به گزارش «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشته مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس، بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
یکی از بیماریهایی که ابنسینا در کتاب قانون از میان بیماریهای قلب شرح میدهد پریکاردیتهای حاد و بامایع است که در آن باره بهدرستی چنین میگوید: «اگر ماده رطوبتی در میان قلب و نیام آن جمع شود و اگر این ماده رطوبتی بسیار باشد بر قلب فشار میآید و قلب از گسترش باز میماند و اگر ورم گرم در قلب پیدا شود بیمار فورا میمیرد. ولی اگر ورم قلب سرد باشد مرگ بیمار فوری نیست.» اما میافزاید: «بهندرت اتفاق میافتد که ورم در قلب پیش آید و بیشتر، پرده قلب دچار ورم میشود. اگر قرحهای در قلب پیش آید خونی سیاه از بینی میریزد و بیمار میمیرد. ممکن است در رگهای قلب راهبندانهای زیانآوری روی دهد و کنشهای قلب به کاستی گراید.»1 این سخن حکایت از آن دارد که احتمالا ابنسینا کاهش کار قلب را در پی آسیبهای رگهای قلب از نظر بالینی میشناخته است. جز این هم، ابنسینا از پیسروزیت2 یاد میکند که در آن پریکارد همراه با دیگر غشاهای پوششی مانند پلور یا شکم همگی آزرده میشوند. پس از بیان این کلیات، ابنسینا (کتاب سوم، بخش 1، صص 517-512) به نشانهشناسی بیماریهای قلبی میپردازد؛ ولی چون تشریح انسان مرده ممکن نبود از این روی، بیشتر دادههای او بر پایه تشریح حیوانات اهلی است که مسلما بیماری آنها با آنچه در انسان دیده میشود تفاوتی فراوان دارد. 3 ابنسینا (کتاب سوم، بخش 1، ص 517) از 8 نشانه در شناسایی قلب یاد میکند که جز آنچه درباره نبض و نفس و نیروی بدنی است، بقیه ارزش نشانهشناسی بالینی ندارند، هرچند ممکن است در روانشناسی و علم شناخت امزجه به کار آیند. ابنسینا (ص 523) بر این نظر بوده که علت بیماری قلب و نوع بیماری قلب را باید در مزاج غیرطبیعی قلب جستوجو کرد. اگر شخصی بیمار از ناتوانی و از بین رفتن نیروی بدن و گدازیدن و آب شدن بدن شکایت دارد باید حال او را بررسی کرد و اگر سببی تازه و یا پیشین پیدا نشود و اشتراک اندام دیگری در بهوجود آوردن این حالت در کار نباشد باید اندیشید که قلب دچار سوءمزاج است و اگر تپش و پریدن قلب نیز در کشف سوءمزاج به درجهای برسد که بیمار غش کند باید دانست که بیمار به پایان [راه]
ابنسینا در «فن یازدهم» کتاب قانون (کتاب سوم، بخش 1، ص 525)، نشانههای ورم گرم قلب را چنین برمیشمرد:
«1. پیدایش اختلاف شگرف در نبض که پیش از آن سابقه نداشته است؛
2. بدن بیمار بهشدت داغ و ملتهب میشود و این التهاب در اطراف اندامهای تنفسی بیشتر است؛
3. بیمار درحال نفس کشیدن، حتی اگر بیشترین هوا را نفس کشد و سردترین هوا را ببلعد، مثل آن است که اصلا نفس نکشیده است؛
4. غش کشیدن بیمار در پی قطع نفس و مرگ او.» این توصیف نشانه آشکار خیز حاد ریه در پی انفارکتوس حاد ماهیچه قلب، افزایش فشار خون شریانی و یا دیگر بیماریهای حاد ماهیچه قلب است. 4
پینوشت:
1- ابنسینا، حسین بن عبدالله (1363 - 1370). قانون در طب، ترجم/ل عبدالرحمن شرفکندی، تهران، سروش ، بخش 1، ص 515.
2- Polyseositis.
3- دانشپژوه، محمد (1384). «تاریخ شناخت دستگاه گردش خون و بیماریهای آن در دوره اسلامی»، تاریخ علم، ش 4، ص 115.
4- دانشپژوه، همان، صص 117-116