اگر روحانی واقعا و حقیقتا خواهان محاکمه است، می‌تواند خود را برای محاکمه درمورد تحمیل برجام، فاجعه ارز ۴۲۰۰ تومانی، سقوط آسانسوری و حدودا 10 برابری ارزش پول ملی ... آماده کند اما اگر قرار باشد برای اقدامات انجام شده یا کارهای انجام نداده، پرونده‌هایی تشکیل شود، کیفرخواست و دفاعیه‌ای لازم خواهد بود که کامیون‌ها برای حمل آن تا دادگاه لازم خواهد شد.
  • ۱۳۹۹-۱۱-۰۹ - ۰۲:۴۵
  • 00
آقای روحانی! اتهامات شما زیاد است
آقای روحانی! اتهامات شما زیاد است

  به گزارش «فرهیختگان»، حسین کچویان، عضو شورای‌عالی انقلاب فرهنگی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: دستیابی روحانی به صندلی ریاست‌جمهوری آغاز مصایب و فجایعی بی‌سابقه در کشور بود که هیچ‌کس، حتی طرفداران وی نیز تصور آن را به مخیله خود راه نمی‌دادند، زیرا فضای تاریک هراسناکی که آنها برای ترساندن مردم از رقبای روحانی و ترغیب مردم به انتخاب وی ساختند و نشر دادند، بسیار روشن‌تر و دلپذیرتر از آنی است که اکنون همگان آن را تجربه می‌کنند! امضای برجام یا ترکمانچای دوم و ننگین‌تر از ترکمانچای اول تنها یک قلم از این فجایع است که صرفا انهدام یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دانشمندان کشور و سرمایه اقتدار و سربلندی ایران نبود، بلکه قبول سندی چنین خفت‌بار تحمیل ذلت و ننگی بی‌سابقه بر ایران و ایرانی در عصر حاضر، آن‌هم پس از پیروزی انقلاب تاریخ‌ساز اسلامی بوده است! بعضی مصایب مثل آنچه بر اقتصاد و معیشت رفته است را مردم با گوشت و پوست خود به‌طور روزمره حس می‌کنند، اما ازجمله این فجایع پیدایی و ظهور زبانی سخیف و بی‌ادبانه در ادبیات سیاسیون کشور است که هوچی‌گری‌های غیرمعمول و بهت‌آور همراه آن همچنان گاه‌وبیگاه فضای کشور را آلوده و مسموم می‌کند.

با اینکه آقای روحانی به‌خوبی می‌داند که چه پرونده سنگینی هم به‌لحاظ تخلفات و بی‌قانونی‌های شخصی در موارد مختلف و هم به‌لحاظ کشورداری برای خود مهیا کرده است، در جلسه هیات دولت سینه سپر کرده و خواهان محاکمه خود به‌جای محاکمه وزیر ارتباطات شده که دستاوردهای مشعشع وی قوای مقننه و قضائیه را به احضار وی واداشته است، اما ازجمله فجایع و مصایب ناشی‌از صدارت وی، رویه وی در نوع انعکاس این مساله در هیات دولت است که هیچ نسبت و ربطی به این کشور و انقلاب اسلامی ندارد. اشتباه نکنید؛ از رویه دیکتاتورمآبانه‌ای نمی‌گویم که تاکنون به منع مسئولان این کشور از حضور در جایگاه‌های قانونی آنها ختم شده و با منع ریاست صداوسیما از حضور در جلسه این هفته هیات دولت برگ زرین دیگری بر آن افزوده شد، یا به اقدامات غیرقانونی وی در عدم ابلاغ مصوبات مجلس یا دیگر شوراهای قانونی کشور مثل شورای‌عالی انقلاب فرهنگی نیز اشاره نمی‌کنم، بلکه از نوع طرح مسائل کشور سخن می‌گویم که از آغاز حضور وی در این مسئولیت مداوماً به‌کارگرفته شده و این‌بار متوجه مسئولان دیگر قوای کشور شده است. اظهارات وی در جلسه هیات دولت در دفاع بی‌وجه از وزیری که در چارچوب مسئولیت‌های قوای دیگر مورد بازخواست قرار گرفته، صرفا به‌اعتبار ماهیت دیکتاتورمآبانه آن و مداخله در وظایف قانونی قوای دیگر کشور مردود نیست، بلکه به‌اعتبار مغالطات عجیب و قلب حقیقت امر که به هوچی‌گری و رفتارهای غوغاسالارانه بیشتر نزدیک است تا بیان معقول مسئولی در نقد اقدامی که نمی‌پسندد یا درست تصور نمی‌کند.

آیا آقای روحانی نمی‌داند که جهرمی برای افزایش پهنای باند مورد سوال قرار نگرفته است که به این شکل زشت و با قلب حقیقت می‌خواهد مردم را علیه اقدام کاملا معمول قوه‌قضائیه فسادستیز بشوراند، گرچه مردم با تجربه حدودا هشت‌ساله حضور او در مسئولیت و آشنایی با نوع ادبیات وی در قیاس با تجربه حدودا دوساله رئیسی در عدالت‌خواهی و فسادستیزی با بیان متقن و حکیمانه‌اش به‌خوبی در این زمینه قدرت داوری درست را یافته‌اند! آیا ایشان از دستورات مکرر رهبری درمورد نظام ملی اطلاعات در حوزه فضای مجازی آگاه نیست؟ آیا از خفت و ذلتی که به‌واسطه سیاست‌های غلط دولت ذلت پذیرش در برابر غرب و غربی، و اجرای این سیاست‌ها توسط وزیر محبوبش، ازسوی گردانندگان و حاکمان فضای مجازی بر این کشور وارد شده، آگاه نیست؟ یا از آنچه تلگرام انجام داد، اینستاگرام و دیگران انجام می‌دهند و از بی‌توجهی به حاکمیت ملی کشور توسط این مجموعه‌ها که حتی درمورد ضعیف‌ترین کشورها نیز معمول نمی‌دارند، آگاه نیست؟! آیا وی از تبعات سوء عملکرد این شبکه‌ها بر حقوق کشور و مردم آگاهی ندارد که به‌علاوه اخلال در امنیت کشور به‌واسطه عدم رعایت حقوق ایرانیان در انعکاس آزاد عقایدشان و حذف دل‌بخواهی هر مطلب یا حسابی از یک ایرانی که نمی‌پسندد، مداوما اتفاق می‌افتد، بی‌اطلاع است؟ آیا از این خبر ندارد که به‌دلیل قصور یا تقصیر در ایجاد شبکه ملی اطلاعات در کشور عرصه سیاست کشور در کل و خصوصا در دوران انتخابات کاملا در ید قدرت و مداخلات دشمن و ضدانقلاب قرار دارد تا هرگونه که بخواهند مردم را به نفع منافع خود گمراه و کشور را دستخوش آشوب و ناامنی سازند و از اقداماتی که دیگر دولت‌های ملی و حافظ منافع مردم برای جلوگیری از این خطرات انجام می‌دهند، چیزی نمی‌داند؟ یا شاید می‌داند اما به‌دلایلی که گفتنی نیست، خدای ناکرده خواهان تداوم این وضع است!

آیا به ایشان از تبعات رها کردن فضای مجازی بر زندگی و آینده میلیون‌ها جوان و نوجوان این کشور به‌دلیل فساد لجام‌گسیخته و بی‌اخلاقی‌های غیرقابل باور موجود در فضای مجازی، مشاوران وی گزارشی به وی نداده‌اند؟ آیا از وجود گسترده شبکه قمار، پولشویی، قاچاق مواد مخدر و دیگر داروهای اعتیادآور، شبکه‌های فحشا و بسیاری از ناهنجاری‌های انسان‌سوز و ویران‌کننده خانواده و جامعه نخوانده است یا منظور ایشان از رونق کسب‌وکار، تجارت و اقتصاد رونق این گونه فعالیت‌ها است؟ آیا ایشان از استفاده تروریست‌ها از فضای مجازی در زمینه‌های مختلف مثل ترورهایی که تاکنون انجام داده‌اند یا کشتاری که در اهواز به‌راه انداختند، نیز بی‌اطلاع است و نقش این فضا در دامن زدن به شایعات بی‌اساس، اخلال در رابطه دولت و ملت، زشت‌نمایی نظام و دستاوردهای آن، زمینه‌سازی آشوب و براندازی و..‌. را نمی‌داند؟ یا این وضع و تداوم آن یا کمک به پیدایی تروریست‌هایی چون زم را به‌حال خود و جناح خویش یا کشور مفید تلقی می‌کند؟

روشن است که نمی‌توان تصور کرد که پاسخ این سوالات از رئیس‌جمهور قانونی یک کشور مثبت باشد. این را نیز می‌دانیم که اگر مجالی باشد، می‌توان فهرست پیامدهای مصیبت‌بار وضع کنونی فضای مجازی را که وزیر روحانی برای پاسخگویی درمورد قصور یا تقصیر خود احضار شده، درحد مقالات، بلکه کتاب و کتاب‌ها بسط داد. از این‌روی حقیقتا جای سوال دارد که چگونه و بر اساس چه منطق درستی آقای روحانی به‌شیوه‌ای غیراخلاقی، احضار وزیر ارتباطات را به‌شکل مسخره‌ای احضار برای دستاوردها و زحمات وی جلوه می‌دهد؟ آیا کسی هست که قبول کند آقای روحانی از روی جهل و ناآگاهی چنین اظهاراتی کرده و به چنین شیوه‌های نامناسب و شرم‌آوری به قلب واقعیت دست می‌زند؟ مشخص است که هدف از این‌گونه اظهارات یا نوعی ردگم‌کنی و انحراف افکار عمومی از تخلفات واقعی است یا اینکه نوعی پاسخگویی خشمگینانه نسبت‌به اقدامات قوه‌قضائیه در محاکمه مفسدان ازجمله پوری‌حسینی از مسئولان ستاد انتخاباتی روحانی یا مهدی جهانگیری برادر معاون اول یا نظایر آن، که منطقا آقای روحانی جرات مخالفت آشکار با احکام صادره توسط قوه‌قضائیه درمورد آنها را ندارد، گرچه در قیاس با دیگر احکام صادره، بعضی از این احکام مثل حکم جهانگیری حقیقتا مطابق با عمق و حجم فساد وی نیست.

عجیب‌تر از اینها توهمی است که آقای روحانی می‌کوشد از وضعیت ناشی‌از اظهار جهرمی توسط قوه‌قضائیه در اذهان ایجاد کند! ایشان با قبول مسئولیت آنچه وزیر انجام داده و خود را اولی به احضار دانسته و می‌گوید که اگر شخصی قرار است محاکمه شود، اوست، با اظهار این شجاعت مثال‌زدنی می‌کوشد خود را برای مردم در میانه میدانی نشان دهد که به‌خاطر تلاش و مبارزه برای حقوق و افزایش رفاه آنان آماج تیرهای بلا و زخم نااهلان قرار گرفته است. احتمالا ایشان این را نیز نمی‌داند که تا چه پایه مردم خوشحال می‌شدند که چنین می‌بود؛ یعنی یکی از این دو واقع شده بود یا می‌شد، یعنی یا ایشان حقیقتا در تلاش برای حفظ حقوق و افزایش رفاه مردم می‌بود یا واقعا آماج تیرهای بلا می‌شد. این قطعا از تقصیرهای مشاوران ایشان است که آنچه مردم در فضای واقعی و مجازی درمورد ایشان می‌گویند را به وی منعکس نکرده‌اند یا نمی‌کنند. اما هم مردم و هم آقای روحانی، به‌عنوان دارنده مدرک حقوق در صورتی‌که مشکلات ناشی‌از تخلفات مربوط به آن را فعلا به‌کناری بگذاریم، با آگاهی از پرونده تفصیلی خلاف‌گویی‌ها و عملکرد خلاف قانون یا در تعارض با وظایف رئیس‌جمهوری، به‌خوبی می‌دانند که مسئول یا مقامی با چنین پرونده‌ای در هر کشور دیگری قطعا مدت‌ها پیش بایستی پاسخگو می‌بود و حضور وی نمی‌توانست تاکنون تداوم داشته باشد! به این معنا، ادامه حضور ایشان در مسئولیت تا زمان حاضر، بی‌آنکه تعرضی متوجه ایشان شده باشد، قطعا از مصلحت‌اندیشی، مماشات و ترحم یا ضعف است، درنتیجه تلاش برای اینکه این تصویر توهمی را ایجاد کنیم که رئیس‌جمهور محترم در میانه نبردی خونبار درحال دست‌وپنجه نرم کردن با اهریمنان و متجاوزان به حقوق و رفاه حاصله از زحمات ایشان و دولت وی هستند، چون خود ایشان، ازجانب مردم نیز جز با پوزخند یا احتمالا قهقهه‌ای پاسخ داده نخواهد شد. اما اگر ایشان واقعا و حقیقتا خواهان محاکمه است، می‌تواند خود را برای محاکمه درمورد تحمیل برجام، فاجعه ارز ۴۲۰۰ تومانی، سقوط آسانسوری و حدودا 10 برابری ارزش پول ملی، افزایش 10 تا 20برابری قیمت مسکن، افزایش گسترده فسادهای چند ده‌هزار و بلکه صدها هزار میلیاردی، به ثمن‌بخس به‌فنا دادن اموال بیت‌المال تحت پوشش خصوصی‌سازی، پرداخت هزارها هزار میلیارد تومانی به‌طور غیرقانونی تحت‌عنوان حقوق نجومی به مدیران و اعضای هیات‌مدیره و آقازاده‌های منسوب در شرکت‌های دولتی، برباد دادن حدود ۲۵ میلیارد ارز و ۶۰ تن سکه در کوران تحریم و جنگ اقتصادی با دشمن، ...آماده کند، که البته صرفا بیان موارد ملموس و قابل‌شمارش اتهامات مطروحه است، والا اگر بخواهیم پرونده آنچه در حوزه‌های سیاستگذاری، مثل قبول ۲۰۳۰، الحاق به معاهده پاریس، قبول FATF و... و مواردی دیگر از توافقات پنهان و ناپیدای برجام که پیامدهای سوئی مثل عدم ساخت مسکن مهر، خاموشی‌های اخیر، عدم گسترش بعضی حوزه‌های گاز و نفت و... داشته یا اختلالاتی که در حوزه روابط با روسیه و چین یا کشورهای همسایه برای مجبورسازی کشور به تسلیم دربرابر غرب ایجاد شده یا کارهای انجام نداده، پرونده‌هایی تشکیل شود، کیفرخواست و دفاعیه‌ای لازم خواهد بود که کامیون‌ها برای حمل آن تا دادگاه لازم خواهد شد.

 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱