علم، مرز بی‌پایان/12
«کان» می‌گوید: «پیش از جنگ جهانی دوم، نوع دوستی حامی بزرگ آموزش عالی و پژوهش‌های علمی در آمریکا به‌شمار می‌آمد و حمایت ازسوی دولت فدرال از هر دو نسبتا ناچیز بود. بیشتر این حمایت‌های نوع‌دوستانه از صنعتگرانی ناشی می‌شود که در عصر صنعتی آمریکا ثروتمند شدند.
  • ۱۳۹۹-۱۱-۱۹ - ۱۲:۴۰
  • 00
علم، مرز بی‌پایان/12
حمایت‌های دولتی از پژوهش‌های علمی
حمایت‌های دولتی از پژوهش‌های علمی
ندا اظهریخبرنگار

به گزارش «فرهیختگان»، مجموعه مقالات علم، مرز بی‌پایان خلاصـــه دیـــدگاه‌‌های کارشناسی متخصصان حوزه‌ سیاستگذاری علم‌وفناوری درخصوص آینده تحقیقات و پژوهش‌های علمی است که «فرهیختگان» بخش‌های مختلف آن را هرروز در همین ستون منتشر می‌کند.

«دورگلو» از زمان فعالیت در مرکز نوآوری‌های بازفدرال، روی این موضوع فکر کرده است که درواقع، یک راهکار حل مساله تلقی می‌شود که به‌دنبال جمع‌آوری و گسترش ایده و راه‌حل‌های خارجی درکنار ایده‌های داخلی است. ابتکارات مشترک و باز شامل علوم شهروندی که از ابزارهای دموکراتیک برای فعال‌کردن افراد غیردانشمند، پیشبرد علوم و انجمن‌های مشورتی استفاده می‌کند که مردم را آگاه کرده و امکان مشارکت در فرآیندهای علمی و جوایز تشویقی را به آنها می‌دهد که فارغ از اینکه کارآفرینان و مخترعان کجا حضور دارند، آنها را تشویق می‌کند.

به گفته او، به سوالات و پاسخ دادن به شیوه‌ای است که اولویت‌های اجتماع را مدنظر قرار دهد نه اینکه تنها اولویت‌های درون‌سیستمی را شامل شود. ساخت چنین زیرساختی را می‌توان از پایین به بالا یا از بالا به پایین در انواع مختلف موسسات انجام داد اما چیزهایی وجود دارند که تنها دولت فدرال می‌تواند از نظر انگیزه دادن به همه ما برای تغییر شیوه موفق به حل آنها شود. به‌عنوان مثال، «دورگلو» می‌گوید: «یکی از گام‌های عملی، اصلاح فرآیند نظر عمومی در آژانس‌های علمی فدرال است. قدم دیگر هم می‌تواند اعمال نفوذ موسسات حاضر برای مشارکت عمومی باشد، شامل موزه‌های علمی، برنامه‌های فوق‌برنامه مدرسه و مکان‌هایی که خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند.»

 ‌ علم و نوع‌دوستی

«کان» می‌گوید: «پیش از جنگ جهانی دوم، نوع دوستی حامی بزرگ آموزش عالی و پژوهش‌های علمی در آمریکا به‌شمار می‌آمد و حمایت ازسوی دولت فدرال از هر دو نسبتا ناچیز بود. بیشتر این حمایت‌های نوع‌دوستانه از صنعتگرانی ناشی می‌شود که در عصر صنعتی آمریکا ثروتمند شدند. عصر صنعتی، نخستین زمانی در تاریخ این کشور بود که افراد ثروت‌های هنگفتی به چنگ آوردند. از قضا، گرچه «بوش» رئیس موسسه کارنگی واشنگتن بود، نوع‌دوستی ویژگی مهمی برای «علم، مرز بی‌پایان» نبود. این مساله تا حدودی به این دلیل بود که در تجربیات او تنها دولت فدرال می‌توانست در چنین مقیاسی از پژوهش حمایت کند که جنگ دوم، این احساس نیاز را نشان داده بود. همزمان که دلارهای پژوهش فدرال برای رشد سریع کالج‌ها و دانشگاه‌های آمریکا سرازیر شد، نتیجه به دست آمده، تغییر تکتونیکی در آموزش عالی بود.»

«کان» اضافه می‌کند که بسیاری از دانشگاه‌های دولتی به‌طور چشمگیری رشد کردند درحالی‌که حمایت فدرال از قدرتمندشدن پژوهش‌های عمومی و موسسات خصوصی مانند هم باشد. امروزه، آمریکا بزرگ‌ترین مجموعه کالج‌ها و دانشکده‌ها را در هر نقطه‌ای از دنیا دراختیار دارد که یک امتیاز ویژه آمریکایی را ایجاد می‌کند.

همان‌طور که علم و فناوری آمریکا بر دنیا چیره شد، سازمان‌های نوع‌دوست و طرفدار حقوق بشر با باور به اینکه دولت فدرال گزینه مناسب‌تری برای تامین بودجه تحقیقات علمی است، حمایت خود را از علم کم کردند. اما این روند هم در سال‌های اخیر تغییر کرده است. در چند دهه گذشته، توسعه فناوری و در ایجاد ساختارهای جدید و درحال رشد کسب‌وکار، بار دیگر فرصت‌های بزرگ شخصی فراهم شده است. در نتیجه، سازمان‌های خصوصی نوع‌دوست که در بودجه‌های پژوهش علمی کمک می‌کنند، به‌عنوان کارآفرینان ثروتمند، از کسب‌وکارهای خود به مسائل مورد توجه اجتماعی تبدیل شده‌اند. علاوه‌بر این، دانشگاه‌ها بودجه‌های تحقیقاتی خود را از کمک‌های مالی تامین می‌کنند که خود همین دانشگاه‌ها هم میراث همین خیرخواهی‌ها هستند و ایالت‌ها بودجه‌های تحقیقاتی در کالج‌ها و دانشگاه‌ها را تامین می‌کنند. نتیجه به‌دست‌آمده، ایجاد یک سیستم متعادل‌تر برای حمایت از علم در شرایطی است که سرمایه‌گذاران متفاوت، قدرت‌های متفاوتی داشته و بر کارآفرینی تحقیقاتی تمرکز می‌کنند.

درمجموع به گفته «کان»، این منابع حمایتی باعث تقویت پژوهش و آموزش عالی به‌عنوان «قدرت فرهنگی آمریکا» شده است. هیچ مرکزی چنین مجموعه‌ای از دارایی‌ها را دراختیار ندارد و استفاده از این دارایی‌های روبه‌جلو جزء چالش‌ها و فرصت‌های ما محسوب می‌شود.

* مترجم: ندا اظهری

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰