به گزارش «فرهیختگان»، ناصر ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با «فرهیختگان» به بررسی رفتار غربگرایان در ایران پس از شکستهشدن چهره دموکراسی در آمریکا و حمله به کنگره این کشور توسط هواداران ترامپ پرداخت که مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
پس از حمله حامیان ترامپ به کنگره آمریکا و مخدوششدن وجهه غرب و آمریکاپرستی توجیه برخی نخبگان سیاسی در داخل این است که این هم یک مدل از دموکراسی آمریکایی است، تحلیل شما از نگاه افراطی آمریکاپرستی و مخدوششدن آن بعد از اتفاقات کنگره چیست؟
تصور میکنم برای کسانی که خود را به خواب زدهاند این تحولات هم هیچ تغییری در نگاه آنها ایجاد نمیکند چراکه آنها خواب نیستند، بلکه خود را به خواب زدهاند.
غربگرایان ایرانی خود را بهخواب زدهاند
مساله کنگره آمریکا در مقابل اتفاقاتی که حداقل در 4 سال گذشته در دوران ترامپ و قبل از آن در ایالات متحده آمریکا بهعنوان مهد دموکراسی افتاده است، بهنظر من کافی بود برای این که غربگرایان را بهخود بیاورد ولی این اتفاق رخ نداد.
شما دقت کنید آمریکا در این چهار سال گذشته نهفقط با برجام بلکه با دنیا چه کرده است و از تمام توافقهایی که با کشورهای مختلف جهان و اتحادیههای مختلف بسته بود، خارج شد. آمریکا درباره رای علیه ایران نیز برخلاف تمام اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد که فقط خود و یک جزیره بسیار کوچک آن را تایید کردند، اعلام کرد من راسا بهتنهایی تحریمها را اجرا میکنم حتی اگر شورای امنیت سازمان ملل متحد آن را تصویب نکرده باشد.
آمریکا شدیدترین تحریمها علیه یک ملت را اجرا کرد
بنابراین از برجام خارجشدن اتفاق مهمی بود، اما بحث درباره ایران نیست، فرض کنید طرف مقابل کشور ایران نبود و یک کشور دیگری بود اما با این وجود، از توافقاتی که با قدرتهای بزرگ جهانی امضا شده و به تایید شورای امنیت سازمان ملل متحد رسیده بود، خارج شد و شدیدترین تحریمهای ضدبشری را که در طول تاریخ بیسابقه است، علیه ملت ایران اجرا کرد.
نظر شما درباره رفتار سیستم سیاسی آمریکا با قلدرمآبی رئیسجمهور آن چیست؟
نکته بسیار مهم دیگر در اینجا که بسیار قابل توجه است همین نکته است که سیستم دموکراتیک آمریکا نتوانست در مقابل این قلدرمآبیهای رئیسجمهور دیکتاتور آمریکا بایستد و این نوع سیستم دموکراتیک بهگونهای پایهگذاری شد که وقتی یک کسی رئیسجمهور آنجا میشود که میخواهد مانند شاه دیکتاتور رفتار کند، تمام سیستم مجبور هستند بپذیرند و هیچ اعتراض و مخالفت و ممانعتی توسط این سیستم بزرگ دموکراتیک در مقابل آن انجام نمیشود.
کاملا طی 4 سال گذشته در این سیستم پیچدرپیچ دموکراتیک، یک سلطان زورگو و دیکتاتور مانند سلاطین دیکتاتور کشورهای مناطق ما، بروز کرد و آن سیستم هم نتوانست مقابل آن بایستد.
حتی اندیشکدهها، دانشگاهها و اهل فکر و تدبیر هیچکدام در کشور ایالات متحده آمریکا در مقابل این حرکت رئیسجمهور آمریکا نایستادند که این نشان میدهد پایههای این دموکراسی چقدر سست و لرزان است.
شکستهشدن تصویری که غربگرایان ارائه میدادند هم نکته مهمی است، با توجه به اینکه ترامپ 70 میلیون رای آورد و پشتوانه رای زیادی داشت اما توئیتر و یا شبکههای اجتماعی او را بستند درحالیکه هنوز رئیسجمهور آمریکاست اما در اینجا ممنوعالتصویر شدن شخصی مانند سیدمحمد خاتمی با هجمههای زیادی مواجه میشویم. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
شما تمام اتفاقاتی که در ایران حداقل از سال 88 به بعد، تکرار شد و این جریان غربگرا همه آنها را مخالف اصول دموکراسی میدانستند درنظر بگیرید و با اتفاقاتی که در چند سال گذشته در آمریکا رخ داد مقایسه کنید. جمهوری اسلامی افرادی را که عملا مردم را از سال 88 به بعد به شورش خیابانی دعوت میکردند، درحالیکه هیچ مسئولیتی نداشتند حداکثر در خانههای خود در حصر قرار داد، درحالی که در آمریکا رئیسجمهور این کشور بهخاطر اینکه مردم را به شورش دعوت کرد با اینکه رای نسبتا بالایی نیز داشت در اوج ادعای آزادی بیان، او را محدود کردند اما اگر در ایران چنین اتفاقی میافتاد همین جریان غربگرا بهشدت کشور را به مخالفت با دموکراسی محکوم میکردند، درصورتیکه در غرب این اتفاق افتاد و هیچ اعتراضی هم بلند نشد حتی همه هم آن را تایید میکنند که این اقدام مفیدی بود و باید اکانتهای رئیسجمهور آمریکا بسته میشد. آن چیزی که در ۱۰ سال گذشته در ایران اتفاق افتاد در مقابل آن وقایعی که در 5-4 سال گذشته در ایالات متحده رخ داد، بسیار دموکراتیکتر بوده است.
غربگرایان ایرانی در ایده و افکار دموکراسی تجدیدنظر کنند
لذا باید در ایدهها و افکاری که جریان غربگرا در زمینه دموکراسی و اصول آن در کشور بیان میکند، تجدیدنظر جدی شود و آن چیزی که بهعنوان تئوری در دموکراسیها میخوانند کنار بگذارند چراکه مهد دموکراسی و آنجایی که دموکراسی را طی دو قرن گذشته اجرا میکند ایالات متحده آمریکاست درحالیکه بنیانگذار تمامی جنگها و خونریزیها طی 100 سال گذشته در کشورهای مختلف دنیا، کودتاها، به راه انداختن داعش، سربریدنهای مردم و خونریختنهای زیاد در این منطقه بر عهده ایالات متحده آمریکا بوده است. به هرحال این اتفاقات نتوانست افراد این جریان را بیدار کند، لذا من فکر میکنم اینها خود را بهخواب زدهاند و نمیخواهند وقایع را ببینند و بفهمند چه موهبتی به نام جمهوری اسلامی ایران نصیب آنها شده است.