عاطفه جعفری، روزنامهنگار: عصر روز گذشته مراسم اختتامیه دومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو با حضور محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از اهالی فرهنگ و ادب کشور در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه) برگزار شد. به گفته برگزارکنندگان این جایزه، قرار است این دوره به موضوع روایت صحیح از تاریخ انقلاب پرداخته شود و برای مقابله با تحریف تاریخ معاصر و جلوگیری از بزک کردن چهره پهلویها این جایزه را تاسیس کردهاند. گزارش صفحه امروز را به این جایزه مهم اختصاص دادیم تا بدانیم چقدر میتواند وجود آن مهم باشد و درکنارش نگاهی هم به کتابهای برگزیده این دوره داشتیم.
جایزه شهید اندرزگو چگونه شکل گرفت؟
همیشه حرف از تحریف در تاریخ را زیاد شنیدهایم. اینکه چیزهایی گفته نمیشود و همین موضوع باعث به وجود آمدن تحریف در تاریخ میشود، محمدعلی مرادیان، دبیر اجرایی این جایزه در گفتوگو با «فرهیختگان» درباره انگیزههای تاسیس این جایزه گفت: «مرداد 1395، در مجمع ناشران، یکی از دغدغههای رهبر انقلاب مطرح شد. ایشان در اوایل دهه نود، چندبار راجع به پرداختن به موضوع پهلویها و کمکاری سیستمهای فرهنگی در مواجهه با این خاندان و افشای مسائل و تبیین ابعاد این مساله صحبت کرده بودند. در سالهای ابتدایی دهه نود، صحبتهای معروفی در این خصوص دارند و حتی در سخنرانیهای عمومی هم به این موضوع پرداخته بودند. در جمعی، حضرتآقا دوباره به این دغدغه اشاره کرده بودند که ما درباره پهلویها کاری نکردهایم و برای جامعه روشنگری انجام ندادهایم و درخصوص این موضوع، کمکاری شده است. از طرفی بررسیهای کارشناسی خود مجمع ناشران انقلاب اسلامی نیز موید ایجاد یک خلأ تولید در حوزه کتاب بود. در همان ماهها، به این فکر افتادیم که چه کاری میتوانیم انجام بدهیم. میخواستیم کاری انجام بدهیم؛ اما نمیدانستیم در حوزه کتاب و نشر، چه کاری باید انجام شود. شورا و جلسهای ترتیب دادیم با حضور کسانی که در حوزه تاریخ معاصر و تولید در زمینه پهلویها، مجموعههای فعالی بودند و ماحصل آن جلسات، ایجاد یک فرآیند تولیدی توسط ناشران و نویسندگان و درنهایت تقدیر از تولیدکنندگان طی یک جشنواره و جایزه بود.»
این جایزه اسفندماه سال 96 طی مراسمی رونمایی شد و شهریور ماه 98 هم اولین دوره آن برگزار شد. حالا دومین دوره جایزه شهید اندرزگو به ایستگاه پایانی خود رسیده و در سه بخش «رمان بزرگسال»، «داستان کودک و نوجوان» و «روایت تاریخ و تاریخشفاهی» آثار منتخب هیاتهای داوری و نخبگانی معرفی شدند.
آثار منتخب
در بخش روایت تاریخ، از بین سه کتاب «رضانام تا رضاخان»، «روز آزادی زن» و «گوهر صبر»، کتاب «رضانام تا رضاخان» توانست بیشترین آرای هیات نخبگانی را دریافت کند. هدایتالله بهبودی در «رضانام تا رضاخان» با بهرهگیری از قالب زندگینامهنویسی و بهشکل سالشمار، روایتی جامع را از زندگی رضاپهلوی از دوره تولد تا کودتای سوم اسفند۱۲۹۹ و تبدیل رضاخان به فرمانده نظامی کودتای ۱۲۹۹ روایت کرده است. مولف با مراجعه به اسناد و مدارک متنوع تاریخی، افزون بر بررسی پیشینه خانوادگی، نحوه پیوستن به نیروی قزاق و پیشرفت در آن، ارتباط با انگلیسیها و انتخابشدن به فرماندهی کودتا از سوی انگلیسیها، نگاهی بر روحیات و اخلاق و زندگی خصوصی و خانوادگی رضاخان نیز افکنده است. کتاب از فصلبندی یا بخشبندی متداول کتابهای تاریخی پیروی نمیکند. مولف مطالب کتاب را ذیل عنوانهایی کوتاه و بلند، پشتسر هم قرار داده و در پایان، منابع و تصاویر قرار گرفته است.
در بخش کودک و نوجوان پنج کتابی که نامزد این دوره بودند عبارتند از: «تونل سوم»، «جایی آن طرف پرچین»، «رد انگشتهای اصلی»، «سلفی با خرابکار» و «گزارشهای امیر، پسر عاشق». هیات نخبگانی دومین دوره جایزه شهید اندرزگو بیشترین آرای خود را به دو کتاب «تونل سوم» و «رد انگشتهای اصلی» داد و این دو اثر بهعنوان منتخبان این بخش معرفی شدند.
«رد انگشتهای اصلی» به نویسندگی حسین قربانزادهخیاوی، داستان پسری 15ساله به نام اباذر را روایت میکند که به قوپوزنوازی و تصنیف «کرم و اصلی» علاقهمند است. بعد از مرگ والدینش، سرپرستی اباذر را عمویش، حاجیدایی که یک روحانی است برعهده دارد. اباذر هنگام برگزاری جشنهای شاهنشاهی و اجرای قوپوزنوازی و تصنیف کرم و اصلی، با دختری به نام گلآرا آشنا میشود که از قضا پدرش، سرهنگ ثنافر، در شهربانی وظیفه سرکوب انقلابیون را برعهده دارد. سرهنگ ثنافر رابطه خوبی با اباذر نداشته و برای او دردسرهایی ایجاد میکند. از سویی، مرگ پدر اباذر در هالهای از ابهام است. اباذر با وجود مخالفتهای عمویش، از طریق دوستانِ پدرش وارد گروه مجاهدین خلق میشود؛ اما طولی نمیکشد که علاوهبر شناخت عاملان قتل پدرش به ماهیت مجاهدین خلق پی برده و به قیام مردمی میپیوندد.
فاطمه الیاسی در «تونل سوم» روایت پسری به نام وحید را بیان میکند که در روزهای قبل از انقلاب سال 1357، در شهر کرمانشاه زندگی سادهای را درکنار خانوادهاش میگذراند. وحید پسری پرانرژی است که با آموزشهای برادرش، احمد، آجری ضدصدا ساخته است. خبر این اختراع به گوش نیروهای ساواکی رسیده و آنها با دادن امتیاز به وحید، او را برای همکاری با خود ترغیب میکنند. وحید کمکم طی ارتباطی که با نیروهای انقلابی پیدا میکند، متوجه میشود مقصود ساواکیها از بهدستآوردن اختراعش، ترمیم دیوارهای زندان برای نگهداری و شکنجه نیروهای انقلابی است. به همین دلیل، با همکاری احمد، برادرش، سعی میکند طراحی نقشه راهروهای زندان را طوری انجام دهد که بهنفع نیروهای انقلابی باشد. درکنار اینها، وحید یکبار کازینو را با نقشهای به هم میریزد و توجه نیروهای انقلابی را به خود جلب میکند.
داوران بخش داستان بلند و رمان بزرگسال از بین آثار راهیافته به دبیرخانه، پنج کتاب «بینام پدر»، «تشریف»، «جامانده از پسر»، «چهل و یکم» و «ماتیخان» را منتخبان هیاتداوری دومین دوره جایزه شهید اندرزگو در بخش «داستان بلند و رمان بزرگسال» معرفی کردند. در این میان رمان «تشریف» و «ماتیخان» انتخاب نهایی نخبگان این بخش شدند.
«ماتیخان» بزرگ ایل ترکمنی است که با درایتش، زمانی که همه اقوام ترکمن هنوز سلاح به دست دارند، سلاحهایشان را به نیروهای امنیتی کشور تحویل میدهد. سپس، زندگی یکجانشینی را بر کوچ ترجیح داده و دشتی را انتخاب و ایل را در آنجا ساکن میکند. از طرف حکومت، نیروهایی برای تامین امنیت مرزهای شمال شرق به ترکمنصحرا میآیند. اهالی حس بدی به امنیهها دارند؛ اما ماتیخان با مدیریتش میکوشد اوضاع را بهنفع ایلات ترکمن کنترل کند. با این حال، آزار دختران و زنان ترکمن توسط سربازان امنیه، مردم را برآشفته میکند. از طرفی، اجبار مردم به اجرای فرمان کشف حجاب و قتل امنیهای که دختر ایلاتی را آزار داده بود، آنان را وادار میکند تا برای حل این مشکل مشورت کنند.
رمان «تشریف» نوشته علیاصغر عزتیپاک، برگی سهروزه از زندگی شخصی به نام شهریار است که در دوران تحصیل در دانشسرای همدان، با دختری به نام مهری آشنا میشود و نهایتا با او ازدواج میکند. در شب عروسی، مهری رازی را برای شهریار افشا میکند که او را شوکه میکند. مصطفی، دوست شهریار، حرفهایی درباره 16 آذر زده و گفته بود آن سال، شاه چند نفر از بهترین دانشجوهایش را پیش پای آمریکاییها قربانی کرده است. مهری گزارشی از این صحبتها را به دایی خود که مامور امنیتی است، میدهد و همین گزارش باعث دستگیری و اخراج مصطفی از دانشسرا میشود. آذر سال 1357 است و حکومت نظامی و منع آمدوشد. شهریار در خیابان باباطاهر، سرگردان و بیاعتنا به منع آمدوشد قدم میزند که ماموران دستگیرش میکنند. او بعد از آزادی، برای یافتن مصطفی به شهر کبودرآهنگ، دهبینه، خانه پدری او حرکت میکند؛ اما در آنجا هم پیدایش نمیکند و به همدان برمیگردد و در این مسیر، با شخصیتها و اتفاقات عجیبی روبهرو میشود. شهریار مستاصل از پیداکردن مصطفی، همچنان بهدنبال اوست.
بنابر اعلام دبیرخانه جایزه شهید اندرزگو در این دوره به نویسندگان آثار منتخب یک لوح تقدیر به همراه 220 میلیون ریال جایزه نقدی و به نویسندگان تمامی آثار نامزدشده یک لوح تقدیر به همراه مبلغ 50 میلیون ریال جایزه نقدی اهدا شد. همچنین از تمامی آثار نامزد شده دوهزار نسخه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور خریداری میشود.
اهدای «جایزه ویرایش کتاب» برای اولینبار
مهدی صالحی، دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی چند روز قبل از برگزاری این مراسم، خبر از اهدای «جایزه ویرایش کتاب» در جشنواره شهید اندرزگو داد که با استقبال جامعه ویراستاران همراه شد. به گفته صالحی، با همکاری و هماهنگی انجمن ویرایش با دبیرخانه جایزه شهید اندرزگو و دستاندرکاران این جایزه، شورای سیاستگذاری و دبیرخانه این جایزه همت کردند و پذیرفتند جایزه ویرایش کتاب وارد این جشنواره شود. درواقع، این اولینبار در تاریخ نشر ماست که جایزهای به ویرایش کتاب داده میشود و برای ما مایه افتخار است. امیدواریم برای جامعه فرهنگی کشورمان تلنگری باشد و باعث جلبتوجه اهالی فرهنگ و ادب به مساله ویرایش شود.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی با اشاره به چارچوبهای هیاتداوری ویرایش آثار گفت: «در جایزه ویرایش کتاب جشنواره شهید اندرزگو، چارچوبهای مشخص و متعددی مدنظر قرار گرفته است؛ ازجمله نداشتن غلط املایی، یکدستبودن رسمالخط، استفاده درست از نشانههای سجاوندی، استفاده بجا از پانوشت، انسجام در نقلوقولها، انسجام در جملهبندی و پاراگرافبندی متن، همخوانی واژه و روایت، همخوانی نام اثر با محتوای کتاب، انتخاب نام فارسی برای کتاب و توجه به ارتقای ادبی متن.»
بدینترتیب برگزیدگان جایزه ویرایش کتاب در سه گروه اعلام شدند که به این شرح است: در گروه رمان نوجوان فاطمه مرادی ویراستار رمان «سلفی با خرابکار» از نشر صاد، در گروه رمان بزرگسال ندا ابنعلی ویراستار رمان «تشریف» از انتشارات شهرستان ادب و در گروه تاریخ نرجس توکلی، ویراستار کتاب «روز آزادی زن» از انتشارات راهیار.
بنابر اعلام دبیرخانه جایزه شهید سیدعلی اندرزگو به ویراستاران منتخب یک لوح تقدیر به همراه 20میلیون ریال جایزه نقدی اهدا شد.
تقدیر از نویسندگان نوقلم
شورای سیاستگذاری جایزه شهید اندرزگو در راستای حمایت از نوقلمانی که وارد حوزه روایت و داستان انقلاب شدند و درباره تاریخ معاصر درحال تلاش برای روایت صحیح هستند، تصمیم گرفت از هفت نوقلمی که آثار خود را به دبیرخانه دومین دوره جایزه اندرزگو ارسال کرده بودند نیز تقدیر کند. مجتبی خلیفهزاده، اسماعیل واقفی، سیدمحمدهادی طباطبایی، زهرا جابری، فاطمه جعفری، یاسر صابری و محمدجعفر بگلو هفت نوقلمی بودند که مورد تقدیر قرار گرفتند.
تجلیل و تقدیر ویژه از منصور انوری
رمان «جاده جنگ» را طولانیترین رمان ایرانی نامگذاری کردهاند، رمانی که توسط منصور انوری نوشته شده است و او سالها برای آن زحمت کشیده. او خودش درمورد این رمان میگوید: «من هر موضوعی که در راستای اهدافم باشد، مینویسم چه سفارشی و چه غیرسفارشی اما «جاده جنگ» سفارشی نبود. از آنجا که هر انقلابی رمان مخصوص خودش را دارد و برای همه انقلابها بدون استثنا رمان نوشته شده است، من هم منتظر بودم که خبر نوشتن رمان انقلاب اسلامی را بشنوم اما وقتی دیدم خبری نشد و پرسوجو کردم، متوجه شدم هنوز کسی برای نوشتن این رمان اقدام نکرده است، برای همین شروع کردم به نوشتن رمان «جاده جنگ». برخلاف آنچه گفته میشود، «جاده جنگ» اثری سفارششده از نهاد خاصی نبوده است و خودم برای نوشتن تاریخ انقلاب دست به کار شدم.»
بهبهانه تلاشهایی که انوری در این سالها، برای این کتاب داشت در این مراسم تجلیلی از او به عمل آمد. جاده جنگ که طی 10سال به نگارش درآمده یک رمان بلند تاریخی است که درکنار داستانی پرکشش و عاشقانه بخشی از تاریخ پرفراز و فرود کشور را از آغاز جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ تحمیلی روایت میکند. داستان از شهریور ۱۳۲۰ آغاز میشود، زمانی که روسها از شمال شرقی کشور به خراسان حمله میکنند و اشغال ایران به دست متفقین آغاز میشود. کتاب دو شخصیت اصلی مرئی و نامرئی دارد. شخصیت نامرئی «مرگان» نام دارد که مانند روح در تمام حوادث رمان حاضر است و در آنها نقش دارد. شخصیت دیگر این داستان «سیدرضا شریفی» یک سرجوخه ژاندارمری است که به یک افسر زن تاجیک به نام «عالیه» علاقهمند میشود و او را فراری میدهد. او ۳۵ سال در خارج از کشور به سر میبرد و در انتهای رمان و زمان جنگ تحمیلی بازمیگردد. تا پایان داستان، حدود 100 شخصیت دیگر وارد ماجراهای این اثر میشوند. موضوعات رمان «جاده جنگ» براساس واقعیات تاریخی شکل گرفتهاند و گویای نیمقرن از حوادث تاریخ ایران هستند. فضای اصلی این رمان هم کل کشور، بهخصوص جاده شاهرود است که نقشی کلیدی در وقایع اصلی ابتدا و انتهای رمان دارد و بهنوعی سمبلی از جنگ بیپایان است. نگاه چندبعدی انوری در رمان جاده جنگ، اثر او را از بسیاری رمانهای تاریخی متمایز کرده است. همهجای این اثر نوآوری و خلاقیت به چشم میخورد. خط اصلی داستان درکنار موضوعات دیگری که هریک هویتی مستقل دارند از دست نمیرود و خردهداستانها و برگشت به گذشته در خلال داستان به هیچوجه آسیبی به انسجام این داستان بلند نمیزنند.
پیوند ادبیات و انقلاب
محسن پرویز، دبیر علمی دومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو درباره پیوند ادبیات و انقلاب که در این جایزه بسیار مورد توجه است، در گفتوگویی که با «فرهیختگان» داشت، میگوید: «اصلا اینطور نیست که ما بگوییم ادبیات از انقلاب جداست و باید به هم پیوند بخورند؛ طبیعی است که رخدادهای بزرگ اجتماعی و وقایعی مثل انقلابها، پیوندی با ادبیات پیدا میکنند ولو اینکه بعضی از افراد تلاش کنند این انقلاب و این رخدادهای مهم را نادیده بگیرند. به هرحال اینها در آثار نمود پیدا میکنند و خواهناخواه تاثیرات انقلاب در ادبیات را ولو کسانی که نمیخواستند صریحتر به انقلاب اشاره کنند، در آثارشان میبینید که گاهی اوقات حقد و کینه نسبت به انقلاب در آثار بعضی افراد دیده میشود، گاهی اوقات واقعنماست و واقعیتهای انقلاب و اتفاقاتی را که منجر به پیروزی انقلاب شد، میبینیم. اما تصورم این است اگر منظورمان این باشد که چگونه میشود ادبیات کمک کند به هویتبخشی نسل جوان و شاید بهتر باشد بگوییم که به شناخت هویت اصیل ایرانی اسلامی کمک میکند و پیوند خوردن با این هویت و علاقهمند بودن و پایبندی او، بله ادبیات قطعا نقش ویژهای در اینجا دارد و میتواند با بیان درست و سالم و بیپیرایه واقعیاتی که درخصوص انقلاب است، جوان امروز را علاقهمند به میهن اسلامی و به پیشرفت کشور و پیروزی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی کند.»