«فرهیختگان» بررسی می‌کند
درودیان برای کاندیدا‌های انتخاباتی پیام جدی دارد: «درحال حاضر به کاندیدا‌ها و دولت آینده پیشنهاد می‌شود از دادن وعده‌هایی مانند کنترل تورم و کاهش جدی آن بپرهیزند و به‌دنبال راهبر‌دهایی مانند حمایت یارانه‌ای از سه دهک پایین باشند تا لااقل آثار تورمی تقلیل پیدا کند.»
  • ۱۴۰۰-۰۲-۱۵ - ۰۹:۳۸
  • 00
«فرهیختگان» بررسی می‌کند
دولت آینده و مساله تورم
دولت آینده و مساله تورم

برای چندمین‌بار در چند دهه اخیر است که بحران اقتصادی به سراغ‌مان آمده اما این‌بار مخصوصا در سال 99 و حتی فروردین 1400 با پیامدهای ناشی از ویروس کرونا که در همه جای جهان غوغا کرده، وضعیت متفاوت از گذشته است. شواهد نشان می‌دهد طی سه‌دهه اخیر سه‌مرتبه اقتصاد ایران و هربار، دو تورم سنگین و متوالی را طی کرده که شامل سال‌های «73 و 74»، «91 و 92» و «98 و 99» است. میانگین نرخ تورم در چهار دهه اخیر حدود 20 درصد بوده که اگر سه سال دیگر این رقم ادامه داشته باشد، طولانی‌ترین تورم جهان به نام کشور ما ثبت می‌شود. تورم، عاملی است برای تشدید بی‌ثباتی اقتصادی، شکاف طبقاتی و بسیاری از تبعات اجتماعی که برخی اقتصاددانان حتی در مواجهه با افزایش فساد این جمله را تکرار می‌کنند که آثار اجتماعی پدیدار شده در سال‌های اخیر در کشور ما همگی ناشی از «رشد اقتصادی» پایین توام با «تورم» بالاست. اقتصاد ایران با تورم خو گرفته است و تورم تک‌رقمی طی 40 سال گذشته تنها در چند مقطع کوتاه ثبت شده که پایدار نمانده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد چهار علت اصلی برای مزمن بودن تورم در اقتصاد ایران وجود دارد که شامل؛ 1- کسری بودجه و بی‌انضباطی دولت، 2- رشد پایه پولی و نقدینگی، 3- تحریم‌ها و جهش‌های ارزی (شوک طرف عرضه) 4- شوک‌های مثبت و منفی درآمد‌های نفتی است. این موارد همواره با اشتباه‌های واضح دولت در ادامه استقراض از بانک مرکزی و همچنین تاخیر در اجرای سیاست‌های مطلوب از سوی بانک مرکزی، اوضاع را پیچیده‌تر کرده است. کلیدواژه «کنترل تورم» این روز‌ها برای جامعه حساسیت‌زاست و مردم به خوبی به آثار تورم که در سفره‌ها و جیب‌های آنها رخنه کرده است، واقف‌ هستند.

حسین درودیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با «فرهیختگان» می‌گوید تورم در کوتاه‌مدت نمی‌تواند کاهش پیدا کند و امری زمانبر است که به‌طور مشخص؛ «تخفیف فشار‌های تحریمی» و «بهبود اقتصاد در سطح کلان» پیش‌شرط‌های آن هستند. درودیان برای کاندیدا‌های انتخاباتی پیام جدی دارد: «درحال حاضر به کاندیدا‌ها و دولت آینده پیشنهاد می‌شود از دادن وعده‌هایی مانند کنترل تورم و کاهش جدی آن بپرهیزند و به‌دنبال راهبر‌دهایی مانند حمایت یارانه‌ای از سه دهک پایین باشند تا لااقل آثار تورمی تقلیل پیدا کند.»

حرف کدام کاندیدا درمورد تورم را باور کنیم؟

کنترل تورم و ریشه‌کن کردن آن از پشت تریبون‌های انتخاباتی رخ نخواهد داد و کاندید‌اهایی را نخواهید دید که در شعار‌های خود از عبارات «تورم را به صفر می‌رسانیم» و «برای از بین بردن تورم آمده‌ایم» استفاده نکنند. با وجود این اما اگر کسی ذره‌ای درک از وضعیت فعلی اقتصاد ایران داشته باشد، می‌داند به صفر رساندن تورم در کوتاه‌مدت آرزویی بیش نخواهد بود و باید مسیر را از «کاهش سرعت تورم» آغاز کرد. اما بعد از شنیدن این آرزو‌ها در قالب شعار انتخاباتی قبل از آنکه بپرسید تورم را چگونه کنترل خواهید کرد باید این سوال پرسیده شود که به نظر شما منشا تورم در سال‌های اخیر کجا بوده است؟ پاسخ به این سوال است که میزان درک و آسیب‌شناسی کاندیدا و تیم او را از شرایط موجود کشور نشان می‌دهد. احیانا اگر کاندیدایی در این مورد پای «کنترل نقدینگی» را به‌عنوان راه کاهش تورم وسط کشید، بدانید همه مساله را نمی‌داند و تحلیل‌های سطحی را به دست او رسانده‌اند. بررسی نگرش‌های تورمی موجود با تکیه‌بر داده‌های آماری و شهودی نشان می‌دهد تورم‌ فعلی کشور، ناشی از افزایش فشار هزینه‌ها و مختل شدن طرف عرضه بوده است. دقیق‌تر آنکه هرچند مقدار نقدینگی نسبت به سال‌های گذشته بیشتر شده، اما مقایسه قدرت نقدینگی (مثلا تبدیل نقدینگی به نرخ ارز) در سال 99 با سال 93 حدود 30 درصد کاهش را نشان می‌دهد. از سوی دیگر از آنجا که بازارهای کشور علاوه‌برافزایش قیمت با کاهش تقاضا نیز روبه‌رو هستند، نمی‌توان تورم را به افزایش نقدینگی و فشار تقاضای (مصرف + سرمایه‌گذاری) مرتبط دانست، چراکه براساس داده‌های مرکز آمار ایران از سال 94 به بعد خانوارهای کشور بیش از آنکه مصرف کنند، درآمد داشته‌اند. با استناد به این دلایل می‌توان دریافت کنترل تورم حتی در صورت جذب نقدینگی توسط دولت (از هر طریقی) به مهار تورم مزمن کشور کمکی نخواهد کرد. بنابراین به صحبت‌های کاندیدایی در این موضوع دقت کنید که در آسیب‌شناسی تورم و ارائه برنامه‌های خود پا را از کلید واژه نقدینگی فراتر می‌گذارد.

احیای اقتصاد مقدم بر کنترل تورم

حسین درودیان از کارشناسان و اساتید اقتصاد ایران در پاسخ به این سوال که تورم در کشور ما از کجا نشات می‌گیرد، اظهار داشت: «تورم فعلی اقتصاد ایران «غیرتعادلی» است به این معنی که به‌طور معنی‌داری از متوسط نرخ تورم در کشور ما بالا‌تر است و مربوط به شرایطی است که اقتصاد کشور در آن قرار گرفته. تخریب دورنمای اقتصاد، عدم‌دسترسی‌های ارزی و اختلال در طرف عرضه و تامین مواد اولیه بخش تولید باعث ایجاد شرایط خاص و تورمی در کشور شده است که متفاوت از تورم‌های متعارف حاصل از نقدینگی است. در تورم حاصل از نقدینگی، اجزای تقاضا منبسط می‌شود و تقاضای کل در اقتصاد بالا می‌رود و به عبارتی مردم بیش از گذشته اقدام به خرید و سرمایه‌گذاری می‌کنند. در کشور ما شاهد این هستم که تعداد تراکنش‌های خرید توسط مردم کاهش پیدا کرده که نشان می‌دهد نه‌تنها در اقتصاد کشور با افزایش تقاضا روبه‌رو نیستیم بلکه این متغیر کاهش هم داشته است. به همین دلیل کنترل تورم خارج از محدوده کنترل نقدینگی است و ما نیازمند «بهبود اقتصاد در سطح کلان» هستیم.»

درودیان معتقد است کنترل تورم نمی‌تواند اولویت اول برای اقتصاد کشور باشد و توضیح می‌دهد: «اولویت اقتصادی ایران باید چیزی باشد که در صورت تحقق آن تورم نیز کنترل شود، به‌عبارتی چون که صد ‌آید نود هم پیش ماست. ابتدا باید سیاست‌ها و برنامه‌هایی برای تحقق بخش واقعی اقتصاد عملیاتی شود، احیایی که در سایه آن؛ افق اقتصادی کشور روشن، نرخ رشد اقتصادی و تشکیل سرمایه‌گذاری قابل‌قبول و دسترسی‌های ارزی کافی باشد تا همه این متغیر‌ها در بطن خود به کنترل تورم کمک کنند. بنابراین اولویت باید «احیای بخش واقعی» باشد؛ چراکه در اقتصاد ایران برخلاف نظریات مطرح‌شده در اقتصاد متعارف بین این دو همسویی وجود دارد که بهبود اولی می‌تواند به کاهش دومی بینجامد.»

درودیان درمورد نقش درآمد‌های نفتی در اقتصاد ایران و تورم آن گفت: «اگر درآمد‌های نفتی بسیار بالا باشد و با تزریق درآمد‌های حاصل از آن، اقتصاد کشور کشش آن را نداشته باشد، می‌تواند تورم ایجاد کند اما جنس آن با تورم فعلی بسیار متفاوت است. در دوران وفور ارزی هیچ‌گاه نرخ تورم بالا‌تر از 20 درصد نرفته است و برآورد‌ها نشان می‌دهد با توجه به روند موجود (کاهش ادامه‌دار قیمت نفت و تحریم‌ها) دیگر از درآمد بالای نفتی دست‌کم تا چند سال آینده خبری نخواهد بود.»

مدرس دانشگاه تهران توصیه‌هایی سیاستی در این مورد دارد و تصریح کرد: «ابتدا باید به فکر کاهش تورم از سطح غیرتعادلی به تعادلی باشیم که این مساله به احیای کلی اقتصاد کلان برمی‌گردد. روان‌تر شدن امور طرف عرضه، تقویت دورنمای اقتصاد ایران، کاهش انتظارات تورمی و تقویت سرمایه‌گذاری کار‌هایی است که در ابتدا باید برای انتقال تورم از سطح «غیرتعادلی» به «تعادلی» انجام دهیم. کاندیدا‌ها باید متوجه باشند که تحقق چنین سیاست‌هایی بسیار سخت و بهتر است قبل از اینها، دولت آینده در صرافت سیاست‌های حمایتی مانند پرداخت یارانه جدید به سه دهک پایین جامعه باشد. اما برای کاهش کنترل تورم بلندمدت دسته‌ای دیگر از سیاست‌ها لازم است که فعلا در اولویت اقتصاد نمی‌تواند باشد.»

وی پیشنهادهایی برای دولت آینده دارد و توضیح می‌دهد: «جنس تورم ایران ناشی از فشار تقاضا نیست و برای همین کاندیدا‌ها ابتدا باید به ریشه‌شناسی این موضوع اقدام کنند. اگر آنها پس از تحقیقات خود متوجه شوند که کنترل تورم خارج از توان نهادی مانند بانک مرکزی است، نباید شعار، وعده و هدف‌گذاری برای این تورم اعلام کنند. مانند اتفاقی که در سال گذشته افتاد و بانک مرکزی به غلط اقدام به هدف‌گذاری تورم کرد. به‌طور جدی به کاندید‌اهای انتخاباتی باید گوشزد کرد که وعده «کنترل تورم» دیگر کار درستی نیست و تنها راهبرد درست در شرایط فعلی تامین نیاز‌های سه دهک پایین است.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰