به گزارش «فرهیختگان»، سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: دونالد ترامپ رئیسجمهور فعلی آمریکا در دوران قدرتش هیچگاه فردی بیحاشیه نبوده است. پیشتر او را شبیه ریچاد نیکسون میدانستند اما این مساله نیز بهطور کامل درست از آب درنیامد. نیکسون پس از رسوایی واترگیت مجبور به استعفا شد و از سیاست کنار رفت. این مساله درباره ترامپ صادق نیست و او با وجود رسوایی پرونده ارتباط با روسیه و دیگر رسواییهای خود و اطرافیانش با وجود یک دور استیضاح، در قدرت باقی ماند. ساختارشکنیهای ترامپ باعث شد بسیاری علیه او متحد شده و با توسل به هر وسیلهای مانع تمدید حضور او در قدرت شوند. ترامپ میداند پس از کناررفتن از قدرت باید بهای ساختارشکنیهایش را بدهد. او از سوی بسیاری از دموکراتها، جمهوریخواهان و دیگر احزاب، گروهها و ساکنان آمریکا تهدیدی بزرگ برای این کشور شناخته میشود. آنچه مشخص است ترامپ یا باید در قدرت بماند تا بتواند خود را حفظ کند یا باید برای خود یک «سپر» برای بقا در دوران پس از ریاستجمهوریاش بیابد.
ترامپ ضربات زیادی به ساختارهای آمریکا زده است و بارها از قدرت خود علیه منافع ملی این کشور به شکلی آشکار استفاده کرده است. یکی از این اقدامات مربوط به استفاده از ارتش در سیاست برای تحکیم موقعیت خود است. ترامپ در جریان اعتراضهای آمریکا که در سال گذشته میلادی به دنبال کشته شدن یک شهروند سیاهپوست به نام جورج فلوید به دست پلیس آغاز شد، بارها خواستار استقرار ارتش در خیابانهای کشور و استفاده از قانون شورش شد که به موجب آن رئیسجمهور میتوانست از ارتش برای سرکوب اعتراضهای داخلی استفاده کند. دولت ترامپ با همکاری ایالتها گرچه نیروهای گارد ملی آمریکا را که بسیار مجهز هستند در شهرهای زیادی مستقر کرد اما بهدنبال آن بود تا باب مداخله ارتش در سیاست را باز کرده و از آن بهنفع خود بهرهبرداری کند. ترامپ درحالیکه معترضان را همانند دموکراتها به چپگرایی و سوسیالیسم متهم میکرد، خواستار استفاده از نیروی نظامی برای سرکوب آنها بود. چیزی که معنایش برخورد نظامی با مخالفان سیاسی ترامپ از دموکراتها تا دیگران بود. ترامپ از اردوکشیهای اخیر خود دو هدف دارد؛ او از طریق ایجاد آشوب برای خود ابزاری جهت تولید قدرت میسازد. اگر این ابزار قدرت لازم را برای باقیماندن وی در ریاستجمهوری تولید کرد که به هدفش رسیده و اگر اینگونه نشد او از ابزار ساختهشده از هوادارانش بهعنوان سپری در دوران خروج از قدرت استفاده خواهد کرد تا مانع آسیبرسانی دیگران به خود شود.
در اینجا قصد بررسی ماندن ترامپ در کاخ سفید را نداریم بلکه میخواهیم توضیح دهیم اقدامات ترامپ چگونه میتواند برای وی در دوران پساریاستجمهوری سپری حفاظتی ایجاد کند. هدف مشخص او تشکیل گروهی پیرو و سازمانیافته است که باید دارای ابعاد گوناگونی باشد. این گروه نیاز به بهانه و دلیلی برای تشکیل دارد تا بتواند از لحاظ «ذهنی» نیز آن را مستحکم کرد. «تقلب» و مبارزه با آن این زمینه ذهنی را فراهم میآورد و میتواند حول این دلیل گروههای مختلفی از مردم، سیاستمداران و معترضان وضع موجود را گردهم آورد و براساس همین دلیل آنها را نظم داده، متحد کند و برنامههای آتی را صورت دهد. این مساله از دیدگاه سیاستمداران برجسته آمریکایی ازجمله همحزبیهای ترامپ پنهان نمانده است.
آدام کینزینگِر، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا درباره قصد ترامپ از برجستهسازی مساله تقلب و تلاش برای جمعآوری کمکهای مردمی و تشکیل ستادی برای جمعآوری پول جهت پیگیری تقلب صورتگرفته در انتخابات ریاستجمهوری 2020 میگوید: «تمام این حرفهایی که دونالد ترامپ و دیگر دغلبازهای کنگره درباره ششم ژانویه میزنند، توضیح سادهای دارد: آنها با سرزنش دیگران و با علم به اینکه نمیتوانند کاری پیش ببرند، فقط از این راه پول درمیآورند و هوادار جمع میکنند. این مساله غمانگیز است و یک کلاهبرداری تمامعیار است.»
ترامپ این کار را از حزب جمهوریخواه نیز آغاز کرده است و میکوشد با ایجاد دوقطبی در این حزب به بهانه تقلب در انتخابات جمهوریخواهان را به دو طیف «موافق تقلب» و «مخالف تقلب» تقسیم کند. بهزعم رئیسجمهور فعلی آمریکا طیف مخالف تقلب همان گروه سازمانیافته مدافع ترامپ در دوران دوری از کاخ سفید خواهند بود که حفاظت از وی را در دوران پساریاستجمهوری انجام داده و قدرت اثرگذاری او را در دوران خروج از کاخ سفید تضمین میکنند.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا که مورد خشم ترامپ قرار دارد درباره این اقدام رئیسجمهور آمریکا گفته است: «واضح است که آخرین هدف دونالد ترامپ ایجاد شکاف در حزبش است. او با حمله به جمهوریخواهانی که بر حلقه دستش بوسه نمیزنند، آتش هیزم برای سوزاندن جنازه سیاسی خود را روشن کرده است.»
نکته مهم در این سخنان بولتون تلاش ترامپ برای جلب وفاداری و ایجاد «کیش شخصیتپرستی» در حزب جمهوریخواه است. بولتون معتقد است این اقدام ترامپ پایان زندگی سیاسی او را رقم خواهد زد اما دیگران با مشاور امنیت ملی سابق ترامپ همنظر نیستند و میگویند حزب جمهوریخواه عملا به تملک رئیسجمهور درآمده است و دیگران باید با خروج از حزب جمهوریخواه دست به تشکیل حزبی جدید بزنند.
ویلیام کوهن، وزیر پیشین دفاع آمریکا که نزدیک به دو دهه سناتور جمهوریخواه ایالت «مین» آمریکا بوده است بهتازگی هشدار داده «جمهوریخواهان رهنمودهای رئیسجمهوری ترامپ را دنبال میکنند، چراکه ترامپ اکنون به «دانهدرشت» حزب جمهوریخواه بدل شده است.» او بهتازگی در مصاحبه با سیانان این سخنان را گفته و تاکید کرده است «اعضای جمهوریخواه حامی ترامپ بهواقع طرفدار حاکمیت قانون نیستند، آنهایی که برای اجرای خواستههای وی به هوا برمیخیزند، در آینده متوجه میشوند که بهواقع برای همیشه در سنا اسیر او شدهاند و چنانچه خواسته باشند به مسیر خود ادامه دهند باید هواداران ترامپ را راضی نگاه دارند.» کوهن میگوید درحال حاضر زمان تاسیس حزب جدید دیگری فراسیده که تابع اجرا و حاکمیت قانون و متعهد به مردم آمریکا باشد.
جانبینر، رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا نیز پیشتر در جریان مصاحبهای با شبکه ام.اس.ان.بی.سی در تاریخ در ۳۱ ماه می ۲۰۱۸ (۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۷) گفته بود: «حزب جمهوریخواهی وجود ندارد، بلکه فقط حزب رئیسجمهوری ترامپ وجود دارد.» ترامپ حالا هم تعداد زیادی از سناتورهای جمهوریخواه و هم تعداد زیادی از نمایندگان جمهوریخواه مجلس نمایندگان را دراختیار دارد و در صحنه میدانی نیز از پشتیبانی گروههای راست افراطی مسلح بهره میبرد. ترامپ حالا حزبی سیاسی دارد که در میدان دارای طرفدارانی مسلح است و از سوی دیگر با توجه به شعارهای پوپولیستی و نژادپرستانه نظر تعداد زیادی از مردم را به خود جلب کرده است که در آینده نیز خواهان او و نگرشش هستند.
رئیسجمهور فعلی آمریکا در عرصه رسانه نیز تلاشهای خود را آغاز کرده و میخواهد نفوذ شبکه فاکسنیوز را میان طرفداران حزب جمهوریخواه با حمایت از شبکههای تلویزیونی وابسته به خود کاهش دهد. او حتی از پیشتر حلقههای ارتباطی خود در سیاست خارجی را محکم کرده و درصورت ترک کاخ سفید همچنان از حمایت راستهای افراطی در اروپا و دولتهای موجود در خاورمیانه (عربستان سعودی و امارات) و نیز رژیمصهیونیستی بهره خواهد برد.