عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: مجموعه مأوا یکی از مجموعههای موسیقایی است که طی سالهای اخیر بهعنوان یکی از ارگانهای تابعه سازمان هنری – رسانهای اوج، تلاش کرده است تا گامهای جدیدی را در حوزههای مناسبتی موسیقی بردارد و یکی از کارویژههایشان سرود مداحی است. کارهایی مثل «عزیزم حسین»، «بیعت»، «هدیه اسباببازی»، «روزهاولیها» و... از جمله کارهایی است که توسط این مرکز انجام شده است، نشستی را با حضور احسان خداپرست، قائممقام مجموعه ماوا، محمدجواد توسلی، دبیر پویش های مرکز موسیقی ماوا ، سجاد محمدی و علیاکبر حائری مداح برگزار کردیم تا بیشتر از این ژانر و مشکلاتی که در راه ساخت آن وجود دارد، داشته باشیم. به گفته خودشان کار کردن در این عرصه راه رفتن بر لبه تیغ است و سختیهای زیادی دارد.
احسان خداپرست:
* صرفا یکسری آدم متخصص در حوزه موسیقی دور خودمان جمع نکردیم. افرادی هستند که نسبت به شعر، موسیقی، اقتصاد و ادبیات فهم و تخصص دارند.
*ما از آن روز متوجه شدیم که مهمترین عامل زنده کردن سرود، مردمی کردن آن است که به جامعه برگردد. یکی از مهمترین روشها برای اینکه به جامعه برگردد تولید سرودهای موقعیتمحور بود.
* پویشهای مردمی مأوا را راهاندازی کردیم. کار این واحد این بود که یکسری قطعه بسازد که مردم دور هم جمع شوند و با هم بخوانند که قطعه «عزیزم حسین 1» بعد از «دریای آرامش» تولید شد و موجی عجیب، اتفاقی ویژه، جدید، جذاب و باحال رخ داد.
*اگر داستان قومگرایی و باندبازیها در مجموعهها برطرف شود، خیلی از مسائل حل میشود.
*محمدجواد توسلی: ژانر کارها و نماهنگها را ببینید، اینطور نیست که دختران انقلاب و چادریها فقط باشند. همه طیف را داریم. از ابتدای تولید محتوای شعر با این نگاه ورود میکنیم تا ایونتی که میگیریم، لوکیشن کجا باشد، آدمها چطور دعوت شوند.
*در آن برههای که تتلو و ساسی مانکن کارهایی را خواندند و بین بچههای دهه هشتادی وایرال شد، آن زمان دستمان خالی بود. نقطه اول اینطور شد که در تکیه آقا مرتضی علی با رضا هلالی نشسته بودیم و گفتیم سرود دریای آرامش را تولید کنیم، سال گذشته منتشر شد ولی شنیده نشد و این را در هیات بازخوانی کردیم.
* بزرگترین مشکل این است که وقتی ما، دهه هشتادیها و عزیزم حسین یک و... میساختیم، بسیاری از بزرگان مثلا فلان مداح که ده تا دهه هشتادی هم در هیات او نمیرفتند، یا فلان مسئول فرهنگی یا فلان نهاد فرهنگی که بودجه فرهنگی دارد، محصولاتی تولید میکردند که به درد دهه هشتادیها و دهه نودیها نمیخورد.
سجاد محمدی:
*همیشه میگویم تا ایده نداشته باشم نمیسازم.
*الزام اینکه برای حجاب کاری کنیم نباید این باشد که عکس مادر و دختر را با بنرها پر کنیم. بودجههای فرهنگی اینطور در فاضلاب میرود و مردم را متنفر میکند.
*محتوا امروز کار میکند.
*دنبال این نیستیم که کسی به مجموعه مأوا کمکی کند. اعتقادم این است که کار خوب راهش را پیدا میکند، امام حسین هم کمک میکند.
* گاهی کار کردن در حوزه فرهنگ، تشویقی است مثلا پخش شدن یک کار در تلویزیون جوری که به آن آدمها انگیزه بدهد. عرضم این است که حمایت باید انجام شود و از قاب بیرون نزنیم.
*زیبایی هنر و خلاقیت هنر همیشه به لفافه بودن آن است.
* موسیقی محل دعوای فقهی است. چهارپایه را میگذارید و بالا میروید. چه کسی میخواهد حرف بزند؟ حاج محمود کریمی میگذارد و من هم میگذارم. چه میشود؟ تازه میگوید حاج علیاکبر ناظم هم این کار را کرد. اما این موسیقی خط قرمز است. خط قرمز هم برای هر تیمی یک جایی قرار دارد. بارها برای کسانی که میگویند، این کار درست نیست، توضیح دادهام. اینها منتقدان ما هستند و سنگ میزنند.
*محل اختلاف ما با یکسری آدم است که درهای قلب آنها بسته است و حرف شما را نمیفهمند. فکر نکنید اگر بحث کنید، میفهمند. شما فکر میکنید آنها ادله دارند ولی هزار دلیل روی دلیل آنها بیاورید، نمیپذیرند.
علیاکبر حائری:
*از قاب بیرون نزدن یعنی اینکه با حرفهایمان باری را به دوش جامعه اضافه نکنیم. برخی حرفها هزینه میشود و چند سال باید کار کرد تا همین حرف ساده فلان مسئول را درست کرد.
*یک موضوع مهم بحث نهادهای فرهنگی است. نهادهای فرهنگی بیشتر از اینکه با هم اتحاد داشته باشند متاسفانه با هم رقابت میکنند. ما نمیدانستیم نهادهای فرهنگی این میزان پول داشتند و رو نمیکردند! وقتی به رقابت میافتند تازه متوجه میشوید همه پول دارند. کار فرهنگی لجولجبازی برنمیدارد که فلان نهاد این کار را کرد من هم بدون برنامه سراغ تولید بروم، یک باگی این وسط است که وقتی نهادهای فرهنگی به رقابت میافتند تولیدات بیرویه میشود.
*لبه تیغی در نماهنگ است که خیلی خطرناک است. آن هم مرز بین خوانندگی و مداحی است. چیزی که مداح را مداح در کار استودیو نگه میدارد و خواننده را خواننده نگه میدارد، محتواست. الان اینجا جمع شدیم که شروع جریان یک محتواست.
متن کامل گفتگو را اینجا بخوانید.