عاطفه جعفری، خبرنگار: کاغذ در همه دنیا یک کالای استراتژیک است و اقلامی که از دل آن تولید میشوند عمدتا متصل به فرهنگ و هنر است. در سالهای اخیر، آمارهای مختلفی در حوزه تولید کاغذ داخلی و میزان کاغذ مصرفی نشریات و کتاب اعلام شده است، مثلا از 50 هزار تن تا 350 هزار تن. از طرف دیگر گفته میشود که تولیدات کارخانههای کاغذ برای کتاب، سالانه حدود 100 هزار تن است و با فعال شدن دو کارخانه در جنوب کشور حتما این تولیدات افزایش پیدا خواهد کرد.
برای بررسی وضعیت تولید کاغذ تحریر در کشور، به سراغ میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی رفتیم. او در چند سال گذشته ازجمله فعالان و پیگیران موضوع خودکفایی کاغذ بوده است.
در حوزه کاغذ در 2 سال اخیر خیلی از کاغذ داخلی حرف زده شده است. در عمل چه اتفاقاتی افتاده است و ما درحالحاضر چند کارخانه فعال داریم و چه میزان کاغذ تولید میکنیم؟
نگاهمان به کاغذ باید بهعنوان یک کالای مصرفی، مهم و قابل اعتنا باشد و باید آن را یک کالای ارزبر ببینیم. همچنین رهبری غیر از این مساله به موضوع دیگری هم متذکر شدند؛ اینکه کاغذ زیرساخت صنایع فرهنگی ماست و مثل صنعت مادر میماند و گفتند یک صنعت راهبردی مثل صنعت فولاد است.
کاغذ زیرساخت فرهنگ است. به عبارت دیگر غیر از اینکه یک کالای مصرفی در کشور است، موضوعی است که باید به این سمت برویم که در آن خودکفا شویم و بهسمت قیمت ارزان، بهینه و همچنین کیفیت بالاتر پیش برویم. این مطلب را حضرتآقا چندینبار در دهه 70 بیان کردند، در دهههای 80 و 90 هم بر آن تاکید کردند.
در دهه 90 در جلسهای که با حضور 80-70 ناشر داشتیم و وزیر وقت ارشاد و برخی از دستگاهها و مجموعههای دستاندرکار وزارت فرهنگ و ارشاد دولت وقت حضور داشتند دوباره حضرتآقا در این باره صحبت فرمودند. فرمودند آقای حسینی (وزیر ارشاد دولت احمدینژاد) شما وکیل مدافع این کار در دولت شوید و دولت را بسیج کنید که این کار صورت گیرد و یک باقیات صالحات برای خود بگذارید.
وضعیت فعلیمان در حوزه کاغذ چگونه است؟ این سوال را برای این میپرسم که سالهاست در مورد کاغذ صحبت میکنیم اما باز هم در تولید اوضاع خوبی نداریم.
در طول این سالها جبهه انقلاب مشخصا مجمع ناشران انقلاب اسلامی و البته برخی دلسوزان دیگر که در این زمینه کار میکردند، فشار به دستگاهها آوردند برای اینکه این مساله را حل کنند و هم فشار به دولت وارد میکردند. دستگاه منظور نهادهای اقتصادی مثل ستاد اجرایی و بنیاد مستضعفان و... است.
از سوی دیگر هم به دولت فشار وارد میکردیم و خیلی فایدهای نیز نداشت. در این ایام و حدود سال 98-97 یک طرحی در ستاد اجرایی مصوب و آغاز شد که خیلی کند پیش میرفت و یک طرحی برای کارخانه کارون بود که توسط مدیر و مالک کارخانه پارس دنبال میشد که بهعبارتی چشمانداز روشنی برای ما نداشت؛ چراکه کسی که کارخانه پارس، تولیدکننده کاغذ را _که زمان شاه افتتاح شد و برای سال 47-46 بود_ تبدیل به تولیدکننده لیوان و ظرف یکبار مصرف کرده بود، اگر آن کارخانه هم میگرفت و با آن تسهیلات کاغذ میگرفت دوباره به فرآیند تولید اقلامی روی میآورد که سود بیشتری برای او داشت.
یک پروژه دیگر به چرخه آوردن کارخانهای است که موظف بود کاغذ تولید کند. پروژه بعدی احیای کارخانه کارون است که دوبار در دولت آقای خاتمی توسط وزیر وقت آقای جهانگیری و رئیس مجلس وقت که آقای کروبی بود، افتتاح شد ولی کارخانه خالی است و هیچ کاری نمیکرد، وسط کارخانه به اندازه دو کیلومتر خالی بود. از دیپیدینگ اول کارخانه که باگاس را میآورند و پیتگیری میکنند تا مرحله خمیرسازی خالی بود، ولی میگفتند افتتاح شده و فقط با آن عکس میگرفتند! کارخانه کاغذ کارون که الان به اسم دیبای شوشتر میشناسند، الان تدبیر جدی برای تبدیل شدن به مرکز تولید کاغذ تحریر شده که امسال برآورد این است قریببه 20-15 هزار تن تولید میتواند تا آخر سال داشته باشد.
یک موضوع مهم کیفیت این کاغذها است، برخی میگویند کاغذ ایرانی دستگاههای چاپ را خراب میکند، این موضوع درست است؟ کیفیت کاغذ ایرانی چطور است؟
این سوال مهمی است. کیفیت تابع قدرت ارتقا و توسعه درون کارخانه است. یعنی وقتی یک کارخانه را ضعیف کرده باشیم، توان تولید را از آن کارخانه گرفته باشیم، امکان بازاریابی نداشته باشد، مشتری به آن میدان ندهد و پول بدان نرساند طبیعتا او نمیتواند این کار را انجام دهد. تحقیق، توسعه، ارتقا، بهرهوری و... مختل میشود. نتیجه کیفیتی میشود که وجود دارد و این میماند.
متن کامل را اینجا بخوانید.