به گزارش «فرهیختگان»، درحال حاضر یکی از بزرگترین چالشهای پیشروی استارتاپها بعد فنی است. ضعف در بهکارگیری نیروی انسانی برای انجام امور فنی، هزینه و دستمزدهای بالای نیروی متخصص و عدم وجود زمان کافی برای صاحبان استارتاپها از مواردی است که ایدههای جذاب استارتاپی را به شکست نزدیکتر میکنند. آمارها نشان میدهد بیش از معمولا 90 درصد استارتاپها در میانه راه یا پایان مسیر شکست میخورند، درحالیکه اگر مسیر درست را انتخاب کرده باشند، درصد شکست آنها به میزان قابلتوجهی کاهش مییابد. صاحب یک ایده نو برای ورود به دنیای کسبوکارهای مجازی نیاز به دانش و تجربه تجاری دارد. باید برای بهثمر نشستن ایده خود از تخصص و تجربه افراد خبره استفاده کند. همچنین باید بستر لازم و مناسب برای تحقق ایده خود داشته باشد تا به این وسیله با هزینه مناسب و زمان کوتاه، بخش عملیاتی پروژه خود را به سرانجام برساند.
از طرف دیگر بازار امروز جاده پرپیچوخم و دشواری است که بدون نقشه راه پا گذاشتن در این جاده ریسک بسیار بالایی دارد. امروزه باتوجه به رقابت سنگین در عرصه کسبوکار آنلاین، تدوین یک برنامه کاری استاندارد برای هر ایده، تجارت و استارتاپ ضروری است. کارشناسان بر این باورند طرح توجیهی کسبوکار نقشه موفقیت صاحب آن کسبوکار در این مسیر است. شناخت جامعه هدف، رقبا، فرصتها و تهدیدها، نقاط ضعف و قوت، زیرساختهای موردنیاز، قوانین و محدودیتها مواردی هستند که شناسایی بهموقع و بررسی درست آنها، مسیر موفقیت صاحبان ایده را هموارتر میکند. علاوهبر این تعیین مقصد، شناخت درست مسیر و اقدام بر اساس این نقشه، ضامن موفقیت تجارت و کسبوکار فرد خواهد بود. شاید همین ملزومات فلسفه ایجاد استارتاپ فکتوری یا همان کارخانههای استارتاپ باشد که پدیده نوظهوری در اکوسیستم فناوری است. استارتاپفکتوری بخشی از زیستبوم فناوری است که ایدههای نو را به کسبوکار و درنهایت به استارتاپ تبدیل میکند و آن را گسترش میدهد.
کارخانهای برای خلق استارتاپها
یک استارتاپ برای رشد و ترقی نیاز به حمایت دارد. در اکوسیستم فناوری و نوآوری مراکز حمایت از استارتاپها به سه دسته اصلی تقسیم میشوند که شامل شتابدهندهها، مراکز رشد و استارتاپفکتوری است. اگرچه بهنظر میرسد این مراکز یکسان هستند، اما درعمل تفاوتهایی با یکدیگر دارند. امروزه برخی از مراکز حمایتی با عنوان هیبرید نیز شکل گرفتهاند که هم ویژگیهای مرکز شتابدهنده و هم ویژگیهای مرکز رشد را دارند. معمولا هدف اصلی بیشتر شتابدهندهها، شتابدهی به استارتاپهای مستعد و کسب درآمد از آنها است. این مراکز بیشتر مواقع از استارتاپهای تکنولوژیمحور حمایت میکنند. در سالهای اخیر تلاش شتابدهندهها برای تمرکز در حوزههای کاری خاص در استارتاپها بوده است؛ مانند تمرکز بر روی استارتاپهای حوزه سلامت دیجیتال. مراکز رشد نیز برای کارآفرینانی با استارتاپی در مرحله ایده، ایدهآل است. چون به آنها کمک میکند تا پایه کسبوکار خود را بسازند، تیم خود را تکمیل کنند و اولین مشتریها را جذب کنند. مراکز رشد همچنین از ایدههای کاملا جدید و علمی که معمولا توسط مخترعان مطرح میشود، استقبال زیادی میکنند.
مراکز رشد معمولا توسط دانشگاهها و مراکز دولتی و سازمانی، اداره و تامین مالی میشوند، بنابراین بسیاری از استارتاپهای تحت حمایت آنها، زیرمجموعه یک سازمان یا شرکت بزرگ هستند و در حوزههای مرتبط با آن سازمان فعالیت میکنند. اما مفهوم اصلی استارتاپ فکتوری (کارخانه کسبوکارهای اینترنتی) چیست و چه اهدافی را دنبال میکند؟ استارتاپفکتوری درواقع مرکزی است که با تامین نیرویانسانی و مالی، بهطور پیاپی استارتاپ خلق میکند. بهعبارت دیگر کارخانه استارتاپ یک پروژه کارآفرینی با چشمانداز، همبنیانگذاران، تیم، استراتژی و سرمایه است که هدف آن توسعه این داراییها است. این، بهمعنای مستقل بودن استارتاپفکتوریها است، بنابراین نباید با سایر مراکز نوآوری که توسط شرکتهای بزرگ یا دولت شکل میگیرند، اشتباه گرفته شوند. یکی از اساسیترین ویژگیهای یک استارتاپفکتوری تامین هرآنچه برای بهتحقق پیوستن یک ایده نیاز است. بهطورکلی میتوان آنرا به دوبخش تامین نیرویانسانی و تامین مالی استارتاپ تقسیم کرد. میتوان گفت استارتاپفکتوری تنها مرکزی است که چنین ویژگیای دارد.
در این مرکز با خلق ایده و مدل کسبوکار جدید، استارتاپها خلق میشوند. سپس تیم و همبنیانگذاران بر روی استارتاپ مدیریت و آنها را حمایت میکند. استارتاپفکتوری چشمه ایدههایی است که خود، آنها را توسعه میدهد، بنابراین برخلاف شتابدهندهها، از ایده یا استارتاپی که قبلا شکل گرفته است، حمایت نمیکند. استارتاپفکتوریها بهطور متوسط بین ۲۰ تا ۵۰ درصد (و در برخی موارد بیشتر) از سهام استارتاپها را دراختیار میگیرند.
نخستین استارتاپ فکتوری در ایران
در سال97 نخستین کارخانه استارتاپ با نام باشگاه کسبوکارهای دانشبنیان (BOX) در تهران به دست سورنا ستاری، معاون علمیوفناوری ریاستجمهوری افتتاح شد. وی این مرکز را محلی برای تزریق نوآوری به کشور دانست که بخش خصوصی را بهصورت جدی وارد کار علمی میکند. باشگاه کسبوکارهای دانشبنیان با سرمایهگذاری بخش خصوصی ایجاد شد و این چشمانداز وجود داشت که به محیطی برای حضور دانشجویان دانشگاههای مختلف و تجاریسازی ایدههای آنها تبدیل شود. این مجموعه که بههمت جمعی از فارغالتحصیلان و اساتید دانشگاه صنعتیشریف تحت هدایت معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری و با هدف حمایت از تجاریسازی ایدههای علمی آغاز بهکار کرد، اولین نمونه ایجاد یک استارتاپفکتوری در کشور بود تا درقالب آن کسبوکارهای نوپا بتوانند با هزینه بسیار پایین با حضور در این مرکز از امکاناتی چون دفتر کار، سرمایهگذار و ارتباط مستقیم با دانشگاه بهرهمند شوند. در همین راستا دانشگاه تربیتمدرس نیز در ابتدای سالجاری از راهاندازی استارتاپفکتوری این دانشگاه تا مهرماه امسال خبر داد و اعلام شد این مرکز با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری درحال ساخت است.
طبق گفته مسئولان دانشگاه تربیتمدرس با مطالعاتی که روی پارکهای نسل جدید دنیا صورت گرفت، برنامههایی طراحی شد که مختص پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس بوده و اولینبار ارائه شده است؛ ازجمله، طرح استارتاپفکتوری که برای ایجاد آن فضایی در محوطه دانشگاه دراختیار پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس قرار گرفت. هدف از ایجاد استارتاپفکتوری دانشگاه تربیتمدرس این بود که تکنولوژی و فناوریهای مختلف، از ایده تا تکنولوژی طی مدت 6 ماه در این مکان به انجام برسد و به فناوران و صاحبان ایده کمک شود تا در فضایی حرفهای در عرض کمتر از 6 ماه بتوانند ایده را به فن و استارتاپ تبدیل کنند و در جامعه منشأ اثر و خدمت شوند. استارتاپفکتوری دانشگاه تربیتمدرس یک مرکز شتابدهنده و نوآوری بهشمار میرود که پارک علموفناوری دانشگاه متولی آن است و با پشتیبانی معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری قرار بود تا مهرماه سالجاری به مرحله بهرهبرداری برسد.
استارتاپ فکتوری تربیتمدرس
ایجاد حلقههای نهایی تولید ثروت از علم و دانش و اطمینان از رشد اولیه فناوریها و روندهای تجاری خلقشده و همچنین ایجاد خوراک کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای پژوهش در دانشگاه یکی از اهداف راهاندازی استارتاپفکتوری دانشگاه تربیتمدرس عنوان شده است. به اینترتیب اساتید دانشگاه، دانشجویان، محققان و جامعه از منافع حاصله از این تعامل منتفع میشوند و داراییهای معنوی پژوهشگران دانشگاه یا واحدهای فناور مرکز رشد و فناوری که شامل اختراع، کپیرایت، مارک تجاری، دانش فنی و سایر موارد مشابه است، میتوانند در این واحد به بازارهای جهانی عرضه شوند. همچنین قرار است در این اکوسیستم تمام روند شتابدهی و فضای کاری مشترک به کمک متخصصان حرفهای در شاخههای ضروری برای شتاب در ایجاد و بلوغ بهصورت یک پروسه کامل انجام شود. این درحالی است که افتتاح این مرکز که قرار بود در مهرماه سالجاری انجام شود، به تعویق افتاده و هنوز به مرحله بهرهبرداری نرسیده است.
امکان استقرار 12 شتابدهنده
نازنین دارابزاده، مدیر حوزه ریاست پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به امکانات استارتاپفکتوری دانشگاه تربیتمدرس میگوید: «پروژه موسوم به استارتاپفکتوری که در دانشگاه تربیتمدرس بهنام مرکز نوآوری و کسبوکار جوانه و ساختمان سردار شهید قاسم سلیمانی نامگذاری شده است، فضایی درحدود 3 هزار و 500 مترمربع داشته و دارای چهار طبقه است. این ساختمان همچنین از فضای کار اشتراکی اختصاصی و نیمهاختصاصی برخوردار است و درکنار آن اتاق جلسات و اتاق استراحت و کافیشاپ درنظر گرفته شده است.»
به گفته وی، درواقع تمامی مولفههایی که برای شکوفا شدن خلاقیت و تسریع فرآیند کار شتابدهندهها و پیشرفت استارتاپها و واحدهای فناور موردنیاز است، در این مرکز تعبیه شده و براساس پیشبینی انجامشده امکان استقرار 12 شتابدهنده در حوزههای مختلف در این ساختمان وجود دارد.
وی به دلایل قرار گرفتن این مرکز در محل دانشگاه تربیتمدرس اشاره کرده و میگوید: «موضوع ارتباط بیشتر بدنه دانشگاهی با فضای کسبوکار و نوآوری و تسهیل فرآیند ارتباط اساتید با دانشجویان با شتابدهنده از دلایل اصلی تاسیس این مرکز در دل دانشگاه است. درواقع وجود این ساختمان در دانشگاه میتواند بستر مناسبی برای دانشجویان خلاق و صاحب ایده فراهم کند تا بتوانند در مسیر صحیح با شتاب بیشتر و در قالب کارهای تیمی ایده خود را به کسبوکاری موفق تبدیل کنند.»
دارابزاده معتقد است، هدایتی که ازطریق شتابدهندههای مستقر در این مرکز انجام میشود، از یک طرف و حمایتهایی مادی و معنوی که ازسوی پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس ارائه میشود این فرصت را دراختیار دانشجویان و اساتید خلاق و صاحبان ایده و همچنین افراد مستعد و توانمند دیگر قرار میدهد تا ایدههایشان را به نتیجه نهایی رسانده و با شکوفایی استعدادهای خود کسبوکار آیندهداری را رقم بزنند.
وی ادامه میدهد: «در این ساختمان فضایی بهعنوان فضای کار اشتراکی درنظر گرفته شده است. در این فضا افراد میتوانند بهصورت گروهی فعالیت کنند. همچنین در این ساختمان تعدادی از واحدهای فناور که بهصورت پیشرشد پذیرش شدهاند، میتوانند در قالب تیمهای موفق و در فضایی که به آنها تخصیص داده میشود فعالیتهای تیمی خود را پیش ببرند. درواقع این فضا بستری برای ایجاد یک محیط خلاق و بانشاط است که افراد در محیط استارتاپی دانشگاهی پویا و خلاق درکنار شتابدهندههای توانمند و با حمایتهای پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس میتوانند مسیر موفقیت و فناوری را سریعتر و آسانتر طی کنند.»
بهزودی مرکز نوآوری و کسبوکار جوانه تربیتمدرس افتتاح میشود
مدیر حوزه ریاست پارک علموفناوری دانشگاه تربیتمدرس با بیان اینکه این دانشگاه یک دانشگاه جامع تحصیلات تکمیلی است، میگوید: «باتوجه به اینکه رشتههای مختلف در این دانشگاه وجود دارد، قرارگرفتن مرکز نوآوری و کسبوکار جوانه در محیط دانشگاه با سیاستگذاری پارک مبنیبر انتخاب، گزینش و استقرار شتابدهندههای فعال در حوزههای مختلف میتواند منجربه افزایش تعاملات سازنده و شبکهسازیهای مفید شده و در آیندهای نزدیک اتفاقات خوبی رخ دهد. واقعیت این است که دانشگاه تربیتمدرس بهدلیل ویژگیهای ذکرشده قابلیت تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین را دارد و یکی از گامهایی که در این راستا برداشته شده، ایجاد مرکز مذکور در دل دانشگاه است.»
وی با اشاره به زمان افتتاح این مرکز نیز میگوید: «مرکز نوآوری و کسبوکار جوانه دانشگاه تربیتمدرس آماده بهرهبرداری است و طبق برنامهریزیهای انجامشده در آیندهای بسیار نزدیک با حضور معاونت علموفناوری ریاستجمهوری و مسئولان دیگر افتتاح خواهد شد.»
عمر 25 ساله استارتاپفکتوریها در جهان
حضور استارتاپفکتوریهای موفق در دنیای استارتاپها روزبهروز درحال گسترش است و بسیاری از افراد علاقهمند به این حوزه به طرف این مراکز روی میآورند. تنها دلیل این موضوع، امکاناتی است که استارتاپفکتوریها دراختیار تیمها قرار میدهند و همچنین سابقه درخشانی است که تا به امروز نسبتبه سایر مراکز حمایت از استارتاپها بهدست آوردهاند.
نگاهی به تاریخچه تاسیس استارتاپفکتوریها در جهان نشان میدهد اولین استارتاپفکتوری در سال ۱۹۹۶، با نام آیدیالب توسط فردی بهنام بیل گروس در سوئیس تاسیس شد. این مرکز در مراحل اولیه خود تنها در زمینه تجارت الکترونیکی تخصص داشت و توانست بودجه گستردهای را در همین راستا جمعآوری کند و نزدیک به ۷۵ شرکت در زمینههای شبکهسازی، نرمافزارهای سازمانی، رباتیک، تحصیلات و... تاسیس کرده است. دو سال پس از تاسیس آیدیالب در سال ۱۹۹۸ در لندن استارتاپفکتوری بهنام «بلنهیم چالکوت» تاسیس شد که بهعنوان اولین استارتاپفکتوری موفق جهان شناخته شد. آنها از آن زمان تاکنون بیش از ۴۰ کسبوکار در بخشهای مختلف ازجمله خدمات فناوری اطلاعات و تکنولوژی، خدمات مالی، آموزش، مسافرت، نرمافزار، ورزش و رسانه ایجاد کردهاند. این استارتاپفکتوری در زمینههای مختلفی مانند یافتن نیروی انسانی، مسائل حقوقی، فناوری، امور مالی، طراحی محصول، برندسازی، بازاریابی و فروش به تیمها کمک فراوانی میکند. در سال ۲۰۰۷ موج دوم استارتاپفکتوریها شروع شد.
در سال ۲۰۱۱ موج سوم موفقیت استارتاپفکتوریها در کشورهای آمریکایی و اروپایی بهراه افتاد. در سال ۲۰۱۲ استارتاپفکتوری «اتومیک» پایهگذاری شد. اعضای تیم اتومیک مانند تیمهای استارتاپفکتوری آیدیالب، کار خود را از ایدهای که در خود استارتاپفکتوری شکل گرفت، شروع کردند. جالب است که اتومیک در شروع کار توانست ۲۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کند و پس از آن با رشد بیسابقه چیزی حدود ۱۵۰ میلیون دلار جمعآوری کرد. این اتفاق نهتنها برای اتومیک موفقیت چشمگیری داشت و باعث پیشرفت آن شد، بلکه به تمام استارتاپفکتوریها نیز اعتبار بخشید و جایگاه آنها را در میان کارفرمایان بالا برد. تیم اتومیک معتقد بودند آینده تنها بهدست خود انسانها ساخته میشود و آنها هر روز تلاش میکنند تا زندگی آینده خود را بهگونهای که میخواهند بسازند. در دوره موج سوم، استارتاپفکتوریهای موفق دیگری ازجمله «فوروارد پارتنر» «HVF» و «پریپ» نیز تاسیس شدند که هرکدام نتایج و دستاوردهای بسیاری بههمراه داشتند. سال ۲۰۱۳، با حضور استارتاپفکتوری «اکسپا» در نیویورک، موج چهارم استارتاپفکتوریها شروع شد. اکسپا توانست در شروع کار ۱۵۰ میلیون دلار از سرمایهگذاران جمعآوری کند. دو سال بعد از تاسیس اکسپا یعنی درسال ۲۰۱۵ استارتاپفکتوری با نام «هیومن ونچر» در نیویورک به جمع استارتاپفکتوریهای موفق جهان پیوست. برخلاف دیگر استارتاپفکتوریها، موسس این مرکز یک خانم بود که فعالیت خود را در زمینههای غذا و نوشیدنی، مراقبتهای بهداشتی، رسانه و سرگرمی و نرمافزار آغاز کرد. آمارها نشان میدهد اگرچه تنها 25 سال از حضور استارتاپفکتوریها در دنیای گسترده استارتاپها گذشته است، اما در تمام این مدت کسبوکارهای موفق زیادی در سراسر دنیا مخصوصا در آمریکا و اروپا، با کمک این مراکز کار خود را شروع کردهاند. اغلب استارتاپفکتوریها مسیر یکسانی را درجهت رساندن یک ایده به کسبوکار طی میکنند، اما مانند هرچیز دیگر این مراکز نیز انواع و مدلهای خاص خود را دارند.
* نویسنهد: زهرا فریدزادگان، روزنامه نگار