به گزارش «فرهیختگان»، در هفتههای گذشته پیرامون برخی از عادتهای معمول افرادی که به کتاب علاقه دارند و کتاب میخوانند، صحبت کردیم. این هفته در ادامه مباحث گذشته میخواهیم در این باب صحبت کنیم که کتابخوانها چگونه کتابی را برای خواندن انتخاب میکنند.
عوامل مختلفی میتواند در اینکه انسان چه کتابی بخواند، تاثیر بگذارد. خیلی از ما به توصیه یک دوست کتاب انتخاب میکنیم. مثلا عصر یک روز پاییزی که به همراه دوستی در یکی از خیابانهای شهر قدم میزنیم، گذرمان به یک کتابفروشی در همان خیابان میافتد. پشت ویترین میایستیم و کتابها را تماشا میکنیم. در همین زمان دوستمان ضمن نشان دادن کتابی، رو به ما میگوید: «آن کتاب که جلدش قرمزرنگ است را خواندهای؟ بینظیر است! و شروع میکند به تعریف کردن بخشهایی از کتاب و اینکه مثلا کتاب چه جوایزی را به خود اختصاص داده و شخصیت خود نویسنده چقدر جذاب و دستنیافتنی است و...»
در این زمان احتمالا ترغیب میشویم که کتاب مذکور را بخریم. شب که به خانه میرویم، بعد از انجام کارهای روزانه و پیش از خواب، به یاد کتابی که امروز خریدهایم میافتیم و بخشهایی از فصل اول را میخوانیم.
حالا تصور کنید دو یا سه هفته از آن اتفاق و خواندن آن کتاب میگذرد و شما به اواسط فصل آخر کتاب رسیدهاید. اگر از این بازه زمانی دو سه هفتهای که آن کتاب را میخواندهاید، لذت کافی نبرده باشید چه؟ یعنی حسی از درون به شما بگوید این کتاب اصلا کتاب مناسبی برای من نبود! فقط وقت خودم را تلف کردهام.
حقیقت ماجرا این است که هرکس بنا به علایق، روحیات، میزان دانش و حوزه مرتبط با خود کتابی را برای خواندن برمیگزیند. همین الان کتابی در بازار کتاب پرفروششده به نام (آیشمن در اورشلیم) اثر هانا آرنت. این کتاب درباره یهودیان پس از جنگ جهانی دوم است. همین امروز امتحان کنید و به کتابفروشی نزدیک محل زندگی خود بروید و ببینید چندنفر از مراجعان به جستوجوی این کتاب و خرید آن به کتابفروشی میآیند. ببینید چند نفر در یک بعدازظهر این کتاب را میخرند. حالا سوال اینجاست: آیا موضوع جنگ جهانی دوم و مساله سرنوشت یهودیان پس از جنگ جهانی برای تمام این افراد دغدغه و مساله اصلی است که میخواهند درمورد آن مطالعه کنند؟ یا اصلا کدام یک از کسانی که (آیشمن در اورشلیم) را میخرند با قلم هانا آرنت آشنایی دارند و چون این کتاب را او نوشته، به انگیزه خواندن اثر تازه آرنت به کتابفروشی آمدهاند؟
وقتی با این سوالات مواجه میشویم، به سوال بزرگتری میرسیم که اتفاقا کمی هم ترسناک است؛ چند درصد کسانی که (آیشمن در اورشلیم) را میخرند، آن را تا آخر میخوانند؟
واقعیت ماجرا این است که نه جنگ جهانی دوم دغدغه بسیاری از این کتابخرها(!)ست و نه خیلی از این جماعت اصلا هانا آرنت را میشناسند! این فقط یک موج است. از این موجها در عالم هنر بسیار اتفاق میافتد. این مساله را مقایسه کنید با ماجرای رنگ سال. اوایل هر سال میلادی اعلام میشود که امسال فلان رنگ، رنگ سال است. بسیاری از علاقهمندان به مد و لباس و شیکپوشان سعی میکنند فارغ از اینکه آن رنگ چه باشد، حتما لباس تازهشان را به آن رنگ تهیه کنند. تصور کنید یکسال رنگ قهوهای بهعنوان رنگ سال انتخاب شود. آن وقت کسی که تا پیش از این فقط رنگهای شاد و پرانرژی مثل قرمز، نارنجی، زرد، صورتی و... را بر تن میکرده، حالا باید با پیراهن قهوهای سوختهای که برای خود خریده چه کند؟ این شکل از کتاب خریدن دقیقا مثل ماجرای رنگ سال است.
کتابخوانها و اهالی حرفهای کتاب هرگز اینطور کتاب انتخاب نمیکنند. آنها غالبا براساس یک طرح مطالعاتی منظم و منسجم پیش میروند. این طرح مطالعاتی با مشورت و نظر یک یا چند کارشناس و استاد در حوزه مربوطه مهیا میشود و به هیچ وجه دلبخواهی و باری به هر جهت نیست.
مثلا همان موضوع جنگ جهانی دوم را درنظر بگیرید. تصور کنید یک کتابخوان حرفهای بخواهد درباره موضوع جنگ جهانی دوم کتاب بخواند. او ابتدا در اینترنت و منابع در دسترس اطلاعاتی را درباره جنگهای جهانی کسب میکند. سپس به یک کارشناس تاریخ جهان مراجعه میکند تا با کمک او یک طرح مطالعاتی منسجم و البته جذاب و پرکشش برای این موضوع فراهم کند. درنهایت پس از ویرایش چندباره لیست کتابها، از عنوان اول شروع میکند و یکییکی کتابها را میخواند و احتمالا در حین مطالعه یادداشتهایی هم برمیدارد. همین میشود که بعد از اتمام طرح مطالعاتی، کتابخوان مذکور اطلاعات بسیار خوبی بهدست آورده که هم بهدرستی در ذهن او بایگانی و هم بهصورت مکتوب یادداشت شدهاند.
دقت کنید که شاید همان کتاب آیشمن در اورشلیم در لیست مطالعاتی کتابخوان موردبحث حضور داشته باشد. اما تفاوت این حالت با حالت اول آن است که در اینجا دیگر کتاب موردنظر با هدف آشنایی با جنگ جهانی دوم و تبعات آن خوانده میشود و نه صرفا به این دلیل که این کتاب پرفروش است.
عطف / زندگینامه آقای مترجم
حسن کامشاد یکی از مترجمان باسابقه و پرکار کشورمان است. ترجمه دنیای سوفی (یوستین گوردر)، درک یک پایان (جولین بارنز)، تاریخ چیست (ادوارد هالت کار)، سرگذشت فلسفه (برایان مگی)، مورخ و تاریخ (آرنولد توینبی) و استالین مخوف (مارتین ایمیس) تنها بخشی از کارهای کامشاد است.
کامشاد زندگینامه خودنوشتهای دارد با نام «حدیث نفس» که به همت نشر نی به بازار عرضه شده است. لحن او در این کتاب، ساده، صادق و کاملا خودمانی است و خواندن آن میتواند مفرح و آموزنده باشد.
خواندن این کتاب، برای کسانی که شوق نوشتن داستان و خاطره دارند، میتواند جنبه آموزشی هم داشته باشد و زیبانویسی در عین سادهنویسی را به خواننده خود بیاموزد.
در این کتاب نام بسیاری از چهرههای سرشناس هنر و فرهنگ معاصر ایران را میتوان یافت. خاطراتی که کامشاد از این چهرهها روایت میکند، بهخاطر دوستی نزدیک و روابط صمیمانه وی با آنان بسیار خواندنی است و کمتر میتوان کتابی را یافت که مثل (حدیث نفس) چهرهای بدون روتوش از چهرههای برجسته معاصر ارائه دهد.
معرفت / درباره مرد نترس روزگار ما
«از چیزی نمیترسیدم» عنوان کتابی است که تنها چندروزی از رونمایی آن میگذرد. این کتاب زندگینامه خودنوشت سردار شهید قاسم سلیمانی است که بهتازگی توسط انتشارات بنیاد مکتب حاجقاسم منتشر شده است. زینب سلیمانی، فرزند شهید درباره کتاب از چیزی نمیترسیدم گفته است: «از چیزی نمیترسیدم» زندگینامهای است که حاجقاسم با دست مجروحش نوشته است. شرح زندگی مردی از دل روستای دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستان شکلگیری زندگی شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی به بلندای وسعت آسمانها رسید.»
رهبر معظم انقلاب ابتدای این کتاب نوشتهاند:
بسمه تعالی
هر چیزی که یاد شهید عزیز ما را برجسته کند، چشمنواز و دلنواز است. یاد او را گرچه خداوند بر اوج برجستگی قرار داد و بدینگونه پاداش دنیایی اخلاص و عمل صالح او را به او هدیه کرد، ولی ما هم هرکدام وظیفهای داریم. کتاب حاضر را هنوز نخواندهام اما ظاهرا میتواند گامی در این راه باشد.
گلچین / از پیشاهنگان
«پیشاهنگان شعر پارسی» برگزیده اشعار سرآمدان شعر در عصر طاهریان و صفاریان و سامانیان است. علاقهمندان ادب فارسی با مطالعه این اثر، از مراجعه به بسیاری از ماخذ بینیاز خواهند شد. خوانندگان این کتاب با زندگینامه کوتاه شاعران و نمونههایی از بهترین اشعار آنان آشنا میشوند. معانی برخی واژهها و پارهای توضیحات لازم و مفید به پایان هر قطعه از اشعار این کتاب افزوده شده تا خواننده ضمن مطالعه هر شعر بتواند به درک درستی از آن برسد و ضمن آن بهخوبی با چهرههای برجسته گنجینه ادب منظوم فارسی نیز آشنا شود. گردآورنده این اثر مهم و ارزشمند، دکتر محمد دبیرسیاقی است. سیدمحمد دبیرسیاقیزاده ۴ اسفند ۱۲۹۸ در قزوین و درگذشته سحرگاه ۱۶ مهر ۱۳۹۷ در همین شهر، پژوهشگر، نویسنده، شاعر، آموزگار ادبیات فارسی و مصحح متون کهن پارسی بود. وی در موسسه لغتنامه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی مشغول به کار بوده و مصحح بسیاری از متنهای کهن زبان فارسی است. دبیرسیاقی نزدیک به ۸۰ متن ادبی و تاریخی را تصحیح و چاپ کرده است که از میان آنها میتوان شاهنامه فردوسی، دیوان منوچهریدامغانی، نزههالقلوب و فرهنگ سُروری اشاره کرد.
از هر دری / باز هم محمد قائد
محمد قائد، روزنامهنگار برجستهای است که در این سالها با قلم خاص و نگاه پژوهشگر او به مسائل فرهنگی و تاریخی ایران آشناییم. «آدم ما در قاهره» یادداشتهای قاسم غنی است که با پیراسته و ویراسته و پیشگفتار محمد قائد منتشر شده است. سال 1326 قاسم غنی، پزشک و ادیب را محمدرضا شاه به سفارت ایران در قاهره فرستاد. ملکه فوزیه بدون دخترش به مصر بازگشته بود، همراه با جواهراتی که هنگام ازدواج با ولیعهد ایران به او داده بودند. شمشیر جواهرنشان رضاخان را هم که در ژوهانسبورگ درگذشته بود، ملکفاروق خیال نداشت همراه جسد او به ایران بفرستد. یادداشتهای غنی شرح تلاش اوست برای فیصلهدادن به طلاق، ستایش زنان زیبا و مطالبی محرمانه از قبیل دیدار با پریچهرهای که از او با نام مستعار و عنوان عجیب «بگمسکینه والی (خانم آمریکایی، زن ولیخان هندی)» یاد میکند. و مطالبی خطرناکتر: غنی، نامههای محرمانه و خصوصی شاه به ملک فاروق درباره برخی روابط عروس فراری را رونویسی میکند و در بازگشت به تهران در گوشهای میاندازد. یادداشتها چرا روی کاغذ آمد و مخاطب آنها قرار بود چه کسی باشد؟ و اما املا و انشای ادیبی که مدعی تصحیح دیوان حافظ بود چرا تا این حد پرخطا و ناهموار است؟ یادداشتهای مطول روزها و شبهای ماموریت بینتیجه قاهره با ویرایش و پیرایش اساسی و افزودن پانوشتهها متنیشده داستانگونه، همراه با پیشگفتاری خواندنی از محمد قائد در تحلیل مشاهدات و تأملات راوی. این کتاب خواندنی را نشر کلاغ در 272 صفحه با شمارگان هزار و 100 نسخه به بهای 38 هزار تومان منتشر کرده است.
گلاب و گل / یک کتاب ارزشمند
«در برف پیری» مجموعهای است از مقالههای «احمد مهدویدامغانی» که در تاریخ معاصر ایران یگانه است. نوشتههای این کتاب از لحاظ لفظ چندان زیبا و از نظر محتوا آنقدر غنی است که خود معرف خود است.
هر اثر، عتیقهای است که جوانان را به دیدار خود فرامیخواند تا تجربههای ارزشمند خود را به آنان رایگان ارزانی دارد، باشد که آزموده را دوباره نیازمایند و پیران را نوید و امید میبخشد که آینده را در آیینه و صافی ضمیر خویش به تماشا بنشینند و دل از مهر ایزدی برنگیرند؛ خواندنی است و ماندنی.
در مقدمه این کتاب آمده است: «استاد دکتر مهدوی را همچون استاد استادان سخن، فردوسی دو غم مونس جان و شادی روان است: ایران و تشیع و این دو سکاندار کشتی نجات او در دنیا و آخرتند.
از بارزترین جلوههای تشیع، اعتقاد و اهتمام به مضامین بلندی است که در زیارت جامعه کبیره منقول از حضرت امام علیالنقی الهادی(ع) آمده است و استاد ضمن مقالهای آکنده از اخلاص در این مجموعه از آن سخن گفتهاند و اقرار آورده که هیچ جمعهای نبوده است مگر آنکه با این زیارت نسبت به معصومان پاک ادای احترام و عرض سرسپردگی کرده است و از این توسل و تمسک، یافته است آنچه یافته.»
قصهخوانی / قصههای افغانستان
«چشم سگ» یکی از خواندنیترین مجموعه داستانهایی است که در چند سال گذشته در ادبیات داستانی کشور دیدهایم. کتاب شامل هفت داستان به قلم عالیه عطایی است که فضای رئالیستی این داستانها سببشده این مجموعه با استقبال خوب مخاطبان مواجه شود و برخی از داستانهای آن، جوایزی را برای نویسنده به همراه داشتهاند. هفت داستان موجود در مجموعه (چشم سگ) عبارتند از: فیل بلخی، اثر فوری پروانه، سی کیلومتر، شب سمرقند، پسخانه، ختم عمه و شبیه گالیله.
عالیه عطایی که خود از نویسندگان خوشقلم افغانستانی و پرورش یافته تهران محسوب میشود، پردازش قصههایش را پیرامون شخصیت هموطنانش صورت داده و هرکدام از این سوژهها به نحوی بین تهران و هرات در گردشند. عطایی از تجربههای خود بهعنوان یک مهاجر بهره گرفته و فضایی مضطرب را در داستانهایش ترسیم میکند. فضایی از ابهام و بیرحمی که انسان را برای رسیدن به مطلوب خود، به کارهای عجیب و غریبی وامیدارد. نویسنده با تبدیل مستقیم زندگی و تجارب آن به داستان، مجموعه چشم سگ را آن چنان ملموس و قابل درک جلوه داده که معنای مهاجرت و مشکلات آن بهخوبی برای خواننده تببین میشود. تسلط عالیه عطایی به فرهنگ و آداب رسوم هر دو کشور ایران و افغانستان سببشده تا خواننده از هرکدام این طیفها بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند و حتی حس پیوستگی و اشتراکی میان دو سر این طیف ایجاد شود.
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار