«فرهیختگان» گزارش می دهد
می‌گویند حدود 150 جلد کتاب برای حاج‌قاسم نوشته شده است، اما اینکه کتاب‌ها چه کیفیتی دارند، خودش جای سوال دارد که در این گزارش نمی‌خواهیم به آن بپردازیم. به بهانه 13 دی‌ماه سالروز شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی به سراغ کتاب‌هایی رفتیم که کیفیت مناسبی دارند و موضوع‌شان این شهید بزرگوار است.
  • ۱۴۰۰-۱۰-۱۳ - ۰۱:۲۸
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می دهد
ادبیات هنوز بدهکار حاج قاسم است
ادبیات هنوز بدهکار حاج قاسم است
عاطفه جعفریدبیر گروه فرهنگ

عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار: می‌گویند حدود 150 جلد کتاب برای حاج‌قاسم نوشته شده است، اما اینکه کتاب‌ها چه کیفیتی دارند، خودش جای سوال دارد که در این گزارش نمی‌خواهیم به آن بپردازیم. به بهانه 13 دی‌ماه سالروز شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی به سراغ کتاب‌هایی رفتیم که کیفیت مناسبی دارند و موضوع‌شان این شهید بزرگوار است. کتاب‌هایی که خواندن‌شان می‌تواند به ما کمک کند تا شناخت بهتری از این شهید داشته باشیم. مخصوصا برای نسل جوان تا بتوانند با خواندن این کتاب‌ها الگو هم بگیرند.

از چیزی نمی‌ترسیدم

کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم»، خاطرات خود نوشت سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی را شامل می‌شود که طی چندسال پایانی عمر او، نوشته و ثبت و ضبط شده‌اند. این خاطرات از مقطع تولد تا ۲۲سالگی این شخصیت یعنی از سال ۱۳۳۵ تا ۵۷ را در ‌بر می‌گیرند. «از چیزی نمی‌ترسیدم» که همزمان با اولین‌سالگرد شهادت سردار سلیمانی رونمایی شد، با مقدمه‌ای از زینب سلیمانی دختر سردار سلیمانی همراه است. او در این مقدمه به برخی عادات شخصی سردار سلیمانی ازجمله مطالعه زیاد اشاره کرده است. زینب سلیمانی می‌گوید پدرش فرمانده‌ای نظامی و دقیق بود و صفات یک‌ فرد نظامی را داشته، اما آنچه در شخصیتش استثنا بوده، مطالعه و نوشتن است. سردار سلیمانی هم خود اهل مطالعه زیاد بوده و هم اعضای خانواده‌اش را موظف به خواندن کتاب می‌دانسته است. دایره مطالعاتی‌اش هم طبق روایت دخترش، از شعر فارسی و زبان خارجی و کتاب‌های تاریخی تا کتاب‌های سیاسی، خاطرات، شرح‌حال‌ها و عناوین نظامی را شامل می‌شده است. سردار سلیمانی عادت به حاشیه‌نویسی در کتاب‌ها داشته و طی چندسال پایانی زندگی خود، تلاش کرد خاطراتش را ثبت کند و موفق شد خاطرات اجمالی‌اش را از سال‌های کودکی تا ۲۲سالگی بنویسد که این خاطرات پس از شهادتش، با تایپ و حروفچینی از روی دستخط وی، توسط انتشارات مکتب حاج‌قاسم در قالب کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» چاپ شدند.

در بخشی از این کتاب به 18سالگی این شهید اشاره شده و آمده است: «قاسم هجده‌ساله برای اولین‌بار سال ۱۳۵۳، سخنان ضد شاه می‌شنود و جالب است که تا آن مقطع، شاه و حکومت پهلوی در نگاه او ارزشمند بوده‌اند. سخنان ضدشاه و تلنگر ناشی از آنها هم توسط علی یزدان‌پناه فرزند حاج‌محمد صاحب هتل و کارفرمای قاسمِ نوجوان زده می‌شود: «حرف‌های او مرا ساکت کرد. آن‌وقت شاه در ذهنم خیلی ارزشمند بود. این حرف‌ها مثل پتکی بود بر افکار من!» (صفحه ۵۴) به این ترتیب قاسم نوجوان به‌تعبیر خود دچار یک دوگانگی می‌شود. این دوگانگی هم باعث می‌شود برای یافتن پاسخ سوالاتش و آگاهی بیشتر وارد فاز مخالفت با رژیم شاه و مبارزات مردمی شود.»

حاج‌قاسمی که می‌شناسم

کتاب «حاج‌قاسمی که می‌شناسم» با روایت و خاطراتی از ۴۰ سال دوستی علی شیرازی با سردار دل‌ها به اهتمام سعید علامیان از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شد.

درواقع سال ۱۳۶۱ در حمیدیه‌ اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله سخنران بود و علی شیرازی روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج‌‌قاسم به دلش نشست. فروردین‌ماه سال ۶۵ دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج‌‌قاسم، مسئولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازی سپرد. این همراهی پس از جنگ ادامه داشت؛ تا اینکه در سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی مسئول نمایندگی ولی‌فقیه در نیروی قدس شد و هشت‌ سال در پرفراز و نشیب‌ترین روزهای جبهه مقاومت با حاج‌قاسم همراه ماند.

در بخشی از این کتاب با عنوان «فدایی مردم» می‌خوانیم: «موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری داغ شده بود. مردم با نامه‌نگاری یا در فضای مجازی، از سردار سلیمانی درخواست می‌کردند کاندیدای ریاست‌جمهوری شود. خیلی‌ها هم از گوشه و کنار با من تماس می‌گرفتند و نظر حاج قاسم را جویا می‌شدند. رفتم پیشش. گفتم: خیلی از مردم مایلند کاندیدای ریاست‌جمهوری شوی... . نگذاشت حرفم تمام شود. گفت: تو که نظر مرا می‌دانی! گفتم: خودم مخالفم. هر کس از من می‌‌پرسد، می‌گویم: سردار سلیمانی، رئیس‌جمهوری چند کشور است. اما پیام مردم را می‌دهم. می‌خواهم از زبان خودت بشنوم. گفت: هر کس پرسید، از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است؛ نه چیز دیگر!

گفتم: اگر مقام‌معظم‌رهبری راضی به این اقدام باشند، چی؟ با همان لبخند همیشگی گفت: اگر مقام‌معظم‌رهبری به من تکلیف کنند کاندیدای ریاست‌جمهوری شوم، می‌روم پیش ایشان، آنقدر گریه می‌کنم تا تکلیف را بردارند!

یکی از دوستان هم اخیرا برایم بازگو کرد که از بیت رهبری می‌آمدیم بیرون. به سردار سلیمانی گفتم: بیا کاندیدای ریاست‌جمهوری بشو. گفت: این را که می‌گویم، به مردم بگو. بگو من کاندیدای شهادتم؛ کاندیدای گلوله‌ام؛ نه کاندیدای ریاست‌جمهوری!»

حاج‌قاسم

«من قاسم سلیمانی فرمانده سپاه هفتم صاحب‌الزمان(عج) کرمان هستم. در سال ۱۳۳۷ در روستای «قنات ملک» از توابع کرمان به دنیا آمدم. دیپلم هستم و دارای همسر و دو فرزند یکی پسر و یکی دختر، می‌باشم... .» حاج‌قاسم سلیمانی یکی از دلاورانی است که پا به پای دوستان و همرزمان خود در اکثر اتفاقات مهم جنگ حضور داشته است و پس از اتمام جنگ چندین سال در قامت یک سرباز به مقابله با اشرار مرزهای شرقی کشور پرداخته است. همین تجربه باعث شد که او از سال ۷۶ به‌عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شود و عملکردی را از خود به‌جای بگذارد که امروز بعد از ۱۸ سال، تبدیل به یک قهرمان ملی شود. قهرمانی که کتاب‌های کمی در ارتباط با او نوشته شده است و شخصیتش هنوز در میان دوستدارانش به‌عنوان یک چهره جذاب ولی مرموز باقی مانده است. چهره‌ای که علی اکبری‌مزدآبادی در کتاب «حاج‌قاسم» به سراغ معرفی آن رفته است. کتابی ۱۶۷ صفحه‌ای در ارتباط با برخی از خاطرات و سخنرانی‌های سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس که به‌وسیله این نویسنده جمع‌آوری شده است و در این کتاب براساس توالی زمانی چیده شده است.

در قسمت ابتدایی این کتاب یک زندگینامه خودنوشت از سردار سلیمانی وجود دارد که به بخشی از فعالیت‌های او در دوران ابتدایی جنگ اشاره می‌کند. اما در بخش‌های دیگر این کتاب بیشتر از سخنرانی‌ها و خاطرات سردار که مرتبط با سه عملیات بزرگ والفجر۸، کربلای‌۴ و کربلای‌۵ استفاده شده است تا از دل این سخنرانی‌ها، خاطراتی را از سردار سلیمانی و سایر همرزمانش نقل کند و به این وسیله شخصیت او را به مخاطب این کتاب معرفی کند. وجود بیش از ۸۰ عکس رنگی از مقاطع مختلف زندگی سردار سلیمانی یکی دیگر از ویژگی‌های جالب این کتاب است که تماشای آن می‌تواند برای هر مخاطبی جذاب باشد. عکس‌هایی از روزهای جوانی سردار و حضور او در جبهه‌های جنگ تا عکس‌هایی از حضور او در کنار مقام‌معظم‌رهبری و دیگر فرماندهان شاخص نظامی کشور که همگی با ذوق نویسنده اثر از میان انبوهی از عکس‌ها دستچین شده است و در کنار هرکدام از خاطرات ایشان درج شده است.

شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی

«شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی» ازجمله کتاب‌هایی است که توانسته است با توجه به موضوعی که برای کتاب انتخاب شده است درمورد این مکتب صحبت و آن را واکاوی کند. این کتاب توسط، انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده و علی شیرازی، نماینده ولی‌فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران کتاب را نوشته است و برای کسانی که به‌دنبال مکتب سلیمانی هستند و می‌خواهند از او یاد بگیرند و الگوبرداری کنند، نمونه خوبی است.

شاید خیلی‌ها ندانند که این بحث مکتب شهیدسلیمانی از کجا و چه زمانی شروع شد؟ اما در مقدمه این کتاب آمده است: «حاج‌قاسم یک مکتب است، زمانی که این جمله دهان به دهان پیچید که رهبر‌معظم‌انقلاب در 27 دی‌ماه 1398و در خطبه‌های نماز جمعه تهران فرمودند: «ما به حاج‌قاسم سلیمانی شهید عزیز، به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را به چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم.» مکتب، یک طرح جامع و منسجم است که با جهان‌بینی‌ و با دستورالعمل‌هایی که ارائه می‌دهد، بشر را به طرف کمال و هدفش راهنمایی می‌کند. علامه مرتضی مطهری در تبیین واژه‌ مکتب آورده است: مکتب، یعنی نیاز به یک تئوری کلی؛ یک طرح جامع و هماهنگ و منسجم که هدف اصلی آن، کمال انسان و تامین سعادت همگانی است و در آن، خطوط اصلی و روش‌ها، بایدها و نبایدها، خوب‌ها و بدها، هدف‌ها و وسیله‌ها، نیازها و دردها و درمان‌ها، مسئولیت‌ها و تکلیف‌ها مشخص شده و منبع الهام تکلیف‌ها و مسئولیت‌ها برای همه افراد باشد. اسـلام، یک مکتب است. مکتــب اسلام، تئوری پیروزی انسانیت بر حیوانیت، علم بر جهل، عدالت بر ظلم، مساوات بر تبعیض، فضیلت بر رذیلت، تقوا بر بی‌بند‌وباری، و توحید بر شرک است. اسـلام عزیز، با چنین جهان‌بینی‌ای، مکتبی است جامع و واقع‌گرا.» این اثر تاکنون به زبان‌های مختلف از جمله روسی، عربی، اردو و ترکی ترجمه و در کشورهای مقصد توزیع شده است.

سلیمانی عزیز

کتاب «سلیمانی عزیز» روایتگر خاطراتی متفاوت و خوانده‌نشده از سردار سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی در ۲۵۶ صفحه به‌همراه متن کامل وصیت‌نامه این شهید والامقام است که توسط انتشارات «حماسه یاران» منتشر شده است. کتاب سلیمانی عزیز به‌همت موسسه فرهنگی «حماسه ۱۷» و نویسندگی عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی به نگارش در آمده است.

این اثر کاری تولیدی و محصول مصاحبه‌ها، گفت‌وگوها و خاطرات شفاهی دوستان، همرزمان و آشنایان شهید حاج‌قاسم سلیمانی است که سعی دارد با قلمی ساده و دلنشین، گوشه‌ای از زندگی مرد همیشه در صحنه جبهه مقاومت را پیشکش نگاه خوانندگان کند. در بخشی از این کتاب آمده است: «نیروهای آمریکایی ریخته بودند توی نجف. زمزمه‌ها را می‌شنیدیم که می‌خواهند بیایند سمت صحن و معلوم نبود چه بر سر مرقد امیرالمومنین‌(ع) درمی‌آورند. خیلی از مجاهدان عراقی که در ایران بودند، برای دفاع آمده بودند، مردم عادی هم بودند؛ اما نیاز به یک فرمانده خیلی احساس می‌شد. همان روزها سر و کله حاجی پیدا شد. با دشداشه عربی آمده بود مقرمان، نزدیک حرم امام علی‌(ع). باورم نمی‌شد. پرسیدم:‌ «حاجی چطور خودت رو به اینجا رسوندی؟» چطورش را نگفت، ولی گفت: «اومدم این آمریکایی‌ها رو از نجف بیندازم بیرون.»

متولد مارس

کتاب «متولد مارس» خاطرات دوستان، همرزمان و نزدیکان حاج‌قاسم سلیمانی است که به اهتمام علی اکبری‌مزدآبادی تدوین و توسط انتشارات یازهرا(س) منتشر شده است. این خاطرات تجمیع‌شده، از تحولات سوریه و عراق آغاز شده است و تا شهادت حاج‌قاسم ادامه پیدا می‌کند.

مطالب این کتاب، جدید و بیانگر نکاتی است که خلق و خوی این شهید بزرگوار را به تصویر می‌کشد. ضمن اینکه تصاویر متنوع و عکس‌های جدید و دیده‌نشده از سردار که به‌صورت چهار رنگ در کادر چیده شده، ضمیمه مطالب شده است.

در مقدمه کتاب آمده است: «مارس را هم «روح جنگ» دانسته‌اند و هم «محافظ صلح». مارس نماینده همه باورهای آدمیانِ کهن بود درباره «جنگ و صلح.» محبوب‌ترین و نام‌آورترین نظامیان تاریخ، آنانی بوده‌اند که برای «صلح» شمشیر می‌زدند؛ و حاج‌قاسم سلیمانی، در ماه «مارس» متولد شد.

«متولد مارس» ابعاد پنهانی شهید سلیمانی را در مواجهه با مردم عادی و غیرنظامی بیان می‌کند و به‌نوعی، چهره‌ای برون‌جنگی از سردار ارائه می‌دهد؛ مردی که چهل سال تمام در معرکه جنگ، لباس رزم پوشید و مجال این را نیافت که به گفته خودش: «به زراعت و صناعت میراث پدری برگردد.» فقط جنگید و بذر صلح را در اقصی نقاط جهان کاشت.»

متولد مارس در سه فصل نوشته شده است که فصل اول آن، خاطرات مبارزات او در سوریه است. نویسنده در این فصل با گردآوری خاطراتی از شخصیت‌هایی برجسته همچون سیدحسن نصرالله، حسین امیرعبداللهیان، امیر اسداللهی، عبدالله عراقی و چند تن از محافظان او، کوشیده تا نقش و منش سردار را در پشت جبهه‌های سوریه به تصویر بکشد. در این فصل، «یک روایت ابلهانه» به روایتگری مک کریستال، فرمانده سابق عملیات‌های ویژه آمریکا در عراق، بیان شده است که روایتی است از نقشه تروری که برای سردار طراحی شده بود.

فصل دوم اختصاص به روایت‌های بکری دارد که در دیدارهای خاص رخ داده است؛ مانند دیدار سردار و امام‌خامنه‌ای و حضورشان در مراسم نامزدی یک فرزند شهید، خواب سیدحسن نصرالله برای قبض روح سردار سلیمانی و عکس دسته‌جمعی با پرستاران بیمارستان.

فصل آخر این کتاب هم بیان‌کننده این است که سپهبد قاسم سلیمانی، مانند تمام همرزمانش، شهید بود، پیش از آنکه به شهادت برسد.

آورتین

رمان «آورتین» نوشته بهزاد دانشگر است که به گفته خودش سعی کرده است در این کتاب که دوجلدی است، واقعیت‌ها را بگوید. او در مورد کتابش می‌گوید: «این رمان یادآور حماسه ایستادگی و مبارزه حاج‌قاسم در برابر کسانی است که امنیت و آرامش مردم را هدف گرفته بودند؛ درواقع داستان یک جنگ نابرابر با کسانی است که از هیچ جنایتی خودداری نمی‌کردند. در این اثر که حاصل گفت‌وگو با تعدادی از همرزمان سردار سلیمانی است، بخش‌ها و برش‌هایی از رشادت‌های حاج‌قاسم سلیمانی در مقابله با ناامنی‌های جنوب شرق کشور در قالب داستانی تبیین شده است. مخاطب با خواندن این اثر با بخشی از کار‌ها و برنامه‌های حاج‌قاسم در مقابله با اشرار در جنوب‌ ‌شرق کشور و میزان ناامنی مخربی که در سال‌های اوایل دهه ۷۰ وجود داشت، آشنا می‌شود. در آن برهه، کشور در شرایط خاصی قرار داشت، به‌گونه‌ای که وقتی به خاطرات، گفته‌ها و شنیده‌های آن دوران نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که چه خطر بزرگی در آن مقطع آرامش و امنیت کشور را تهدید می‌کرده است و حاج‌قاسم سلیمانی با رشادت‌های خود و نیروهایش این مسائل را برطرف کرد. برای تحقیقات محلی به منابعی دسترسی داشتیم، اما برای عملیات‌ها منابع در دسترس نداشتیم زیرا درمورد آنها صحبت خاصی نشده است. حاج‌قاسم فقط به کار نظامی اکتفا نکرد و به عمران و آبادانی روستا‌های مرزی و محروم هم پرداخت و برای کسانی که از سر ناچاری و نداشتن شغل، اسلحه به دست گرفته یا دنبال قاچاق بودند، شغل ایجاد کرد. همین امر عامل موفقیت وی شد و او را از دیگران متمایز کرد؛ بنابراین وی فقط به‌دنبال جنگیدن نبود، بلکه حل ریشه‌ای مسائل را مورد توجه قرار می‌داد.»

این را هم خوب است بدانید که «آورتین» منطقه‌ای در جنوب کرمان است که جنگ اصلی حاج‌قاسم با سرکردگان اشرار در این محل رخ داد. این کتاب در انتشارات ستارگان درخشان چاپ شده است.

شرح دلبری

کتاب «شرح دلبری» شرحی است بر وصیت‌نامه سردار سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی به قلم محمدعلی تولایی که در موسسه خدمات مشاوره‌ای و پژوهش‌های اجتماعی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است.
در این کتاب می‌خوانیم: «شهید قاسم سلیمانی نشان داد که دستش از سردار قاسم سلیمانی بازتر است و بیش از او می‌تواند مرزهای انسانیت را از یوغ تجاوز نااهلان و دشمنان توحید و ولایت رهایی بخشد.

حاج‌قاسم بعد از شهادت، بیشتر و پرتوان‌تر از قبل، به فتوحات خود ادامه داد و فضایی در کشور پدید آورد که عطر توحید و وحدت آن تا سالیان سال در مشام امت‌های مسلمان و بیدار باقی خواهد ماند.

درست چهل روز بعد از آغاز عملیات بزرگ سپهبد شهید سلیمانی، حاج‌قاسم یکی از مهم‌ترین اهداف خود را نشانه می‌گیرد. چهلم حاج‌قاسم، موعد قرائت وصیت مردی می‌شود که اکنون، پس از دفاع از کالبد نورانی حرم مطهر علوی و حسینی و زینبی، توفیق دفاع از حقیقت ولایت امیرالمومنین‌(ع) را پیدا کرده و طائف حرم عشق گشته است.

حاج‌قاسم با وصیت خویش نشان داد که هنوز زنده است، نفس می‌کشد و بیش از پیش با دستان ساده اما پرتوان خویش، بر سر یتیمان وادی عشق دست کشیده و نزد خداوند خود با ندای (یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ) آنان را شفاعت می‌کند!

وصیت حاج‌قاسم، تحفه‌ای بود برای تمام آنانی که توفیق پیدا کردند یک اربعین در سوز عشق وصال ذوب شوند و در کنار غم قاسم سلیمانی، به سرفرازی «مکتب سلیمانی» بیندیشند و در آن وادی قدم گذارند.

در این اثر سعی شده است با نگاهی گذرا به وصیت‌نامه حاج‌قاسم که درحقیقت منشور عشق و دلدادگی و انسانیت است، گریزی به اندیشه‌های والای او بزنیم و از روزنه فهم بهتر غزل عاشقانه او، توشه‌ای جهت اعتلای مکتب سلیمانی اخذ کنیم.

چه خوب است، مطلع سیاهه خود را حسن‌ختام حاج‌قاسم یعنی نامه تایید فرمانده به سرباز خود قرار دهیم که درحقیقت، وصیت حاج‌قاسم، شرحی است بر پیام تبریک و تسلیت مقام‌معظم‌رهبری برای او!»

در بخشی از این کتاب آمده است: «می‌توانیم نسبت به خداوند دوگونه مواجهه داشته باشیم؛ یا او را بریده ‌ازخود فرض کنیم و او را چنان رئیسی بپنداریم که در اوج آسمان نشسته و به زیردستان خود امر و نهی می‌کند، یا او را حقیقت بی‌نهایتی بدانیم که مخلوقات، بریده از او نیستند بلکه تماما مظهر و آیینه و آیه اویند و خداوند از سر لطف و کرمش تمام مخلوقات را به عرصه ظهور درآورده است. اگر خدا را بریده و جدای از مخلوقات تصور نکنیم، آن‌گاه می‌توانیم به‌جای روابط خشک رئیس و کارمندی، با او رابطه‌ای عاشقانه برقرار کنیم و او را محبوب و معشوق خود قرار دهیم.

محبت، کشش درونی به‌سوی چیزی است؛ وقتی آتش محبت شعله می‌کشد و شدت می‌یابد، آن را عشق می‌نامیم. عشق به کارها همچون ورزش و درس و... انسان را چندان تحت‌تاثیر قرار نمی‌دهد، ولی وقتی انسان عاشق موجودی دارای عقل و شعور و عاطفه می‌شود، عشقش او را متحول کرده و گاه از خواب‌‌وخوراک می‌اندازد. عشق گاه سال‌ها عاشق را در آتش فراق می‌سوزاند و در فشاری شدید قرار می‌دهد تا درنهایت، عاشق دل‌سوخته در این راه جان می‌بازد.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰