امروز تهدیدات انصارالله، توان موشکی و پهپاد‌های آن کابوس ریاض و ابوظبی شده، به‌طوری که به‌دنبال راهی آبرومندانه برای پایان بخشیدن به این فضاحت هستند.
  • ۱۳۹۹-۱۰-۱۶ - ۱۱:۰۸
  • 00
پایان دولت ترامپ و سردرگمی بن‌سلمان

  به گزارش «فرهیختگان»، مهدی قمی، روزنامه‌نگار  طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: جنگ یمن و دلایل وقوع آن، سوال بسیاری از مردم جهان است که از ابتدای تعرض به خاک این کشور تاکنون، رسانه‌های مزدور به واسطه ربط سیاسی و منافع خود به نحوی سعی در کتمان علل واقعی و ابعاد بزرگ این جنایت داشته‌اند. اصلی‌ترین بهانه‌های تجاوز آل‌سعود (با حمایت آمریکا و متحدانش) به یمن عبارتند از:

1- نابودی انصارالله 2- بازگرداندن رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن به صنعا 3- دفع خطر امنیتی منطقه از سوی یمن 4- جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه

اما مهم‌ترین دلیل آغاز این جنگ را می‌توان بازگرداندن سلطه عربستان و آمریکا به یمن دانست؛ هدفی که با روی کار آمدن ولیعهد بی‌تجربه، کارنابلد و تشنه به خون محور مقاومت خاندان آل‌سعود، محمد بن‌سلمان، رویای هر روز و هر شب این رژیم جنایتکار و مزدور آمریکا شده است. یعنی گسترش نفوذ عربستان و ایفای نقش ژاندارم منطقه توسط آل‌سعود. لذا در همین راستا و نیز برای دستیابی به اهداف مورد اشاره، تسلط بر تنگه باب‌المندب نقطه آغاز اجرای استراتژی شوم عربستان در قبال یمن بود.

این تنگه در قسمت جنوبی دریای سرخ قرار گرفته است و این دریا را به خلیج عدن و سپس به دریای عرب و اقیانوس هند وصل می‌کند. کشتی‌هایی که از اطراف اقیانوس هند عازم دریای مدیترانه‌ هستند، با گذر از باب‌المندب و عبور از طول دریای سرخ می‌توانند راه خود را از کانال سوئز به سوی دریای مدیترانه ادامه دهند. دریای سرخ تنها مسیر تجاری مستقیم میان مدیترانه و آسیاست. کشتی‌های حامل کالا و به‌ویژه نفت برای تردد میان اروپا و آسیا از این تنگه و کانال سوئز عبور می‌کنند. نفتکش‌های حامل نفت خاورمیانه نیز برای رسیدن به اروپا و ایالات‌متحده باید از باب‌المندب بگذرند.

درحال حاضر تسلط انصارالله یمن بر این تنگه، بیش‌ازپیش عربستان را نگران کرده و نگرانی بیشتر این رژیم مسلط شدن ایران از طریق انصارالله بر این تنگه است. عربستان با حمایت ائتلاف عربی در سال 2015 با هدف نابودی حوثی‌های یمن و تسلط بر باب‌المندب حمله نظامی خود را به یمن آغاز کرد.

به گزارش اندیشکده‌های جهان، جنگ یمن بزرگ‌ترین فاجعه انسانی قرن حاضر در دنیاست که هم از لحاظ دیدگاه بشردوستانه و هم از نظر مسائل استراتژیک باید هرچه زودتر به آن خاتمه داد. در این گزارش‌ها آمده است که با گذشت 6 سال از شروع جنگ و حمایت کشورهای عربی از عربستان و تخریب مراکز بهداشتی و غذایی یمن، بیش از 80 درصد مردم این کشور ازجمله کودکان دچار سوءتغذیه شده‌اند. حدود 5700 نفر کودک در این جنگ کشته شده‌اند. حدود دومیلیون کودک از رفتن به مدرسه و تحصیل محروم شده‌اند. اینها تنها گوشه‌ای از نتایج اقدامات جنایتکارانه آل‌سعود خبیث در منطقه است که به پشتوانه ائتلاف عربی و با خرید و به‌روز‌رسانی ادوات نظامی از آمریکا وارد این جنگ شده و چون گاوی شیرده، دلارهای بادآورده حاصل از فروش نفت را به جیب شرکت‌های نظامی آمریکا می‌ریزد.

در این میان جمهوری اسلامی ایران با معرفی سفیر خود در یمن تلاش کرده محاصره سیاسی این کشور را بشکند و سایر کشور‌ها را نیز به بازگشایی سفارتخانه‌هایشان در یمن ترغیب کند؛ چراکه سیاست ایران در قبال کشور‌های منطقه حل مشکلات از طریق راه‌حل‌های دیپلماتیک و حفظ تمامیت‌ارضی و استقلال سیاسی آنهاست.

سفر ولیعهد سعودی به آمریکا و دیدار با رئیس‌جمهور این کشور و با هدف معرفی انصارالله به‌عنوان گروهک تروریستی از سوی آمریکا، آخرین تلاش عربستان برای تغییر شرایط و خروج از بن‌بست جنگ است. فشار آل‌سعود به ترامپ برای قراردادن نام انصارالله در فهرست گروهک‌های تروریستی آن‌هم در روز‌های آخر دولت ترامپ به این دلیل است که در صورت موافقت با این خواسته، دیگر هیچ راه‌حلی برای مذاکره با یمنی‌ها باقی نخواهد ماند و عربستان با خیالی آسوده‌تر می‌تواند تحت‌عنوان نبرد با تروریسم به جنگ ادامه دهد و ذهن جامعه جهانی و افکار عمومی ملت‌ها را از این جنایت بزرگ منحرف کند.

این درحالی است که 6 سال از آغاز این تجاوز آشکار گذشته و انصارالله نه‌تنها باقی مانده بلکه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان جبهه مقاومت دارای مشروعیت بین‌المللی است و به نمایندگی از مردم یمن از خاک و استقلال این کشور دفاع می‌کند. رئیس‌جمهور فراری و مزدور این کشور راه بازگشت ندارد و دولت نجات ملی در صنعا حاکم است. امروز تهدیدات انصارالله، توان موشکی و پهپاد‌های آن کابوس ریاض و ابوظبی شده، به‌طوری که به‌دنبال راهی آبرومندانه برای پایان بخشیدن به این فضاحت هستند.

جمهوری اسلامی ایران با ایفای نقشی فعال در حمایت از مقاومت مردم یمن و به‌عنوان تنها تریبون دادخواهی این ملت مظلوم، مولد دیپلماسی قوی در خاورمیانه است. امروز بعد از رنج‌های انسانی بی‌شمار و جنایات ناگفته ائتلاف عربی و حامیان غربی آن، هنوز طرح چهار ماده‌ای ایران تنها گزینه قابل‌اعتنا و اعتماد برای حل بحران یمن است. جمهوری اسلامی ایران تنها راه برقراری صلح و ثبات در یمن را ایجاد شرایطی می‌داند که همه احزاب یمنی بدون مداخله کشور‌های خارجی بتوانند دولت وحدت ملی و فراگیر خود را تشکیل دهند. برای دستیابی به این مهم همه تلاش‌ها به‌ویژه اقدامات سازمان ملل باید طبق اصول انسان‌دوستانه بین‌المللی و برای رسیدن به اهداف ذیل انجام پذیرد.

1- برقراری آتش‌بس و توقف سریع تمام حملات نظامی خارجی
2- ارسال فوری و بدون‌وقفه کمک‌های بشردوستانه و پزشکی برای مردم یمن
3- ازسرگیری گفت‌وگوی ملی یمنی و تحت هدایت مردم یمن و با مشارکت نمایندگان تمام احزاب سیاسی این کشور
4- تشکیل دولت فراگیر وحدت ملی یمن

درنهایت پیروز اصلی این میدان مردم یمن و مقاومت ستودنی آنهاست که حتی تحریم‌های ظالمانه اقتصادی در کنار تجاوز و جنگ تحمیلی به آنها، آن هم در سکوت کامل جامعه جهانی نتوانست اراده این ملت مقاوم را بشکند.

«وَ نُریدُ ان نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی‌الأَرضِ وَ نَجعَلَهم أَئِمَّه وَ نَجعَلَهمُ‌الوارِثینَ»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰