عاطفه جعفری، روزنامهنگار: قصه موسی و شبان را یادتان هست؟ همان ماجرای گپوگفت بیریای چوپان با خداوند که یادآور صمیمیتی است که هرکسی میتواند در صحبتهایش با او به هر شکلی آن را داشته باشد. همین قصه برآمده از دل تعابیر مولانا، بهانه شکلگیری کتابی شده که امسال به چاپ چهارم رسیده است. مجموعه «مناجات» نوشته عباس حسیننژاد که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است، با زبان ساده و امروزی، به شکل مختصر و مفیدی با خداوند صحبت کرده و آن را در قالب حدود 500 مناجات در این کتاب منتشر کرده است. مناجاتهایی که هرکسی میتواند با آن ارتباط برقرار کند و در دلش همان را از خدا بخواهد. با عباس حسیننژاد، نویسنده کتاب«مناجات» گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
با تولد ایده «مناجات» شروع کنیم، فضای ساده با جملههای کوتاه و قابلدرک برای همه. از شروع این ماجرا بگویید.
اصل جریان به کوتاهنویسیهای من و نوشتن داستانهای مینیمالی که همیشه در فضای مجازی و دیگر کارهایم داشتم برمیگردد. نوشتن مناجاتها هم در یکی از ماه رمضانها شروع شد، زمانی که باید بین اذان تا نماز صبح کمی صبر میکردیم. من در این فاصله شروع کردم به نوشتن و انتشار این مناجاتها. رفتهرفته اینها جمع شدند تا بهکتابی که امروز میبینید، رسیدیم.
ابعاد و قطع کتاب هم جزء موارد جالبتوجهی است که «مناجات» دارد. چه شد به این قالب رسیدید؟
از ابتدا به دنبال این بودم که این کتاب در قالب به اصطلاح گیفتبوک یا کتاب کوچک هدیه باشد. درواقع میخواستم همانطور که فضای مناجاتها ساده و مختصر هستند، ظاهر آن هم به همین شکل باشد. شکل یک کتاب مهربان. همچنین اتفاق گرافیکی دیگر هم این است که ما مناجاتهای دنبال هم را میبینیم، یعنی مناجات صفحه بعد در صفحه قبل خودش به شکل محوی وجود دارد. این جریان باعث میشود خط ربطی بین همه صفحهها با هم وجود داشته باشد.
از انتخاب عنوان «مناجات» هم میگویید، اسمی که قرابت زیادی با محتوای کتاب دارد.
از ابتدا «مناجات» را برای این مجموعه انتخاب کرده بودم هرچند برخی دوستان میگفتند که میشود عناوین دیگری را هم انتخاب کرد اما من هرچه فکر کردم دیدم از این صریحتر نمیشود. حس کردم هیچ اسم دیگری آنچه را که مدنظر این کتاب است منعکس نمیکند.
و چه چیزی مدنظر این اثر است؟
ایجاد یک فضای صمیمی برای صحبت کردن با خدا آن چیزی است که در هرکدام از این مناجاتها به چشم میخورد. من تلاش کردم تا همه آنچه را که خوانده بودم و در جانم نشسته بود بهصورت سادهای منتقل کنم. همچنین دوست داشتم مناجاتها و احادیثی را که خیلی از ما شنیدهایم بهصورت امروزیتری نقل کنم. هرچند معتقد هستم همه مناجاتها بهروزند اما فکر کردم اگر فضای آنها کمی به زبان امروز نزدیکتر شود، توجه جوانترها و نسل جدید بیشتر به آنها جلب میشود. اتفاقی که تا حد قابلتوجهی هم رخ داد. در ضمن تاکید میکنم در ابتدا خودم مخاطب همه اینها بودم یعنی هرکدام را برای خودم مینوشتم اما بعد دیدم مردم هم این فضا را دوست دارند و خیلیها مایلند که به همین شکل صحبت کنند، آنقدر که چندبار به من گفته شد چرا اینها را کتاب نمیکنم؟!
درکنار اینها لحن مناجاتهای کتاب درکنار عام بودن آن، خیلی وقتها جسورانه و البته نزدیک به واقعیتی است که در این فضا برای خیلی از ما وجود دارد. به واسطه این جریان نقد و قضاوت نشدید؟
بعد از انتشار این مجموعه صحبتهای زیادی دربارهاش مطرح شد. مثلا یکی میگفت چرا در مناجاتی گفتی که خدایا ما را سیبل بلاها نکن؟ در صورتی که این مناجات هم برگرفته از دعایی از امام سجاد(ع) است. یا مثلا در یکی از مناجاتها این نقد به من وارد شد که چرا با عنوان مکر از خدا گفتی، درصورتی که خود او فرموده «والله خیرالماکرین». به طور کل این صحبتها کموبیش وجود داشته و دارد و همانطور که اشاره شد این مجموعه جسورانهای است که البته گاهی خودم هم میترسم و میگویم چرا در فلان مناجات اینطور گفتهام.
یعنی خودتان هم درمورد بعضی از این مناجاتها همین نظر را دارید؟
گاهی ترجیح میدهم بعضی از دعاها به آن شکلی که الان در کتاب هستند، نباشند، البته این درمورد برخی موارد است و به کل مجموعه برنمیگردد. با همه اینها خداوند همیشه تأکید کرده به هر شکلی که میتوانیم با او حرف بزنیم و مدام دعا و طلب کنیم. این کتاب هم با نگاهی که دارد، تلاشش همین بوده تا در حد خودش فضای گفتمان و مناجات و درخواست از خداوند را ایجاد کند.
درکنار اینها مثل قرآن یا حدیث امام سجاد(ع) که این کتاب را هم به ایشان تقدیم کردید، دیگر از چه منابعی برای شکل دادن به این مناجاتها استفاده کردید؟ آیا همه آنها دارای مابهازایی در آیات و روایات هستند؟
مجموعه مناجاتهای امام سجاد(ع) که شگفتانگیز است و خیلی از این مناجاتها به شکلی بازنویسی دعاهای ایشان و آیاتیاند که البته صریح و گاهی جسورانهتر عنوان شدهاند. در بعضی از بخشها از دعای کمیل هم بهره گرفتم و درکل آیات و روایات مختلفی هستند که ردی از آنها در مناجاتها وجود دارد. نمیگویم همه اما بیشتر این دعاها به صورتی بازنویسی هستند از همان منابعی که از آن گفتم.
و در کنار نقدونظرها چه بازخوردهایی از این کتاب گرفتید؟
توجه مخاطبان و کسانی که این کتاب را خواندند یا در شبکههای اجتماعی با برخی از این دعاها روبهرو شدند، برای من جالب و دلگرمکننده بود. جریانی که باعث شد تا این روند همچنان در این شبکهها ادامه داشته باشد و به شمار مناجاتها اضافه کند.
شکلگیری این کتاب چقدر زمان برد؟
«مناجات» نتیجه جمعآوری نوشتههایی است که حدود دوسال آنها را منتشر میکردم. در این کتاب حدود 500 تا از آنها را میخوانید.
با توجه به ادامهدار بودن انتشار مناجاتها، آیا جلد دوم این کتاب را هم میبینیم؟
ترجیح من این است که اگر بخواهم کتاب جدیدی را منتشر کنم دنبال اتفاق تازهای باشم شاید یک عاشقانه جذاب، به همین دلیل به انتشار جلد دوم این کتاب فکر نکردم. البته در ادامه این روند و مناجاتهایی که ادامه دارند، کمی محتاطتر شدهام، با این حال جمعآوری این آثار در یک جلد دیگر اتفاق تازه چندانی نخواهد داشت چون فضای کلی آن را در همین اثر دیدهایم. در پایان هم برای همه کسانی که حرفهای مرا خواندهاند آرزو میکنم دلشان به خدا هر روز گرم و گرمتر شود.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: