به گزارش «فرهیختگان»، معرفی دو گزینه برای معاونت وزیر خارجه و معاونت امور سیاسی وزارت خارجه از سوی جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا، پیام معناداری برای متحدان و رقبای آمریکا به دنبال داشت. بایدن برای معاونت وزیر خارجه وندی شرمن و برای معاونت امور سیاسی وزارت خارجه ویکتوریا نولاند را معرفی کرد. هر دوی این دیپلماتها در دولت اوباما از چهرههای شاخص و تاثیرگذار در عرصه سیاست خارجی آمریکا بودند. بایدن با انتصاب این دیپلماتهای بازنشسته این پیام را به متحدان آمریکا در اروپا و منطقه ارسال کرد که او بنا دارد به سیاست خارجی سنتیتر پس از چهار سال عدم اطمینان و غیرقابل پیشبینی بودن در دوران دونالد ترامپ بازگردد. خبرگزاری فرانسه، این انتصابات را به «تلاش برای تقویت موقعیت ایالات متحده در دیپلماسی بینالمللی» تفسیر کرده است. در بیانیه تیم انتقالی که شنبه ۲۷ دیماه منتشر شد، شرمن یک «مشاور قابل اعتماد» برای جو بایدن و معاون او کامالا هریس توصیف شده است. گفته شده است وی در طول چهار سال در پست معاون وزیر، به ۵۴ کشور سفر کرد و به دلیل دستاوردهای دیپلماتیک از باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق، مدال امنیت ملی را دریافت کرد.
براساس آنچه رسانههای غربی نوشتهاند، بایدن، شرمن و نولاند را از بین 11 مقامی انتخاب کرده است که برای این پستها پیشنهاد شده بودند. در بیانیه بایدن آمده که این افراد در برخی از تعیینکنندهترین دستاوردهای امنیت ملی و دیپلماتیک آمریکا نقش داشتهاند: «من اطمینان دارم که آنها از تجربه و مهارت دیپلماتیک خود برای بازگرداندن رهبری جهانی و اخلاقی آمریکا استفاده خواهند کرد. آمریکا بازگشته است.» تا پیش از اعلام نتایج انتخابات سنا در ایالت جورجیا، یکی از نگرانیهای دموکراتها برای انتصاب شرمن در وزارت خارجه، کسب کرسی پنجاهویکم جمهوریخواهان در سنا و مخالفت آنها با شرمن به دلیل نقشش در توافق هستهای با ایران بود. اما با کسب 2 کرسی این ایالت و برابری رای دو حزب در سنا، شرمن به تیم بلینکن اضافه خواهد شد.
اما مهمتر از انتخاب شرمن بهعنوان معاون وزیر خارجه، سپردن پست معاونت سیاسی وزارت امور خارجه به ویکتوریا نولاند است. اگر انتخاب شرمن دارای یک پیام به متحدان آمریکا بود، حضور نولاند در وزارت خارجه، علاوهبر متحدان، پیام بسیار بزرگی برای رقبا و دشمنان آمریکا بهویژه روسیه داشت. بایدن علاوهبر این دو، برایان پیمککئون را بهعنوان معاون وزیر در امور مدیریت و منابع معرفی کرده است. او مشاور سیاست خارجی بایدن، رئیسجمهور منتخب است و بیش از ۲۵ سال با او در سنا، کاخ سفید، کارزار انتخاباتی بایدن برای رئیسجمهوری و تیم انتقالی بایدن هریس با او کار کرده است. مککئون پیش از این، معاون اصلی جانشین وزیر دفاع در امور سیاست و اکنون نیز بهعنوان سرپرست جانشینی وزارت دفاع بوده است. بانی جنکینز دیگر گزینهای است که بایدن برای معاون وزیر خارجه در کنترل سلاح و امور امنیت بینالمللی معرفی کرده است. از او بهعنوان کارشناس ارشد گسترش سلاحهای هستهای یادشده است و در دفتر امنیت بینالمللی و منع گسترش سلاحهای هستهای وزارت خارجه آمریکا بهعنوان نماینده این کشور در اجلاس گروه هفت و کشورهای مربوطه برای مشارکت جهانی علیه گسترش سلاحها و مواد کشتار جمعی فعالیت داشته است. عذرا ضیا هم برای معاون وزیر در امور امنیت غیرنظامی، دموکراسی و حقوق بشر و ند پرایز هم که دستیار اوباما و سخنگوی شورای امنیت ملی بوده است، برای سخنگویی وزارت خارجه آمریکا انتخاب شدهاند.
وندی شرمن
همچون آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه دولت بایدن، وندی شرمن نیز یک یهودی است و بهعنوان یکی از یهودیان طرفدار اسرائیل شناخته میشود. او زمان ریاستجمهوری بیل کلینتون رئیس هیات مذاکرهکننده هستهای آمریکا با کرهشمالی بوده و در دولت باراک اوباما، معاون کلینتون و جان کری وزرای امور خارجه آمریکا بوده است. شرمن بر همین اساس نقش مهمی در مذاکرات هستهای منجر به برجام ایفا کرد. او پس از پایان دولت اوباما، کتاب خاطراتش را با عنوان «من ترسو نیستم» که بخشی از آن به پرونده هستهای ایران اشاره داشت، منتشر کرد. او در جایی که درباره دیپلماسی صحبت میکند در توصیف فرآیندهای دیپلماتیک و اساس سیاست بر محدودیت ابزارهای فیزیکی و مادی تاکید دارد. او معتقد است نمیتوان با ابزارهای فیزیکی به دستاوردهایی رسید که از طریق دیپلماسی هم قابل دستیابیاند و هم مدت زمان زیادی میتوان از آنها بهرهمند بود.
آنچه شرمن به آن معتقد است گریختن و عدم استفاده از ابزارهای فیزیکی نیست. اساس این اعتقاد او نشانگر اعتقاد اعضای سرآمد تیم بایدن است. شرمن پیشتر درباره جدی نبودن باراک اوباما برای حمله نظامی به ایران آن را ناعادلانه توصیف کرده و گفته بود این عادلانه نیست که بگویم اوباما با گزینه نظامی علیه ایران مخالف بوده است. او حتی مدعی بود اوباما تسلیحات لازم را برای حمله به تاسیسات هستهای ایران نیز مشخص کرده بود اما بهدلیل آنکه اقدام نظامی علیه ایران دستاوردی کوتاهمدت داشت از انجام آن خودداری کرد.
شرمن همانند دیگر اعضای دولت بایدن و تیم دیپلماتیک دموکراتها به جنگ و ابزار نظامی اعتقاد دارد اما سیاست را تکبعدی و تنها از منظر ابزارهای مادی درک نمیکند و نگاه پررنگی به دیپلماسی دارد. محدودیت در منابع و تعدد تهدیدات چیزی است که دیپلماتهای دموکرات را به طبقهبندی و اولویتبندی مشکلات سوق داده است. شرمن معتقد است آمریکا بهدلیل محدودیتهای ابزار فیزیکی و منابع نمیتواند همزمان چندین جبهه را مشتعل نگاه دارد.
نگاه شرمن به آینده مذاکره با ایران
معاون وزیر امور خارجه دولت بایدن درباره برجام نگاه زمانی دارد و معتقد است هر سال و هر دورهای برجام مختص خود را دارد. او در مصاحبه با رسانهها به صراحت گفته بود شرایط دیگر مانند سال 2016 نیست و برجام سال 2021 با آن متفاوت خواهد بود. او معتقد است شرایط نسبت به سال انعقاد و سال اجرای برجام متفاوتتر شده است و موضوعات نیز تغییر کردهاند. مذاکرهکننده آمریکا در برجام درباره سیاستهای ترامپ در قبال ایران نیز گفته است: «طی سهسال گذشته بعد از خروج آمریکا از توافق هستهای، ایران اورانیوم بیشتری را غنیسازی کرد، تاسیسات هستهای بیشتری راهاندازی کرد و با تکنولوژی پیچیدهتری زمان دستیابی به سلاح هستهای را کوتاهتر کرد.» از نظر آمریکاییها پیشرفت فناوری هستهای ایران تا حدی بوده است که دیگر تعیین زمان فرار برای آن طبق سال 2016 ممکن نیست. این گفتههای شرمن مطالبی دور از واقعیت نیز نیستند. ایران اگر در سال 2016 سانتریفیوژ IR-1 را با توان غنیسازی یک سو تولید میکرد حالا سانتریفیوژ IR-2 را با توان غنیسازی 10 سو تولید و آبشارهای آن را در تاسیسات غنیسازی نطنز راهاندازی کرده و درحال تکمیل چرخه تولید سانتریفیوژی با توان غنیسازی 50 سو است.
گفتههای شرمن و دیگر مقامات آمریکایی نشان میدهد آنها در سایه پیشرفت فناوری ایران مفاد توافق برجام سال 2016 را بیاثر میدانند. اگر در سال 2016 ایران 20 هزار سانتریفیوژ با توان غنیسازی 20 هزار سو داشت حالا میتواند با تولید 2هزار سانتریفیوژ IR-2 به این توان برسد. سازمان انرژی اتمی ایران پیش از انفجار سوله مونتاژ سانتریفیوژ خود در نطنز اعلام کرده بود روزانه میتواند 60عدد از این سانتریفیوژها را مونتاژ کند. این بدان معناست که ایران تنها در مدت 5هفته میتواند ظرفیتی همانند ظرفیت غنیسازی سال 2016 را به ظرفیت پیشین بیفزاید. کمتر شدن تعداد سانتریفیوژها همچنین بهمعنای آن هستند که ایران میتواند ظرفیت بالای غنیسازی خود را راحتتر در تاسیسات غنیسازی زیرزمینی چیدمان کند.
شرمن چه میخواهد؟
از نگاه شرمن، ایران را نه میتوان نابود کرد و نه میتوان با آن راهکاری مشترک ایجاد کرد. راهحل جایی میان این دو موضوع است. او معتقد است ایران باید براساس «مذاکرات»، «مهار» شود چراکه راههای دیگر جواب قابلتوجهی در پی نداشته است. او پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا، در مصاحبه با شبکه رادیویی «پابلیک رادیو اینترنشنال» صراحتا گفت: «تحریمها نه موجب بازگشت ایران به پای میز مذاکره شدند و نه رفتار این کشور در منطقه را تغییر دادند، از اینرو دولت بایدن-هریس باید موقعیت فعلی را بهدقت بررسی کند.»
در اینجا ابزارهای مهار آمریکا چیست؟ قاعدتا مهمترین ابزاری که دموکراتها و دیپلماتهایشان مانند شرمن دراختیار دارند «نظام تحریم»هاست اما شرمن صراحتا اعتراف کرده تحریمها نه ایران را پای میز مذاکره کشانده و نه باعث تغییر محاسبات و رفتار تهران شده است. بنابراین مشخص است آمریکا در دولت بایدن با رویکرد متفاوتی دربرابر ایران حاضر خواهد شد. این رویکرد احتمالا هماهنگی بیشتر با اروپا در گام نخست و سپس با چین و روسیه برای افزایش فشار سیاسی بر ایران خواهد بود. با همه این تفاسیر بهنظر میرسد انتصاب شرمن نشانه تعیینکنندهای باشد که نشان میدهد ایالات متحده نهتنها برای پیوستن مجدد به معامله اقدام خواهد کرد، بلکه رویکرد دولت جدید این خواهد بود که آمریکا در پی توافقات جانبی گستردهتری با تهران خواهد بود. با این حال اما امروز واقعیتی وجود دارد که در سال 2015 وجود نداشته است. یکی از آنها پیشرفت جمهوری اسلامی در توسعه پیشرفته سانتریفیوژ است و دیگری اینکه تحریمها هم ناکارآمدی خود را برای تغییر رفتار ایران نشان دادهاند.
ویکتوریا نولاند
نولاند یهودی و یکی از باسابقهترین دیپلماتهای آمریکایی است. او به مدت 32سال، برای پنج رئیسجمهور آمریکا و 9وزیر امور خارجه هر دو حزب سیاسی کار کرده است. او دستیار وزیر امور خارجه در امور اروپا و اوراسیا در زمان رئیسجمهور اوباما و وزیر امور خارجه کری بوده است و سابقه سخنگویی وزارت امور خارجه در دوران کلینتون را دارد. نولاند در دولت جورج بوش پسر نیز سفیر ایالات متحده در ناتو بوده است. گزارشهای مربوط به انتصاب ویکتوریا نولاند علاوهبر اینکه مطمئنا باعث خوشحالی دولت در اوکراین خواهد شد، واضحترین پیام به مسکو مبنیبر این بود که چشماندازهای روابط معنادار ایالات متحده و روسیه تحت دولت بایدن بسیار ناچیز بهنظر میرسند. نولاند در زمان حضور بهعنوان سفیر ایالات متحده در ناتو در دوره دوم ریاستجمهوری بوش، از حامیان اصلی گسترش ناتو تا مرز روسیه بود. او خواهان ایجاد «پایگاههای دائمی در امتداد مرز شرقی ناتو» است. نولاند، نقشی اساسی در اجرای سیاستهای دولت اوباما در اوکراین درطول انقلاب اوکراین داشت. آنطور که نولاند گفته واشنگتن برای تغییر رژیم در اوکراین پنجمیلیارد دلار هزینه کرده است و توانست با استفاده از تظاهرات در کییف علیه دولت رئیسجمهور ویکتوریانوکوویچ، او را از قدرت خلع کند. نولاند در گزارش خود در تابستان 2020، پیشنهادهایی را برای رئیسجمهور بعدی درمورد نحوه برخورد با روسیه ارائه داد. او از یک جبهه جهانی متحد برای بررسی و جلوگیری از تجاوزات نظامی روسیه و یک بسته قویتر برای جلوگیری از ترویج اطلاعات نادرست توسط روسیه، تحریمهای بیشتر و تلاشهای دیپلماسی عمومی که مستقیما مردم روسیه را هدف قرار میدهد، سخن گفت. بسیاری از این پیشنهادها از پشتیبانی گسترده در سایر اعضای تیم سیاست خارجی بایدن و رئیسجمهور منتخب نیز برخوردار هستند. نولاند در سال 2014 و پس از الحاق کریمه به خاک روسیه، بهعنوان معمار پاسخ رئیسجمهور اوباما به حمله روسیه به اوکراین، شدیدترین مجازاتهای اقتصادی از زمان پایان جنگ سرد را علیه مسکو طراحی کرد.
نولاند در دولت اوباما مذاکرهکننده اصلی آمریکا با مشاور عالی پوتین درمورد اوکراین بود. او در جولای 2014 (تیر 93) یعنی چندماه بعد از اعمال تحریمها، در گفتوگو با یورونیوز گفت: «اقتصاد روسیه بهشدت تحتتاثیر قرار گرفته و درحال رکود است. آنها تا به حال 10درصد از صندوق ذخیره ارزی خود را برای دفاع از روبل صرف کردهاند. به گفته صندوق بینالمللی پول، تنها در این سال، روسیه با فرار چندصد میلیارد دلار سرمایه مواجه بوده است. اقدامات ما بر اقتصاد روسیه تاثیر زیادی داشته و بر این باوریم که درنهایت در تصمیمات این کشور یا مردم روسیه تاثیر خواهد گذاشت.»
پیشتر «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «چه کسی بیشتر ضرر کرد؟» که 16آذرماه منتشر شد، نوشت: «با توجه به سوابق نولاند، او به احتمال زیاد در دولت بایدن نیز حضور خواهد داشت. مشاوران بایدن بهدنبال تحریمهای بیشتر علیه روسیه هستند. نولاند نیز چنین دیدگاهی دارد اما نزدیک به هفتسال پس از ادعای قبلی خود درباره تغییر در تصمیمات روسیه بهدلیل تحریمها، معتقد است تحریمها باید مورد بازنگری قرار گیرند.» بر همین اساس نیز در روسیه هیچ مقامی از انتصابات اخیر خوشحال نیست و انتظار یک تقابل جدی با آمریکا را میکشند.
در این زمینه آلکسی پوشکوف، عضو ارشد کمیته سیاست اطلاعاتی شورای فدراسیون (سنای) روسیه در کانال تلگرامی خود نوشت: «ویکتوریا نولاند دقیقا کسی است که از بهاصطلاح مبارزه سایر کشورها علیه روسیه حمایت میکند و در تغییر رژیمهای نامطلوب از دیدگاه واشنگتن نقش دارد.» به عقیده این سناتور روس، با توجه به این مساله میتوان انتظار داشت آمریکا در دوره ریاستجمهوری بایدن از اوکراین بهعنوان عرصهای برای اقدامات ضدروسی استفاده کند. پوشکوف افزود: «به این ترتیب، امیدواری برای هرگونه تمایل دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده برای اقدامات واقعبینانه منتفی است و «روسهراسی» در سیاست خارجی آمریکا ادامه خواهد داشت.» این سناتور روس در ادامه یادداشت خود به «رابرت کاگان» همسر نولاند نیز اشارهای میکند و مینویسد او یکی از طرفداران فعال جنبش بهاصطلاح «اتحاد دموکراتها» علیه چین بوده و خواستار بازدارندگی هرچه بیشتر روسیه است. رابرت کاگان یکی از تحلیلگران ارشد آمریکایی است که دیدگاههایش برای روسایجمهور آمریکا حائز اهمیت است. او اگرچه بهدلیل دیدگاههای نئوکانیاش یک جمهوریخواه تلقی میشد اما در سال 2016 بهدلیل حمایت حزب از نامزدی ترامپ، از حزب جمهوریخواه جدا شد و بهسمت دموکراتها تمایل پیدا کرد. گفته میشود در تدوین بسته تحریمی علیه روسیه، نولاند از رابرت و برادرش فردریک کاگان که سالها روی روسیه و تاریخش مطالعه کرده و شناخت کافی درباره این کشور دارند، مشورت گرفته است. با انتصاب نولاند در وزارت امور خارجه آمریکا، بهطور حتم نفوذ و قدرت برادران کاگان در دولت بایدن افزایش قابلتوجهی پیدا خواهد کرد. رویکرد کلی برادران کاگان مبتنیبر تفکرات مداخلهگرایانه است. آنها باور دارند که آمریکا باید رهبر کل دنیا باشد و بهصورت فعال این رهبری را اعمال کند. کاگانها طرفدار حضور نظامی در مداخلهها هستند. عدهای از تحلیلگران میگویند افرادی مثل رابرت و فردریک با تحلیلهایی که ارائه میدهند، کنگره را موظف به افزایش بودجه نظامی میکنند. بهدنبال افزایش بودجه نظامی، درآمد شرکتهای پیمانکاری نیز افزایش پیدا خواهد کرد و این شرکتها بیشتر از قبل موسسات کاگان را تغذیه میکنند. آنها کاگانها را متهم میکنند که با جنگافروزی، بهدنبال کسب سود هستند. این تحلیل اشتباه نیست اما بهنظر نمیرسد دیدگاههای برادران کاگان محدود به کسب درآمد باشد. بر این اساس باید در ماههای آینده شاهد یک دیپلماسی فعال برای افزایش فشار بر روسیه باشیم. دموکراتها در چهارسال گذشته دونالد ترامپ را متهم به کرنش در برابر ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه میکردند و حتی او را سگ دستآموز پوتین مورد خطاب قرار میدادند. اکنون با این انتصاب، بایدن به همتای روسیاش این نکته را گوشزد کرد که باید دوره ترامپ را فراموش و خود را برای فشارهای همهجانبه غرب آماده کند.