• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۳-۳۰ - ۰۱:۴۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 1
  • 0
«فرهیختگان» چند نمونه از سریال‌های پرطرفدار شرق آسیا را بررسی کرد

چشـم بادامی‌هـای دوسـت‌داشتنی

برای ما ایرانی‌ها، فیلم‌هایی که در شرق آسیا ساخته می‌شود، همیشه جذابیت داشته است. استقبال از این سریال‌ها در سراسر جهان آنقدر زیاد بوده است که مثلا در ترکیه یک شبکه اختصاصی برای پخش سریال‌های کره‌ای درنظر گرفته شده و مخاطب به‌راحتی می‌تواند از بین آنها، آنچه را که دوست دارد انتخاب کند.

چشـم بادامی‌هـای دوسـت‌داشتنی

عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار: برای ما ایرانی‌ها، فیلم‌هایی که در شرق آسیا ساخته می‌شود، همیشه جذابیت داشته است. البته در این سال‌ها با گستردگی شبکه‌های مجازی ممکن است کمی استقبال از این جنس سریال‌ها کم شده باشد، اما بازهم مخاطبان خودش را دارد و می‌تواند آنها را به خود جذب کند. استقبال از این سریال‌ها در سراسر جهان آنقدر زیاد بوده است که مثلا در ترکیه یک شبکه اختصاصی برای پخش سریال‌های کره‌ای درنظر گرفته شده و مخاطب به‌راحتی می‌تواند از بین آنها، آنچه را که دوست دارد انتخاب کند. در این گزارش به سراغ سریال‌هایی از این جنس رفتیم که در ایران بسیار پرطرفدار بودند.

اوشین و خلوت شدن خیابان‌ها

سال 65 و در بحبوحه جنگ و همه سختی‌هایی که آن سال‌ها داشت، پخش یک سریال که یکشنبه‌شب‌ها برای مخاطبان آماده شده بود، توانست مردم ایران را بسیار تحت‌تاثیر قرار دهد و آنها را با خود همراه کند. اوشین زنی که زندگی‌اش سختی‌های زیادی داشت، اما از پس همه آن سختی‌ها برمی‌آمد و همین سرسختی‌اش باعث می‌شد تا مخاطب ایرانی که همراهش می‌شد، زندگی‌اش را دنبال کند.  تا قبل از آن فیلم‌های هندی جذابیت زیادی داشت و صداوسیما سعی می‌کرد مخاطبش را با فیلم‌های هندی همراه کند، اما باتوجه به معذوریت‌هایی که در پخش این سریال‌ها وجود داشت، به‌سراغ فیلم‌های سینمایی شرق آسیا رفتند تا رسیدند به پخش این سریال.
البته نباید از این نکته غافل شویم که این سریال ژاپنی فقط در ایران پرطرفدار نبود و در بسیاری از کشورهای آسیایی مورداستقبال قرار گرفت. کره جنوبی، چین و چند کشور عربی هم این سریال را پخش کردند و نکته جالب اینکه باوجود تفاوت‌هایی که در فرهنگ این کشورها با ژاپن وجود دارد، این فیلم در کشورهای عربی نیز با استقبال روبه‌رو شد.  مریم شیرزاد که دوبلور نقش اوشین در این سریال بود، درمورد این سریال و استقبال از آن می‌گوید: «دوبله این سریال سختی‌های زیادی داشت، مثل نان‌داغ کباب‌داغ بود. ما هرهفته سریال را برای هفته بعد دوبله می‌کردیم و فشار کار زیادی روی ما بود. استقبال از این سریال بسیار زیاد بود، البته این را هم باید درنظر بگیریم که هر چیزی که همه‌گیر می‌شود، تاثیراتی روی طبقات مختلف می‌گذارد. برای من خیلی شیرین است که قسمت اخلاق‌مدار بودن او ترویج شود. هر آدمی یک سرشت خوب و خوش در خودش دارد که وقتی در دیگری می‌بیند و تحسین می‌کند سعی دارد در خودش تقویت کند. سریال خوبی بود، این سریال نشان می‌دهد یک زن می‌تواند این‌قدر تحت‌فشار و درعین‌حال این‌قدر مصمم و صبور باشد. صبرش فو‌ق‌العاده بود، صبر عجیبی داشت.» دلیل استقبال از این سریال را می‌توان در تناسب با شرایط آن زمان دید. محمد رستمی، کارشناس حوزه رسانه درمورد این استقبال گفته است: «آن زمان کشور ما جنگ را تجربه می‌کرد؛ مردم از هر طبقه و قشری سختی و نداری را تا حدی تجربه می‌کردند. خیلی‌ها خانه و کاشانه‌شان را از دست داده بودند و یا دوستی، خویشاوندی یا آشنایی داشتند که بی‌خانمان شده باشد؛ بسیاری از مردم ما بارها و بارها از صفر شروع کردن را تجربه کرده بودند و اوشین داستان سختی‌ها و زندگی پرنشیب‌وفراز زنی بود که سختی و گرفتاری، دوری از خانواده و بارها از صفر شروع کردن را از سر گذرانده بود. سریال از دوران پیری او شروع می‌شد و مخاطب در تمام فرودهای این سریال می‌دانست که اوشین پیری را تجربه خواهد کرد و از پس همه مشکلات برخواهد آمد. همه اینها انگیزه می‌داد به مردم برای ادامه زندگی و ساختن با همه سختی‌ها و روبه‌رو شدن با مشکلات.»

هانیکو؛ روایت سنت و مدرنیته

«زندگی منشوریست در حرکت دوار؛ منشوری که پرتو پرشکوه خلقت با رنگ‌های بدیع و دلفریبش آن را دوست‌داشتنی، خیال‌انگیز و پرشور ساخته است. این مجموعه دریچه‌ای است به‌سوی داستان زندگی!» همین جملات شما را می‌برد به دهه 60 و یادآور سریالی می‌شود که بعد از اوشین توانست مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد. یک نکته مهم درمورد پخش این سریال اینکه صداوسیما به این باور رسید که می‌تواند به‌سراغ سریال‌های شرق آسیا برود و این‌بار هم قصه ‌زنی دیگر را برای روایت انتخاب کرد که هدفش رسیدن به آرزویی دور و دراز بود. هانیکو پنجشنبه‌شب‌ها از شبکه2 سیما پخش می‌شد. این سریال از مجموعه سریال‌های صبحگاهی شبکه ان‌اچ‌کی ژاپن بود که با محوریت زنان ساخته می‌شد.
خیلی‌ها این سریال را برای ژاپن شروع شکستن سنت‌ها می‌دانند. بازیگر نقش هانیکو در دوران جوانی درمورد نقشش می‌گوید: «خیلی سعی کردم تا بتوانم هر آنچه کارگردان می‌خواهد را برای سریال بازی کنم. من عاشق این سریال بودم و خیلی برایم جذابیت داشت. حتی در زندگی شخصی‌ام هم تاثیر گذاشت و باعث ‌شد سریع ناامید نشوم و بخواهم به زندگی ادامه بدهم و تلاش کنم.»
هانیکو هم مانند اوشین برای مردم ایران بسیار دوست‌داشتنی بود و تقریبا با آماری که در آن زمان منتشر شده، می‌توان گفت این سریال هم بیش از 90 درصد مخاطب فعال داشته است که زندگی زن داستان را دنبال می‌کردند. داستان این سریال در سال 1986 روایت می‌شود؛ سال‌هایی که ژاپن درحال گذر از سنت به مدرنیته است و همین گذر کردن سختی‌های زیادی به‌همراه دارد.

 از سرزمین شمالی و کتابی که پرطرفدار شد

اولین چیزی که برای مخاطب ایرانی جذابیت داشت و توانست او را برای دیدن این سریال ترغیب کند، موسیقی آن بود. سریال از سرزمین شمالی داستان مردی به نام گورو است که پس از جدایی از همسرش همراه دختر و پسرش از توکیو به زادگاهش در جزیره شمالی ژاپن، هوکایدو برگشته و زندگی جدیدی را شروع می‌کند. سریال با نامه‌هایی که پسر به مادرش می‌نویسد و در خود سریال، پسر با لکنت‌زبان آنها را می‌خواند دنبال می‌شود، اما داستان سریال به اینجا ختم نمی‌شود. استقبال از داستان به‌حدی بود که ساخت سریال به یک سریال کوتاه محدود نشد و داستان تا 20 سال بعد ادامه پیدا کرد و مخاطب طی این سال‌ها 18 سال از زندگی خانوادگی گورو و دختر و پسرش را دنبال کرد. ساخت سریال سرزمین شمالی برای مخاطبان ایرانی و ژاپنی بسیار جذاب بود. برای همین شبکه تلویزیونی فوجی ژاپن ـ که تولید این سریال را برعهده داشت ـ در ادامه داستان زندگی جان و هوتارو بچه‌های گورو را در سال‌های تحصیل، دوران جوانی، ازدواج و درجریان مواجهه با موانع و ناامیدی‌های زندگی در دوران بزرگسالی، همچنان که از حمایت معنوی پدری سختکوش برخوردارند، به تصویر کشید. سریال از سرزمین شمالی مانند هانیکو به‌نوعی تقابل سنت و مدرنیته است.
این سریال در میان ژاپنی‌ها به چنان محبوبیتی دست یافت که متن فصل هفتم این مجموعه تلویزیونی ـ که توسط سوکوراموتو نوشته شده ـ تنها یک ماه پس از چاپ و انتشار توانست در فهرست 10 کتاب پرفروش کشور ژاپن قرار گیرد. البته در یک سال اول این مجموعه درقالب سریال تلویزیونی و هفتگی پخش شد، اما در سال‌های بعد هرسال تک‌قسمتی از آن ساخته و نمایش داده شد که آخرین آن مربوط به حدود 10 سال پیش و سال 2002 است.
در ایران هم این سریال پرطرفدار شد. علی احمدآبادی، کارشناس مدیریت فرهنگی و رسانه معتقد است این سریال برای همه مخاطبانی که آن را تماشا کرده‌اند، الگوهایی برای زندگی داشته است و می‌گوید: «تشویق به کار و نوآوری و تکیه بر ایده‌ها و توانایی‌های خود، محبت بی‌ریا به خانواده، سختکوش و مقاوم بارآوردن بچه‌ها، سخن گفتن از روی تامل و تأنی و عجله نکردن در ادای کلمات، پشت یکدیگر را خالی نکردن و کمک بدون چشمداشت و دلسوزانه به یکدیگر، تعهد و مسئولیت‌پذیری، مقدم بودن دانش زندگی و درست زندگی کردن از سایر علوم، قدر زحمات والدین را دانستن و از همه مهم‌تر قضاوت نکردن یا درست قضاوت کردن درمورد یکدیگر باتوجه به تفاوت شرایط افراد با یکدیگر ازجمله مسائلی است که در این سریال به مخاطب داده می‌شود.»
خود ژاپنی‌ها بعد از ساخت این سریال و پخش آن معتقد بودند تاثیر زیادی بر فرهنگ ژاپن برای کار نوجوانان و جوانان گذاشت و باعث شد انگیزه کار و تولید در کشور بالاتر برود.

لینچان و هنر مشترک چین و ژاپن

لینچان هم برای همه ما خاطره‌انگیز است، سریالی که برخی به‌صورت سیاه و سفید و برخی هم رنگی آن را تماشا می‌کردند. این سریال براساس یکى از شاهکارهای ادبیات کلاسیک چین به نام «لبه آب» اثر «شی نایان» و «لو گوانجونگ» نوشته شده بود که داستان ۱۰۸ قهرمان از سراسر چین را بیان می‌کند که در مکانی به نام «لیانگ شان‌پو» جمع شده‌اند و علیه ظلم و فساد حکومتی قیام می‌کنند و درنهایت جاودانه می‌شوند. این سریال ۲۶ قسمتی را شبکه تلویزیونی «ان‌اچ‌کی» تولید کرد و از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۴از همین شبکه در ژاپن پخش شد. بعد از آن بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، کشورهای انگلستان، فرانسه، هلند، اسپانیا و آلمان غربی آن را پخش کردند، در کشور ما برای اولین‌بار در دهه 60 از شبکه یک پخش شد.
نکته جالب درباره آن این است که این سریال توسط ژاپنی‌ها ساخته شد اما لوکیشن‌های فیلمبرداری آن در کشور چین بوده است و این اولین همکاری چینی‌ها با یک کشور غیرکمونیست در ساخت یک اثر نمایشی از سال 1946 تا آن زمان که سال 1973 است، به‌حساب می‌آید.
در دهه‌های 60 و 70 میلادی سبک سینمای رزمی ‌از کشورهای شرق آسیا چون ژاپن، چین و هنگ‌کنگ آغاز و با استقبال ویژه‌ای از سوی سینماگران و مخاطبان سینما روبه‌رو شده بود. سریال «جنگجویان کوهستان» سریالی رزمی بود که در اوایل دهه 70 ساخته شد. در آن زمان آثار رزمی‌ در سینماهای اروپا و آمریکا در میان پرمخاطب‌ترین فیلم‌ها بودند و از همین‌رو این سریال بسیار مورد توجه مخاطبان اروپایی و آمریکایی و به‌خصوص نوجوانان و جوانان قرار گرفت.
برخی کارشناسان علت استقبال از این سریال را در این می‌دانند که سریال از یک‌سو نمایانگر هنرهای رزمی‌ و سنتی چین است و از سوی دیگر فکر سازنده ژاپنی که برخاسته از همان مکتبی است که آکیرو کوروساوا نیز از آن می‌آید و شاید همین ترکیب جالب موجب شده این سریال نه یک سریال ژاپنی یا چینی که سریالی رزمی‌ با ساختاری تازه است. در این سریال به‌واسطه همین تلفیق داستان بومی ‌و سنتی چینی و تفکر سینمایی ژاپن شخصیت‌ها به‌اندازه کافی توسعه می‌یابند و همین موجب برقراری ارتباط عمیق عاطفی میان مخاطبان و شخصیت‌ها می‌شود.

جومونگ پرطرفدار

جومونگ برای همه ایرانیان بسیار آشناست، آنقدر دوستش داشتند که برای پیروزی در جنگ‌ها برایش دعا می‌کردند. «افسانه جومونگ» ازجمله سریال‌های کره‌ای است که بسیار در ایران طرفدار داشت. این سریال از آوریل ۲۰۰۶ تا مارس ۲۰۰۷ میلادی در شبکه کره‌ای ام‌بی‌سی به‌نمایش درآمد. داستان آن درمورد زندگی جومونگ بنیانگذار گوگوریو است که 37 سال حکومت ‌کرد. بنا بود مجموعه در ۶۰ قسمت پخش شود که با استقبال مردم، ام‌بی‌سی آن را به ۸۱ قسمت افزایش داد. حق پخش تلویزیونی آن به قیمت ۸ میلیون دلار در مارس ۲۰۰۶ به شبکه‌های محلی در ژاپن، تایوان، هنگ‌کنگ، ویتنام، تایلند، سنگاپور، فیلیپین، مالزی و برونئی فروخته شد. این سریال از شبکه AZN در آمریکا به‌نمایش درآمد، ترجمه این سریال در ایران تا قسمت نهم از زبان کره‌ای صورت گرفت و مابقی قسمت‌ها از روی زیرنویس انگلیسی ترجمه شدند.
یکی از نقدهایی که به این سریال در زمان پخش در همه دنیا گفته و ترند شد این بود که داستان سریال مربوط به ۱۰۸ سال قبل از میلاد مسیح (بیش از دو، سه هزار سال پیش) است، درصورتی‌که از لباس‌ها، تجهیزات، قصرها و ساختمان‌ها و کلا شکل و شمایل فیلم چنین می‌توان دریافت که داستان حداکثر مال ۵۰۰، ۶۰۰ سال پیش است. باور کنید دو، سه هزار سال پیش یک چنین امکاناتی نبود! کارگردان به گذشت زمان توجه نکرده است. اکنون 20 سال از به‌دنیا آمدن جومونگ می‌گذرد ولی انگار فقط جومونگ بزرگ شده است! بقیه بازیگران همان‌طور جوان هستند و اصلا پیر نشده‌اند و همه‌چیز همان‌طور باقی مانده است.
موفقیت سریال جومونگ که در ایران با نام افسانه جومونگ پخش شد، به‌حدی بود که در اولین مرحله پخش این سریال، شبکه سه سیما به‌عنوان پرمخاطب‌ترین شبکه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در بهترین ساعات شبانه‌روز به پخش آن اختصاص یافت و در زمان پخش آن شاید بتوان گفت چند میلیون نفر از مردم ایران برای مشاهده این سریال کره‌ای، درمقابل تلویزیون میخکوب می‌شدند. محبوبیت سریال‌هایی نظیر جومونگ در میان مخاطبان ایرانی حرف و حدیث‌های زیادی را در بین کارشناسان، منتقدان و دلسوزان فرهنگی و اجتماعی کشور برانگیخت. برخی صاحبنظران با دیده مثبت به پخش این‌گونه سریال‌های خارجی در ایران نگاه کردند و بعضی دیگر انتقادات متعددی را به این رویکرد صداوسیما در پخش سریال‌های خارجی وارد آوردند.
رضا نساجی، کارشناس حوزه فرهنگ شباهت این سریال را با سربداران دانست و درمورد این سریال گفت: «سریال جومونگ از این لحاظ که مقاومت گروه‌های مردمی دربرابر اشغال شبه‌جزیره کره توسط ارتش چین باستان را که به اخراج «امپراتوری هان» از کره انجامید، به‌تصویر می‌کشد به «سربداران» شباهت دارد. سربداران هم گروهی از شیعیان خراسان بودند که به تأسی از رهبر مذهبی خود شیخ حسن جوری علیه اشغال خراسان توسط مغولان قیام کردند و سرانجام سلسله ایلخانان را منقرض کردند و مغولان را از ایران راندند.»

یانگوم و آشپزی و پزشکی کره‌ای

«جواهری در قصر» هم از آن دست سریال‌های پرطرفدار کره‌ای بود که بسیار مخاطبان را با خود همراه کرد. این سریال در سال 1385 از شبکه سوم سیما پخش شد، البته همه در ایران این سریال به نام یانگوم می‌شناسند، این سریال هم توسط شبکه ‌ام‌بی‌سی کره تولید شد و بودجه‌ای معادل ۱۵ میلیون دلار تولید شد و بعدها کره‌ای‌ها توانستند به ۹۱ کشور این سریال‌شان را صادر کنند و درآمدی در حدود 4/103 میلیون دلار نصیب سازندگانش شود. از این رو جواهری در قصر یکی از نشانه‌های اصلی گسترش موج کره‌ای در دنیا تلقی می‌شود.
شاید بارزترین ویژگی آن داستان جذابش است. این سریال از دوران کودکی دختری شروع می‌شود که با دیگر همسن و سالانش متفاوت است. سختکوشی، پشتکار، تیزبینی، نکته‌سنجی و از همه مهم‌تر، هدف‌مند بودن، از ویژگی‌های این کودک است. جواهری در قصر هم توانست مخاطبان زیادی را در ایران داشته باشد و این موج طرفداری و مخاطب به بازیگر اصلی این سریال رسید و به ایران آمد.
کارگردان این سریال درمورد استقبال از آن گفته است: «ظاهرا این سریال رکورد بیشترین بیننده را در سال ۲۰۰۵ در هنگ هنگ داشته و در بسیاری از کشورهای جهان به‌ویژه کشورهای آسیایی استقبال خوبی از آن شده است. حتی شنیدم جواهری در قصر قرار است وارد کتاب‌های درسی مدارس هنگ کنگ شود. در همین ارتباط تعدادی از کارمندان و دانش آموز یک مدرسه ابتدایی در هنگ کنگ از کره دیدن کرده و به مدت چهار روز در آنجا اقامت کرده اند تا مقدمات چاپ این کتاب درسی را فراهم کنند. محوریت این کتاب هم قرار است فرهنگ کره باشد. ظاهرا هنگ کنگ بیش از هر جای دیگری از آن تاثیر گرفته است.»
یانگوم سریالی است که به مسائل آشپزی و پزشکی بسیار می‌پردازد و برای همین است که خیلی‌ها در نقاط مختلف دنیا به این سریال علاقه‌مند بودند، چون می‌توانستند چیزهای جدیدی را از فرهنگ کره یاد بگیرند. البته از منظر روانشناسی به این سریال زیاد پرداخته شد و سعید عبدالملکی، روانشناس در مورد این سریال و شخصیت یانگوم که بین ایرانی‌ها بسیار پرطرفدار شده است، گفته: «بخشی از مجموعه سوالات گوناگونی که به ذهن خطور می‌کند این است که دلیل این همه تبلیغ برای سریال جواهری در قصر و شخص یانگوم در چیست؟ علت همذات‌پنداری مخاطب ایرانی با یانگوم چیست؟ به‌راستی دختران و زنان جامعه ما مجذوب چه‌چیز یانگوم شده‌اند؟ و... به هرحال جواب هرچه باشد یک مفهوم کلی را به ذهن متبادر می‌کند و آن معنادار بودن این قبیل واکنش‌هاست که نیاز به کاوش و رمزگشایی دارد. واقعیت این است که یانگوم از کاراکتر بازیگری خود فراتر رفته و این‌بار به یک الگوی رفتاری و فرهنگی تبدیل شده است. گویا عمده علت محبوبیت یانگوم در نگاه مخاطبان معصومیت، پاکی و فرمانبرداری او است. در یک نگاه کلی آنچه یانگوم به مخاطب خود می‌آموزد احساس گناه برای کسب معصومیت و محبوبیت است.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار