واعظ‌آشتیانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
باورم بر این است که حتی اگر رئیس آینده هم انتخاب شود شما شاهد تحولی در فوتبال با این وضعیت موجود و با این کاندیداهایی که وجود دارند، نخواهید بود.
  • ۱۳۹۹-۱۰-۲۳ - ۰۹:۴۸
  • 10
واعظ‌آشتیانی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:
با این کاندیداها تحولی را در آینده فوتبال نمی‌بینم/ آقایان سابقه مدیریت دارند اما فقط عمر تلف کرده‌اند
با این کاندیداها تحولی را در آینده فوتبال نمی‌بینم/ آقایان سابقه مدیریت دارند اما فقط عمر تلف کرده‌اند

  به گزارش «فرهیختگان»، انتخابات فدراسیون فوتبال دهم اسفندماه درحالی برگزار خواهد شد که از چهره‌های فوتبالی تا افراد سیاسی برای حضور در این انتخابات ثبت‌نام کردند. از حالا به بعد باید نسبت به این افراد به‌خصوص کاندیداهای ریاست با حساسیت بیشتری برخورد شده و با مطالبه‌گری نسبت به برنامه‌های آینده آنها به نوعی سعی در اصلاح امور و وضعیت فعلی در فوتبال کشور داشت. تا فاصله باقی‌مانده تا انتخابات می‌توان با صحبت با کارشناسان امر نسبت به شناخت دقیق‌تر درخصوص کاندیداهای موجود و وضعیت آینده در صورت انتخاب آنها در این زمینه فضایی را به وجود آورد تا مخاطبان و اهالی فوتبال و حتی‌المقدور اعضای مجمع با یک شناخت و بینش درست به اصلح‌ترین گزینه رای بدهند. در همین خصوص دقایقی با مدیرعامل اسبق استقلال به صحبت پرداختیم که البته چندان به آینده امیدوار نیست و می‌گوید افرادی جلو آمده‌اند که در وضعیت فعلی فوتبال نقش داشته‌اند و می‌خواهند همان دور باطل را ادامه بدهند. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با امیررضا واعظ‌آشتیانی را در ادامه می‌خوانید.

چرا معادلات انتخابات تغییر کرده و امسال خبر از افرادی مانند کاشانی، نبی و قریب که سال گذشته برای انتخابات ثبت‌نام کرده بودند نشد و به نوعی روند تغییر کرد؟

درخصوص آنهایی که ثبت‌نام نکردند باید دلایل‌شان را از خودشان سوال کرد که به چه علت دور جدید ثبت‌نام نکردند اما نکته اصلی آنجاست که برخی کسانی که ثبت‌نام کردند خودشان در وضع موجود فوتبال و فدراسیون چه در گذشته و چه در وضعیت فعلی نقش داشته‌اند و اینها می‌خواهند دور باطل را ادامه دهند. این یک واقعیت است، ضمن اینکه معتقدم تجربه خریدنی نیست بلکه تجربه موضوع گرانبهایی به شمار می‌رود که عمر‌های مفید در کنار آن هزینه شده است. از سوی دیگر مدیریت نیز موضوعی نیست که از آن غافل شویم و متاسفانه در کشور ما در بخش‌های مختلف نه‌تنها در فوتبال و ورزش بلکه در بخش‌های دیگر هم اهتمامی به مدیریت و توجهی به این موضوع که مدیریت یک هنر و فن و علم است هنوز نشده و چون آن را نپذیرفته‌ایم، داریم به حداقل‌ها قانع می‌شویم و این هم یک نکته مهم‌تر قضیه است. با این وضعیت باورم بر این است که حتی اگر رئیس آینده هم انتخاب شود شما شاهد تحولی در فوتبال با این وضعیت موجود و با این کاندیداهایی که وجود دارند، نخواهید بود.

این یک نگاه بدبینانه است یا واقع‌بینانه؟

اتفاقا تلاش من بر این است که بدبینانه به قضایا نگاه نکرده و واقع‌بینانه شرایط را دیده و بسنجم. معتقدم کسانی می‌توانند در این عرصه موفق باشند که گذشته موفقی در ارتباط با کار مدیریتی داشته باشند و عملکردشان همواره نشان‌دهنده یک تحولی بوده باشد که این تحول مشهود بوده و در دورانی که مدیریت کرده‌اند موضوعات جدید و مفیدی برای عرصه مدیریت در فوتبال از خود نشان داده باشند که متاسفانه این امر بین کاندیداهای حال حاضر دیده نمی‌شود. بنابراین برداشتم این است که ما تحولی را با این وضعیت تجربه نخواهیم کرد و فقط شاید در یکی، دو موضوع ساده اتفاقاتی بیفتد اما در کل آن ما شاهد اتفاق بزرگی نخواهیم بود.

با این تعریفی که از وضعیت موجود کردید این دوستان یعنی افرادی که معتقدید در شرایط فعلی نقش آفرین بوده و هستند، چطور دوباره به خودشان اجازه دادند تا در فدراسیون جدید هم بخواهند نقش‌آفرین و تصمیم‌گیر باشند.

وقتی که در انتخاب با حداقل‌ها مواجه باشید آن زمان انتخاب بین بد و بدتر می‌شود اما امیدوارم با تمام تحلیل‌هایی که نسبت به این موضوع دارم شاهد یک اتفاق دیگر باشیم، البته برخی می‌گویند فوتبال نیازمند آرامش و همدلی است که این حرف‌ها بیشتر حرف‌های تئوریک و شعاری محسوب می‌شود، چراکه به این راحتی و با سکوت کردن نه آرامش برقرار می‌شود و نه همدلی، چون برخی‌ها فکر می‌کنند اگر سکوت کنند آرامش برقرار خواهد شد، درحالی که یک جاهایی سکوت می‌تواند کمک به آرامش کند اما در یک جای دیگر حضور در صحنه و ورود به موضوعات متنوع که در جهت توسعه باشد نیاز است، در واقع این‌طور نیست که به صورت مطلق اگر سکوت کنید همه‌چیز درست خواهد شد بلکه با سکوت اوضاع تبدیل به مدیریت شاه‌سلطان حسینی خواهد شد که عده‌ای اصلا منش‌شان این‌گونه است، یعنی منش رفتاری آنها شاه‌سلطان حسینی بوده و نوع مدیریت آنها به‌گونه‌ای است که سر سفره آماده می‌نشینند و در عین حال از تئوری فضایی که هر سویی باد بوزد حرکت بکنند، تبعیت می‌کنند‌. عده‌ای شعار می‌دهند که نیاز به همدلی داریم اما همدلی با چند نفر جمع کردن ایجاد نمی‌شود، درحالی که شاید این افراد حتی فرمول همدلی را هم بلد نباشند که همدلی و آرامش به چه چیزی می‌گویند. این دوستان اصلا معنی توفان را می‌دانند که بحث همدلی و آرامش را مطرح می‌کنند؟ اصلا می‌دانند که همدلی با چه شاخص‌هایی برقرار می‌شود؟ آیا همه را دور یک میز جمع کردند اسمش همدلی است؟ پس ابتدا باید مدیریت حرفه‌ای باشد و وقتی مدیریت حرفه‌ای می‌شود معنی و مفهوم همدلی و هم تعریف آن مشخص شده و آرامش هم برقرار می‌شود.

با این شرایط شما قبول دارید مدیریت ورزشی و فوتبالی، حلقه مفقوده ورزش و فوتبال ماست.

اصل واقعیت امر همین است بحث من هم فقط روی فوتبال و ورزش نبود و در مقدمه صحبت‌هایم گفتم این موضوع در سطوح مختلف کشور وجود دارد، یعنی شاخصه‌هایی برای انتخاب یک مدیر نداریم. برخی‌ها سابقه مدیریت دارند اما در آن سابقه فقط عمر تلف کرده‌اند و برای خودشان رزومه ساخته‌اند اما هیچ اثر مثبتی را جامعه از آنها ندیده است و فقط برای خود رزومه‌سازی کرده‌اند به این دلیل که با واسطه‌ها و توصیه‌ها مسئولیت گرفته‌اند و این مسئولیت‌شان هیچ اثر مثبتی به همراه نداشته است.

کمی هم درباره کاندیداها صحبت می‌کنید آیا این افراد می‌توانند اثرگذار و موفق باشند؟

خیر من در این خصوص نظر خاصی ندارم. بنده در کل گفتم وقتی افرادی به صورت حداقلی معرفی می‌شوند شما باید بین بد و بدتر انتخاب کنید. نمی‌خواهم در مورد افراد صحبت کنم اما امیدوارم این تحلیل و برداشتی که من دارم اتفاق نیفتد اما من اطمینان دارم رئیس بعدی همین فضا را ادامه خواهد داد ولی با یک تغییر جزئی در ادبیات کار.

ما هنوز روی بنیادی‌ترین موضوع یعنی اینکه فدراسیون فوتبال دولتی هست یا غیردولتی در اساسنامه‌مان مشکل داریم و با وجود تغییرات در اساسنامه همچنان شک و شبهه‌هایی روی برخی مسائل وجود دارد.

یک عده هستند یا خودشان را به ناآگاهی می‌زنند یا اینکه آگاه هستند اما رفتارهای غیرمتعارف انجام می‌دهند. وقتی جایی تحت‌عنوان نهاد عمومی غیردولتی تلقی می‌شود مثل شهرداری‌ها یا کمیته ملی المپیک که نهاد عمومی غیردولتی به شمار می‌روند اما در عین حال دولت در آنها نظارت دارد نه دخالت، این‌طور نمی‌شود که سرنوشت یک فدراسیون یا یک ملت را که زیر پرچم یک کشور فعالیت می‌کند یک باند یا گروهی بخواهند تحت‌عنوان بخش خصوصی اداره کنند. از این صحبت‌هایی که مطرح می‌شود تعجب می‌کنم که چگونه است وقتی نهاد عمومی غیردولتی را خودشان قبول دارند در ادامه مدعی می‌شوند که بازنشسته‌ها هم می‌توانند ورود کنند. ابن موضوع نشان‌دهنده جهل عده‌ای است که به دنبال منافع و باند و گروه خودشان هستند.

در هر صورت دوستان این‌طور وانمود می‌کنند که فیفا به این شکل اساسنامه جدید را قبول می‌کند.

فیفا نهاد عمومی غیردولتی را پذیرفته و در نامه‌ای اعلام کرده که تا یک‌سال اساسنامه جدید را براساس قوانین کشور اصلاح کرده و تهیه کنید. شما هیچ سازمان بین‌المللی ازجمله همین فیفا را در دنیا پیدا نخواهید کرد که نسبت به قوانین داخلی کشورها نگاه دیگری داشته باشد. هر کشوری در دنیا قوانین خاص خودش را دارد که این قوانین با کشور دیگر مغایرت دارد اما آیا فیفا می‌خواهد با همه اینها مبارزه کند؟ هیچ وقت این کار را نمی‌کند. نه‌تنها فیفا بلکه هر سازمان بین‌المللی دیگر اعم از اینکه وابسته به سازمان ملل باشند یا هر نهاد دیگر به قوانین کشورها احترام می‌گذارند. اینکه عده‌ای هنوز باور می‌کنند با فیفاهراسی می‌توانند به قوانین کشور دهن‌کجی کنند عجیب است اما نمی‌دانند این رفتار آنها پاسخ مستدل و محکمی دارد و آن چیزی که مسلم است و تمامی حقوقدان‌ها و آنهایی که اساسنامه‌ها را به خوبی می‌شناسند و از شرایط حاکم بر فیفا نیز آگاه هستند، می‌دانند که اولا فیفا در قوانین کشور‌ها دخالتی ندارد، در ثانی فدراسیون جهانی می‌گوید دولت‌ها دخالت نکنند بلکه نظارت کنند و ثالثا اینکه معنا و مفهوم نهاد عمومی غیردولتی در کشور ما مشخص است.

 * نویسنده: محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰