• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۸-۲۴ - ۰۲:۳۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
نگاهی به بیانیه مشترک هنرمندان و موزه صلح در حمایت از مردم غزه؛

مرگ بر اسرائیل سلبریتی‌ها در موزه صلح

دوشنبه 22 آبان‌ماه بیانیه‌ای به‌صورت مشترک از جانب هنرمندان موزه صلح تهران و خانه سینما امضا شد و آنها کشتار غیرنظامیان در نوار غزه را محکوم کردند و درخواست آتش‌بس فوری دارند.

مرگ بر اسرائیل سلبریتی‌ها در موزه صلح

عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: دوشنبه 22 آبان‌ماه بیانیه‌ای به‌صورت مشترک از جانب هنرمندان موزه صلح تهران و خانه سینما امضا شد و آنها کشتار غیرنظامیان در نوار غزه را محکوم کردند و درخواست آتش‌بس فوری دارند. این بیانیه از جانب بیش از 126 نفر از جانبازان شیمیایی موزه صلح و هنرمندان سینما همچون داوود میرباقری، مجید مجیدی، پرویز پرستویی، رضاکیانیان، لیلا حاتمی، همایون اسعدیان، کمال تبریزی، محسن تنابنده، رامبد جوان، علیرضا داوودنژاد، فرهاد توحیدی، احمدرضا درویش، رسول صدرعاملی، محسن امیر یوسفی، هادی حجازی فر، محمدحسین مهدویان، محسن کیایی، شبنم مقدمی، مجتبا میرتهماسب، سیدرضا میرکریمی، مجید انتظامی، امیر اثباتی، افسانه بایگان، هانیه توسلی و... امضا شد.
در این بیانیه که خطاب به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته‌شده، آمده بود: «ما هنرمندان ایران به همراه جانبازان و مصدومان شیمیایی بازمانده از جنگ عراق و ایران (1998- 1990)، با امضای این نامه دردمندانه از شما می‌خواهیم تمام تلاش خود را در جهت جلوگیری از ظلم عریانی که علیه زنان، کودکان و مردم غیرنظامی محاصره‌شده غزه در جریان است، انجام دهید. جناب گوترش، جایگاهی که در اختیار شماست، چه بخواهید و چه نخواهید، وجدان تاریخی بشر امروز را نمایندگی می‌کند و عملکرد آن سند قضاوت آیندگان خواهد بود. به‌خاطر انسانیت جنگ را متوقف کنید.» البته این اولین واکنش اهالی هنر نسبت به جنایت صهیونیستها نیست و 22 مهرماه هم خانه سینما با انتشار بیانیه‌ای کشتار مردم غزه توسط ارتش اسرائیل را محکوم کرد. در آن بیانیه آمده است: «سال‌ها غصب، بدعهدی و کشتار مردم بی‌دفاع فلسطین، شرایط امروز را رقم زده است. مظلومیت‌های بی‌شمار این مردم و آنچه بر سر فلسطین رفته را نباید به‌واسطه تندبادهای سیاسی امروز کشورمان نادیده بگیریم.» همچنین بنیاد فرهنگی روایت فتح 26 مهرماه در بیانیه‌ای که به امضای بسیاری از هنرمندان رسیده، آورده بود: «سکوت دردناک حاکمان ناشایست جهان و مدعیان کذاب حقوق بشر تازگی ندارد، اما لازم است جبهه جهانی هنرمندان مقاومت، ضد این فجایع و نسل‌کشی غیرقابل‌انکار صورت بندد و هنرمندان متعهد جهان به عهد انسانی و الهی خود عمل کنند.» از امضا‌کنندگان این بیانیه می‌توان به احمدرضا درویش، داریوش ارجمند، سیدعباس میرهاشمی، مسعود نجابتی، فرهاد قائمیان، بهروز افخمی، پژمان لشکری‌پور، جواد شمقدری، حبیب‌الله والی‌نژاد، جهانگیر الماسی، رضا برجی، گلعلی بابایی، اصغر بختیاری، حسن قائدی، حسن روح‌الامین، سیدمحمد نادری، احمد کاوری، محمد روح‌الامین، داوود فتحعلی‌بیگی، سیدمحمد میرزمانی، سیدمسعود شجاعی‌طباطبائی، شهریار بحرانی و... اشاره کرد.

سکوت در مقابل حقیقت آشکار معنایی ندارد
می‌گویند در دوره سلطنت صنایع شهرت به‌سر می‌بریم و سلبریتی‌ها، عناصر مهم این صنعت هستند. اگر این گزاره را بپذیریم که خودش محل اختلاف‌نظر بسیاری است، پس باید این را هم قبول کنیم که سلبریتی‌های دنیای هنر و ورزش در بزنگاه‌ها و اتفاقات اجتماعی موثرند و حرف‌ها و کنش‌هایشان می‌تواند منشأ اثر باشد. اتفاقا همین‌جاست که سوالات زیادی مطرح می‌شود، ازجمله اینکه میزان و کیفیت کنشگری یک چهره مشهور چقدر باید باشد و دیگر اینکه چه ملاحظاتی را باید در واکنش‌های اجتماعی‌اش درنظر بگیرد و آیا سلبریتی می‌تواند خارج از فهم و تخصص خودش، وارد حوزه‌های تحلیل سیاسی و اجتماعی شود. پاسخ به این سوالات در جای دیگری از دنیا شاید راحت‌تر باشد، چون صنعت شهرت و زندگی سلبریتی‌ها، متصل به مناسبات اقتصادی و بازاری است که جریان‌های قدرت بر آن حکمرانی می‌کنند. اما در ایران قواعد و زیست سلبریتی مختصات متفاوتی دارد و نمی‌توان چهارچوب مشخص و واحدی برای مدیریت چهره‌های مشهور تعریف کرد. البته این بی‌قاعده بودن و عدم چهارچوب مشخص هم عارضه کم نداشته است. بارها دیده شده که سلبریتی ایرانی بدون اینکه نسبت به اتفاقات سیاسی و اجتماعی پیرامون خود اشراف کامل داشته باشد، اظهارنظرهایی می‌کند که خودش و فهم ابتدایی‌اش را زیرسوال می‌برد. مثل یکی از همین نمونه‌های مضحکی که سال گذشته در بزنگاه بحران پاییز 1401 از جانب یکی از این چهره‌های مشهور سینمایی مطرح شد و گفته بود طبق قانون اساسی اگر تظاهرات ۲۱ روز طول بکشد، ارتش باید به نفع مردم وارد عمل شود یا در جایی دیگری گفته بود که طبق قانون اگر 3.5 درصد از مردم یک کشور تظاهرات کنند، باید رفراندوم انجام شود. حرف بدون منطق و سند که دستگردان فضای مجازی شد و بعید نبود که فردی ساده‌لوح آن را باور کرده باشد. موارد اینچنینی مورد تمسخر و خنده در فضای مجازی می‌شوند اما کم نبوده‌اند اظهارنظرهای نسنجیده‌ای که منجر به وقایع غیرقابل‌جبرانی شدند. سال 98 به یک طلبه همدانی حمله مرگباری شد و یکی از نزدیکان قاتل مدعی شد آن چیزی که زمینه‌ساز قتل این طلبه شده اظهارنظر توییتری یکی از سلبریتی‌ها بوده است. شاید برخی بگویند حرفی که درمورد کشتن طلبه همدانی زده شده، ادعایی گزاف است اما وقایع پاییز پارسال که پیش رویمان است و نمی‌توان اثر‌گذاری برخی از این چهره‌های مشهور در آتش بیار بودن این معرکه را نادیده گرفت. در نگاهی کلان، اگر بپذیریم که سلبریتی‌ها به ترفند رسانه‌ و به موهبت کنجکاوی اجتماعی به شهرت رسیده‌اند، پس باید چهارچوب و اصول مشخصی را برایشان تعریف کرد که اظهارنظرهای آنها هم مبتنی‌بر قواعد و اصول رسانه‌ای باشد. ممکن است فردی درمورد پدیده اجتماعی یا سیاسی به جمع‌بندی درست برسد اما سوال این است که آیا او می‌تواند در اظهارنظر و واکنش‌هایش خارج از مصالح و منافع ملی عمل کند. البته این مساله درمورد هر فرد تریبون‌داری صدق می‌کند و ممکن است امام‌جمعه یک شهر، استاندار، نماینده یا همین سلبریتی‌ها باشد و نمی‌شود که یک سلبریتی بدون درنظر گرفتن عواقب اظهارنظرش، هرچه دلش خواست در فضای رسانه‌ای پمپاژ کند. نکته‌ای که عموما از جانب چهره‌های مشهور مطرح می‌شود، این است که پس کجا باید قواره شهروندی او را درنظر گرفت؟ البته طرح این سوال که میزان کنشگری یک سلبریتی به‌عنوان یکی از اجزای جامعه در کدام نقطه و با چه حدودی باید باشد. اینکه برخی منتقدان رفتار سلبریتی‌ها اعتراض می‌کنند که چرا سلبریتی‌ ایرانی در مقابل جنایت‌های صهیونیست علیه غزه سکوت کرده است؟ آیا با آن چیزی که پیش از این درباره عدم دخالت سلبریتی‌ها در کنش‌های اجتماعی می‌گفتند، در تعارض نیست؟ واقعیت این است که برای پاسخ به این سوال باید به وجدان‌های جمعی رجوع کرد. آنقدر جنایات صهیونیست‌ها در غزه آشکار و عریان شده است که هیچ چشم حقیقت‌بینی نمی‌تواند در مقابل آن سکوت کند. حملات وحشیانه‌ای علیه زنان و کودکان باریکه غزه درحال رخ دادن است، بمباران بیمارستان‌ها و مناطق غیرنظامی، حتی با ترفند رسانه‌های جریان اصلی هم قابل‌کتمان نیست و اجتماعات خودجوش انسانی در سطح جهانی شکل گرفتند. سکوت کردن هر انسانی چه سلبریتی باشد و چه نباشد، خودش معنایی جز کج‌فهمی در تحلیل شرایط پیرامونی ندارد.

پایگاهی برای رساندن پیام‌جهانی
موزه صلح تهران که یک بال بیانیه سینماگران بود و در جمع‌آوری امضا آنها تلاش کرده، ازجمله پایگاه‌های معتبر جهانی است که می‌تواند برای رساندن کنش‌های جمعی ایرانیان به خارج از کشور روی آن حساب کرد. اندیشه تاسیس این موزه در ملاقات اعضای انجمن حمایت از قربانیان سلاح‌های شیمیایی در تهران با مسئول هماهنگی شبکه جهانی موزه‌های صلح در سال 1384 شکل گرفت. از ویژگی‌هایی که باعث می‌شود هنرمندان به پایگاهی مانند موزه صلح اعتماد کنند، چند نکته است این موزه عضو شبکه بین‌المللی موزه‌های صلح است. هر بیانیه و نامه‌ای که از سمت این موزه انتشار پیدا کند، به آن مقصدی که در فضای بین‌الملل برایش درنظر گرفته‌شده می‌رسد و می‌توان بازتاب آن را رصد کرد. اعضای فعال این موزه به‌خصوص راهنمایان موزه از قربانیان جنگ و سلاح‌های شیمیایی هستند که به‌عنوان نماد‌های زنده و پیام‌آوران صلح نام‌گذاری می‌شوند و با سایر تشکل‌های مردمی و موزه‌های صلح در سراسر دنیا در ارتباطند و همین ارتباط کمک می‌کند تا بتوانند برنامه‌های مشترک داشته باشند. همه اینها را بگذارید درکنار کوشش برای فرهنگ صلح نه در معنای سیاسی آن، بلکه در معنای اجتماعی و فرهنگی که همین باعث اعتماد هنرمند می‌شود و او را به این می‌رساند که اگر امضایی پای این بیانیه داشته باشد، حتما به آن مقصد می‌رسد و این امضا فقط به یک کنش داخلی منجر نمی‌شود. یک بعد دیگر این امضا را باید به این تعبیر کنیم، وقتی نهادی مثل خانه سینما بیانیه‌ای جداگانه می‌دهد، هنرمند ممکن است این بیانیه را امضا کند اما می‌داند که این امضا غیر از آن کارکردی که برای محتوای بیانیه یا نامه دارد، کارکردهای دیگر هم می‌تواند پیدا کند، برای همین باید مدام در جنگ با خودش باشد که چرا امضا کرده است. وجود نهادی مانند موزه صلح با توجه به کارکردهایی که دارد، می‌تواند این کار را تسهیل کند.

واکنش سینماگران ایرانی در فضای مجازی
با توجه به جنایت‌های ادامه‌دار رژیم‌صهیونیستی در غزه، بسیاری از هنرمندان هم در فضای مجازی خود این جنایت‌ها را محکوم کردند. مهران غفوریان در حمایت از کودکان غزه نوشت: «جنگ را متوقف کنید.» نیما جاویدی، کارگردان آکتور هم در فضای مجازی نوشت: «غزه به قبرستان هزاران کودک بی‌گناه تبدیل شده.» علیرضا خمسه، بازیگر سینما تئاتر و تلویزیون با انتشار تصویری تلخ از کودک بی‌جان در دستان پدرش به کشتار کودکان فلسطینی واکنش نشان داد و نوشت: «گاهی کلمات درد دارد اما صدا ندارد، کشتن ده‌ها کودک بی‌گناه جنایت فوق‌بشری است.» محسن کیایی، بازیگر سینما هم در واکنش به حملات رژیم‌صهیونیستی نوشت: «لعنت به جنگ، لعنت به خاورمیانه، لعنت به نفت، لعنت به سیاست.» مجید واشقانی، بازیگر در واکنش به حملات رژیم‌صهیونیستی با انتشار تصویری تلخ از کودک بی‌جان نوشت: «دیگر باید به انسان بودن تسلیت گفت.» ابراهیم داروغه‌زاده، دبیر سابق جشنواره فجر با هشتگ طوفان‌الاقصی و عکس‌هایی از بمباران بیمارستان نوشت: «امن‌ترین مکان‌ها در هر جنگی بیمارستان‌ها و مراکز درمانی است. رژیم‌صهیونیستی سیرت واقعی خود را به جهانیان نشان داد.»
احسان علیخانی، مجری تلویزیون با انتشار هشتگ stopgagazagenocide به حملات رژیم‌صهیونیستی واکنش نشان داده و نوشته: «حمله به بیمارستان که تنها پناه بیمار، زخمی، کودکان و زنان است. این یک فاجعه است برای انسان برای انسانیت برای تمدن بشر برای تمام ادعاهای توخالی جهان برای تمام صورت‌های نقاب‌زده با لبخند که فریاد انسانیت و عدالت سرمی دهند. تنها قربانی سیاست کثیف، مردم بی‌گناهند.» همچنین رضا رشیدپور در صفحه توییتر (اکس) نوشت: «رژیم‌صهیونیستی غاصب، جنایت‌پیشه و شارلاتان است. قواعد جنگ روانی را خوب می‌داند و از مظلوم‌نمایی به‌عنوان تاکتیک در یک راهبرد خبیثانه سود می‌برد. و تاسف برای کسانی است که با ژست روشنفکری یا مخالفت با جمهوری اسلامی خونشویی می‌کنند و جرأت بیان حقیقت را ندارند.»
حسن روح‌الامین، نقاش ایرانی با بازنشر تابلوی مرگ گنجشک نسبت به جنایت بیمارستان المعمدانی غزه و حملات رژیم‌صهیونیستی واکنش نشان داد. محمد بحرانی، صداپیشه و بازیگر نیز با هشتگ مرگ_بر_جنگ در واکنش به حملات رژیم‌صهیونیستی نوشته است: «یه موقع جنگ هم قوانینی داشت. این جنگ نیست. نسل‌کشی است. بیست‌وچند سال است که برای بچه‌ها برنامه می‌سازم به امید بهتر شدن جهان برای آدم‌های آینده، اما دیگه ناامیدم.» گرشا رضایی، خواننده پاپ هم با انتشار تصویری تلخ از کودکان آسمانی با بال فرشتگان به کشتار کودکان، با هشتگ نفرین به جنگ به حملات رژیم‌صهیونیستی واکنش نشان داد. از میان خوانندگان، روزبه بمانی هم با انتشار تصویری از غزه به حملات رژیم‌صهیونیستی واکنش نشان داده است. وحید امیرخانی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس با انتشار تصویری از تکه‌نان در دستان کودک مجروح نوشته است: «این دست‌های کوچک گره‌های بزرگی را باز خواهند کرد.» شهرزاد کمال‌زاده، بازیگر در واکنش به حملات رژیم‌صهیونیستی نوشت: «شهید غسل ندارد... لعنت به شما که به بیمارستان هم رحم نکردید...» سجاد پهلوان‌زاده، کارگردان نیز با انتشار عکس کنفرانس خبری وزارت بهداشت فلسطین در میان اجساد شهدای بیمارستان المعمدانی، به این جنایت واکنش نشان داد. زیبا کرمعلی، بازیگر نیز نوشت: «چون خون مردم اسرائیل برای دنیا رنگین‌تر از بچه‌های فلسطینه؟» محمود بابایی، تهیه‌کننده سینما در واکنش به حملات رژیم‌صهیونیستی نوشت: «کدام روز بیچاره‌تر از این روزگار و کدام جغرافیا غریب‌تر از فلسطین...!» سیدمحمود رضوی، تهیه‌کننده سینما و تلویزیون نیز با انتشار تصاویری از بیمارستان المعمدانی، از قول سخنگوی امداد و نجات غزه نوشت: «بیمارستان المعمدانی دیگر زخمی ندارد. دیگر هیچ کسی در بیمارستان رنج نمی‌کشد. همه راحت شدند و در آتش سوختند!» محمدحسین قاسمی، تهیه‌کننده سینما هم جمله خبرنگار الجزیره که نوشته بود «به سختی می‌توان یک بدن کامل با تمام اعضایش در بیمارستان پیدا کرد» را به اشتراک گذاشت. حسین سلیمانی، بازیگر هم در متن تندی نوشت: «خدایا رزق و روزی ما را از جایی فراهم کن که لقمه‌هایمان مجبورمان نکند چشم بر حقیقتی ببندیم.» سیدمازیار هاشمی، تهیه‌کننده سینما نوشت: «نمی‌توان نسبت به این کودک‌کشی وحشیانه و کشتار انسان‌های بی‌گناه و بی‌پناه سکوت کرد.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟