• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۶-۲۶ - ۰۱:۲۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۲
  • 1
  • 0

دست سردبیر، گاوبازی اپوزیسیون و پروژه ما

اهالی رسانه اصطلاحی دارند به‌عنوان «دست سردبیر از خبر بیرون زد.» کارکرد این عبارت زمانی است که تنظیم‌کننده یا تایید‌کننده یک روایت، یا امیدی به کارکردن پیام غیرمستقیم و در لفافه و پیچیده ندارد یا آنقدر ناشی است که دامن از کف داده و مستقیم خودش وسط میدان آمده است.

دست سردبیر، گاوبازی اپوزیسیون و پروژه ما

محمد زعیم‌زاده، جانشین سردبیر: اهالی رسانه اصطلاحی دارند به‌عنوان «دست سردبیر از خبر بیرون زد.» کارکرد این عبارت زمانی است که تنظیم‌کننده یا تایید‌کننده یک روایت، یا امیدی به کارکردن پیام غیرمستقیم و در لفافه و پیچیده ندارد یا آنقدر ناشی است که دامن از کف داده و مستقیم خودش وسط میدان آمده است. ماجرای دیدار مسئول امنیتی رژیم‌صهیونیستی با تعدادی از افراد ضدایران- که خود را روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای نامیده‌اند- مصداق همین ماجراست، دست سردبیر تا کتف از خبر بیرون زد. با یک فریم عکس تمام آنچه حامیان تمامیت ارضی ایران درباره بخشی از جریان برانداز می‌گفتند رخ نشان داد. این دیدار و این عکس آغازگر یک دومینوی فشرده و یک‌هفته‌ای از فضاحت برای جریان ضدایران بود. افشای فایل صوتی از سیما ثابت و تحلیل او از مانایی جمهوری اسلامی، انتشار صحبت‌های مسعود بهنود درخصوص رضا پهلوی و تشبیه وکیل و کفیل سیاسی‌اش به یک جاندار تولید‌کننده لبنیات، جمع‌بندی حسین باستانی از موقعیت اسفناک اپوزیسیون، روایت خانم علی‌نژاد قمی‌کلایی از ناروی دولت بایدن به او و سایر فاندبگیران و... همه اتفاقاتی بود که در کمتر از چند روز رخ دادند. اینها البته برای اهل فن و تحلیل موضوعات شگرفی نبود. یک جریان غیرواقعی و برساخت‌شده که کت نمایندگی اعتراضات زیادی به تنش زار می‌زد مجانی تنظیم باد شد و قدوقواره روشن شده بود، دیوار سخت واقعیت که فقط قرار نیست برای دولت‌های منطقه‌ای مثل سعودی یا دولت بایدن و... کار کند.

آنچه تا همین‌جا و در آستانه یک‌سالگی وقایع 1401 رخ داده، بخش عمده‌ای از بازطراحی جبهه معارض را به‌هم ریخته است، اما به این ماجرا از زاویه‌ای دیگر هم می‌توان نگاه کرد. رضا پهلوی گاو مهربان باشد یا خشن، سیما ثابت به نمایندگی از بخشی از فعالان رسانه‌ای خارج‌نشین در تور امنیتی ایران افتاده باشد یا نه، حسین باستانی بگوید که اپوزیسیون خارج‌نشین به دوران قبل از شهریور 1401 برگشته است یا این واقعیت را دل نگه دارد و اعتراف نکند، معصومه قمی‌کلایی مجبور به تغییر هویت شود یا پروژه اقتصادی جدید برای دوشیدن دولت آمریکا تعریف کرده باشد و... اتفاقات قابل‌تاملی‌اند؛ اما کلا گزاره‌هایی از این دست اساسا چقدر برای ما باید مهم باشند؟

پاسخ به این سوال در گرو یک سوال مبنایی‌تر است. پروژه ما یک‌سال بعد از وقایع 1401 چیست؟ حفظ وضع موجود یا تحول؟ اساسا تحلیل ما از اتفاقات سال قبل چه بود؟ خاستگاه وقایع چطور قابل‌تحلیل است؟ در یک وضعیت انقلابی بودیم یا یک وضع شورشی؟ با یک جنبش مدنی سروکار داشتیم یا یک طراحی خشن؟ فضای اعتراضی عمومیت داشت یا یک اعتراضات طبقاتی مثلا در طبقه متوسط بود؟

ناظر به پاسخ به این سوالات سه‌نگاه وجود دارد:

1- اگر قائل به این باشیم که همه آنچه در پاییز سال گذشته اتفاق افتاد، صرفا یک طراحی خارجی بود که بخش مهمی از آن توسط رسانه‌ها برساخت شده است، باید گزاره‌های اول متن برایمان خیلی مهم باشند و اصلا چیز دیگری مهم نباشد، در چنین فهمی از مساله آسیب دیدن دو کانون آشوب، یعنی رسانه رادیکال موسوم به ایران‌اینترنشنال و ساخت سیاسی اپوزیسیون که به ماجرای مبتذل وکالت ختم شد، یعنی ختم ماجرا.

2- از سوی دیگر اگر قائل به این گزاره باشیم که آنچه سال قبل رخ داد هیچ طراحی پشت‌صحنه‌ای نداشت و با یک جنبش اصیل گفتمان‌دار سروکار داشتیم، که همه اجزایش واقعی و غیربرساختی بودند، با واقعیت جنگیده‌ایم، چون بلافاصله بعد از چنین تحلیلی باید به این سوال پاسخ دهیم که چرا این وضعیت جنبشی به‌سرعت به سمت‌وسوی خشونت کشیده شد؟ چرا لیدر آبرومندی پیدا نکرد؟ چرا به‌سمت تجزیه ایران رفت؟ اصلا چرا چنین جنبشی پیروز نشد؟ برای قائلان به این نگاه که یک تصویر ناقص از وقایع است طبعا آن گزاره‌های نخست کاملا بی‌اهمیت هستند.

3- قسم سوم ماجرا در تحلیل ایران 1401، نفی و تایید همزمان هر دوی این نگاه‌هاست. آنچه شاهدش بودیم نه همه‌اش برساخت رسانه‌ای بود نه همه‌اش جنبش، نه بدون طراحی بود، نه عاری از واقعیت اعتراضی میدانی. ما با جنبش و شورش همزمان طرف بودیم که البته هرچه جلوتر رفتیم با خشن شدن اعتراض جنبه شورشی بر ماهیت جنبشی غلبه کرد و درنهایت به خاموشی اعتراض منجر شد، آن بخش جنبشی خاموش شد، چون هیچ قرابتی با این اپوزیسیون خشن و ضدایران نداشت و اساسا بخش جنبشی واقعه نسبتی با این ترکیب فضاحت‌بار نداشت.

اگر قائل به این نگاه سوم باشیم، ضربه دیدن جدی اپوزیسیون هم در رسانه و هم در ساخت تشکیلاتی مهم است اما همه‌چیز نیست و باید حد و حدود آن را دانست. در این نگاه رضا پهلوی و سیما ثابت و مسعود بهنود و... همه صفرهایی هستند که هیچ ارزشی ندارند، مگر آنکه جلوی یکی (1 ای!) از بستر اعتراضی داخل شکل بگیرند. آنچه در هفته‌های اخیر رخ داد تمام آن صفرها را فعلا به پشت ممیز هل داده است، حالا هر چقدر تعدادشان بیشتر باشد ارزش‌شان کمتر می‌شود. اما آن یک همچنان وجود دارد. حال پروژه ما چه می‌تواند باشد؟ قبلا گفتیم که اگر وقایع اعتراضی سال 1401 را به‌مثابه آتش درنظر بگیریم سه عنصر در شکل‌گیری آن موثر بوده‌اند؛ 1- واقعیت متراکم اعتراضی به‌عنوان بستر آتش، 2- تحریک رسانه‌ای و پروژه طراحی‌شده به‌مثابه بنزین یا آتش‌زنه و 3- ماجرای خانم مهسا امینی به‌مثابه جرقه‌ای که آتش را مشتعل کرد.

آتش بدون هیچ‌کدام از این سه روشن نمی‌شد، تحلیل‌های تقلیل‌گرایانه‌ای که کل داستان را تنها به یک وجه فرو می‌کاهد در عمل حجاب تحلیلی می‌سازد و به تکرار وضعیت می‌انجامد. با چنین نگاهی ماجرای گاوبازی اپوزیسیون مهم است، چون یکی از این سه ضلع را از کار می‌اندازد اما ربطی به آن دو ضلع دیگر ندارد که عموما دارای منشأ داخلی است.

این دست ضربه‌های امنیتی به اپوزیسیون اهمیت دارد، اما باید بدانیم همه‌چیز نیست. یادمان باشد چندی بعد از آشوب‌ها در دولت دوم روحانی مهم‌ترین عنصر رسانه‌ای اپوزیسیون بازداشت شد و به تهران آورده شد و در ماجراهای 1401 خبری از آن رسانه نبود، اما وقایعی تندتر از 96 و 98 رخ داد. وظیفه اصلی سیستم حکمرانی کاهش متوازن هر سه ضلع است، خصوصا بخش اول، یعنی کاهش بستر اعتراضی که ریشه‌ای‌ترین و پایه‌ای‌ترین است.

به سوال اول متن برمی‌گردم؛ در یک‌سالگی آغاز وقایع اعتراض پروژه ما کدام است؟ حفظ وضع موجود یا تحول؟ فعلا از این مساله عبور می‌کنم که آیا بقا بدون تحول ممکن است؟ آیا می‌شود با وجود تغییرات پیرامونی ثابت ماند و بقا داشت یا نه؟

علی‌ایحال اگر پروژه‌مان حفظ وضع فعلی و بقا حداقلی است، می‌توانیم به این کنشگری‌های امنیتی به‌عنوان یک راه‌حل موقت فکر کنیم، اما اگر پروژه تحول است- که ظاهرا هم هست و بارها توسط مقامات کشور اعلام شده- سراغ مساله اصلی، یعنی کاهش نارضایتی‌ها برویم و به سوال‌هایی از این قسم پاسخ دهیم که در یک‌سال گذشته چه تلاشی برای نشان دادن افقی روشن جهت کاهش فضای اعتراضی انجام داده‌ایم؟ برای آینده اقتصاد کشور چه تصویر اطمینان‌بخشی درست کرده‌ایم؟ چه مسیر هدفمندی برای کاهش نابرابری درپیش گرفته‌ایم؟ چه راهی برای پذیرش تکثر اجتماعی در چهارچوب قانون نشان داده‌ایم؟ چه اطمینانی برای طیفی از نخبگان نگران ایجاد کرده‌ایم؟ برای درپیش گرفتن یک حکمرانی عقلایی در اینترنت پالس مثبتی به جامعه داده‌ایم؟ برای بازگرداندن مرجعیت رسانه‌ای در داخل چه کرده‌ایم؟ دقت کرده‌ایم که مهم‌ترین اقدام ما در رفع بحران رسانه‌ای امنیتی بوده است؟ وگرنه سیمای رسانه همچنان ثابت است. برای بازگرداندن مسیر تغییرات و تصمیمات به صندوق رای چه کار جدی‌ای کرده‌ایم؟ آیا قصد و طراحی لازم برای برگزاری یک انتخابات استاندارد را داریم؟ برای نسل نو که بخشی از فضای اعتراضی بودند یک رویای جذاب و در دسترس ایرانی ساخته‌ایم؟ برای کاهش شکاف و تنازع در دانشگاه چه تدبیری داشته‌ایم؟ و... پاسخ به همه این سوالات به انتخاب پروژه‌مان برمی‌گردد. درباره این پروژه باید بیشتر حرف بزنیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

محمد زعیم‌زاده، سردبیر: 

کلید انتخابات در دست مرددها

پرویز امینی، استاد دانشگاه:

مرددین؛ سرنوشت‌سازان انتخابات چهاردهم

پیام پیغام‌های انتخاباتی؛

چرا تحریم انتخابات شکست خورد؟

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

بازگشت به راهبرد مشارکت حداکثری

«اگر دفاع ما نبود، حمله ایران به اسرائیل ویرانگر می‌شد»؛

اعتراف بایدن

سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان؛

‌نوبل خون

حمید ملک‌زاده، پژوهشگر اندیشه‌های سیاسی:

مقاومت؛ روح پایدار انقلاب اسلامی ایران

سیدجواد نقوی، خبرنگار فرهیختگان:

عجب کشور قانون‌مداری!

صادق امامی، عضو شورای سردبیری:

در مسیر تحول

7 نکته از دیدار رمضان 1403 رهبر انقلاب با دانشجویان؛

پای درس جامع‌نگری در خانه پدری

جیش‌العدل به نیابت از تل‌آویو دست به عملیات تروریستی زد؛

تروریست‌های توسعه

سیدحسین امامی، خبرنگار اندیشه سیاسی:

نقدی بر ایده پایان دین در یک کتاب

جعفر درونه، تحلیلگر سیاسی:

دو روی یک انتخابات

عباسعلی کدخدایی، عضو شورای نگهبان:

من رای نمی‌دهم!

جعفر درونه، پژوهشگر سیاسی:

نقطه عزیمت به‌‌سمت مشارکت حداکثری

درباره نامه 110 اصلاح‌طلب مشارکت‌جو؛

نه به خاتمی، سلام به واقعیت

محمد قائمی‌راد، پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی(رحمه‌الله) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع):

از «خواص و عوام» تا «خاصه و عامه» در اندیشه رهبری

درباره جوانب مختلف ردصلاحیت روحانی

او باید در انتخابات شکست می‌خورد

مرتضی قاضی، نویسنده:

صادق الوعد

آرزویی که بستر آن فراهم نیست؛

تمایل به شیوه‌های کنترلگری نوین

سرباز روح الله رضوی؛ فعال رسانه ای:

الجزیره و آفریقای جنوبی؛ جای ایران را نخواهد گرفت

محسن فایضی؛

چقدر بی انصاف‌اند

نگاه سطحی اپوزسیون سلبریتی؛

این جهل نیست خیانت به تاریخ و انسانیت است

سیدجواد نقوی، خبرنگار؛

بحران‌زدگی برندینگ برهانی

در حاشیه اظهارات جدید وزیر سابق خارجه؛

تاریخ را با تراژدی‌هایش بخوانید

کنشگران سیاست و نوار باریک انسانیت؛

در آینه فلسطین به خودتان نگاه کنید

وقایع نقش جهان و مصائب توییتری شدن سیاست

سانتی‌مانتال‌ها مشغول کارند

محمدسعید صفاری، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام‌صادق(ع):

انقلاب خمینی کبیر؛ راهبر وارثان عالم

محسن فرجیان روزنامه‌نگار:

رسانه کارآمد و هزینه‌های آن

محمد زعیم‌زاده، جانشین سردبیر:

دست سردبیر، گاوبازی اپوزیسیون و پروژه ما

سیدجواد نقوی خبرنگار فرهیختگان؛

بی‌بی‌سی نمی‌تواند خودش را احیا کند؟‌ +فیلم

حبیب‌الله بابایی، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:

«قله» کجاست؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار