به گزارش «فرهیختگان»، روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز میپرداخت. بنمایه این رشتهمقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علیاکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس، بنا به درخواستهای متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیقتر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند. روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواستهای مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته بهجهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.
سامانیان اولین حکومت قدرتمند و با شکوه اسلامیِ ایرانی در خطه پهناور خراسان بودند. با برآمدن سامانیان در خراسان، عصری استثنایی و مملو از خلاقیت در همه عرصه های علمی، فرهنگی و هنری آغاز شد که دیرپا، قدرتمند و پرهیجان و سرشار از شور و شوق وصفناپذیر بود. ادبیات فارسی در این عصر شکوفا گردید و همه هنرها و علوم با چنان شوق و جدیتی دنبال شد که آثار بهجا مانده از این عصر، در قوت و زیبایی با عالیترین ثمرات هنری و علمی جهان برابری میکند. کاوش های باستانشناسی در نیشابور نیز بقایای معماری ارزشمندی را از این افق تاریخی به دست داده است. آثار گچبری های زیبا و نقاشی های دیواری بهدستآمده از این حفریات به قدر کافی گویای رشد و تعالی هنر ایران در این دوران است.
صفاریان نخستین حکومت ایرانی بودند که به اهمیت زبان فارسی در بسط معارف اسلامی و علوم دینی و غیردینی پی بردند و آن را وسیلهای برای حفظ وحدت قومی و ملی ایرانیان قرار دادند. اما این فرمانروایان روشنرایِ سامانی و وزیران و کارگزاران با تدبیر آنها بودند که پس از برقراری وحدت سیاسی در ماوراءالنهر و خراسان برای انسجام و استمرار این وحدت به ایجاد نظام دیوانی متمرکزی که زبان فارسی زبان اصلی و محوری آن بود همت گماشتند. آنان برای تحققِ این مهم، از تدبیر و تجربه دبیران کارآزموده خاندان های دیوانسالار کهن بهره بردند. این دبیران فرهیخته با درآمیختن سنت های اداری ایرانی و مبانی شریعت اسلامی تشکیلات پیچیده و کارآمدی بهوجود آوردند؛ تشکیلاتی که قدرت مرکزی سامانی را به قدرتی غیرجابرانه و مبتنیبر معارف اسلامی و اندیشه ایرانی تبدیل کرده بود.اینگونه بود که سامانیان، که هم به ایرانیبودن خود میبالیدند و هم به اسلام و معارف والای آن توجه فراوانی داشتند، بنای شکوفایی تمدن اسلامی را در ایران نهادند و این خاک پاک را تا امروز محور جوشش و حرکت علمی ساختند.
سامانیان همچنین به قصد و هدف ایجاد وحدت قومی میان ایرانیان خراسان و ماوراءالنهر [=سرزمینهای آنسوی جیحون]، به احیا و ترویج فرهنگ ایرانی و زبان فارسی همت گماشتند. با این اقدام، آنان درواقع پشتیبان فرهنگی مستحکمی برای وحدت سیاسی سرزمین خود فراهم آوردند.بدینترتیب، دوران حکومت سامانیان عصر طلایی برای زبان و ادب فارسی شد. امیران سامانی در گسترش زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، ضمن حفظ علاقهشان به معارف والای اسلامی، خدمات شایانتوجهی کردند. سامانیان با سعهصدر و وسعت مشربی که در دین مبین اسلام و شریعت نبوی ریشه داشت فضایی آزاد برای زندگی مسلمان و غیرمسلمان، درکنار هم، مهیا کردند تا با تحصیل علوم و فنون به نشر و گسترش آن بپردازند. در پرتو همین سیاست بود که دانشمندان و اطبای بسیاری در دوران حکومت آنان رشد یافتند و آثار ارزشمندی، به زبان عربی و فارسی، بهوجود آوردند؛ چنانکه دانش و خبرگی دانشمندان و ادبای بخارا با بغداد همپایه و حتی برتر از آن بود؛ این درحالی بود که در بغداد زبده بزرگان و دانشمندان جهان اسلام گرد آمده بودند. سبب این عظمت علمی و فرهنگی سامانیان این بود که ایرانینژادان آزادیخواه هم حمیت ملی داشتند و هم شعور و درک اسلامی. دولتشان مستعجل بود، اما خوش درخشیدند و از پرتو درخشش و همت آنان و یاران و دستیاران فرهنگدوستشان بنایی پیافکنده شد که نه از باد و باران گزندی یافت و نه از هجوم غزنویان و سلجوقیان.
بزرگانی چون ابونصر فارابی، شیخالرئیس ابوعلیسینا، رودکی استاد مسلم شعر فارسی، شهید بلخی، ابوالحسن مرادی و رابعه کعب قُزداری و در چنین دوران و فضای فرهنگی ظهور کردند و بالیدند.
-فروزانی، سیدابوالقاسم (1384-زمستان). «ضرورتها و هدفهای ترویج فرهنگ ایرانی در عهد سامانیان»، رشد آموزش تاریخ، ش 21، ص 32.
-فدایی عراقی، غلامرضا (1383). حیات علمی در عهد آلبویه، تهران، دانشگاه تهران، ص 434.
-فروزانی، همانجا
-مدرسی، فاطمه (1378-زمستان). «نقش سامانیان در احیای فرهنگ و ادب پارسی»، نامۀ فرهنگستان، ش 14، ص 92 و 100؛ دادبه، اصغر (1374). فخر رازی، تهران، طرح نو، 1374، ص 27؛ فداییعراقی، همان، صص 437-435.