهیم از بعد ورزشی پرویز دهداری بگوییم، قرار است بعد‌های دیگری در این مربی فوتبالی را بررسی کنیم، او به گفته نزدیکانش همیشه مطالعه داشت و هیچ‌ وقت کتاب را از خودش دور نمی‌کرد، زمانی که سرمربی تیم‌ملی بود، با تایید نزدیکان و دوستانش یک ریال هم دستمزد دریافت نمی‌کرد. زمانی که سرمربی تیم بنیاد شهید بود، پس از دو سال هدایت کردن تیم بدون دستمزد، گویا یک شب نیز یکی از مدیران بنیاد شهید به خانه مرحوم دهداری می‌رود و کلید یک دستگاه آپارتمان در محله اکباتان تهران را به او می‌دهد. آن زمان با وجود اینکه مرحوم دهداری مستاجر بود، عنوان می‌کند کلید خانه را به فلان بازیکن تیمش که به‌تازگی ازدواج کرده است و به خانه نیاز دارد، بدهند و این نیز نمونه دیگری از بعد اخلاق این معلم اخلاق است.
دهداری با وجود اینکه فوتبال برایش مهم بود اما گاهی جوری برخورد می‌کرد که انگار همین فوتبال اصلا برایش اهمیت ندارد؛ حبیب‌الله نیک‌نژاد، روزنامه‌نگار و مترجم خاطره‌ای از پرویز دهداری دارد و می‌گوید: «پرویز دهداری؛ علم‌گرایی، فرهنگ سالاری و تحصیلات عالیه و مطالعه به حد کمال را نموداری از انسانیت و تشخص یک ورزشکار می‌دانست و ازجمله خاطراتی که با او دارم به‌همراه علی‌اصغر شیرزادی نویسنده‌ای ‌است که در ادبیات داستانی یکی از استثنایی‌ترین افراد حاضر در این حرفه است، خاطره‌ای که از او به‌عنوان یکی از ماندگارترین خاطرات دوران کاری‌ام دارم. در بحبوحه استعفای 14‌بازیکن تیم ملی ایران بعد از پایان بازی‌های آسیایی سئول، روزی همکار بسیار ارجمندم جناب آقای شیرزادی از من خواست ملاقاتی با پرویز دهداری داشته باشیم تا در ارتباط با استعفای آن 14‌بازیکن گزارشی تهیه شود برای چاپ در روزنامه اطلاعات. به‌هر‌حال با درخواست من این ملاقات اوایل آذرماه سال 1365 در منزل پرویز دهداری که در آن زمان در خیابان سهروردی بود، برگزار شد و این دو بزرگ عزیز از هر دری صحبت کردند، مگر استعفای آن 14بازیکن و وقتی بعد از هشت ساعت بحث و گفت‌وگو منزل دهداری شریف را ترک کردیم، آقای شیرزادی روی به من کرد و گفت این انسان، یک اسطوره و یک فیلسوف اخلاق است و من به تو توصیه می‌کنم که او را رها کنی تا به مطالعه و زندگی ارزشمند فرهنگی خود مشغول شود، چرا او را وادار به حضور در جامعه خاص ورزشی می‌کنید؟ دهداری با شرایطی که پیش آمد، حیف است که در این ورزش بماند، بگذار تا او عطای ورزش را به لقایش ببخشد و کار واقعی خود را دنبال‌کند و فوتبال و هر آنچه در آن است برای کسانی بماند که از آن بهره‌مند می‌شوند، بدیهی است که با حضور در این ورزش پر فراز و نشیب لطمه می‌بیند.» بعد از درگذشت پرویز دهداری، نویسنده‌هایی زیادی بودند که می‌خواستند در موردش بنویسند و نامش در چند کتاب هم ماندگار شد که در این گزارش به آن اشاره می‌کنم.

آذر و امجدیه
برای آنها که علاقه‌مند به فوتبال هستند و همه زندگی‌شان را برای فوتبال می‌گذارند؛ خواندن کتاب «آذر و امجدیه» نوشته ویدا مشایخی، احتمالا خالی از لطف نخواهد بود. مخصوصا برای آنها که طرفدار پر و پا قرص فوتبال و پای ثابت استادیوم «امجدیه» بوده‌اند. آنها که عکس‌های فوتبالیست‌ها را جمع می‌کرده‌اند و مشتری دائمی «کیهان ورزشی» بوده‌اند. آذر و امجدیه، کتابی است که بخشی از ماجراهای اصلی آن به استادیوم امجدیه و بازیکنان فوتبال مربوط می‌شود. کتاب انباشته از نام‌هایی است که در سال‌های 40، بازیکنان شاخص تیم ملی فوتبال ایران بوده‌اند. نام‌هایی مثل همایون بهزادی، عزیز اصلی، پرویز دهداری، محراب شاهرخی و... که در آغاز کتاب از آنها یاد شده و تصاویرشان روی جلد و در پایان کتاب چاپ شده است. مهرماه سال 1383 مسابقه‌ فوتبال بین تیم‌های ایران و آلمان در استادیوم آزادی در جریان است. مولف این کتاب تنها در خانه نشسته است و مسابقه را از کانال ZDF آلمان تماشا می‌کند. با تماشای مسابقه، مرغ ذهنش به گذشته‌های دور پرواز می‌کند و خاطرات مسابقات فوتبال مقدماتی المپیک 1964 م، که بین تیم‌های ملی ایران و پاکستان و عراق و هند برگزار شده بود، در ذهنش زنده می‌شود. از زمانی که مسابقه‌ دوستانه بین تیم‌های ایران و هند را در امجدیه تماشا کرده بود، سال‌ها می‌گذشت.

مکتب دهداری: فراتر از فوتبال
کسانی که به او نزدیک بودند، نقل می‌کنند او بدون اینکه بخواهد این کار را انجام دهد، انگار معلم بود و همین باعث نوشتن کتاب «مکتب دهداری: فراتر از فوتبال» به نویسندگی محمد خیبری و مهدی غفوری‌یزدی شد تا کسانی که عاشق فوتبال هستند با خواندن این کتاب، بتوانند شناخت پیدا کنند از مدل مربی‌ای که در کنار فوتبال سعی می‌کرد زندگی را به شاگردانش بیاموزد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰