فکری یا بازیکنانش را نشناخته یا هدفش‌ انگیزه دادن است

  به گزارش «فرهیختگان»، استقلالی‌ها همچنان در بازی‌های خود تغییرات زیادی را تجربه می‌کنند و این موضوع حالا به معضل و به تعریفی دیگر به پاشنه آشیل این تیم تبدیل شده است، آبی‌ها تا می‌خواهند جا بیفتند و به ترکیبی ثابت عادت کنند کادرفنی برای هفته بعد همه این اتفاقات را نقش بر آب کرده و دوباره ترکیب و نفرات جدید را به میدان می‌فرستد که قابل پیش‌بینی نیست. البته شاید کادرفنی استقلال و در راس آنها محمود فکری به این موضوع اذعان داشته باشد که مصدومیت‌ها و محرومیت‌ها عامل اصلی این اتفاق است اما چه بسا در هفته‌های اخیر حتی خبری از مصدومان و محرومان نبوده و اما باز هم فکری با تغییرات زیاد نسبت به هفته‌های قبل تیمش را راهی میدان کرده است. در مورد این اتفاق دقایقی با مهاجم اسبق این تیم به صحبت پرداختیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با محمد مومنی را در ادامه می‌خوانید.

خیلی‌ها ایراد می‌گیرند که چرا استقلال در هر بازی با تغییرات به میدان می‌رود و ترکیب ثابتی ندارد.

من هم معتقدم که استقلال باید وضعیتش را با خودش مشخص کند که آیا می‌خواهد در کانال‌ها بازی کند یا می‌خواهد بازی مالکانه انجام دهد یا می‌خواهد ارسال‌هایی از کنار داشته باشد یا هر نوع سیستم و بازی دیگر. به هر جهت باید یک نوع تعریف مشخص را برای همه تداعی کند که می‌خواهد به چه روشی بازی کند که این موضوع خیلی مهمی است چون شگردهایی که بازی می‌کند متفاوت است و در نتیجه انرژی زیادی را هم از مجموعه تیم می‌گیرد و از سوی دیگر عدم تفاهم فکری بین بازیکنان امروز معضل اصلی استقلال به‌شمار می‌رود. به‌طور مثال در همین دیدار با نفت مسجدسلیمان حتما مشاهده کردید که بازیکنان این تیم تا چه اندازه باز بازی می‌کردند یعنی اگر بخواهید با همین روش به کار ادامه دهید مطمئنا مشکلات زیادی به وجود خواهد آمد. در همین دیدار بلبلی از خط دفاع خودشان توپ را می‌گرفت و تا پشت ۱۸ قدم استقلال پیشروی می‌کرد که این یک اتفاق بد برای تیمی مثل استقلال به‌شمار می‌رود چون شاید نفت‌ مسجدسلیمان نتواند در قبال این ضعف کاری را انجام بدهد اما مطمئنا تیم‌های دیگر مثل نفت نیستند و ضربه می‌زنند.

البته فکری تاکید می‌کند که نتایج خوبی گرفته و انتقادها بی‌انصافی است.

با توجه به اینکه الان هدف اصلی استقلال نتیجه‌گیری است ما هم معتقدیم که نتایج قابل قبولی به دست آمده، می‌توان این موضوع را درک کرد و اتفاقا این نتایج خیلی هم خوب است اما از لحاظ فوتبالی استقلال سردرگم است و استراتژی این تیم مشخص نیست که با چه روش و ایده‌ای می‌خواهد بازی کند و به دیگران تداعی کند که با چه روش و سیستمی به میدان می‌رود. شاید مثل جنگ‌های نامنظم می‌خواهند این‌طور القا کنند که متفاوت فوتبال بازی می‌کنند اما با این حال اگر می‌خواهید حمله سریع بکنید باید نیروهایش را داشته باشید یا اگر می‌خواهید بازی مالکانه انجام دهید باید ابزارش را داشته باشید یا اگر می‌خواهید در کانال بازی کرده و گروه گروه پیشروی کنید باید گروه‌هایتان همسو باشند. این موارد برای ما هم مشخص نیست که استقلال با چه روشی فوتبال بازی می‌کند.

پیش‌بینی می‌کردید که در بازی اخیر مظاهری نیمکت‌نشین شود؟

در این ۱۳ هفته گذشته خود ما هم شاهد بودیم که در هر هفته چند بازیکن حضور نداشتند که این موضوع محمود فکری را دچار تزلزل فکری کرده که نتواند خوب تصمیم بگیرد چون همه بازیکنانش را در همه هفته‌ها به همراه نداشته اما اینکه با توجه به آنچه در رسانه‌ها نوشته شده بود به خاطر انتقاد فنی گلر ثابت خود یعنی رشید مظاهری او را تغییر داده و به جای او از حسین حسینی استفاده کرده، شاید کار درستی نباشد. یک ضرب‌المثل است که می‌گوید پسرت را بزن تا بغل دستی‌ات، حساب کار دستش بیاید. به نظر من این اتفاق خوب نیست، شاید مظاهری یک حرفی زده باشد اما فکری نباید خودزنی کند و این موضوع اگر اتفاق نمی‌افتاد و استقلال سه امتیاز را از آن خود می‌کرد بعد از این اتفاق کادر فنی می‌توانست در یک فرصت مناسب با این دروازه‌بان صحبت کند یا اصلا از هر روش دیگری برای تنبیه یا توجیه مظاهری استفاده کند، اما این کار فکری الان تعبیر به خودزنی می‌شود.

این خبر البته از سوی تیم تایید نشد.

خدا کند که این چنین نباشد چون ما اطلاعی نداریم که چه گذشته و همه اینها گمانه‌زنی است، این درحالی است که اگر فکری خواسته به حسینی بازی بدهد تا‌ انگیزه او زیاد شود و یک رقیب خوب برای مظاهری ایجاد شود و در آینده بهتر تمرین کند، این یک فلسفه دیگر است که ما چون در درون تیم نیستیم قادر به تشخیص آن هم نیستیم.

به نیمکت استقلال هم خیلی انتقاد می‌شود و می‌گویند توان فنی بالایی ندارد و فکری تنهاست.

شاید همچنان ضعف از روی نیمکت این تیم باشد البته صمد مرفاوی خودش از مفاخر فوتبال است و آرش برهانی هم کمی تا اندکی مناسب است اما دیگران با مدرک B ایران نمی‌توانند اطلاعات مفیدی به سرمربی بدهند. مدرک مربیگری مربی تیم ایران B است و معلوم است نه سابقه دارد و نه تجربه‌ای و اطلاعاتی که بخواهد ارائه بدهد، چون بلد نیست، حتی اگر سابقه زیادی هم داشته باشد. جالب است که چنین دستیاری را حتی به مدرسه فوتبال هم راه نمی‌دهند اما اینجا طرف دستیار سرمربی می‌شود و روی نیمکت تیم بزرگی مثل استقلال می‌نشیند.

به نظر شما اصلی‌ترین مشکل استقلال چیست که فوتبال زیبایی ارائه نمی‌کند؟

به نظرم بزرگ‌ترین معضل این روزهای استقلال به عدم تفاهم ذهنی بین بازیکنان مربوط می‌شود. شما زمانی که اطلاعات زیادی به بازیکنان بدهید به آن تفاهم فکری و وحدت ذهنی نمی‌رسند و این موضوع زمانبر می‌شود. این درحالی است که اگر شما یک تاکتیک ساده را در تیم جا بیندازید و همه هم آن را انجام بدهند در همین تاکتیک ساده تیم موفق می‌شود. برای فوتبال باید یک روش ساده انتخاب کرد چون با روش‌های پیچیده نمی‌توان نتیجه گرفت.

به عقیده برخی بازیکنان استقلال این تیم فوتبال مالکانه را ارائه نمی‌دهد و مدام تغییرات در ترکیب و پست بازیکنان ایجاد می‌شود و این موضوع نیز در فوتبال نازیبایی که استقلال ارائه می‌دهد بی‌تاثیر نیست.

اگر استقلال می‌خواهد بازی مالکانه انجام دهد باید در عرض و عمق بازیکن دو نفر قرار داشته باشند یعنی کسی که صاحب توپ هست باید روی دستش دو نفر همیشه باشند تا بتواند در اجرای کارهای گروهی و تیمی موفق باشد که بعد این موضوع تبدیل به تاکتیک تیمی شود. البته به این شرط که مدام شاهد تغییرات نباشیم.

سپری شدن 13 هفته یک مقدار برای این همه تغییر زیاد نیست؟

۱۳ هفته می‌تواند هم تبعات و هم آثار مثبت داشته باشد. درواقع این همه تغییر نشان می‌دهد یا فکری هنوز بازیکنان خودش را نشناخته یا اینکه می‌خواهد به آنها‌ انگیزه بدهد تا بقیه نیز بتوانند به سطح مطلوب برسند. این‌ انگیزه دادن عدم نتیجه‌گیری و عدم بازی خوب را هم به همراه دارد. درواقع برخی مربیان اعتقاد دارند که ارنج ما متغیر است تا همه بازیکنان فرصت بازی داشته باشند. این موضوع گاهی خیلی هم خوب است اما تبعات و آثاری هم دارد که آثارش این می‌شود که شما نادری را بیرون می‌کشید و مرادی را به زمین می‌آورید که درنهایت این بازیکن پاس‌گل هم می‌دهد و تبعات آن هم می‌شود مثل بازی با سایپا و شکست استقلال.

حالا با این وضعیت فکر می‌کنید استقلال چه سرنوشتی در آسیا خواهد داشت؟

وضعیت در آسیا خطرناک می‌شود و با این شکل اصلا نمی‌توان به آسیا رفت، به‌طور مثال بازیکن جوانی که در دقایق پایانی بازی با مسجدسلیمان به زمین می‌رود اتفاق خوبی است اما اگر او می‌توانست موقعیتی که به‌دست آمد را با یک کنترل خوب همراه کند شاید الان برای استقلال یک گل ۳ امتیازی زده بود و همه برای فکری دست می‌زدند اما وقتی مطهری بیرون می‌آید همه به کادر فنی و سرمربی حمله‌ور می‌شوند. پس با این وضعیت کار در آسیا برای استقلال مطمئنا سخت و خطرناک می‌شود. با این حال معتقدم حالا که اصغر قربانعلی‌پور به کادر فنی اضافه شده به این خاطر که یک مقدار دانش دانشگاهی دارد، شاید بتواند به تیم کمک کند اما اینکه در تعدد کارهای تاکتیکی به‌خصوص بازیخوانی در نیمه دوم که به نیمه مربیان معروف است استقلال موفق شود هنوز یک فرد متبحر به نیمکت این تیم اضافه نشده است تا مشکل این تیم حل شود.