به گزارش «فرهیختگان»، معصومه حلیمی، نویسنده افغانستانی ساکن ایران است که کتاب «ملکه بامیان» را نوشته است. با او درباره این کتاب و موضوع و سوژهای که برای این صفحه داشتیم گفتوگو کردیم. او درباره روایتش در این کتاب به «فرهیختگان» میگوید: «داستان این کتاب به زمان طالبان در افغانستان برمیگردد. زمانی که طالبان به بامیان حمله میکند، این داستان به این خاطر برایم اهمیت داشته است که با راوی این کتاب ارتباط نزدیک داشتم و یکسری خاطرات هم در ذهن خودم بود اینکه طالبان حمله کرد و شهر و خانههایمان را گرفت، اینها در ذهنم بود اما زمانی که به ایران آمدم و به مدرسه رفتم، در کلاس اول راهنمایی یکی از معلمان خواست تا کتاب قصهای را بنویسیم. من هم چون این ماجرا از بچگی در ذهنم بود، همان هسته اولیه داستان را در آن زمان به صورت کتاب داستان نوشتم و نقاشیهای آن را هم انجام دادم. همیشه این داستان در ذهنم بود. خیلی از اطرافیانم در مورد این موضوع صحبت میکردند و این باعث میشد تا این داستان در ذهنم بیشتر شکل بگیرد.»
در مورد اینکه چه بخشهایی از افغانستان برای ایرانیها پررنگ است، میگوید: «نویسندگان مطرح افغانستان مثل خالد حسینی و سیامک هروی سعی کردهاند جنگ طالبان و مهاجرت مردم افغانستان را به تصویر بکشند و ایرانیها هم شناخت خوبی از این نویسندگان دارند اما در روایتهایشان کابل و هرات را تصویر کردهاند، اما از مردم شیعهنشین بامیان که بسیار هم به آنها ظلم شده است، چیزی نگفتهاند. این مردم خیلی از امکانات را ندارند و به آنها رسیدگی نمیشود و صدایشان را هم کسی نمیشوند. از آنها کمتر در کتابها گفته شده است. بامیان یکی از ولایتهای مطرح افغانستان است و مکانهای دیدنی فراوانی دارد. خالد حسینی در کتاب بادبادکباز کمی از بامیان گفته است. اما باز هم از قسمتهای شیعهنشین این ولایت خیلی گفته نشده است. فکر میکنم هزارهها که از نظر مذهبی و فرهنگی، به ایرانیها نزدیکترند، آداب و رسومشان بسیار در ایران کم شناخته شده و خیلی از آنها گفته نشده است. نویسندگان افغانستانی معمولا از طالبان و انقلاب افغانستان در کتابهایشان میگویند. البته جنگ طالبان را فقط در کابل و هرات روایت کردهاند و از بخشهای دیگر غافل شدهاند. خیلی از ایرانیها شاید ندانند که افغانستان سادات دارد، ازبک دارد، تاجیک دارد و... . کمتر کتابی را میتوان یافت که از سادات افغانستان که کم هم نیستند گفته باشد یا همین مساله مهاجرت در بین مردم افغانستان جایش در کتابها خالی است. مهاجرت به آمریکا، ایران، پاکستان و مهاجرت به اروپا که در سالهای اخیر شدت بیشتری پیدا کرده است. البته کارهایی شده؛ اما باز هم جای کار دارد. شاید بتوان گفت کتابی که چهار دهه از مهاجرت مردم افغانستان را به تصویر بکشد، نداریم. در کتاب «ملکه بامیان» سه دهه از تاریخ افغانستان به تصویر کشیده شده و سعی شده است، از باورها، مظلومیتها و آداب و رسومی گفته شود که جایش در سایر کتابها خالی است.»
حلیمی معتقد است یکی از کتابهای خوب در مورد افغانستان را باید در کتاب «آوازهای روسی» احمد مدقق دید، کتابی که سعی شده است از تاریخی از افغانستان بگوید که ایرانیها کمتر در مورد آن میدانند.