به گزارش «فرهیختگان»، در میانه جنگهای فرسایشی، تشخیص طرف پیروز کمی پرریسک است، اما با اینحال تحلیلگران باتوجه به اوضاع میدانی و ائتلافهای شکلگرفته میتوانند درباره طرف پیروز کمی مطمئن سخن بگویند. جنگ ائتلاف سعودی با یمن، از زمره جنگهایی است که برخلاف محاسبات ائتلاف سعودی، از چندهفته به چندماه و اکنون به چندسال توسعه یافته است و هیچ چشمانداز روشنی نیز برای پایان آن وجود ندارد. یک طرف این میدان، تقریبا از همان ابتدا ارتش و نیروهای مردمی یمن بودند و در شرایط فعلی نیز هستند، اما در طرف دیگر ائتلاف سعودی قرار دارد. این ائتلاف در زمان حمله، متشکل از چندین کشور منطقهای و فرامنطقهای بود، اما پس از ناکامی در اهداف و بروز اختلافات، با خروج بسیاری از کشورها از آن، به عربستان و اماراتمتحده محدود شد، ولی بازهم نتوانست در صحنه میدانی به موفقیتی دست پیدا کند. سعودیها که باوجود حمایتهای آمریکا و سایر کشورهای غربی جز ناکامی دستاورد دیگری در یمن نداشتند، برای پیروزی به هر شکل ممکن، دستشان را بهسمت گروههای سیاسی و حتی برخی گروههای تروریستی دراز کردند. آنها چندماه پیش دست به دامان «خالد باطرفی»، رهبر القاعده در شبهجزیره عربستان شدند تا برای کمک به ارتش سعودی به استان المهره واقع در شرق یمن برود و حالا خبر رسیده که دادسرای جنایی در عدن بهدستور مستقیم ائتلاف سعودی متجاوز به یمن، مفتی داعش را آزاد کرد.
به گزارش فارس، منابع آگاه گفتهاند که دادسرای جنایی در عدن بهدستور مقامات مسئول در دولت جدید «عبدربه منصور هادی» در این شهر بنا بر دستورات صادره ازسوی ائتلاف متجاوز به یمن، جمعهشب (22 ژانویه) مفتی داعش را آزاد کردند. به نوشته پایگاه خبری یمنی«YNP»، منابع آگاه میگویند سرانجام ائتلاف سعودی موجب آزادی «ابوبکر البریکی» که در بسیاری از جنایات تروریستی مشارکت داشته، شد و این عضو خطرناک داعش در روز تعطیل رسمی آزاد شد. بهگفته این منابع، «سامح الزوکا» از اعضای دادسرای کیفری عدن بهعنوان معاونت این دادسرا در ۱۸ ژانویه جاری انتخاب شد تا در نخستین ماموریتش، البریکی را در روز تعطیل رسمی آزاد کند. وی از سرکردههای داعش و مفتی آن برای انجام حملات تروریستی متعدد در عدن، لحج، ابین و تعز بود که در سال ۲۰۱۰، پس از برنامهریزی برای انفجار ورزشگاه «۲۲ می» درجریان مسابقات جام قهرمانی خلیجفارس دستگیر شده بود. پیشتر، وزارت خارجه دولت نجات ملی یمن با ارائه جدیدترین دستاوردها علیه القاعده و داعش طی عملیات نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی در این کشور و روابط این دو گروه تروریستی با کشورهای متجاوز و خائن علیه یمن، به سازمان ملل و شورای امنیت نامههای جداگانهای فرستاده بود. «مهدی المشاط» رئیس شورایعالی سیاسی یمن نیز با بیان اینکه جامعه بینالمللی به وجود القاعده و داعش در بدنه دولت مستعفی یمن واقف است، گفت سازمان ملل باید مواضع منطقی در چارچوب احترام به شرافت، حاکمیت و منافع یمن اتخاذ کند، بهگونهای که صلح و امنیت بینالمللی را استحکام بخشد.
از داعش تا القاعده
این البته برای نخستینبار نیست که سعودیها با گروههای تروریستی همکاری میکنند. در میانه شهریورماه، خبرهایی پیرامون همکاری عربستان سعودی با هر گروهی در یمن برای جنگ با انصارالله و ایجاد توازن در عرصه میدانی در رسانهها منتشر شد. ریاض در این مسیر حتی با حزب اصلاح که برخی از شعبههای آن گرایشهای اخوانی دارند و عربستان بهشدت با آنها مخالف است نیز متحده شده است. گروههای وابسته به القاعده و داعش دیگر تروریستهایی هستند که برای جنگ با انصارالله وارد ائتلافی نانوشته با عربستان شدهاند. سعودیها ازطریق واسطههای خود در یمن به القاعده و داعش پول و سلاح میرسانند. حمایت سعودیها از این دو گروه درحالی است که آمریکا نیز از این موضوع اطلاع دارد. در سال 2018 آسوشیتدپرس در گزارشی بهطور مشروع به همکاری میان عربستان با القاعده و داعش پرداخت.
در این گزارش «مایکل هورتون»، عضو اندیشکده «بنیاد جیمزتاون» که اخبار مربوط به تروریسم را دنبال میکند، به آسوشیتدپرس گفته بود: «عناصری از ارتش آمریکا کاملا مطلع هستند آنچه آمریکا در یمن انجام میدهد، دارد به القاعده کمک میکند، اما از نظر آمریکا حمایت از مقابله امارات و عربستان سعودی با آنچه توسعهطلبی ایران خوانده میشود، بر مقابله با القاعده و حتی باثبات کردن یمن اولویت دارد.» باوجود این، میزان حمایت سعودیها از القاعده بهحدی رسید که باعث شد واشنگتن بهسمت بازخواست ریاض گام بردارد. سال 2019 میلادی شبکه «سیانان» در گزارشی با اشاره به پیدا شدن مقادیر گستردهای از تسلیحات ساخت آمریکا در دست تروریستهای القاعده در یمن مدعی شد بهدلیل این رسوایی آمریکا قصد دارد با ارسال هیاتی به عربستان و امارات از آنها در اینباره تحقیق کند. با اینحال همکاری سعودیها با القاعده و دادن تجهیزات به این گروهک ادامه داشت تا اینکه «صلاح بن لغیر» یکی از رهبران شورای انتقالی جنوب یمن فاش کرد: «خالد باطرفی رهبر القاعده در شبهجزیره عربستان برای کمک به ارتش سعودی به استان المهره واقع در شرق یمن رفته است.»
به گزارش ایرنا به نقل از تارنمای الخبر الیمنی، ماموریت القاعده حمایت از نقشههای سعودی در استان المهره ازجمله حفظ گذرگاه شحن و جلوگیری از تسلط قبایل المهره بر این گذرگاه بود. در همان شهریورماه خبرها حکایت از تلاش ریاض برای بهرهبرداری از هستههای گروه داعش در یمن بهنفع خود حکایت داشت. «فرهیختگان» در همان زمان با انتشار گزارشی با عنوان «ائتلاف بنسلمان با رهبر القاعده» نوشت: «پشتیبانی از هستههای پراکنده داعش با هدف فرسایشی کردن جبهه داخلی انصارالله صورت گرفته تا نیروهای داعش بتوانند در مناطق تحت کنترل انصارالله دست به عملیات بزنند.»
پادشاهان تروریستپرور
جنگ یمن، مشت نمونه خرواری است که نشان میدهد بین گروههای تروریستی و عربستان سعودی چه پیوندی برقرار است. در دو دهه گذشته گزارشهای بیشماری درباره چگونگی توسعه تفکرات تروریستی در منطقه غرب آسیا، آسیای میانه و آفریقا در رسانههای منطقهای و بینالمللی منتشر شده است. علاوهبر این ریاض برای تقویت این گروهها از هیچگونه حمایت نظامی مستقیم و غیرمستقیمی پرهیز نکرده است. ریشه این حمایتها به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد که از آن بهعنوان آغاز شکلگیری آشکار گروههای مسلح تروریستی اسلامی یاد میشود و بهدنبال آن بود که تنشهای فرقهای شدت یافت. در این دوره دو اتفاق مهم افتاد؛ یکی تشکیل گروههایی مانند سپاه صحابه پاکستان و دیگری تشکیل القاعده. افغانستان بهترین و مناسبترین زمان برای گسترش و پیوند بین سلفیها از طیف فکری اخوانی، دیوبندی و وهابی بود. تشکیل گروههای رادیکال مانند القاعده و آزادسازی افغانستان از دست اشغالگران شوروی در دوران جنگ سرد هدف غربیها بود و هزینه آن را غربیها باید میپرداختند اما این کار به یک پروژه برای سعودیها و کار در افغانستان به یک استراتژی سیاسی جهت فرار از دست وهابیون تندرو در داخل و تهدیدات نرم ایران تبدیل شد. اما با این حال، پرشتابترین سیر صعودی تشکیل و سازماندهی گروههای سلفی جهادی به سال ۲۰۱۰ بازمیگردد که همه گروههای سلفی جهادی در جنوبغرب آسیا، شمال آفریقا مانند انصارالشریعه لیبی و تونس و شبکه محمد جمال و داعش، النصره و... تشکیل و فعال شدند. رهبران و تصمیمگیرندگان بیشتر این گروههای تروریستی مانند داعش، النصره و... عمدتأ سعودیالاصل بودند. علاوهبر این، اتباع کشورهای عربی بهویژه عربستان عضوی از گروههای تروریستی بودند. بهعنوان نمونه 12هزار نفر از اتباع عربستان جزء گروههای تروریستی در سوریه بودند که از این تعداد سههزار و 872 نفر به هلاکت رسیده و دوهزار و 689 نفر دیگر مفقود شدهاند. سعودیها شهروندان زن تبعه خود را نیز در سه شکل ۱- حضور جهت عملیات انتحاری ۲- جهاد نکاح ۳- فعالیت برای جذب زنان و دختران در گروههای تروریستی همچون داعش، سازماندهی میکردند.
با شروع بحران سوریه و بهمنظور افزایش فشارهای سیاسی و ایجاد بهانه برای مداخله محور غربی در سوریه با مجوز سازمان ملل، در زمان ریاست بندر بن سلطان بر سرویس اطلاعاتی عربستان او توانست با کمک عوامل خود مانند زهران علوش و کمک سازمان اطلاعات ترکیه (میت) ۵۰۰ کیلو گاز سارین و سیانور را از کشورهای حوزه قفقاز و اروپای شرقی خریداری و جهت استفاده تروریستها به سوریه منتقل کند. تمام هزینه این خرید توسط سرویس اطلاعاتی عربستان پرداخت شد. از مواد شیمیایی در خانالعمل در فروردین ۱۳۹۲ علیه نیروهای دولتی و مردمی سوریه استفاده شد. همچنین حمایتهای تسلیحاتی و لجستیکی عربستان از گروههای تروریستی ازجمله اقدامات نظامی غیرمستقیم این کشور در حمایت از گروههای تندرو سلفی در گسترش تروریسم منطقهای بوده است. این کشور تسلیحات نظامی پیشرفتهای را طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ اعم از اسلحههای سبک انفرادی، سنگین، موشک و مهمات موردنیاز گروههای تروریستی فعال در سوریه، عراق، لیبی خریداری و به آنها تحویل داده است. بهطوری که روزنامه دیلیتلگراف در ماه مارس ۲۰۱۳ فاش ساخت که با مدیریت آمریکا و هزینه عربستان، تنها طی حدود چهار ماه، سههزار تن اسلحه متعلق به یوگسلاوی سابق از طریق ۷۵ پرواز از مسیر زاگرب به فرودگاههایی در ترکیه و اردن برای شورشیان مسلح در سوریه فرستاده شده است. درخصوص حمایتهای لجستیکی نیز این کشور در سوریه و عراق خریدهای زیادی برای گروههای تروریستی داشته است. عربستان طی یک مورد ۲۲۵۰۰ دستگاه خودروی تویوتا، از ژاپن خریداری کرد و در اختیار تروریستها قرار داد. در یک اقدام، نیروهای امنیتی عراق توانستند ۱۰۰ خودروی پیکاپ را که پلاکهای عربستانی داشتند در نزدیکی مرزهای عراق و سوریه در نینوا منهدم کنند.