به گزارش «فرهیختگان»، محمد فناییاشکوری، استاد موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: بیشک آیتالله مصباح بر قله فلسفه اسلامی معاصر قرار دارد. درباره سیره و سیر فلسفی استاد مصباح در جایی دیگر سخن گفتهام. آنچه لازم است یادآوری شود این است که منظومه فکری و معرفتی استاد مصباح در فلسفه او خلاصه نمیشود. آیتالله مصباح از برجستهترین اسلامشناسان معاصر است. رکن اصلی نظام معرفتی آیتالله مصباح را اندیشه دینی او تشکیل میدهد. او در طول عمر بابرکتش فعالیتهای علمی و آموزشی عمیق و گستردهای در حوزه معارف اسلامی از عقاید و اخلاق تا معنویت و اجتماعیات اسلامی داشته است. وی در این بخش نیز همچون فلسفه اهل تفکر، نقد، خلاقیت، نوآوری و نظریهپردازی بوده است. در این حوزه نیز او در تالیف، تدریس و ترویج معارف و تربیت جمع پرشماری از دانشپژوهان در رشتههای مختلف معارف اسلامی توفیقات درخشان داشته است. تفسیر موضوعی قرآن و شرح بسیاری از احادیث و ادعیه و تدوین نظاممند عقاید و آموزههای اسلامی بخشی از مجاهدتهای آن استاد فرزانه در این حوزه بوده است که جا دارد به تفصیل در باب آن سخن گفته شود.
یکی از ویژگیهای برجسته آیتالله مصباح، که در فلسفه و اندیشه دینی و فعالیتهای علمی و آموزشی او برجسته است، این است که او علاوهبر رسوخ در علوم اسلامی، عالم به زمان است، به این معنا که با دانش، فرهنگ، نیازها و چالشهای روزگارش آشناست. براین اساس است که او میتواند به پرسشهای نو پاسخ دهد. این ویژگی است که نظام فکری او را هماهنگ با مقتضیات زمانه و پاسخگو به نیاز انسان مسلمان معاصر میسازد و او را قادر میسازد که منظومه معرفتی مناسب با زمان را طراحی کند. پیش از ایشان علامه طباطبایی، شهیدمرتضی مطهری و شهید سیدمحمدباقر صدر چنین مسیری را طی کردند. البته روشن است که عالم به زمان بودن امری نسبی است و دسترسی به علوم و اندیشههای جدید در حوزههای علمیه گذشته چندان آسان نبوده است. میتوان گفت که این چهار متفکر و اسلامشناس ستونهای اصلی اندیشه شیعی معاصر به شمار میروند. پایبندی به عقلانیت، رسوخ در سنت، زمانآگاهی و اندیشه نظاممند و ناظر به حیات انسان مسلمان امروز، ارکان اصلی منظومه فکری این چهار متفکر را تشکیل میدهد. افقهایی را که آن سه استاد گشودند و نهالی که آنها غرس و آبیاری کردند به دست استاد مصباح در مسیر شکوفایی و بالندگی قرار گرفت و امید میرود که با همت شاگردان و رهروان این بزرگان به ثمره و نتیجه نهایی که ظهور تمدن اسلامی متعالی است، منتهی شود.
اینان عالمان نواندیشی هستند که با اعتقاد و التزام به منابع اصیل اسلامی، یعنی کتاب و سنت، و بدون تاثر از مدرنیته اما با آگاهی از فرهنگ عصر و توجه به مقتضیات زمان کوشیدهاند منظومه معرفت دینی خود را بازسازی و عرضه کنند. این جریان متفاوت با جریان علمای سنتی است که با فرهنگ زمانه بیگانه است و به مقتضیات زمان توجهی ندارد و همچنین متفاوت است با جریان روشنفکران مسلمانی که با تاثر از مدرنیته و بدون التزام کامل به سنت میکوشند قرائتی از اسلام را ارائه دهند که مهمترین دغدغهاش سازگاری با مدرنیسم است.
غایت این اندیشهورزی ظهور تمدن اسلامی است، تمدنی که پرچم آن را امام خمینی(ره) به دست گرفت و امروز در دستان حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) است. این دو بزرگ ضمن برخورداری از چنان منظومه فکری و معرفتی، از موهبت شخصیتی بیبدیلی برخوردارند که میتوانند اندیشه اسلامی را از ساحت نظر به صحنه عینی اجتماع آورده، گامهای بلندی در نیل به ارزشها و آرمانهای اسلامی بردارند.