عاطفه جعفری، خبرنگار:سال 97 در گزارشی با اشاره به تعداد زیاد ناشران در ایران نقل قولی از یکی از مسئولان خانه کتاب آوردیم که گفته بود: «آمار ناشران در ایران از کل اتحادیه اروپا بیشتر است تا آنجا که سازمان جهانی شابک از میزان عرضه شابک در ایران شگفتزده میشود!» پیش از این هم در گزارشهای دیگری به بحث کتابسازی و کپیکاری در بازار نشر پرداختیم. مطمئنا سیاستگذاری در حوزه نشر با هدایت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد نقش مهم و اثرگذاری در بهبود و کیفیت کتاب خواهد داشت. در گزارش پیشرو به بحث نظارت و سازوکار قانونی برای این موضوع پرداختیم. همچنین با محمدحسین ظریفیانیگانه، مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی گفتوگو کردیم و او هم از دستورالعمل جدید برای بازنگری آییننامه صدور و تمدید پروانه نشر خبر داد. دستورالعملی که در جهت کیفیسازی بازار طراحی و تدوین شده است. در یک نگاه کلی به نظر خبر خوبی است و میتواند نجاتدهنده بخشهای حرفهای بازار نشر باشد؛ البته که هنوز جزئیات این دستورالعمل بهصورت شفاف اعلام نشده است اما سعی کردیم در یک دورنمای کلی و پیشبینی تحقق این دستورالعمل، نتایج عملی اجرای این پروژه را تحلیل و بررسی کنیم.
شرایط فعلی گرفتن مجوز نشر
«کافی است 25 سال یا بیشتر داشته باشید، سابقه کیفری هم نباشد، لیسانسی هم باشد؛ یک سقفی هم برای مجموعهتان داشته باشید، حالا وقت زدن یک دفتر نشر یا موسسه انتشاراتی است تا هرچه که میخواهید را چاپ کنید. میتوانید کتاب دیگران را چاپ کنید یا هر چیزی که خودتان نوشتهاید. سه سال هم مدت زمان فعالیتتان است. بخواهید بعد از سه سال تمدید پروانه نشر داشته باشید، باید در سال تعداد کمی کتاب اعم از تالیف و ترجمه چاپ کرده باشید. تاسیس این موسسه انتشاراتی در کل برایتان سرشار از سود خواهد بود. » اینها که خواندید خلاصهای است از مجموعه مشخصاتی که اگر رعایت کنید، بهراحتی میتوانید، بهعنوان یک ناشر در بازار کتاب فعالیت کنید. در نگاه اول این سهلانگاری در ارائه مجوزها خوب است اما کارشناسان حوزه کتاب معتقدند که این مجموعه شرایط بدون اینکه عوامل بازدارندهای برایش وجود داشته باشد، کامل نیستند. اما حالا قرار است با دستورالعمل جدید پروانه نشر، کمی اوضاع تغییر کند و آیتمهای جدیدی به آن اضافه شود. هدفش هم این است که نظارت بیشتری بر کتابها صورت بگیرد و اوضاع نشر ایران، با حذف کتابهای قاچاق، بهتر و باکیفیت شود.
چرا توجه به قاچاق کتاب مهم است؟
فرض کنید شما صاحب یک انتشاراتی هستید و توانستید با گذر از موانعی، کتابی را ترجمه کنید و با تبلیغات بلندمدت، موفقیت نسبی را برای این کتاب به دست آورید. در این میان یک ناشر دیگر بدون رعایت حق و حقوق شما میآید و کتاب موفق انتشارات شما را بهصورت زیرزمینی چاپ افست میکند و در بازار میفروشد. در این میان هیچ پولی به صاحبان حقوقی و معنوی کتاب اعم از نویسنده، مترجم و ناشر بهعنوان زنجیرهای اصلی چرخه کتاب نمیرسد. این چرخه از نویسنده و مترجم شروع میشود تا به مرکز پخش و کتابفروشی و البته خوانندگان کتاب میرسد. لذا اگر هر کدام از اعضای چرخه وظیفهاش را بهدرستی انجام ندهد، به تمام این چرخه ضربه میزند. وقتی حقوق مادی و معنوی نویسنده و ناشر رعایت نشود نهایتا در آینده تاثیر خود را روی خریدار کتاب هم میگذارد. هرگاه دوستدارن و علاقهمندان کتاب را از جایی به جز کتابفروشیها تهیه کنند بهراحتی به دنیای قاچاق کتاب وارد شدهاند. تمام غرفههای کتابی که در شهر میبینیم و با تخفیفهای 40 یا 50درصدی یا گاهی تا 70درصد هم کتابها را به فروش میرسانند در حقیقت به قاچاق کتاب دامن میزنند. حالا از کجا میدانیم که این کتابها کپی هستند؟ نکته اول اینجاست که این کتابها همه کپی کتابهای پرفروش حوزه نشر هستند. نکته بعدی این است که ناشری که کتاب را با همه سختیهایش در این زمانه منتشر میکند معمولا تخفیفهای 15 تا 20درصدی را برای کتابهایش میگذارد چون تخفیف بیشتر برایش ضرر دارد. در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران هم کتابها تا 20درصد تخفیف دارند و اگر ناشری بیشتر از این تخفیف بدهد، تخلف کرده است.
شرکتهایی هستند که کارشان توزیع همین کتابهای بیکیفیت، پر از غلط و اشتباه چاپی و تایپی و البته قاچاقی است و با برپایی این نمایشگاها با کمترین قیمت و بیشترین تخفیف بسیاری از اهالی کتاب را ترغیب به خرید میکنند. حال آن که اگر اطلاعرسانی درستی صورت گیرد خیلی از اهالی کتاب از این نمایشگاهها خرید نمیکنند.
در نمایشگاه کتاب امسال، دو گزارش در همین صفحه منتشر کردیم و از ناشرانی گفتیم که با تعداد زیادی از کتابهای کپی در نمایشگاه حضور داشتند و بدون اینکه عامل بازدارندهای باشد، به فعالیت خود ادامه میدادند. مطمئنا توجه به این موضوع از سمت معاونت فرهنگی ارشاد و نظارت روی این مساله میتواند کمککننده باشد تا کتابهای کپی و بیکیفیت را در هر جای شهر نبینیم و ناشرانی که با هزار زحمت و دردسر در این اوضاع، کتاب منتشر میکنند، زحمتشان را هدرشده نبینند.
کیفیسازی بازار نشر
رولف دوبلی نویسنده سوئیسی، در مورد خواندن کتابهایی که کیفیت مناسبی دارند، میگوید: «ما بهدرستی کتاب نمیخوانیم و کتابخوانی را به نحو گزیده و با دقت کافی به انجام نمیرسانیم. باید کتابها را به گونه متفاوت بخوانیم، بگذارید با یک مثال ساده مساله را توضیح دهم. هر بلیت قطار چندسفره در سوئیس شش بخش جداگانه دارد. پیش از آغاز سفر، شما کارت خود را در یک دستگاه نارنجیرنگ قرار میدهید که تاریخ و زمان سفر را روی آن درج میکند و بخش کوچکی از گوشه سمت چپ کارت را برمیدارد. زمانی که هر شش بخش کارت مورد استفاده قرار گیرد، اعتبار بلیت به پایان رسیده و بلیت بیارزش به شمار میرود.
به همین ترتیب، برای خواندن کتابها نیز بلیتی را با 50 بخش متفاوت در نظر بگیرد. درست به شیوه بلیتهای قطار، در اینجا نیز پیش از هر بار خواندن کتاب، باید یکی از این بخشها را ثبت کنید؛ اما بر خلاف بلیت چندسفری، این تنها بلیت شما خواهد بود و نمیتوانید درصورت تمایل یکی دیگر تهیه کنید. زمانی که اعتبار این بلیت به اتمام رسد، شما قادر به باز کردن هیچ کتاب دیگری نخواهید بود و با وجود اینکه در سیستم حملونقل، امکان فرار از باجه ثبت بلیت وجود دارد، در اینجا هیچ تقلبی ممکن نیست. برای همین شما سعی میکنید تا کتابهای باکیفیت را انتخاب کنید، چون زمان محدودی دارید.»
مطمئنا توجه به کیفیت کتابهایی که منتشر میشود، بسیار مهم است. کتاب با روح انسان سروکار دارد، در همه دنیا، ناشران سعی میکنند کتابهایی را منتشر کنند که در ذهن مخاطب ماندگار باشد، این حرف به معنای این نیست که همه کتابها باید برای بالا بردن سطح علمی منتشر شوند، بلکه این است که نگاهمان به چاپ کتاب، سطحی نباشد و طبیعتا وجود قوانین جدی میتواند در این موضوع تاثیرگذار باشد تا ناشران کیفیت کتابها را فدای کمیت نکنند.
حذف ناشران غیرفعال
میگویند اواخر دهه70، اوج تبوتاب کتابهای کنکور بود و ناشران آموزشی با تبلیغاتی که انجام میدادند، ناگهان با فروش و سود زیاد کتابهایشان مواجه شدند. ناشری که تا دیروز برای فروش کتابهایش باید تلاش میکرد و فروش چندانی هم نداشت، حالا بهسرعت کتابهایش تجدیدچاپ میشود و برایشان سودهای زیاد میآورد، درست در همین زمان بود وقتی تبلیغات این کتابها زیاد شد و مخاطبان زیادی پیدا کرد و کتابها در مدارس به فروش رسید و دانشآموزان حتی مشق شبشان را با همین کتابها مینوشتند، تب ناشر شدن در حوزه آموزشی بالا گرفت و خیلیها به سراغ زدن نشر رفتند. اما این علاقه به ناشر شدن فقط به این مورد محدود نمیشود، زمانی که وزارت ارشاد یارانه کاغذ را شروع کرد و به ناشران یارانه برای خرید کاغذ میداد؛ همین مورد باعث شد تا خیلیها از کنار گرفتن این یارانه برای کاغذ بار خودشان را ببندند. البته که همین مورد باعث فسادهای زیادی هم شد، کاغذهایی که در انبارها ماندند و بعد با قیمتهای بالا فروخته شدند. همین مورد خیلیها را وارد عرصه نشر کرد. ناشرانی که شاید در طول سال فقط یک عنوان کتاب چاپ کنند یا حتی هیچ کتابی را منتشر نکنند، مطمئنا این دستورالعمل جدید با مدنظر قرار دادن تعداد کتابهای بیشتر در چاپ و کیفیتسازی و رتبهبندی، ناشران زیادی را از گردونه نشر خارج میکند که این موضوع میتواند در حوزه نشر کمککننده باشد.
مشابهتیاب و حذف کپی کارها
سالهاست که گفته میشود برای این همه کتابسازی در فضای نشر کاری انجام دهید و بالاخره امسال همزمان با هفته کتاب، وزارت ارشاد اعلام کرد که قرار است سامانه مشابهتیابی را فعال کند تا جلوی چاپ کتابهای کپی را بگیرد، ظریفیان در مورد این سامانه و چگونگی عملکردش میگوید: «سرویس مشابهتیاب که با همکاری مرکز توسعه فرهنگ و هنر فضای مجازی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و توسط مرکز تحقیقات علوم کامپیوتری اسلامی(نور) در حال طراحی است، محتوای تمامی کتابهای در حال ارزیابی برای اخذ مجوز را با بانک کتاب کشور تطبیق داده و درصد مشابهت را تعیین میکند. برای این منظور، بیش از 800 هزار کتاب در بانک اطلاعات این سرویس قرار گرفته و بهخوبی مشخص خواهد شد که چه بخشی از هر کتاب به چه شکلی با چه بخشی از کتابهای دیگر مشابهت داشته یا کپی شده است. به این شکل بخش قابلاعتنایی از مساله کتابسازی را علاج خواهیم کرد.» ظریفیان در پاسخ به این پرسش که استفاده از نرمافزار مشابهتیاب در حوزه کتابهای ترجمه که ممکن است چند ناشر با چندین مترجم از یک کتاب ترجمه کرده باشند، مشکلی ایجاد نمیکند، گفت: «اگر ترجمه و مترجم واقعی باشند، با وجود تشابه متن قطعا تفاوتهایی نیز وجود دارد، ما نیز درصد بیشتری از تشابه را در موارد ترجمه نسبت به تالیف قبول میکنیم.» این سامانه اگر بتواند با همین شرایط فعالیت کند مطمئنا اتفاقات خوبی در عرصه کتاب و نشر میافتد. نتیجه این روش در ابتدا افزایش کیفیت کتابها و مشخص شدن ناشران حرفهای در بازار نشر است. نتیجه بعدی هم حذف ناشران متقلب از بازار نشر و کسانی است که در حال کپیکاری هستند.
انحصار قیمت کتاب را بالا می برد
بعد از انتشار خبری در مورداستفاده از کاغذ داخلی و حذف یارانه برای خرید کاغذ خارجی، یک نگرانی جدی بین ناشران شکل گرفت. برخی از آنها نسبت به ایجاد انحصار در عرضه کاغذ هشدار دادند و نگران این بودند که عوارض حذف رقبای خارجی باعث کاهش کیفیت کاغذ شود. چیزی شبیه انحصار دو شرکت ایرانخودرو و سایپا در تولید و عرضه محصولاتشان، که همین انحصار نهتنها کیفیت را کم کرده که قیمت را هم برای خودروهای بیکیفیتشان بالا برده است. حالا این هشدار درمورد نتایج عملی این دستورالعمل جدید هم وجود دارد که با این روش و رتبهبندی و کیفیتسازی، یکباره بخش مهمی از ناشران از گردونه انتشار کتاب خارج میشوند و بازار نشر محل عرضاندام چند ناشر خواهد شد. با رعایت تدبیر و دقت نظر در اجرای این دستورالعمل میتوان علاوهبر فعال کردن بخش راکد بازار نشر، ناشران غیرفعال را حذف کرد و با حمایتهایی حسابشده از ناشران حرفهای مانع از گرانی کتاب شد. این نگرانی برای مصرفکنندگان کتاب وجود دارد که با حذف رقابت در بازار نشر و ایجاد انحصار برای چند ناشر، قیمتگذاریهای عجیبوغریب برای کتابها شکل بگیرد.
فکری برای افزایش ناشران زیرزمینی کردید؟
چاپ زیرزمینی کتاب از سالها قبل تابهحال وجود داشته و روزبهروز بدنه صنعت نشر را ضعیفتر میکند. این افراد سودجو بدون ذرهای مشارکت در فرآیند چاپ کتاب، سودهای زیادی به جیب میزنند، درحالیکه نویسنده و ناشر اصلی از این پول هیچ بهرهای نخواهند برد. خوب است که این را بدانیم کتابهای زیرزمینی شامل کتابهای خاصی نیستند. اگر تابهحال به خیابان انقلاب رفته باشید قطعا با دستفروشانی که سراسر پیادهروها را اشغال کردهاند، برخورد کردهاید. حتما انواع و اقسام کتابهای ایرانی و خارجی قدیمی و جدید را در بساط آنها پیدا میکنید. البته بسیاری از آنان نیز اقدام به تکثیر و فروش کتابهای ممنوعه میکنند که یا بنابر دلایلی موفق به کسب مجوز نشده یا مجوزشان لغو شده است. اگرچه این دستفروشان تنها واسطهای بین تولیدکننده و خریدار هستند، اما ممانعت آنها از فروش کتابهای قاچاق و نیز آگاهی مردم نسبت به این کتابها کمک میکند بساط سودجویان برچیده شود.
در راستای اجرای این دستورالعمل جدید مطمئنا تعداد زیادی از ناشرانی که بهصورت قانونی دست به کپی کتاب میزدند، حالا در شرایط جدیدی از مهندسی بازار نشر بهسمت فعالیتهای غیرقانونی و زیرزمینی خواهند رفت. در شرایطی که نظارت بر توزیع کتاب کار سادهای نیست، نشر زیرزمینی صدمات زیادی را به بدنه نشر واقعی وارد کرده است. در چنین شرایطی نهتنها حقوق ناشران و اهالی قلم پایمال میشود، بلکه مخاطبان نیز متضرر خواهند شد، زیرا عمده این کتابها بهصورت ریسوگراف یا افست منتشر میشوند و معمولا کیفیت چاپ و صحافی نازلی دارند؛ به همین دلیل برای مخاطبان ماندگار نیستند. در چنین وضعیتی باید پیشبینیهای لازم نسبت به نتایج اعمال این قوانین داشت تا منجر به افزایش قاچاقچیان کتاب نشود.
کپی رایت را همه رعایت می کنند؟
بین ناشران کم نیستند آنهایی که اهمیتی به رعایت قوانین و دریافت مجوز ندارند و البته هستند تعداد اندکی ناشر که ضمن توافق با ناشر خارجی یا نویسنده کتاب، بهدنبال ترجمه و انتشار قانونی کتاب میروند. اگرچه ما عضو قانون کپیرایت جهانی نیستیم اما در کشور خودمان هم کپیرایت داخلی داریم و خیلیها به این موضوع التزام دارند و رعایت میکنند.
اما در اینجا سوالی بهوجود میآید که آیا همه ناشرانی که برای اولینبار کتابی را ترجمه و در کشور منتشر میکنند، از ناشر یا نویسنده خارجی مجوز قانونی گرفتند؟ مصداقهایی داشتهایم که برخی نویسندگان خارجی اصلا اطلاع نداشتهاند که کتابشان در ایران منتشرشده و بعد از پیغامهایی که از مخاطبان ایرانی گرفتهاند، متوجه این موضوع شدهاند. مطمئنا وقتی دستورالعملی برای شناسایی ناشر فعال و غیرفعال میگذاریم و درکنارش از این میگوییم که کتاب کپی نباید منتشر شود، باید برای این موضوع هم برنامهای داشته باشیم و رصدی در زمینه کپیرایت اعمال کنیم و از جزئیات انتشار کتاب توسط ناشر مطلع باشیم. اگر الزامات حقوقی ترجمه کتاب توسط ناشران حرفهای رعایت نشود، پس دیگر توقعی از دیگر ناشران نیست و درنتیجه بازار نشر و ترجمه کتاب هم مصونیتی نخواهند داشت.