• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۶-۲۹ - ۰۱:۳۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
تهیه‌کننده «خرده روایت‌ها» در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

پژوهش مهم‌ترین رکن ساخت تصویری از قهرمانان ملی است

«خرده روایت‌ها» مجموعه فیلم‌های کوتاهی است که در هر قسمت آن به یکی از قهرمانان نام‌آور ایرانی می‌پردازد. قسمت‌های قبلی این مجموعه سال گذشته در مناسبت‌های مختلف به‌خصوص سالگرد شهید حاج‌قاسم سلیمانی از تلویزیون پخش شد و حالا در آستانه ساخت و تولید دومین فصل آن قرار داریم.

پژوهش مهم‌ترین  رکن ساخت تصویری از قهرمانان ملی است

حنانه جان محمدی: در تمامی جوامع ساخت فیلم‌هایی که به مشاهیر و قهرمانان ملی و مذهبی می‌پردازد، جایگاه ویژه‌ای دارد. بخش عمده این علاقه‌مندی، به خاطر جایگاه و مسیر کنجکاوبرانگیزانه‌ قهرمانان است.  با نگاه به لیست قهرمان‌های واقعی یک کشور متوجه تعریف اصیلی از قهرمان خواهیم شد که قهرمان‌ها فقط مختص به اسطوره‌های رویین تن نیستند بلکه در بین همین مردم قهرمانانی نفس می‌کشند که بی‌اعتنا به جاه و مال دنیا لباس رزم به تن کرده و جان خود را کف دست‌هایشان گذاشته‌اند. افرادی عادی و بی‌بهره از قدرت‌های مصنوعی و صرفا متکی به اراده و توکل، جان بسیاری را چه در جنگ هشت ساله نجات دادند و چه در دیگر بزم‌ها خوش‌رقصی کرده‌اند. با این وجود حمایت و نگاه تولیدکنندگان به این قشر با توجه به نقش پررنگی که در حفظ تمامیت ارضی و جان و مال مردم نشان داده‌اند، کم و ناچیز است. سینمای داستانی و مستند ایران تنها به دنیای قهرمان‌ها سرک کشیده است و به صورت محدود، آثاری در این حوزه ساخته شدند. در سال‌های اخیر فیلم‌هایی از این دست به نمایش درآمدند که با اقبال عمومی مواجه بودند اما تعداد آنها به اندازه‌ای نبوده که قابل اتکا باشد. «خرده روایت‌ها» مجموعه فیلم‌های کوتاهی است که در هر قسمت آن به یکی از قهرمانان نام‌آور ایرانی می‌پردازد. قسمت‌های قبلی این مجموعه سال گذشته در مناسبت‌های مختلف به‌خصوص سالگرد شهید حاج‌قاسم سلیمانی از تلویزیون پخش شد و حالا در آستانه ساخت و تولید دومین فصل آن قرار داریم. «توکل» نام یکی از فیلم‌های کوتاه فصل اول «خرده روایت‌ها» بود که به برشی از زندگی سردار شهید، سپهبد قاسم سلیمانی پرداخت و از تلویزیون پخش شد. به همین منظور برای آشنایی با روند فعلی پروژه با سیدصادق حسینی، تهیه‌کننده این مجموعه گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

  چهره پنهان شهدا در سینما

حسینی در ابتدای این گفت‌وگو به توضیح فرآیند پژوهشی کار اشاره کرد و گفت: «خرده روایت‌ها مجموعه‌ای است که در آن برش‌هایی از زندگی شهدای شاخص انقلاب به تصویر کشیده شده است. طراحی این مجموعه به عهده محمدباقر مفیدی‌کیا بوده و براساس دغدغه‌ای تدوین شده که متاسفانه سال‌ها مغفول مانده و با گذشت بیش از ۴ دهه از انقلاب، جریان فرهنگی و رسانه‌ای ما به جز در موارد خاص، به‌طور جدی موفق به ساخت اثری در مورد شهدای تراز انقلاب اسلامی و سبک زندگی و جریان‌شان نشده، چه برسد به مابقی شهدا، علما و ‌قهرمانان ملی ومذهبی. حالا شما تصور کنید به فرض محال که از امروز هم اراده جدی برای ساخت فیلم‌های این چنینی به وجود بیاد، چقدر باید تلاش و هزینه کرد تا یک سریال مثلا برای شهید رجایی ساخته بشود؟! البته این به معنی کم‌اهمیت بودن سریال نیست، بلکه غرض این است که شاید سال‌ها این فرصت به دست نیاید؛ اما خلق «خرده روایت‌ها»، چه از نظر محتوا که کاملا مبتنی‌بر حقیقت است و اصل مستند بودن داستان را پیش‌فرض خود می‌داند و چه به لحاظ فرم و قالب، این امکان را می‌دهد تا هزینه ساخت یک سریال منجر به ساخت چندین موضوع ‌شود و اتفاقا کوتاه بودن آن با توجه به حضور جدی‌تر فضای مجازی و سبک زندگی امروزه مردم، اقبال بیشتری برای دیده شدن و اثرگذاری دارد و فتح بابی است برای متولیان و دغدغه‌مندانی که در این حوزه حتی با امکانات کمتر فعالیت می‌کنند.» وی ادامه داد: «در مورد فرآیند کار باید بگویم که پژوهش‌ها و نگارش‌ها به عهده آقای مفیدی‌کیا بود و ایشان با دقتی که داشتند سعی کردند از میان روایت‌های قابل استناد موجود، بهترین‌ها را انتخاب کرده و به نگارش برسانند که این کار بسیار زمانبر بود؛ مخصوصا که در این مقطع و علی‌رغم تصور ما، کمتر کسی به ما کمک کرد! یعنی ما برای پیدا کردن یک داستان مستند، بعضا از همرزمان شهید و اطرافیان‌شان هم نتوانستیم مصاحبه بگیریم و این اتفاق، روند پژوهش و نگارش را چند برابر طولانی‌تر از تصور اولیه ما کرد. در ادامه باید به روایت‌هایی که انتخاب شدند اشاره کنم. این داستان‌ها از چند جهت ویژگی داشتند. یکی اینکه دقت بسیاری برای مستند و دقیق بودن ماجرا لحاظ شد. دوم سعی شد لحظاتی باشند که برای مخاطب بار عاطفی و احساسی داشته باشند و باعث ایجاد حس خوب در او بشوند. و سوم سعی ما بر این بود که تا حدودی منعکس‌کننده شخصیت شهید در روایت‌ها باشیم. مثلا در قسمت‌های مربوط به لاجوردی ما با زوایای ناگفته شهید لاجوردی روبه‌رو هستیم. مردی مهربان، مسئولیت‌پذیر، متواضع و در عین‌حال متعهد به اصول و قوانین.»

موانعی که پیش روی فیلمسازان قرار گرفته

تهیه‌کننده مجموعه «خرده روایت‌ها» پیرامون مشکلاتی که ممکن است در ساخت چنین داستان‌هایی وجود داشته باشد، گفت: «مشکلات با توجه به محدودیت‌های بودجه و اصرار ما بر کیفیت حداکثری کار کم نبود. البته در این میان ما لطف خدا و معرفت برخی دوستان را هم کم ندیدیم. یکی دو‌ موردش را عرض کنم که شاید برای شما جالب باشد. در جریان تولید قسمت «توکل» که راجع‌به کردستان عراق بود ما دو مشکل بزرگ داشتیم، اولیش پرواز هلی‌کوپتر بود. واقعا اگر می‌خواستیم از راه عرف، برای داشتن هلی‌کوپتر اقدام کنیم، چه به لحاظ زمان و چه به لحاظ هزینه، به هیچ عنوان میسر نبود، اما خب سردار حاجی‌زاده و همکاران‌شان بعد از اینکه متوجه ساخت اثری درخصوص سردار سلیمانی شدند، حداکثر همکاری را با ما کردند و چند دستگاه هلی‌کوپتر در اختیار گروه ما قرار گرفت. از طرفی دیگر به هر دری برای پیدا کردن لوکیشن مناسب کاخ بارزانی زدیم اما نتیجه نگرفتیم. درنهایت دوستان تولید و صحنه با نظر کارگردان به این نتیجه رسیدند که در مجموعه‌ای که در اختیار وزارت امور خارجه بود فیلمبرداری کنند. از هر مسیری پیگیری کردیم نشد که نشد. به پیشنهاد یکی از دوستان و در ناامیدی به آقای دکتر ظریف ایمیل زدیم. ایشان در کمال ناباوری ۲ساعت بعد پاسخ داد و همه مسائل را خودش هماهنگ کرد و ما توانستیم کار را ضبط کنیم.»

 فصل دوم «خرده روایت‌ها» در کجای راه است؟

 درحال حاضر با همکاری خانه فیلم داستانی مشغول پژوهش و نگارش قسمت‌های گوناگون هستیم. این هم‌افزایی اتفاق مبارکی است و می‌تواند باعث خلق آثاری بهتر و مجموعه‌هایی قدرتمندتر باشد. عده‌ای از کارها نگارش شده و عده‌ای هم در دست نگارش است که با رسیدن آثار نگارش شده به تعداد مورد تایید، فاز پیش‌تولید آثار آغاز خواهد شد. ما در فصل جدید تصمیم گرفتیم ضمن حفظ کیفیت آثار، تعداد آن را هم افزایش دهیم و به شهدای بیشتری بپردازیم. از طرفی حس کردیم وارد حوزه‌های مغفول هم بشویم. این شد که تصمیم گرفتیم علاوه‌بر پرداختن به زندگی شهدای شاخص، به شهدای جریان پیشرفت و فناوری مانند شهید فخری‌زاده، آشتیانی و تهرانی‌مقدم هم گریزی بزنیم. حتی دامنه شهدای شاخص را گسترده کردیم و مساله شهدای مدافع حرم و ساخت قسمت‌هایی درخصوص آنها هم برایمان مساله شد.»

  قهرمان‌های فراموش‌نشدنی سینما

آژانس شیشه‌ای؛ روایت یک بازمانده

عباس یک ترکش درکنار شاهرگش دارد که یادگار دوران جنگ است. نرگس، همسر عباس، او را تشویق می‌کند برای مداوا به تهران بروند. آنها به‌طور اتفاقی با کاظم روبه‌رو می‌شوند که هم‌رزم عباس بوده و الان مشغول مسافرکشی است. هزینه‌های درمان عباس بالاست و پزشک تنها راه‌حل را در عمل جراحی سنگینی می‌داند که باید در لندن انجام شود. کاظم ماشینش را برای هزینه‌های درمان به دوستش می‌فروشد. خریدار در پرداخت پول تاخیر دارد و کاظم برای متقاعدکردن رئیس آژانس هواپیمایی، مجبور می‌شود... . ابراهیم حاتمی‌کیا کارگردانی است که با این فیلم در قلب بسیاری از ما جا خوش کرد و آژانس شیشه‌ای توانست جایزه بهترین فیلم از نگاه داوران، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول را در جشنواره فجر نصیب خود کند. این فیلم ترکیبی هنرمندانه از فضای اکشن و احساسی است. در ادامه داستان شخصیت‌های فیلم به‌شیوه‌ای غیرمنتظره در برابر هم قرار می‌گیرند. قابل ‌پیش‌بینی‌نبودن فیلم بر جذابیت‌های این اثر اضافه می‌کند و مخاطب را تا پایان ۱۱۰دقیقه پای داستان نگه می‌دارد.

شیار143؛ لالایی‌های بی‌مرهم الفت

الفت مادری است که مانند بسیاری از مادران دوران دفاع‌مقدس فرزندش به جبهه رفته و منتظر بازگشت اوست. او باور دارد که یونس (پسرش) باید زنده باشد. خبر خوبی به الفت‌بانو می‌رسد، اما همراه با یک شک بزرگ. گویی امتحان بزرگی برای الفت در نظر گرفته شده است. شیار143 روایت مادری قهرمان است که سال‌ها چشم‌انتظار پسرش مانده که بعد از مرتبه دومی که به جبهه اعزام شد از او خبری نرسید. نرگس آبیار هنرمندانه قهرمان زنی را به تصویر کشید که چهره‌اش را بارها در خیابان‌های شهر دیده‌ایم. این فیلم مخاطب را به فکر فرو می‌برد. همه‌چیز کاملا ناب به‌ تصویر کشیده شده است. با تماشای آن، زوایای تازه‌ای از دوران جنگ را تجربه خواهید کرد. اگر به‌دنبال یک فیلم در فضایی سراسر احساسی و با ساختی قوی هستید، شیار۱۴۳ انتخاب خوبی است. البته این فیلم هم مانند آژانس شیشه‌ای با استقبال گرمی در جشنواره فجر مواجه شد و علاوه‌بر اینکه در شاخه‌های متعددی نامزد شد، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر زن را کسب کرد.

ایستاده در غبار؛ باصلابت مثل کوه

فیلم ایستاده در غبار روایت زندگی سردار احمد متوسلیان است. احمد دوران نوجوانی ساکت و آرامی را گذرانده و اکنون فرمانده‌ای است که باید برای بازپس‌‌گرفتن خرمشهر با دشمن بجنگد. متوسلیان در بحبوحه بی‌رحم جنگ به لبنان می‌رود و همراه تیم اعزامی ناپدید می‌شود. محمدحسین مهدویان کارگردانی است که علاقه وافری به قهرمان‌سازی دارد و این فیلم اولین تجربه فیلم بلند اوست. قبل از ساخت این فیلم مستند داستانی «روزهای سرد زمستان» را ساخت که پیرامون زندگی شهیدباقری بود. ایستاده در غبار توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین جلوه‌های ویژه میدانی و بهترین طراحی صحنه و لباس را به‌خود اختصاص بدهد. این فیلم غبارآلود واقعیت‌هایی را به مخاطب نشان می‌دهد که بسیاری از آنها شنیده نشده‌اند و بیش از آنچه می‌دانیم، ما را با سختی دوران جنگ آشنا می‌کند. داستان فرمانده‌ای که برای حفظ جان نیروهایش با احدی شوخی ندارد و نجات جان مردمی که بین‌شان زندگی می‌کند اولویت زندگی اوست. درنهایت ایستاده در غبار فیلمی است سراسر از رشادت و احساس غرور.

تنگه ابوقریب؛ روایت ایستادگی و تشنگی

تنگه ابوقریب روایتی از دفاع گردان عمار یاسر، لشکر ۲۷محمد رسول‌الله در برابر لشکرکشی رژیم بعث به فکه و شرهانی است. در آخرین روزهای جنگ، ارتش عراق باید از سد پایگاه عبور کند که به شکل تنگه است. آنها با مقاومت شدید نیروهای ایرانی مواجه می‌شوند که کار را برایشان سخت می‌کند. نیروهایی که درست قبل از رفتن به مرخصی از رفتن پشیمان می‌شوند و خود را راهی نبرد می‌کنند. بهرام توکلی در جایگاه کارگردان و سعید ملکان در قامت تهیه‌کننده اثری خوش‌ساخت را ارائه دادند که بسیاری از استانداردهای سینما را در خود داشت. جدا از اینها کیفیت قابل‌قبول این اثر باعث شد در جشنواره فجر غوغا به‌پا کند و در شاخه‌های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین چهره‌پردازی و بهترین جلوه‌های ویژه میدانی سیمرغ بلورین را ازآن خود کند. فیلم تنگه ابوقریب مقاومت نیروهای ایران را به‌خوبی نمایش داده است. فضای فیلم نزدیک به حس مخاطب است و گویی در آن گم می‌شوید. در آخر باید گفت تنگه ابوقریب فیلمی است با لحظات ناب و به‌یادماندنی.

بوی پیراهن یوسف

پدری که با وجود تمام مدارک و شواهد نمی‌خواهد شهادت پسرش را بپذیرد، ماجرای این فیلم را شکل می‌دهد. از طرفی دختری به‌نام شیرین از اروپا برگشته تا به‌دنبال برادرش بگردد که او هم در جنگ حضور داشته است. درطول داستان، پدری که به‌دنبال پسرش است با شیرین آشنا می‌شود. شیرین به‌تازگی از اروپا بازگشته و این آغاز داستان است. بی‌شک یکی از فیلم‌های محبوب ابراهیم حاتمی‌کیا «بوی پیراهن یوسف» است؛ فیلمی که بسیاری از ما با تک‌تک صحنه‌ها، دیالوگ‌ها و موسیقی آن خاطره داریم. بسیاری از سکانس‌های آن را دیوارها و کوچه‌های کشورمان به خود دیده و بازگشت اسرا را در لابه‌لای حافظه تاریخی مشترک‌مان نگه داشته است. فیلم بوی پیراهن یوسف با موسیقی متن قوی و داستانی تاثیرگذار، اثرات جنگ بر روح و بنیاد خانواده‌ها و فضای احساسی بازگشت اسرای دفاع‌مقدس را به‌خوبی نشان می‌دهد.

چ؛ مردی مثل چمران

به‌عقیده برخی سال92، سال بازگشت حاتمی‌کیا به عرصه فیلم‌های قهرمانانه است. فیلم سینمایی «چ» که در زمان خود جلب توجه بسیاری کرد به برشی کوتاه از زندگی مصطفی چمران در برخورد با حزب دموکرات کردستان ایران در ماه‌های ابتدایی انقلاب و قبل از جنگ تحمیلی می‌پردازد. مصطفی چمران به‌عنوان معاون دولت موقت در امور انقلاب به‌همراه سرتیپ فلاحی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش وارد شهر پاوه می‌شوند تا به اوضاع و امور سرکشی کنند. در این میان گروه اصغر وصالی به‌عنوان فرمانده نیروهای مردمی تنها مدافعان شهر پاوه محسوب می‌شوند. «چ» روایت 48ساعت از زندگی مصطفی چمران در غائله محاصره شهر پاوه توسط نیروهای ضدانقلاب است. این فیلم توانست در 5شاخه از جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین را کسب کند.

منصور، حکایتی از شهیدستاری

فیلم سینمایی «منصور» که در جشنواره فجر سال۹۹ اکران شد، به بخش کوتاهی از زندگی سرلشکرشهید منصور ستاری از فرماندهان ارتشی دفاع‌مقدس می‌پردازد که طی آن مهندسان ایرانی تلاش به ساخت هواپیمایی جنگی می‌کنند. عجیب است که خیابان‌ها و اتوبان‌های زیادی در شهرهای گوناگون ایران عهده‌دار نام سرداران و فرماندهان ایرانی است اما شناخت چندانی از آنها بین مردم وجود ندارد؛ بنابراین پرداخت و ارائه چنین فیلم‌هایی که بیننده را با قهرمانان وطنی آشنا می‌کند، فتح‌بابی برای دیگر کارگردانان است. درواقع فیلم منصور به کارگردانی سیاوش سرمدی، در ساب‌ژانر بیوگرافی قرار می‌گیرد اما با نقدهایی هم مواجه بوده ولی توانست امتیاز خوبی از مخاطبان بگیرد. به روایتی باید گفت «منصور» یک داستان تاریخی از فرمانده‌ای است که اگرچه کمتر نامش برسر زبان‌هاست اما کارهای بزرگی را در دوران فرماندهی‌اش انجام داد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

شما با تعطیلی کدام روز در کنار جمعه موافقید؟


مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

نگاهی به اشعار منسوب به حضرت زهرا(س)

سوگوار غم‌های بعد از رفتن پدر

محمدصالح سلطانی، خبرنگار:

کنسرت‌نمایش «کلنل»؛ قصه‌ تنهایی

گرم و سرد روزگار بر من تاثیری ندارد؛

امضای خون بر برف

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار