«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
وضعیت کنونی محرومان در جنوب کرمان، حاصل عدم‌مدیریت صحیح و نبود نگاه جامع در اصلاح امور است. پتانسیل‌های مردمی زیادی برای احیای منابع و رفع محرومیت موجود است که نه‌تنها در قالب گروه‌های جهادی مقطعی و نه‌فقط درحد توزیع ارزاق که برای حل پیچیده‌ترین مسائل می‌توان از آنها یاری گرفت.
  • ۱۳۹۹-۱۰-۱۴ - ۱۵:۱۱
  • 00
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
در جست‌وجوی زندگی
در جست‌وجوی زندگی

  به گزارش «فرهیختگان»، منطقه پیرخوشاب با 21 روستا در شرق رودبارجنوب، منطقه‌ای کوهستانی است که مردمانش به دامداری مشغول بودند و در سال‌های خشکسالی به‌دلیل نبود آب تعدادی از آنها مجبور به مهاجرت به بیابان‌های استان شدند. عده‌ای در روستای کریم‌آباد و 25 خانوار هم به منطقه سردشت کرمان رفتند و تازه قصه پرغصه زندگی‌شان شروع شد. 25 خانوار ساکن سردشت که هرکدام حداقل 8 بچه داشتند در کپرهایی بی‌هیچ امکانات ساکن شدند و حالا نه آب داشتند و نه برق. بچه‌هایشان 4 ساعت راه می‌رفتند تا از روستای دیگری آب بیاورند. اما مورد اعتراض مردم آن منطقه قرار می‌گرفتند و سرخورده بازمی‌گشتند. خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند تنها دارایی‌شان که تعدادی دام بود را بفروشند تا موتورآب بخرند و از چاه‌ آب نزدیک کپرها آب بکشند، غافل از اینکه چاه مال دولت است و دولت هم در اینجا معارض مردم! 12 مرد بازداشت می‌شوند و 12 روز هم در بازداشت می‌مانند و پرونده‌ای علیه آنها تشکیل می‌شود. حالا دولت مدعی موتورآب شخصی‌شان می‌‌شود و 2 سال طول می‌کشد تا ثابت کنند موتور را خودشان خریده‌اند و با پول یارانه خانوارها گازوئیلش را تامین می‌کنند!

تمام این دردسر‌ها برای موتور‌آبی بود که تنها 20 روز از ماه آن‌هم برای 2 ساعت آب در‌اختیار آنان قرار می‌داد. آبی که هم آب شرب است و هم برای حمام و شست‌وشوی لباس و ظرف و آب‌تنی کودکان در دمای 55 درجه خردادماه و... همین آب چاه تصفیه نشده. ناگفته نماند که این آب غیربهداشتی شاید یکی از دلایل مریضی‌های پوستی و گوارشی و پرونده‌ غمناک جداگانه‌ای است. با همه این مشکلات حالا آب داشتند اما کار و سرمایه نه! مردهایشان کارگر فصلی برای برداشت گوجه شدند، البته اگر چند روزی کار پیدا می‌شد و درحقیقت زندگی‌شان بند شد به یارانه نفری 45 هزار تومان! در میانه این زندگی سخت به‌مدد خیرین، کانکسی 12 متری برای تحصیل 30 کودک مقطع ابتدایی مستقر می‌شود. حالا 4 ساعت راه می‌روند تا در روستای دیگری به دبیرستان بروند و چنین می‌شود که عطای درس را به لقایش می‌بخشند و ترک‌تحصیل می‌کنند.

خانوارهایی که به روستای کریم‌آباد رفتند هم داستان مشابهی دارند؛ آنها در فاصله‌ای کمتر از یک کیلومتر از دکل برق 4 سال است به‌دنبال رشته برقی می‌دوند و تازگی‌ها وعده‌ای شنیده‌اند اما باز هم بی‌عمل. می‌توان با چند تیر برق، برق را کنار تلمبه‌ آب آورد تا دستگاه برقی شود و ساکنان مجبور نباشند هزینه 700 هزار تومانی خرید گازوئیل را متحمل شوند. زمین‌هایی که این افراد در آن ساکن شده‌اند متعلق به اداره اتباع خارجی وزارت امورخارجه است که اوایل انقلاب به‌دلیل مهاجرت مردم افغانستان جهت اسکان آنها پیش‌بینی شده بود اما در سال‌های بعد ورود اتباع بیگانه و اسکان آنها به منطقه رودبارجنوب ممنوع و صدها هکتار زمین حاصلخیز رها شد. این زمین‌ها بین مردم محلی به طلاخیزی شهره‌اند چراکه نخل‌های کوچک 4 ساله در آن محصولات زیادی می‌دهد. تمام خواست مردم واگذاری این زمین‌ها جهت کشاورزی است که می‌توان با تمهیداتی همچون اجاره به شرط تملیک، شراکت در محصول و... مشکل را حل کرد.

  کرمان را بشناسیم

استان کرمان با در بر گرفتن 11 درصد از وسعت ایران، وسعتی در حدود کشور سوریه دارد. پهنه اقلیم آب‌وهوایی آن نیز از بیابانی تا معتدل و سرد و خشک و گرم و مرطوب گسترده است. منطقه جنوب کرمان هم‌مرز با استان هرمزگان و سیستان‌وبلوچستان است. این منطقه شامل جیرفت، رودبارجنوب، فاریاب، کهنوج، قلعه‌گنج، منوجان و عنبرآباد می‌شود. از نظر اقلیمی نیز چند اقلیم آب‌وهوایی در همین محدوده قابل شناسایی است، زمین‌های حاصلخیز از مشخصه‌های برجسته جنوب کرمان است. جنوب کرمان به‌نوعی بهشت معادن کشور است. این منطقه از حیث ذخایر معدنی در کشور رتبه سوم را داراست. کرومیت، تیتانیوم، مس و آهن از جمله ذخیره‌های معدنی هستند که در این منطقه وجود دارند. اما جالب است بدانید در چند سال گذشته بارها باغ‌داران و جالیزداران منطقه، محصولات خود را وسط جاده ریخته و امحا کرده‌اند! چرا؟ نبود صنایع تبدیلی کشاورزی عامل مهم خسارت کشاورزان است. صنایعی که گاه با سرمایه‌هایی کوچک قابل راه‌اندازی است. به‌طور مثال گوجه از محصولات مهم جنوب استان کرمان است و می‌توان با ایجاد کارگاه‌های کوچک تولید رب و یا دستگاه‌هایی برای خشک‌کردن گوجه ارزش محصول را چند برابر کرده و به این وسیله ایجاد اشتغال کرد. با این کار از زیان و هدررفت محصولات کشاورزان جلوگیری می‌شود و منطقه هم رونق پیدا خواهد کرد.

بیشترین ظرفیت تولید حنای جنوب کرمان در شهرستان رودبارجنوب وجود دارد و درواقع باید گفت، رودبار‌ قطب تولید حنا در کشور است چراکه بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ کشاورز این شهرستان به کاشت و برداشت این محصول مشغولند. اما جای سوال است که چرا برداشت حنا در چنین منطقه‌ای که بیشترین تولید حنا را دارد به‌صورت سنتی انجام می‌شود؟! حنای رودبار به‌لحاظ رنگ و کیفیت جزء مرغوب‌ترین حناهای کشور به‌شمار می‌رود و در مصارف آرایشی، بهداشتی و دارویی کاربرد فراوان دارد و بخش زیادی از این محصول پس از فرآوری و بسته‌بندی و تامین نیاز بازار داخلی به سایر کشورها از جمله سوریه و عراق صادر می‌شود، ولی به‌دلیل نبود صنایع فرآوری و بسته‌بندی، این محصول توسط واسطه‌ها و دلالان با قیمت ناچیز، خریداری و در استان‌های دیگر فرآوری و به اسم آنها به مصرف داخلی می‌رسد و یا صادر می‌شود. از مشکلات مهم و اساسی کشاورزان در توسعه کشت حنا در شهرستان رودبار، نبود صنایع مکانیزه کاشت، داشت و برداشت به‌‌ویژه کارخانه خشک‌کن برگ حنا است.

صابری، معاون اسبق استاندار می‌گوید: «بهترین محصولی که در منطقه برجک (از روستاهای پیرخوشاب) دیدم، حناست؛ این گیاه تک‌پایه نیست و می‌توان چندین سال از آن برداشت کرد، حنای خشک‌شده خام را کیلویی x تومان می‌خرند، آسیاب می‌کنند و دوباره در همان منطقه با 4 برابر قیمت می‌فروشند. حال اگر آسیاب‌های کوچک سنتی در همان روستا بگذارند ارزش افزوده محصول بالا می‌رود و به‌واسطه آن در شهرستان فقر کمتر و اشتغال بیشتر می‌شود.» در زمینه مرکبات نیز همین معضل به‌چشم می‌خورد. باغ‌های فراوان و نبود کارخانه‌های تبدیلی و سردخانه‌های مجهز و کافی برای سامان‌دادن به محصولات مرغوب! درحالی‌که با توجه به فاصله جنوب استان با بندرعباس می‌توان از ظرفیت‌های فراوان کشاورزی و باغداری استان و فرآوری محصولات برای صادرات به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس استفاده کرد. ماجرای معادن منطقه و خام‌فروشی‌ها نیز ماجرایی شنیدنی است. فاریاب از شهرهای بسیار محروم جنوب است اما ارزشمندترین معادن کرومیت با 50 درصد خلوص که 70 درصد کرومیت کشور را دارد متعلق به فاریاب کرمان است! لیکن نبود کارخانه‌های تبدیلی و بالادستی باعث‌شده این محصول مهم به‌صورت خام صادر شود و در سال‌های اخیر پای آن به قاچاق هم باز شود.

وضعیت کنونی محرومان در جنوب کرمان، حاصل عدم‌مدیریت صحیح و نبود نگاه جامع در اصلاح امور است. پتانسیل‌های مردمی زیادی برای احیای منابع و رفع محرومیت موجود است که نه‌تنها در قالب گروه‌های جهادی مقطعی و نه‌فقط درحد توزیع ارزاق که برای حل پیچیده‌ترین مسائل می‌توان از آنها یاری گرفت لیکن لازمه این اتفاق حذف قوانین دست‌وپاگیر اداری و نگاه مدیریتی جامع و باور توانمندی‌های مردمی است. باشد که پس از گذشت 4 دهه از انقلاب اسلامی شاهد شکوفایی و ریشه‌کنی فقر در این مناطق باشیم.

 * نویسنده: یاسمن کربلایی، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰