به گزارش «فرهیختگان»، تراکتور این روزها شرایط خوبی ندارد؛ فصل را با علیرضا منصوریان آغاز کرد ولی نتیجه نگرفت و مسعود شجاعی بهعنوان سرمربی موقت همراه با عباس چمنیان کار را در این تیم پی گرفتند ولی آنها هم دوای درد این تیم مطرح و ریشهدار نبودند. نتایج بد باعث شده هواداران تراکتور علیه مدیران باشگاه هم موضع بگیرند چراکه معتقدند امسال هم خبری از قهرمانی لیگ نخواهد بود و شاید حتی قهرمانی جام حذفی که فصل گذشته با ساکت الهامی کسب شد هم امسال به آنها نرسد. الهامی درحالی برای تراکتور جام آورد که بهخاطر اتفاقات بازی با استقلال با محرومیتی طولانی مواجه شد و حالا سه روز است که محرومیتش پایان یافته است. گفتوگوی «فرهیختگان» با سرمربی فصل گذشته تراکتور را در ادامه میخوانید.
از اخبار بد هفتههای اخیر شروع کنیم؛ فوتبال ایران با فوت میناوند و انصاریان داغدار شد.
بله، متاسفانه این دو بازیکن حیف شدند. این موضوع بحث شوک به جامعه فوتبال نبود بلکه بحث این بود که انسانها در این دوره و زمانه چقدر راحت جان خود را از دست میدهند و ۱۰ روز دیگر همه فراموش میکنند و فقط نام آنها و خوبی و بدی انسانها به جا میماند. من با هر دوی آنها سابقه کار کردن داشتم. با مهرداد در جوانان و امید و بزرگسالان پاس همبازی بودم و علی نیز در یک سالی که در استقلال توپ میزد بهعنوان مربی با او کار کرده بودم. هر دوی آنها بچههای خوبی بودند و خوش به حالشان که مردم خاطرات خوشی از آنها دارند و کاش همه اینطور باشند که وقتی میروند مثل این دو عزیز با عزت و احترام از آنها یاد شود. خدا به مادر علی و خانواده مهرداد صبر بدهد. همه اقشار مردم از فوتبالیستها و هنرمندان تا مردم عادی همه داغدار و عزادار شدند و این همان وفاداری و معرفت مردم و دوستان این دو عزیز است.
از آخرین وضعیت خودتان چه خبر. ظاهرا محرومیتتان به پایان رسید.
بله، چهارشنبه هفته گذشته محرومیتم به پایان رسید و فعلا خبری نیست و در خدمت شما هستیم!
با پایان رسیدن محرومیتتان پیشنهادی از تیم خاصی به شما رسیده است؟
پیشنهاد جدی نداشتم چون محروم بودم البته جزء گزینههای برخی تیمها بودم اما صادقانه گفتم که محروم هستم و نمیتوانم و دوست نداشتم به تیمهایی که خواستار من هستند وعده بدهم. تیمها نیز در این مدت کمتر تغییر و تحول در کادر فنی خود بهوجود آوردند. تراکتور هم این شرایط را سپری کرد. آنها هم بعد از منصوریان مربی نیاوردند و با مجموعه خودشان ادامه دادند. البته تیم ماشینسازی هم تغییرات داشت که این تیم هم شرایط مشخصی دارد و همچنین نساجی که به نظر من آنها با به خدمت گرفتن مجید جلالی بهترین کار را کردند.
یک محرومیت طولانی را سپری کردید که به نظر میرسید در این رابطه تنها بودید و آنطور که باید و شاید مجموعه تراکتور از شما دفاع نکرد. این محرومیت را عادلانه میدانستید؟
شاید این مدت به سختی گذشت اما به نظر من در آینده این اتفاق از هر لحاظ بیشتر به من کمک میکند. انسانها موقع شکست یا زمانی که چیزی را از دست میدهند برای بلند شدن به یک اراده نیاز دارند و من سعی کردم در این مدت این اراده را بهوجود بیاورم اگرچه سخت گذشت اما از این موضوع درس گرفتم تا دیگر آن را تکرار نکنم. انشاءالله بعد از این بیشتر بتوانم خودم را کنترل کنم. خودم دوست دارم وقتی به فوتبال برگشتم مردم یک ساکت الهامی دیگر را ببینند. البته آنهایی که من را میشناسند میدانند واقعا چنین اخلاق کاری ندارم و شخصیت من آن ۴۵ ثانیهای نبود که تلویزیون در فینال جام حذفی به تصویر کشید اما تمام سعیم را میکنم که از این شرایط به نحواحسن استفاده کنم تا دیگر آن اتفاقات تکرار نشود.
قبول دارید که تراکتور بهتر میتوانست پشت شما بایستد و از ساکت الهامی حمایت کند؟
وقتی من را محروم کردند صحبت از محرومیت یک سال تا یک سالونیمه بود و مشخص بود که طولانیمدت باید از فوتبال دور باشم. شاید مدیران تراکتور هم حق داشتند. وقتی با زنوزی در همان روزهای اول که بحث محرومیت طولانی نبود صحبت میکردم حرف از این بود که هر طور شده محرومیت من را کم کنند تا کارم را ادامه دهم اما وقتی زمزمههای محرومیت طولانی شنیده شد دوستان باید تصمیم دیگری میگرفتند.
تراکتور الان شرایط خوبی ندارد و حالا که محرومیتتان به پایان رسیده شاید دوباره گزینه هدایت این تیم محسوب شوید. اگر پیشنهاد شود قبول میکنید؟
الان تراکتور مربی دارد و هیچ بحثی مطرح نشده و وقتی هنوز اتفاقی نیفتاده من نمیتوانم در این مورد تصمیمگیری کنم. اصلا درست نیست من در مورد تراکتوری صحبت کنم که مربی دارد.
با این وجود تیم تبریزی شرایط فنی خوبی ندارد.
این تیم فرازونشیب داشته اما شرایط آنها زیاد هم بد نیست. شاید نتایج ایدهآل نگرفتهاند اما اگر جدول را ببینید تیمها آنقدر به هم نزدیک هستند که با یک برد و باخت چند رده بالا پایین میشوند و با دو برد میتوان به جمع مدعیان رسید.
در این مدت با مسئولان تراکتور ازجمله زنوزی در ارتباط بودید؟
خیر. از روزی که محروم شدم با هیچیک از دوستان در حوزه مدیریت یا بازیکنان و حتی هواداران این تیم در ارتباط نبودم. حالا شاید در این مدت برخی هواداران برایم کامنت گذاشته و روز مربی یا در برخی مواقع برایم پیام میدهند اما ارتباط دیگری با دوستان نداشتم.
بالاخره شما تیم را قهرمان جام حذفی کردید و سهمیه آسیایی برای آنها بهدست آوردید و این برای تبریزیها افتخار کمی نبود.
من تنها نبودم و همه تراکتوریها در آن نقش داشتند. از سوی دیگر یک جو خوب در تبریز بهوجود آمد که باعث شد این اتفاق برای تیم بیفتد. با این حال این اتفاقات در فوتبال حرفهای طبیعی است و گاهی اتفاق میافتد که یک مربی حتی نتیجه لازم را گرفته و از تیم جدا شده است. بهطور مثال زیدان قهرمان اروپا شد اما از رئال مادرید رفت.
هواداران تراکتور از دست مدیران شاکی هستند و صبرشان به سر رسیده و صحبتهای هر سال مبنیبر اینکه ارادهای است که نمیخواهند تراکتور نتیجه بگیرد باز هم شنیده میشود.
نمیتوانم در این خصوص صحبت کنم. من حتی اعضای هیاتمدیره جدید باشگاه را نمیشناسم یا حتی از روزی که آمدم با آقای زنوزی صحبت نکردهام. بنابراین خبر ندارم الان تیم چه وضعیتی دارد و اینکه آیا دنبال مربی هستند یا خیر فقط میدانم یک مدتی دنبال آقای تقوی بودند یا بحث الکساندر نوری پیش آمد. با این حال من از این فرصت محرومیت استفاده کرده و سعی کردم کارهای عقب افتاده زندگیام مثل امور دانشگاهم را سر و سامان بدهم. البته جالب اینکه اسمی سه ماه محروم بودم ولی به طور رسمی پنج ماه این محرومیت طول کشید و من در این پنج ماه کارهای عقب افتاده زندگی شخصی خودم را پیگیری کردم و الان هم راضی هستم به رضای خدا و هر اتفاقی بیفتد میپذیرم.
گریزی هم به فینال جام حذفی فصل گذشته بزنیم و رفتار عجیبی که انجام دادید. واقعا دلیل آن رفتارها چه بود؟
یک خطا در نیممتری من اتفاق افتاد که داور آن را نگرفت و باعث شد تا استقلال به وسیله مهدی قایدی به یک موقعیت خطرناک برسد و از آنجایی که متاسفانه خطا در فاصله نزدیک من رخ داد و کاملا مشهود بود و کمک داور هم از نزدیک آن را میدید باعث شد آنگونه از کوره در بروم. عجیب اینکه خیلی از این صحنهها را وقتی در کمیته انضباطی میدیدم اصلا یادم نمیآمد یعنی آنقدر تحت فشار بودم. در هر صورت باید قبول کنم که اشتباه کردم و این اشتباه را میپذیرم.
جالب این است که سرمربیان تیمهای فینالیست جام حذفی هیچکدام امسال با تیم خود ادامه ندادند و حتی تیم هم نگرفتند هرچند شما محروم بودید و عملا نمیتوانستید فعالیت کنید ولی بیرون ماندن فرهاد مجیدی از چرخه مربیان لیگ کمی عجیب بود. با این حال خیلیها هم گفتند اگر مجیدی یک هفته مانده به فینال جام حذفی قهر نمیکرد استقلال آنطور در مشهد مقابل تراکتور دست و پا بسته نبود.
در هر صورت این بازی از سری رقابتهای حذفی بود و یک تیم باید برنده و درنهایت قهرمان میشد. از همان ابتدا سختی شرایط را میدانستم و در رختکن به بازیکنان برخی مسائل را گوشزد کردم. ما گل اول را در دقیقه ۱۸ زدیم و گل سوم را در دقیقه ۳۹ و من فکر نمیکنم هیچ تیمی در آسیا میتوانست در ۲۰ دقیقه به آن استقلال ۳ گل بزند. وقتی بین دو نیمه به رختکن رفتیم میدانستم شرایط بهگونهای است که اگر استقلال زود به گل برسد بازی برای آنها برگشته و اگر ما گل چهارم را بزنیم شیرازه استقلال بهطور کامل از هم پاشیده و قهرمانیمان حتمی میشود. با این حال در دقیقه ۴۹ گل اول را خوردیم و استقلالیها برای برگشت به میدان امیدوار شدند و در ادامه بازی را از ما گرفتند و خیلی هم فشار آوردند و بعد هم آن اتفاقات افتاد که منجر به اخراج من شد و صحنههایی که به وجود آمد.
اگر به آن دوران برگردیم دیگر این رفتار را بروز نمیدهید؟
اصلا و ابدا چون مهمتر از قهرمانی و آن جام، درسی بود که از آن اتفاقات و محرومیتی که برایم پیش آمد گرفتم بنابراین دوست دارم بعد از اینکه برگشتم مردم یک ساکت دیگر را ببینند و مطمئنم این موضوع برایم در ابتدای راه سرمربیگری سبب خیر خواهد شد.
قبول دارید اگر مجیدی آن اتفاقات را رقم نمیزد شاید انسجام استقلال هم نمیپاشید و در فینال کار برای شما سختتر میشد.
الان دیگر نمیتوانم بعد از این همه مدت در این خصوص صحبت کنم نظر بدهم اما همان زمان هم که این تیم شرایط ایدهآل و همه بازیکنان و مربیانش را داشت و مجیدی هم قهر نکرده بود در تهران با این تیم مساوی کردیم و همه آنها هم بودند با این حال طبق برنامهریزیمان در فینال حذفی میدانستیم که باید به استقلال خیلی زود گل بزنیم. ما براساس شرایط استقلال بازی نمیکردیم و براساس شرایط خودمان به میدان رفتیم چون هم قسم شده و به هواداران قول داده بودیم تا با جام قهرمانی برگردیم.
در هر صورت این قهرمانی خیلی به هواداران تراکتور چسبید.
به نظر من این تیم پتانسیل آن را دارد که قهرمان لیگ شود اما باید قبول کرد که همه چیز به موقع اتفاق میافتد و این موضوع هم زمانبر است و نمیشود یک شبه خیلی اتفاقات مهم را رقم زد. الان سال سوم میشود که زنوزی تیم را تحویل گرفته و این در حالی است که سال گذشته تراکتور هم سهمیه گرفت و هم قهرمان جام حذفی شد و هم در لیگ در کورس مدعیان قرار داشت. در اروپا هم تیمی مثل اتلتیکو مادرید در اسپانیا به رئال مادرید و بارسلونا باج نمیدهد اما وقتی نگاه میکنید میبینید در ده دوازده سال گذشته اتلتیکو فقط یک قهرمانی دارد در صورتی که این تیم هر سال جزو تیمهای خوب اسپانیا و از مدعیان قهرمانی به شمار میرود یا تیمی مثل پاری سن ژرمن که با این همه هزینه و برنامهریزی هنوز نتوانسته قهرمان اروپا شود اما از سوی دیگر تیمی مثل لیورپول مثل آب خوردن به فینال میرسد. این موضوع بحث شخصیت تیمی است که تراکتور دارد کم کم به آن میرسد.
اتفاقات حاشیه دو دیدار اخیر تراکتور و استقلال در تهران و مشهد و صحبتها و رفتاری که مطرح کردید یک مقدار استقلالیها را ناراحت کرد چون آنها اعتقاد داشتند شما قبلا در این تیم کار کردید و نباید جلوی تیم سابق خود تا این حد چنین رفتاری را بروز میدادید.
بله کاملا درست میگویید اما شرایط بازی بهگونهای پیش رفت که این اتفاقات افتاد اما در همان زمان هم در فضای هواداری به من میگفتند تو که استقلالی هستی اینطور بازی میکنی اما برخی مربیان تیمهای دیگر راحت هر سال سه امتیاز را به تیمهای سابق خود میدهند که اتفاقا به آنها گفتم چون استقلالی هستیم خیلی از این کارها نمیکنیم من افتخار میکنم که در استقلال دستیار سرمربیانی مثل ناصر حجازی که همیشه به او مدیون هستم و صمد مرفاوی و امیر قلعهنویی بودم و در این تیم کار کردم. درست است در این باشگاه بازی نکردم اما جزو آن مربیانی هستم که سه دوره در این باشگاه مربی بودم و چه بسا دوران مربیگریام را به این تیم مدیون باشم اما از سوی دیگر به تراکتور و هواداران این تیم هم دین داشتم و دارم. در سالی که برای اولین بار سرمربی شدم آنها با آغوش باز من را پذیرفتند و واقعا پشت من ایستادند. در هر صورت من جای دنیزلی آمده بودم و این برای فردی مثل من که میخواستم برای اولین سال سرمربی یک تیم بشوم، سخت بود اما هواداران تراکتور من را پذیرفتند و مدیون آنها هستم.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار