به گزارش «فرهیختگان»، شاید باور این موضوع سخت باشد که حدود ۱۵ سال پیش علی انصاریان که از او بهعنوان یکی از بازیکنان متعصب پرسپولیس یاد میشود، برای یکسال پیراهن استقلال را پوشید و اتفاقا تمام غیرت و تعصب خود را نیز با پیراهن آبی مثل همان سالهایی که پیراهن پرسپولیس را میپوشید، در میادین بهنمایش گذاشت تا نشان دهد چقدر باغیرت است و به پیراهنی که بر تن دارد متعصب. دیروز علی انصاریان روی تخت بیمارستان درگیر دستوپنجه نرم کردن با مرگ بود و اخبار ضدونقیضی درمورد او منتشر میشد؛ عدهای از همسفر شدنش با میناوند خبر میدادند و برخی دیگر از بازگشتش به زندگی. با اینحال خاطرات آن یک سال حضور در استقلال هنوز در خاطر آبیدوستان باقی مانده و همه فوتبالدوستان برای بازگشت او به زندگی دست به دعا برداشتند. در اینخصوص و برای کمی خاطرهبازی از آن روزهایی که انصاریان با استقلال قرارداد امضا کرد، روز گذشته با مدیر وقت این باشگاه دقایقی به صحبت پرداختیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با فتحاللهزاده را در ادامه میخوانید.
حتما اخبار درخصوص آخرین وضعیت انصاریان را شنیدهاید. بعد از میناوند او هم همه را نگران کرد و فضای غمگینی برای اهالی فوتبال پیش آمد.
خیلی ناراحتم و اصلا نمیتوانم این جریانات را بپذیرم. این دو بازیکن یعنی انصاریان و میناوند یک ارتباط خاص و ویژه با من داشتند. اگر فیلمهایی که باهم داریم را به نمایش بگذارم، متوجه این ارتباط خاص خواهید شد که چقدر با هم صمیمی بودیم. خیلی ناراحتم و اتفاقا صبح یک کار واجب داشتم، اما وقتی خبر درخصوص انصاریان را شنیدم و از دوستان در بیمارستان صحت و سقم آن را پرسوجو کردم کارم را رها کرده و به دفتر برگشتم و از شدت ناراحتی و سردرد مجبور شدم چند قرص مسکن بخورم. بهقدری ناراحتم که حدوحساب ندارد و نمیدانم چرا اینها اینطوری شدند و برایم جای سوال است که چرا این دو نفر.
در هرصورت میناوند و انصاریان نامشان بهعنوان دو فوتبالیست خوب در تاریخ فوتبال این کشور به ثبت رسیده است و جالب اینکه انصاریان در زمان مدیریت شما در استقلال با این تیم قرارداد بسته و آبیپوش شد.
بله، درست است و او آن زمان محبت کرد و به تیم ما آمد. البته او یک پرسپولیسی تمامعیار بود که ما جذبش کردیم. هنوز هم باورم نمیشود که این اتفاق افتاده و همچنان امیدوارم به زندگی برگردد و بتواند یکبار دیگر در جمع صمیمی و گرم خانوادهاش نفس بکشد. امیدوارم خداوند او را به مادرش ببخشد. واقعا سخت است که فکر کنیم مادر علی چه حالی دارد و دوست هم ندارم به این موضوع فکر کنم و امیدوارم علی به زندگی برگردد.
همه میدانستند که او پرسپولیسی است، اما با لباس استقلال هم در میادین غیرتمندانه و متعصب ظاهر شد و حتی با پیراهن آبی هم شکستگیهایی را متحمل شد.
بله، همینطور است. او آن زمان هم متعهد به وجدانش بود. وقتی با یک جایی قرار میگذاشت و قرارداد میبست، دیگر به آنجا احترام میگذاشت و تعصبش را میکشید و خیانت هم نمیکرد. این از خصلتهای مردان بزرگ است که به تعهد و اخلاق پایبند هستند. او از این جهت یکی از بهترینهاست و از جوانانی است که واقعا دوستش دارم و اصلا این اخبار را باور نمیکنم.
شاید برعکس میناوند که خیلی برای استقلال کری میخواند، هواداران این تیم بهنسبت، به انصاریان که هیچگاه برای این تیم کری نخوانده بود، علاقه بیشتری داشتند.
مهرداد هم کری میخواند، اما در باطنش چیزی نداشت و همه حرفهایش در حد همان کریها بود و چیزی در دلش نبود. البته این اواخر که یک مقدار سن مهرداد بالا رفته بود، خودش اذعان میکرد شاید در این زمینه تندروی کرده و میگفت کریخواندن برای جوانان است، اما درمجموع همین کریها فوتبال را زنده نگه داشته و نباید آنها را به دل بگیریم. من هیچوقت این کریها را بهدل نگرفتهام و برای مهرداد میناوند عزیز هم آرزوی مغفرت میکنم. خیلی دلم برای او تنگ شده. خدا رحمتش کند. واقعا ناراحت هستم و این روزها خیلی پکرم.
خاطرات یکسال حضور علی انصاریان در استقلال هنوز در یاد هواداران این تیم باقی مانده و استقلالیها احترام ویژهای برای این بازیکن قائل هستند.
بله، درست است و قطعا او را هنوز هم دوست دارند.
در آن زمانها یادم میآید انصاریان یک مصاحبه کرده و گفته بود به عشق پرسپولیس زمانی که این تیم بازی دارد به شهرهای اطراف تهران رفته و در ماشین گزارش بازیهای این تیم را از رادیو گوش میکند و اشک میریزد. در همان حالواحوال این بازیکن به استقلال پیوست. شما از آن روزها چیزی به یاد دارید؟
واقعیت این است که بچهها هم به من میگفتند که انصاریان بازیهای پرسپولیس را نگاه میکند و هنوز هم به این تیم علاقه دارد. او ذاتا و قلبا یک پرسپولیسی بود، اما شرایط بهگونهای پیش رفت که در آن سالها نتوانست با این تیم ادامه بدهد که البته این یک موضوع طبیعی است، چون در فوتبال حرفهای این اتفاقات میافتد و درنهایت علی یکسال هم به استقلال آمد و ما در خدمت او بودیم، اما آنچه مسلم است اینکه هم انصاریان و هم میناوند بازیکنان خوبی بودند و هم برای تیم ملی و هم برای مردم زحمات زیادی کشیده و قابلاحترام هستند.
خاطره روزی که علی انصاریان برای قرارداد به استقلال آمد را به یاد دارید؟ آیا واقعا او با قلبش برای امضای قرارداد با تیم فوتبال استقلال آمده بود یا برای اثبات چیزی؟
خیر، اتفاقا وقتی قرارداد را امضا میکرد، خیلی خوشحال بهنظر نمیرسید و بیشتر برای اینکه بازی کند و روی بورس باشد، با استقلال قرارداد بست. تمام مدتی هم که با ما بود، وجدانا هرچه در توان داشت برای تیم ما در طبق اخلاص گذاشت و زحمات زیادی کشید و حتی برای تیم ما هم بخیه خورد.
هم میناوند و هم انصاریان بعد از خداحافظی از فوتبال در یک جبهه دیگر، یکی در بحث اجرا و دیگری در بحث بازیگری به کار ادامه دادند و تا همین اواخر همچنان روی بورس بودند، چهبسا اگر مثل خیلی از پیشکسوتان فوتبال که امروز از آنها خبری نیست، میناوند و انصاریان هم به این سرنوشت دچار میشدند، دلمان کمتر میسوخت.
واقعا از صمیم قلب میگویم که انصاریان میتواند به یکی از بازیگران بزرگ سینما تبدیل شود، آنقدر که توانمندی و استعداد دارد. او این پتانسیل را دارد و اتفاقا مجری خوب و توانمندی هم بهشمار میرود. دقیقا درست میگویید؛ اگر آنها همچنان روی بورس نبودند، شاید کمتر دلمان میسوخت. تازه ما استقلالی هستیم و اینقدر ناراحتیم و اگر همین الان که با شما صحبت میکنم تصویر مرا میدیدید، اشک در چشمانم مشخص است، هرچند از صبح بغض دارم و قلبا خیلی ناراحتم و نمیتوانم درمورد اینها صحبت کنم. حالا ببینید با این وضعیت، پرسپولیسیها و بهخصوص خانوادههای آنها چقدر ناراحت هستند. هرچند این وضعیت آبی و قرمز ندارد و فکر میکنم همه مردم ایران به یک اندازه برای میناوند و انصاریان دلشان سوخته و ناراحت باشند. هنوز هم که هنوز است دعا میکنم انشاءالله زندگی به انصاریان برگردد و خدا را به عظمت نام مادر قسم میدهم که یکبار دیگر علی را به مادرش ببخشد. الان غروب است و آفتاب درحال سرخ شدن و آرزو دارم به عظمت این روز و این ساعت خداوند انصاریان را به مادرش ببخشد و برگرداند.
از انصاریان خاطرهای دارید؟
خاطره که همان زحماتی که با پیراهن آبی برای استقلال کشید، خودش از بزرگترین خاطرات است. او متعصب بود و باتعصب در دیدارهای استقلال به میدان میرفت. خصلت مردانه زیاد داشت و درکنار آن بسیار محجوب بود. جالب اینکه زمانی که میخواست به استقلال بیاید، درمورد رقم و عدد اصلا با من چانه نزد و خیلی باشخصیت به دفترم آمد و قرارداد را امضا کرد و این خیلی خاطره خوبی است. ما اصلا در این خصوص اذیت نشدیم و با اینکه انصاریان بازیکن بزرگی بود و میخواست از پرسپولیس بیاید و اتفاقا تیمهای دیگر هم او را میخواستند، اما برای ما طاقچهبالا نگذاشت و بازارگرمی هم نکرد و خیلی بامرام و بامعرفت برخورد کرد.
در این مدت اخیر با هم در ارتباط بودید؟
تقریبا کموبیش. البته این اواخر خیر و آخرینبار حدود 6-5 ماه پیش بود که برای اکران یکی از فیلمهایش من را دعوت کرد و من هم دعوتش را پذیرفته و به این مراسم رفتم. آنجا همدیگر را دیدیم و کلی هم برخورد صمیمی و گرمی داشتیم. البته این اواخر با میناوند بیشتر در تماس بودم.
کمی هم درمورد آخرین شرایط استقلال صحبت کنید. این تیم صدرنشین است، اما انتقادات به برخی مسائل همچنان ادامه دارد.
واقعا در یک حالت بخصوصی هستم و دوست ندارم بهجز این دو عزیز به چیز دیگری فکر کنم. قلبا ناراحتم و واقعا نمیدانم چه بگویم. اجازه بدهید درمورد تیم عزیزم در یک مصاحبه دیگر با هم صحبت کنیم. من از همین تریبون استفاده میکنم و از همه فوتبالدوستان، چه پرسپولیسیها و چه استقلالیها و عزیزان میخواهم دعا کنند تا انشاءالله این پسر به زندگی برگردد.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار