به گزارش «فرهیختگان»، حسین آشتیانی، مترجم و روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: با حضور بایدن در کاخسفید بحثها و نظرها درمورد بازگشت آمریکا به توافق هستهای بیشتر از گذشته شده و حالا همه منتظرند تا ببینند ایالاتمتحده و دولت جدیدش آیا میتوانند حماقتهای ترامپ را جبران کنند یا همچنان بنا دارند با همان الگوی قبلی در قبال دیگر کشورها رفتار کنند.
چندیقبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و البته حدفاصل برگزاری انتخابات تا چهارشنبه گذشته که بایدن وارد کاخسفید شد، تعدادی از نزدیکان یا اعضای تیم رئیسجمهور منتخب ایالاتمتحده وعده داده بودند پس از استقرار دولت جدید، اقدامات برای اجرای دوباره برجام آغاز خواهد شد البته درصورتی که ایران نسبت به انجام تعهدات پیشین خود اقدام کند. در این میان البته چند مساله مهم هم وجود دارد که برخی موید این اتفاق و قریبالوقوع بودن آن هستند و برخی احتمال کمتری برای در دسترس بودن یک نقطه مورد توافق طرفین را بیان میکنند. برای مثال برخی ابراز امیدواری کرده بودند حضور افرادی که سابقه فعالیت در دولت اوباما را داشتند یا در جریان دور قبلی مذاکرات که منجر به امضای برجام شد دخیل بودند، احتمال در دسترس بودن یک اشتراکنظر را افزایش داده و اساسا همین مساله بهعنوان یک دلیل مهم برای چنین رخدادی قابل تعریف است. آنتونی بلینکن که حالا وزیر امور خارجه است یا جیک سالیوان مشاور امنیت ملی و... ازجمله این افرادند.
در مقابل برخی به سخنان دوپهلویی که همین افراد ازجمله وزیر امور خارجه دولت جدید بیان داشته است، اشاره میکنند و با استناد به آنها مسیر پیشرو را پرچالش میدانند. عدهای دیگر نیز بر سرسختی ایران مخصوصا مصوبه مجلس و یادداشت اخیر جواد ظریف در فارینافرز که تاییدی بر مصوبه مجلس بود تاکید دارند و میگویند از آنجایی که ایران حاضر به امتیازدهی مجدد نیست، کار دشوار و سخت پیش خواهد رفت. از اینرو و با توجه به همین توصیفات باید گفت تردیدها همچنان به قوت خود باقی است و ابهامها نهتنها کاهش نیافتهاند که در روزهای اخیر بیشتر از قبل هم شدهاند.
اطرافیان اوباما و ماجرای بازگشت به برجام
درخصوص ایدهای که میگوید بر سر کار آمدن جو بایدن و دیگر نزدیکان اوباما دلیلی بر بالابودن احتمال بازگشت به برجام است، دلایلی هست که توضیح میدهد الزاما نزدیکان اوباما بهدنبال بازگشت سریع به برجام نیستند یا مسیرهای دیگری را مدنظر دارند. یکی از این افراد که در ماههای اخیر مطالب زیادی در رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی منتشر کرده، دنیس راس، دستیار ویژه باراک اوباما در دوران ریاستجمهوری است، کسی که سابقه قابلتوجهی در امور مربوط به خاورمیانه دارد. او مشاور ویژه هیلاری کلینتون در وزارت امور خارجه در امور خلیجفارس و کشورهای جنوبغربی آسیا بود و همچنین گفته میشود در جریان اتفاقات پس از انتخابات88 در ایران نقش فعالی داشته است. نهایتا او مسئولیت امور ایران در دولت اوباما را هم برعهده داشت و همین مساله شاهدی است بر اینکه وی رابطه بسیار نزدیکی با اعضای دولت اوباما و حالا بایدن درمورد ایران دارد.
دنیس راس علاوهبر مقالات قبلی یکی، دو روز پیش در روزنامه واشنگتنپست با انتشار مطلبی بایدن را از پیوستن شتابان به برجام برحذر داشت و تصریح کرد: «بایدن نباید برای کاهش تنشها، عجولانه به توافق هستهای ایران بازگردد.» او در این مقاله ابتدا به مجموعه اتفاقاتی که شرایط کنونی را ساخته، اشاره کرده و سپس ایده خود را برای مرحله اول توافق با ایران طرح کرده است. دنیس راس در ابتدای این مطلب اینگونه اقدامات ایران را جمعبندی کرده است: «ایران غنیسازی اورانیوم تا سطح 20درصد را در تاسیسات استحکامیافته خود در فوردو که در داخل کوه ساخته شده، از سر گرفته است. غنیسازی تا این سطح، ایران را در موقعیتی قرار میدهد که ادامه فعالیتهای هستهای دیگر جهش بزرگی برای آنها محسوب نمیشود. این امر قطعا میان همه اقداماتی که ایران طی یکی، دو سال اخیر انجام داده و در جریان آنها محدودیتهای برجام را نادیده گرفته، مهمترین مساله است.»
این دیپلمات آمریکایی سپس به تحلیل اقدام ایران پرداخته و ابراز نظر کرده است که «چرا این موضوع اکنون اتفاق میافتد؟ ایران به وضوح تصمیم گرفته ضمن وارد کردن فشار بر دولت جدید آمریکا، اعلام کند که ایالاتمتحده بهتر است فارغ از هر اولویت دیگری که دارد، بهزودی با ایران توافق کند. همچنین ایران برای نشان دادن قاطعیت خود در قبال مسالهای که باید به آن توجه شود (یعنی رفع تحریم و آزاد شدن پولهای بلوکهشده)، یک کشتی حامل پرچم کرهجنوبی را در تنگه هرمز توقیف کرده است.» وی در ادامه این مطلب سیاست فشار حداکثری ترامپ در مقابل ایران را ناموفق توصیف میکند و تنها دستاورد آن را وارد آوردن فشار و خسارت به اقتصاد ایران میخواند. او میگوید در چنین شرایطی جو بایدن تصمیم گرفته به برجام برگردد اما واقعیت این است که مسیر پیشرو آنقدر هم ساده نیست، چراکه «رئیسجمهور منتخب آمریکا، سطوح فعالیتهای هستهای ایران را ملزم به انطباق کامل با مفاد برجام کرده است، به این معنا که تحریمها علیه جمهوری اسلامی زمانی لغو میشوند که این کشور از توافق هستهای پیروی کند و طبق گمانهزنیها، انجام این کار از طرف ایرانیها چندماه طول میکشد.»
در توضیح این عبارت او اضافه میکند: «بازگشت به انطباق کامل، مانند چرخاندن یک سوئیچ یا فشردن یک دکمه نیست. برای مثال، ایران بیش از 2هزار و 400کیلوگرم اورانیوم غنیشده انباشته کرده که تقریبا 12برابر مقدار مجاز در برجام بوده و صادرات یا رقیقسازی آن زمانبر است. علاوهبر این، ایرانیها خواستار جبران هزینههای ناشی از اعمال تحریمها بر کشورشان هستند و اصرار دارند که ابتدا آمریکا و نه ایران باید اقدام کند.»
توپ در زمین آمریکاست
دنیس راس در این میان به سخنان رهبر انقلاب درمورد لزوم رفع تحریمها ازسوی آمریکا هم اشاره میکند و با ذکر عباراتی از سخنان رهبری چون «ما عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام نداریم» یا «اگر آنها به تعهدات خود پایبند باشند، ما نیز به تعهدات خود بازخواهیم گشت»، میگوید اکنون مسئولیت این کار بر دوش ماست و اقدامات اخیر ایران همگی برای این است که دولت جدید «بایدن» را مجبور کند قبل از انجام هر کار دیگری با لغو تحریمهای ایران مشکل را برطرف کند.
نگارنده در ادامه این مطلب تلاش میکند برای چنین وضعیتی یک راهحل پیشنهاد دهد، از اینرو توضیح میدهد: «یک راه برای شکستن بنبست و ایجاد یک ضرورت برای دولت این است که تمرکز خود را از بازگشت مجدد به توافق هستهای پس از بازگشت ایران به انطباق کامل با توافق «کمتر برای کمتر» تغییر دهد: آمریکا تا حدی تحریمها را لغو میکند؛ ایران نیز در مواردی که انطباق وجود نداشته باشد، اقدامات خود را کاهش میدهد. برای مثال، درازای توقف غنیسازی تا سطح 20درصد، کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده کمعیار از 2هزار و 400کیلوگرم به یک تن و از بین بردن آبشارهای سانتریفیوژهای پیشرفته توسط ایران، به این کشور اجازه میدهیم به برخی حسابهای مسدود در خارج از کشور دسترسی داشته باشد.»
کمتر در برابر کمتر بهجای برجام، با چاشنی حفظ تحریمها
مشاور پیشین اوباما در ادامه مینویسد: «ایده «کمتر برای کمتر» چندین مزیت خواهد داشت: این توافق، برنامه هستهای ایران را بهگونهای کاهش میدهد که تهدیدآمیز بودن آن را کم میکند. این توافق، تحریمهای کلی و درنتیجه اهرم فشار ما را حفظ میکند. در ضمن زمان بیشتری را برای دستیابی به توافقات بلندمدت رئیسجمهور منتخب میخرد که امیدوار است از یک طرف بند غروب در توافق هستهای را گسترش دهد و ازسوی دیگر به نقطه قابلقبول در قبال موشکهای بالستیک و رفتار منطقهای ایران دست یابد. این توافق همچنین جلبنظر برخی جمهوریخواهان را که تقریبا همیشه مخالف برجام بودند، بسیار آسانتر میکند و میتواند تهدید هستهای ایران را کاهش دهد. سرانجام اینکه اطمینان خاطر بیشتری به اسرائیلیها، اماراتیها و عربستانیهایی خواهد داد که از بازگشت زودهنگام به برجام میترسند.» او در پایان نکته مهم دیگری را هم ذکر میکند.
دنیس راس میگوید: «برای توقف برنامه منطقهای ایران نباید تحریمها برداشته شوند که اگر اینطور شود دیگر ایران نیازی برای توقف فعالیتهای خود نخواهد داشت.» او همچنین تاکید میکند: «شاید منطقی باشد که بایدن مجددا به توافق هستهای بازنگردد. بهعبارت دیگر، اگر بخواهیم به توافق «بیشتر برای بیشتر» برسیم، باید با «کمتر برای کمتر» شروع کنیم.»