به گزارش «فرهیختگان»، در بین کشورهای شرق آسیا، ایران و مالزی مناسبات سیاسی قابلتوجهی با یکدیگر داشتند. اقتصاد، مذهب و فرهنگ، تهران و کوالالامپور را به یکدیگر پیوند داده بود و این پیوند روزبهروز عمیقتر و گستردهتر میشد. اما با اینحال پس از مناقشه هستهای ایران و وضع تحریمهای بینالمللی علیه ایران، روابط اقتصادی دو کشور که یکی از مهمترین ارکان روابط دوجانبه را تشکیل میداد، بهشدت کاهش یافت و روزبهروز کمتر شد. در این جستار به بررسی امکان گسترش روابط ایران و مالزی و راهکارهایی در این زمینه پرداخته شده است. باتوجه به وضعیت سیاسی مالزی و روابط دولت این کشور با جمهوری اسلامی ایران و فرصتها و تهدیدهای موجود در این زمینه، نگارنده موارد ذیل را جهت تحکیم روابط جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراسیون مالزی پیشنهاد میکند:
1- روابط جمهوری اسلامی ایران با مالزی بیش از هر چیز تحتتاثیر دو عامل است: «جایگاه نظام جمهوری اسلامی ایران در ساختار نظام بینالملل» و «حزب حاکم بر مالزی». جمهوری اسلامی ایران از آنجا که یک حکومت برآمده از انقلاب است و همواره در پی نیل به آرمانهای مکتبی خود است، در نظام بینالملل جایگاه یک دولت تجدیدنظرطلب (revisionist) را دارد و به همین دلیل، محدودیتهای بسیاری علیه آن ازسوی قدرتهای جهانی اعمال شده است. تهران به همین دلیل در برقراری روابط با بسیاری از کشورها با محدودیتهایی ناخواسته مطرح است. باتوجه به پایبندی جمهوری اسلامی ایران بر مواضع خود، نگارنده معتقد است کلید اصلی این مساله نه در ایران بلکه در مالزی است.
2- اصلیترین فاکتور روابط جمهوری اسلامی ایران و مالزی، حزب حاکم بر مالزی است. تجربه گذشته نشان میدهد در زمانی که ماهاتیر محمد یا بهطور کلی احزابی مانند Malaysian United Indigenous Party بر این کشور حاکم باشند، امکان برقراری روابط گرم ایران و مالزی فراهم است که نمونه آن را میتوان در کمکهای دولت متأخر ماهاتیر محمد به جمهوری اسلامی ایران برای دور زدن تحریمها و موضعگیریهای تحسینبرانگیز او در محکومیت جنایت آمریکا علیه سرلشکر شهید سلیمانی مشاهده کرد. این درحالی است که در زمان صدارت دولتهای نزدیک به غرب مانند دولت نجیبرزاق و حزب UNMO شاهد تیره شدن روابط دو کشور بودهایم، بنابراین سیاستهای جمهوری اسلامی باید بسته به دولتی که در مالزی حاکم است، تنظیم شود. درصورتیکه دولتهای نزدیک به ایران در این کشور حاکم شوند، باید از تمامی ظرفیت موجود برای برقراری روابط و گسترش مناسبات استفاده کرد، اما زمانی که دولتهای غربگرا در این کشور بر سر کار آیند، باید ترتیبی صورت گیرد که از تشدید تنشها جلوگیری شود.
3- اگر به ترتیبی که در بند پیشین گفته شد، دولتی که در مالزی بر سر کار است، در حوزه دولتهای دوست ایران تلقی شود، زمین بازی گستردهای درمقابل ما وجود دارد. یکی از مواردی که میتواند زمینهساز همکاریهای دوجانبه باشد، بحث فلسطین و مقابله با رژیمصهیونیستی است. جمهوری اسلامی ایران پرچمدار مبارزه با رژیمصهیونیستی در سراسر جهان است و حمایت از فلسطین یکی از اصول انقلاب اسلامی است، از طرف دیگر مالزی نیز کشوری است که در زمره کشورهای حامی فلسطین و مخالف رژیمصهیونیستی بهشمار میرود و از این طریق میتوان نسبتبه تعمیق روابط دو کشور در عرصه سیاسی و همچنین اصلاح تصور مسمومی که در اذهان برخی از اهلسنت نسبتبه جمهوری اسلامی وجود دارد، اقدام کرد.
4- نکته دیگری که در برقراری ارتباط با مالزی بسیار مهم است، بحث دیپلماسی عمومی است. ایجاد و تقویت سازوکارهای رسانهای برای برقراری ارتباط با مردم مالاییزبان، ارتباط چهرهبهچهره فعالان مدنی دو کشور، تقویت همکاریهای فرهنگی، اجتماعی علمی و... ازجمله راهکارهایی است که میتواند در ایجاد گفتمانی مثبت در بین دو کشور مفید باشد.
5- یکی از اصلیترین پتانسیلهای موجود در روابط ایران و مالزی بحث اقتصادی است. برای تعمیق روابط اقتصادی دو کشور باید در سه حوزه فعالیت صورت گیرد: اولا باتوجه به اینکه یکی از مشکلات اصلی در این حوزه عدم شناخت دو کشور از ظرفیتهای اقتصادی یکدیگر است، تدوین یک برنامه جامع مطالعاتی برای آشنایی با ظرفیتهای مالزی و همچنین اجرای یک برنامه تبلیغی و تبیینی برای آشنایی مالزیاییها با ظرفیتهای اقتصادی ایران ضروری است. نکته حائز اهمیت دیگر، فعالسازی بخش خصوصی است که بهعلت درگیر نبودن با سازوکارهای بروکراتیک اداری و همچنین محدودیت کمتر تحریمی برای آنها، میتواند آورده اقتصادی مناسبی برای کشور داشته باشد.
6- در ادبیات موجود درباره روابط ایران و مالزی، مساله تشیع بهعنوان یکی از اصلیترین فاکتورها تعریفشده است. نگارنده بر این اعتقاد است که این مساله حالت ثانویه دارد و جزء عوامل اصلی تعیینکننده روابط دو کشور بهشمار نمیرود؛ شیعیان اقلیت بسیار کوچکی در مالزی هستند که اهمیتی به اندازه آنچه در رسانهها نشان داده میشود، ندارند. این مساله بیشتر حربهای در دستان نیروهای طرفدار عربستان سعودی در مالزی است که از طریق آن، بر روابط دو کشور تاثیر منفی بگذارند. درباره این مساله ذکر چند نکته ضروری است؛ اخباری تاییدنشده وجود دارند که حاکی از تمایل دولت ماهاتیر محمد برای گسترش تشیع در این کشور برای مقابله با اعتقادات افراطی وهابی است. در ادامه این اخبار گفته میشود که فعالیتهای گروههای منتسببه یاسر الحبیب، روحانی شیعه و کویتی ساکن انگلستان که به داشتن اعتقادات افراطی ضد اهلتسنن معروف است و دیوارنویسی علیه یکی از همسران حضرت رسولاکرم، مانع تحقق این مهم شد، بنابراین میتوان با تبیین اعتقادی و روشن کردن تمایز اعتقادی میان نحلههای گوناگون تشیع و روشن کردن این نکته برای افکار عمومی و نخبگان مالزی که شیعیان مذکور خود مخالف جمهوری اسلامی بوده و با این نظام سازگاری ندارند، سعی در حلوفصل اختلافات کرد.
* نویسنده: سجاد عطازاده، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای (آسیای جنوب شرقی)