عاطفه جعفری، خبرنگار:«خبرنگار دو دلاری» در قالب سفرنامه نوشته شده اما با سفرنامههای معمولی متفاوت است. این سفر در بحبوحه جنگ اوکراین و روسیه اتفاق میافتد و ۴۰ روز هم طول میکشد. هادیان حوزه تخصصیاش بحران است. او برای نوشتن اینکتاب خود را به اوکراین رسانده تا راوی بخشی مغفول از این جنگ و ویژگیهای انسانی آن باشد. گفتوگوی او با «فرهیختگان» را بخوانید که از سختیهای این مدل روایت گفته است.
*اوکراین جزء گزینههایی بود که باید حتما روایت میشد و مطمئن بودم کسی نمیرود. میدانستم برای صداوسیما اهمیت ندارد، نیروی پشتیبان ندارند، بنابراین پیگیر شدم و اوکراین هم مجوز داد. البته کشورهایی هستند که مجوز نمیدهند ولی اوکراین این مجوز را داد و راهی شدم.
*براساس تجربه و چیزهایی که خواندم متوجه شدم که معمولا در اتفاقاتی مثل جنگ که قدری گنگ و پیچیده است، اطلاعات میدانی با چیزی که به آدمها میرسد متفاوت است. یعنی سیستم جنگ رسانهای یکسری اطلاعات میدهد و چون آدمهای کمی هستند که شخصا در جنگ حضور داشته باشند و اطلاعات کسب کنند، خیلی نمیتوان روایت درست را شنید. البته این فقط مخصوص ایران نیست، در اوکراین هم از 100 درصد خبرنگارانی که آمده بودند 90 درصد در کییف بودند که خبری نبود و 10 درصد در مناطق شرقی (یعنی همان جایی که جنگ بود) حضور داشتند. آدمها یا همان خبرنگاران میدانی در کل دنیا کم هستند و مخصوص ایران نیست.
*در جنگ افغانستان هم دیدم که جنگ روانی و رسانهای دو طرف برخی مواقع به اسم واقعیت به مخاطب داده میشد. طالبان و یک گروه دیگر میجنگیدند و مردم ایران درباره مظلومیت یک گروه فکر میکردند درصورتیکه این واقعیت نبود. برخی مواقع برای نشان دادن این جنگ روانی آدمهای میدانی میتوانند کمک کنند و حرف خبرنگاران میدانی باورپذیر است. کسی که آنجاست صدای او بیشتر شنیده میشود تا کسی که از دور حرفی را بیان میکند.
*در اوکراین خیلی ایران را نمیشناختند و ایران را مساوی با عراق میدانستند. برخی از آدمها شاید تشخیص میدادند ولی برایشان خیلی مهم نبود. جزء اولویتها نبود که به این ماجرا فکر کنند. در کتاب هم گفتم یکی از زمانهایی که دستگیر شدم، چون فهمیدند ایرانی هستم گفتند تروریستی و با پوتین همکاری میکنی، یعنی نگاه اینچنینی داشتند.
متن کامل را اینجا بخوانید.