به گزارش «فرهیختگان»، «الهه» تفنگ ایران در هفتههای سوم و چهارم تیراندازی تفنگ بادی با تیم دانشگاه آزاد اسلامی درخشید و مقام اول انفرادی را بهدست آورد تا خاطره حضور او در دو المپیک لندن و ریو دوباره پررنگتر شود و حتی برای نبودن او در المپیک توکیو هم افسوس بخوریم.
الهه احمدی که به «مادرترین ورزشکار تاریخ ایران» هم شهرت یافته است، این روزها آرامآرام و باحوصله تمریناتش را پیش میبرد تا خود را برای هدف بزرگش- که مدال المپیک است- آماده کند، او عجلهای ندارد و معتقد است خدا برای جوانهایی که از تلاش غافل نشوند همیشه ارزش قائل است و نتیجه زحمات را میدهد و البته امیدوارم است مسئولان هم ارزش استعدادهای ملی را بیشتر بدانند تا ورزشکار با دغدغه کمتر به ورزش و هدفش که همان بالا بردن پرچم ایران در دنیاست، بپردازد. به بهانه حضور و درخشش الهه احمدی در لیگ برتر با پیراهن دانشگاه آزاد اسلامی، سراغ او رفتیم تا بیشتر درباره تمرینها و این روزهایش بپرسیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با ورزشکار المپیکی دانشگاه آزاد اسلامی را خواهید خواند.
در هفتههای سوم و چهارم لیگ به صدر برگشتی و قهرمان انفرادی شدی، چطور به این امتیاز رسیدی؟
سال گذشته و بعد از تمام شدن لیگ، هیچتمرین و مسابقهای در رشته بادی نداشتم و این مسابقه لیگ اولین مسابقه بادی در یک سال گذشته بود و من بیشتر در رشتههای سه وضعیت و خفیف تمرین میکردم. هفته اول در فینال پنجم شدم ولی هم من و هم همتیمیهایم رکوردهای انفرادی خیلیخوبی داشتیم. هفتههای سوم و چهارم که پنجشنبه هفته گذشته بود ما یک قرعه استراحت و یک مسابقه با قرعه به نسبت خوب داشتیم که خدا را شکر هر سه نفرمان در فینال بودیم و من هم توانستم اول شوم و خیلی خوشحالم، زیرا بچههایی که در لیگ به فینال میروند همه از بچههای ملی و افرادی هستند که رکوردها و تمرینات خوبی دارند که از این بابت خدا را شکر میکنم و امیدوارم هفته پایانی هفته خوبی برایمان باشد و بتوانیم با موفقیت سپری کنیم.
تمریناتت را از چه زمانی شروع کردهای؟
یکسالونیم در رشته سه وضعیت و خفیف تمرین میکردم و حدود دوهفته قبل از شروع لیگ امسال تمریناتم را در رشته بادی آغاز کردم. ابتدا تمرینات استقامتی، بدنی و خشک را به نسبت تکنیک و تاکتیک انجام دادم و هفته اول را با موفقیت سپری کردیم و الان حدود یکماه است که تمرینم را پیگیری میکنم.
با توجه به اینکه تیراندازی رشته برخوردی نیست، کرونا چقدر روی سبک تمرینت تاثیر گذاشته است؟
کرونا روی کل دنیا تاثیر گذاشته؛ سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ و... و روی ورزش تاثیر خیلی بیشتری داشته، چراکه ورزش بیشتر جنبه جمع بودن، با هم بودن و تیم شدن را دارد و متاسفانه تاثیراتش بسیار زیاد بوده است. بهخصوص برای من روی تمرین بدنیام بیشتر از تمرین تیراندازیام تاثیر گذاشته، برای تمرین تیراندازی باشگاه را میتوانستم تنظیم کنم، چون در این رشته برخورد نداریم، ولی در تمرینات بدنیام وقفه افتاد و من بیشتر ناراحت این موضوع هستم که امیدوارم کمکم بتوانم شروع کنم و قرار است از این هفته تمریناتم را برای آمادگی جسمانی خوب شروع کنم. همه فکر میکنند تیراندازی بدنسازی نمیخواهد و تمرینات بدنسازی خیلی خوبی را نیاز دارد تا بتوانیم کار را بهخوبی انجام بدهیم. البته در کل تاثیرش کمبود مسابقه بود و این کمبود مسابقات برای بچههای ملیپوش که قرار است مسابقات برونمرزی داشته باشند، دردسرسازتر بوده است.
به آن آمادگی که میخواستی رسیدی؟
بله، به آن چیزی که بهعنوان هدف برای لیگ درنظر گرفتهام رسیدهام. رکوردهایم خیلی خوب است که البته این را بیشتر مدیون تجربه و آمادگی تکنیکی و تاکتیکی خودم میدانم و اینکه زیرنظر مربی خیلیخوبی تمرین میکنم، ولی اگر بخواهم برای هدفهای دیگرم بگویم نه، آن نیاز به زمان دارد چون هنوز مسابقات برون مرزی نیست و آن هدفهای من مربوط به بعد از المپیک میشود. البته هدفهای ریزتری برای قبل از المپیک دارم که تثبیت یک رکورد ثابت برای خودم است و تمریناتم را برای رسیدن به هدف بعدی ادامه میدهم.
سطح لیگ برتر چطور است؟
لیگ برتر لیگ فوقالعادهای است، چراکه تمام بچههای تیم ملی و آنهایی که در تیراندازی عالی هستند، در این لیگ حضور دارند و در این لیگ دو تیم خیلی قوی هستند، چون بچههای تیم ملی معمولا کنار هم هستند تا قهرمانی خود را حفظ کنند. فرق این لیگ با لیگهای قبلی فقط در تعداد کمتر تیمها بود، ولی سطح و کیفیتش هیچفرقی نکرد و تمام بچههای بنام تیراندازی حاضرند و رکوردهای خیلیخوبی ثبت میشود و سطحش فوقالعاده است.
جدیترین رقیبت کیست و کدام تیم است؟
نمیتوانم بگویم کدام ورزشکار رقیب جدیام است، چون در تیراندازی بحث خود ورزشکار است که روی خط میرود و باید ببیند برای خودش چه هدفی گذاشته است، بنابراین من بهعنوان الهه احمدی رقیب خودم را خودم میدانم و هدفم سطح رکورد تعیینشده خودم است که بهعنوان رقیبم قرار دادم، ولی اگر بخواهم بگویم تیم دانشگاه آزاد اسلامی که عضوش هستم، رقیبش کیست، چند تیم هستند که خیلیخوبند؛ یکی دانشگاه آزاد اسلامی است و یکی هم مقاومت. خودم دوره قبل لیگ عضو تیم مقاومت بودم و با آن تیم قهرمان شدیم و به نظرم این تیم رقیبی جدی است، چون دوعضو المپیکی را در خود دارد و رکورددار ایران در رشته بادی هستند که هفته آینده با هم مسابقه داریم و این درحالی است که هر دو تیم تا الان شکستی نداشتند و مسابقه پایانی که روبهروی هم قرار داریم تکلیف قهرمان را مشخص میکند.
درحالحاضر تمریناتت با دانشگاه آزاد اسلامی چطور پیش میرود؟
تمرینات دانشگاه آزاد اسلامی در باشگاه پاس زیرنظر مربی دانشگاه آزاد اسلامی که پدر من هستند، انجام میشود، پدرم از اول کارم تا الان مربی من بود و تمرینات خیلیخوبی هم هست و هدفگذاری برای هر هفته مشخص است و براساس برنامهریزی قبل از مسابقه با توجه به حریف روبهرو پیش میرود.
وضعیت قراردادهای این رشته خوب است؟
این سوال خیلی غمانگیز است، قراردادهای تیراندازی آنطور که باید خوب نیست، اسپانسر نیست و تیمها باید حمایت مالی داشته باشند تا بتوانند قراردادهای خوبی را ثبت کنند تا لیگ رونق پیدا کند، هر قدر قراردادهای بچههایی که در سطح بالا هستند بیشتر باشد، بهطور حتم روی تیراندازهای دیگر هم تاثیرگذار است و تا وقتی اسپانسر وارد لیگ نشود و قراردادها اینقدر پایین باشد، لیگ پیشرفت نمیکند. طبیعی است وقتی لیگ پیشرفت نکند تیراندازان هم نمیتواند سطح آمادگیشان را حفظ و تیراندازی کنند و درنهایت با این اتفاق پشتوانه، تیم ملی ضعیف میشود و این چیزی است که باید از آن فرار کنیم و نگذاریم به این سطح نزدیک شویم. برای همین همیشه گفتهام و الان هم میگویم که هر وقت لیگ تیراندازی ایران پررقیب و پرافتخار باشد، این امر یک پله خیلی خوب برای بچههای ملی میشود تا در مسابقات بزرگتر آمادگی بهتر داشته باشند و با آمادگی بهتر در مسابقات شرکت کنند، چراکه بهواسطه لیگ قویای که دارند بتوانند آمادگی خود شان را در مقابل رقبای قدرتمند دنیا حفظ کنند.
کار با دانشگاه آزاد اسلامی چطور است؟
اولینبار است که برای دانشگاه آزاد اسلامی تیراندازی میکنم، ولی با مطالعهای که درباره این باشگاه داشتم حمایتی که از ورزشکاران میکنند خوب است و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد و درواقع دانشگاه آزاد اسلامی بتواند راه درست تیمداری و قهرمانی را در لیگهای مختلف ایران داشته باشد و حتی به تیمها و باشگاههای دیگر آموزش بدهد تا الگویی برای تیمهای دیگر باشد.
از اردوی تیم ملی چه خبر؟
خیلی از اردوهای تیم ملی خبر ندارم، زیرا این دوره نتوانستم سهمیه بگیرم و مدتی استراحت کردم و درواقع کارهای پایاننامهام را بعد از مدتها تاخیر انجام دادم، چون من درگیر مسابقات مختلف برای گرفتن سهمیه المپیک بودم و با اینکه بسیار نزدیک به رنکینگ جهانی بودم و رکورد جهان را سال گذشته در رشته 50 متر سه وضعیت زدم، متاسفانه نتوانستم سهمیه بگیرم و یک مدت استراحت کردم.
مشکلات تیراندازی چه چیزهایی هستند؟
متاسفانه مشکلات خیلی زیادی وجودی دارد و برای اینکه بتوانیم حضور موفق در المپیک داشته باشیم خیلی هم جدی هستند. چراکه بهواسطه گرفتن سهمیه از المپیک لندن این رفتن به المپیک برایمان اتفاق افتاده، اما اینکه چرا حضورمان آنطور که باید موفقیتآمیز و در حد سکو نبوده است باید بررسی کنیم. مشکلات خیلی زیاد است؛ نبود بودجه و مشکل از همه مهمتر و جدیتر- که سد راه قهرمانی است- نبود تفکر قهرمانی و حرفهای از مسئولان بلندپایه تا ورزشکاران است. اگر تفکر مسئولان و ورزشکاران به رشته تیراندازی حرفهای و جدی باشد و این رشته را بهعنوان یک رشته مدالآور در نظر بگیرند و این را بدانند که این رشته بیشترین مدالها را در المپیک میگیرد بقیه ابزارها هم خودبهخود بهحرکت در میآیند و این توان خفته قهرمانی المپیک در تیراندازی میتواند بهکار بیاید و این اتفاق محرکی برای حضور قهرمانانه در المپیک شود. سرمایهگذاری در این رشته و پشتوانه مالی فکری و حرفهایگری به تیراندازی که رشته پرهزینهای است تزریق شود روی سکوی المپیک خواهیم بود.
جدیترین مشکلت برای حضور در المپیک چیست؟
بهواسطه تجربهام در گرفتن سهمیه دو المپیک قبلی میتوانم بگویم مهمترین مساله برای حضور خوب در المپیک حضور هرچه بیشتر ورزشکاران در مسابقات است، باید مسابقه داده شود، چون ما داخل ایران خیلی رکوردهای خوبی میزنیم، ولی برای اینکه بتوانیم این رکوردهای بالا را تثبیت کنیم باید در مسابقه شرکت کنیم و در هر مسابقه دانهدانه امتیازها را بالا ببریم و ثابتش کنیم تا اینکه در مسابقات موفق باشیم. البته مسابقات تدارکاتی المپیک قرار است از اواخر اسفند یا اوایل فروردین شروع شود که امیدوارم بچههای المپیکی ما موفق باشند و در المپیک خوش بدرخشند.
ورزشکاران این رشته به چه چیزهایی برای بهتر شدن نیاز دارند؟ حمایتها از سوی باشگاه، فدراسیون و وزارت ورزش بهاندازه کافی هستند؟
حمایت مالی و اجتماعی باید از ورزشکار شود تا دغدغه ورزشکار دانشگاه و شغل و زندگی آیندهاش نباشد و همه میدانند برای رسیدن به مدال المپیک ورزشکاران زندگی و جانشان را میگذارند و همه وقت و عمر و جوانیشان را میگذارند. هیچفردی با یکی، دوسال تمرین کردن به مدال المپیک نمیرسد و فردی مدالگرفته که سالها تمرین کرده و یک عمر برای رسیدن به آن باید وقت گذاشته شود، بنابراین برای اینکه بتوانیم به موفقیت برسیم باید سرمایهگذاری کنیم و یک سیستم باید کمک کند تا یک ورزشکار نخبه یا شایسته بتواند مدال المپیک را بگیرد. تا وقتی کارمان سیستمیک نشود، یک ورزشکار بهتنهایی نمیتواند مدال بگیرد و بار همهچیز را به دوش بگیرد، بنابراین باشگاه، فدراسیون، کمیته ملی المپیک، وزارت ورزش و خیلی از ارگانهای خصوص حتی باید وارد این بحث شوند و ورزش را جدی بگیرند، چراکه خیلی از جوانهای ما جوانیشان را در ورزش میگذارند و برای افتخار کشور سعی میکنند زندگی کنند و باید برایشان ارزش گذاشته شود. یکی از آرزوهای من در زندگی همین است.
منتظر مدال «الهه» تفنگ ایران در المپیک باشیم؟
بله حتما، خودم انتظارش را میکشم که مدال المپیک به گردنم بیفتد، دوبار نزدیک مدال المپیک بودم، یعنی وقتی مدال نزدیکم بود و از کنارم رد شد، نسیمی که از رد شدن مدال المپیک بهصورتم خورد و حس بسیار خوشایند و در عین حال غمانگیزی بود. دوبار هم در المپیک لندن و هم ریو که عنوان ششم را بهدست آوردم و با اینکه وارد فینال شدن خودش افتخار بزرگی است، ولی هدف من گرفتن مدال المپیک بود. بعد از یک دوره استراحت تمریناتم را شروع کردهام، هدفگذاریهایم را انجام دادهام و قرار است کمکم پیش بروم و نیازی بهسرعت گرفتن درحالحاضر نیست، چون المپیکی به این نزدیکی نداریم و اول آرزوی موفقیت برای بچههایی دارم که برای المپیک توکیو آماده میشوند و آرزو میکنم به آرزویشان برسند، من هم آرزو و تصمیمم این است که به مدال المپیک برسم. ناامیدی در کار نیست، قرار است ادامه بدهم و سختیهای مسیر المپیک را با توکل به خدا برای رسیدن به مدالش تحمل میکنم یا علی گفتم و کارم را شروع کردم و امیدوارم خداوند پاسخ زحمات تمام انسانها را بدهد و پاسخ زحمات و تلاش کار مرا هم بدهد که به این اتفاق ایمان دارم. سالها ورزش کردهام و میدانم که برای فکر قهرمانی چه سختیها و کمبودهایی را باید تحمل کرد و امیدوارم و مطمئنم که اینها از طرف خداوند پاداش دارد. مطمئنم وقتی جوانی از جوانی کردنش گذشته و بهسمت تحمل سختیها و ریاضت ورزش رفته و از خوشیهایش برای هدفش گذشته است، خدا هم هوایش را دارد.
* نویسنده: نسیم شیرازی، روزنامهنگار