به گزارش «فرهیختگان»، رامین مهمانپرست، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه، سفیر اسبق ایران در لهستان و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی سخنان رئیسجمهور مبنیبر کاهش نرخ ارز پس از رفع بلوکه بودن پولهای ایران در کره و ژاپن پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید.
باتوجه به اینکه روحانی گفته است اگر منابع مالی ما در کره و ژاپن آزاد شود ممکن است نرخ ارز ما از 24 هزار تومان به 15 هزار تومان برسد، بسیاری معتقدند این موضوع ممکن است بازگشت به برجام را در آزاد شدن پولهای ایران خلاصه کند، درحالیکه رهبری تاکید کردند اگر قرار است آمریکا به برجام بازگردد، باید تمام تحریمها برداشته شود. ارزیابی شما از این امر چیست؟
اولا بحث بازگشت به برجام چارچوبهای مشخصی دارد و همانطور که برخی از مقامات ارشد کشور اشاره کردند، کسی که از برجام خارج شد، طرف آمریکایی بود و ما که به تعهدات خود پایبند بودیم حتی بیش از یک سال همه تعهدات را طبق فرمول برجام دنبال کردیم.
اگر آمریکا قصد بازگشت به برجام را دارد، باید بلافاصله همه تحریمها را بردارد
بنابراین اگر آمریکاییها با دولت جدید قصد بازگشت به برجام را داشته باشند، باید از هرگونه اظهارنظر درباره شرط و شروط جدید خودداری کنند و بلافاصله همه تحریمها را بردارند و درواقع شرایط را به عقب بازگردانند؛ آنها در عینحال باید درصدد جبران آن خسارت نیز برآیند. اما درباره بحث پایین آمدن نرخ ارز که گفته میشود رقم آن به چه میزانی کاهش یابد یا دولت بخواهد این کار را انجام دهد، باید گفت مشکل اقتصاد ما مشکلی است که احتیاج به درمان ریشهای دارد و برای اینکه درمان شود، باید اقدامات اساسی انجام دهیم که شاید آن اقدامات به عمر این دولت کفاف ندهد.
باید به خصوصیسازی واقعی بازگردیم نه منتظر کره و ژاپن بمانیم
درواقع دولت فعلی تمام تلاشی که دارد این است که در همین چندماه باقیمانده امور را اداره کند، اما اشکالات متعدد سبب شده اقتصاد ما به اقتصادی مریض تبدیل شود و بهرغم اینکه کشور ثروتمندی ازلحاظ منابع، استعداد، نیرویانسانی و موقعیت جغرافیایی هستیم، مردم ما تحتفشار معیشتی قرار دارند و نارضایتی افزایش یافته است، لذا ساختارهای اداری و اقتصادی کشور باید تغییر کرده و به محورهای اصلی که مقاممعظمرهبری برای پیاده کردن درست و صحیح اصل 44 قانون اساسی یعنی خصوصیسازی به آن تاکید داشتند، بازگردیم.
البته خصوصی شدن نه به آن معنا که وقتی یک شرکت بزرگ خصوصی میشود، همه بهدلیل مشکلاتی که در پشتپرده اتفاق میافتد، پشیمان میشوند. از اینرو دولت ما که یک دولت بسیار بزرگ با هزینههای سنگین است، تبدیل به دولت کوچک و چابک شود، چراکه شرکتهای دولتی اساسا زیانده هستند و حجم سنگینی از بودجه را به خود اختصاص میدهند و این نوع شرکتها باید خصوصی شده و این بار اضافه از روی دوش ملت برداشته شود.
شرکتهای دولتی باید به شکل صحیح به بخش خصوصی واگذار شوند
بررسی بودجه سال 1400 که توسط دولت پیشنهاد شده، نشان میدهد بودجه شرکتهای دولتی هم دوبرابر بودجه عمومی دولت و حدود یک میلیون و 500 هزار میلیارد تومان بودجه مربوط به شرکتهای دولتی، بانکها و بیمههاست، لذا این اشکالات اساسی است که باید برطرف و بخش خصوصی بهصورت واقعی تقویت و شرکتهای دولتی به شکل صحیح به بخش خصوصی واگذار شود.
وقتی هزینهها پایین بیاید و درآمدها براساس فعالیت بخش خصوصی بهصورت مالیات افزایش یابد، آن زمان میتوانیم بودجه را تنظیم کنیم، طوریکه درآمدهای مالیاتی از محل کار واقعی بخشهای خصوصی و توسعه آن، هزینهها را پوشش دهد و ارتباط بودجه با درآمدهای نفتی قطع شود.
یعنی دولت باید عملا بهسمت خنثیسازی تحریمها برود؟
بله، در این شرایط شما درجهت خنثیسازی هر نوع تحریم، قدمهای محکمی برمیدارید که اگر طرف غربی سر عقل بیاید و بخواهد طبق یک چارچوب به تعهدات خود عمل کرده و تحریمها را بردارد، فضای بهتری برای فعالیتهای اقتصادی و پیشرفت کشور ایجاد میشود، چراکه تحریمها اساسا ظالمانه است؛ ولی اگر بخواهند به دلایل مختلف یک رفتار ظالمانه داشته باشند و تحریمهای غیرقانونی را علیه ملت ما تحمیل کنند، باید برای خنثی کردن تحریم ریشههای بیماری اقتصادی کشور را برطرف سازیم.
باتوجه به این توضیحات، پس اظهارات دولتیها مبنیبر بلوکه شدن پولهای ما در کره و ژاپن اساسا ربطی به مذاکره و برجام ندارد؟
شما یک زمانی میخواهید بهرهبرداری کوتاهمدت داشته باشید تا فضا تغییر یا گشایشی برای مردم بهصورت موقت ایجاد شود که بحث زودگذری است، اما اشکال اساسی این است که امید ما به درآمدهای نفتی بهصورت بودجه جاری هزینه شود و خود این مساله اشکال دارد.
بلوکه شدن اموال ایران یک رفتار سیاسی خصمانه است و باید با آن برخورد شود
طلبهای ارزی ایران که در کشورهای دیگر بهدلیل تبعیت از سیاستهای غلط آمریکا بلوکه شده و آنها از دادن بودجه ارزی ما خودداری میکنند، مساله دیگری است که ارز متعلق به کشور باید به ایران بازگردد و کشورهایی که بلوکه میکنند، کاملا یک رفتار سیاسی خصمانه به تبعیت از آمریکا انجام میدهند که باید با این مساله برخورد شود. فرض کنید این مبالغ ارزی که متعلق به ما است و بلوکه شده آزاد شود، آیا درست است که ما سرمایههای ارزی کشور چه درآمد نفتی و چه از محل منابع دیگر را تبدیل به ریال کرده و بودجههای جاری را با آن تامین کنیم؟ لذا این اشکال دارد و انجام آن امری موقت است و مشکل اساسی را حل نمیکند، چراکه اگر این پول هم تمام شود، بعد از آن باید چهکار کنیم؟ آیا تصمیمی گرفته شده که ساختارهای اقتصادی، اداری، بخش خصوصی، تولید، صادرات و حمایت از کسانی که حاضر هستند برای ایجاد شغل در زمینههای مختلف سرمایهگذاری کنند، تامین شوند و مطمئن باشیم در آینده کمبود ارز پیدا نمیکنیم و در عینحال مجبور نیستیم برای کنترل تورم یا پایین آوردن موقت و دستوری نرخ ارز، ارز را تبدیل کنیم؟ آیا این تضمین وجود دارد؟
دولت با افزایش مالیات نمیتواند بودجه را تامین و جبران تحریمهای نفتی را انجام دهد
اگر این تضمین وجود ندارد بدین معناست که ثروت کشور را که در برخی کشورهای دیگر به ناحق بلوکه شده، میخواهیم به ریال تبدیل کنیم تا حداکثر چندماه فضا را آرام کند، ولی اقتصادی که بهخاطر روند اشتباه اسکناس چاپ میکند و دچار افزایش نقدینگی و تورم است و بهدلیل مشکلات کرونا محدودتر از سابق شده، چطور میخواهیم مالیات را افزایش دهیم، آنهم درحدی که بخواهد بودجه ما را تامین و جبران تحریمهای نفتی را انجام دهد؟
بازپسگیری پولهای بلوکه شده ایران ربطی به برجام ندارد و مسکن موقت برای آرام کردن فضای اقتصادی است
بنابراین اگر ما اقدام اساسی انجام ندهیم، این تصمیمگیریها نه ربطی به برجام دارد و نه مشکل اساسی کشور ما را حل میکند، بلکه فقط میتواند برای چندماه فضا را آرامتر کند و در آینده ممکن است تورم سرعت بیشتری داشته باشد.