ایران علاوه بر اخراج آمریکا از منطقه، به دنبال مجازات عاملان ترور سردار سلیمانی است
جدا از انتقام سختی که ایران به‌دنبال اجرای آن است، اکنون آمران و عاملان ترور فرماندهان مقاومت نیز بخشی از اهدافی هستند که باید به سزای اعمال‌شان برسند. با توجه به تیم عجیب‌و‌غریب دولت ترامپ، تقریبا بعید به‌نظر می‌رسد آنها در دولت آینده جایگاه قابل توجهی داشته باشند بنابراین آسان‌تر در دسترس خواهند بود.
  • ۱۳۹۹-۱۰-۱۳ - ۰۸:۵۰
  • 00
ایران علاوه بر اخراج آمریکا از منطقه، به دنبال مجازات عاملان ترور سردار سلیمانی است
خانه‌های ناامن ترامپ
 خانه‌های ناامن ترامپ

  به گزارش «فرهیختگان»، «انتقام سخت»؛ این کلیدواژه‌ای است که از دی ماه سال گذشته و پس از ترور شهیدان سردار حاج‌قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس و همراهان‌شان در فضای سیاسی و اجتماعی ایران تثبیت شده است. درباره اینکه انتقام سخت چیست و مجموع چه مولفه‌هایی آن را تبدیل به «انتقامی سخت» می‌کند، تعریفی صورت نگرفته است، اما از برآیند سخنان رهبر معظم انقلاب و فرماندهان نظامی، می‌توان تا حدودی ابعاد این پاسخ ایران که گفته می‌شود «قطعی» نیز هست را دریافت. دیروز اما سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم نخستین سالگرد سردارشهید حاج‌قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همراهان ایشان در دانشگاه تهران، سخنانی گفت که نشان می‌داد فصل جدیدی به پاسخ ایران افزوده شده است. او خطاب به آمریکا گفت که «ممکن است از درون خانه شما کسانی پیدا شوند که پاسخ جنایت شما را بدهند.» فرمانده نیروی قدس سپاه طراحان این عملیات را تهدید به دریافت پاسخ کرد: «آنهایی که این جنایت را کردند بدانند کاری کردند که در سراسر عالم هر کجا مردی پیدا شود، آمادگی دارد که نامردهایی که این کار را کردند، به‌ سزای عملش برسانند.» به نظر می‌رسد این رویکرد پس از تاکید رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج‌قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی با رهبر انقلاب اتخاذ شده است. در آن دیدار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جدا از پاسخ‌هایی که باید در قالب انتقام سخت به استکبار و آمریکا می‌داند، تصریح فرمودند که «‌قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقام‌شان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگر‌چه به گفته‌ یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه‌کفش سلیمانی هم نمی‌شود؛ اما بالاخره غلطی کردند و باید انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد -‌ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقام‌شان را پس بدهند.»

بررسی اظهارات فرمانده معظم کل قوا در یک سال گذشته نشان می‌دهد، تهدید فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به طراحان عملیات ترور سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، به هیچ‌وجه به معنای «انتقام سخت» نیست و این اقدام تنها بخشی از دامنه پاسخ ایران را شامل می‌شود. اکنون و پس از یک سال شاید بتوان با یک جمع‌بندی دقیق به اینکه ایران در قالب انتقام سخت درحال طراحی چه چیزی است، پی برد. تا همین امروز هم ایران و محور مقاومت بدون برجسته‌سازی برخی اقداماتش، اقدامات قابل تاملی در برابر آمریکا در منطقه طراحی و پیاده‌سازی کرده است. برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم، ایران تنها کشوری بود که توانست دو پایگاه نیروهای آمریکایی را موشک‌باران کند و آمریکا با وجود حضور جنگ‌طلبان بی‌منطقی همچون ترامپ و پمپئو، توان پاسخ دادن به این عملیات را نداشت. در کنار تهران، نیروهای مقاومت عراق نیز ارتش آمریکا را ناچار کردند 7 پایگاه نظامی خود را در عراق تخلیه کند و تنها در دو پایگاه به شکل بسیار خطرپذیری متمرکز شود. همچنین در حمله‌ای مرموز و اعلام‌نشده، هواپیمای حامل افسران اطلاعاتی آمریکا در افغانستان ساقط شد.

جدا از این رخدادها، باید دید ایران چه سناریویی و در چه ابعادی برای پیاده‌سازی انتقام سخت دارد. شاید بهترین فکت برای درک پاسخ تهران، پیامی است که فرمانده کل‌قوا در 13 دی ماه سال 98 و ساعاتی پس از شهادت سردار سلیمانی منتشر کردند. ایشان در پیام‌شان ضمن اشاره به اینکه «انتقام سختی در انتظار جنایتکاران» این عملیات است، تصریح کردند: «شهید سلیمانی چهره‌ بین‌المللی مقاومت است و همه‌ دلبستگان مقاومت خونخواه اویند.» این بخش از پیام رهبر انقلاب بیانگر این نکته بود که پاسخ به این ترور، در ابعاد جغرافیایی ایران خلاصه نخواهد شد و تمام محور مقاومت در گرفتن انتقام سخت، نقش‌آفرین هستند.

چند روز بعد، ایران در روز به خاک سپاری پیکر مطهر شهید سلیمانی، پایگاه آمریکایی‌ها در عین الاسد را موشک‌باران کرد و درحالی که برای بسیاری از تحلیلگران، این اقدام پاسخ ایران تلقی می‌شد، فرمانده معظم کل‌قوا در در دیدار مردم قم آن را تنها یک «سیلی» دانستند و انتقام را بحث دیگری خواندند و فرمودند: «این کارهای نظامیِ به این شکل، کفایت آن قضیه را نمی‌کند و [انتقام] باید [به] حضور فسادبرانگیز آمریکا در این منطقه منتهی بشود.» پس از این اظهارات مشخص شد که ایران، خروج آمریکا از منطقه را نیز بخشی از انتقام سخت تعریف می‌کند.

در همان روزهای نخست ترور شهیدان سلیمانی و ابومهدی المهندس، پارلمان عراق حکم به اخراج آمریکا از عراق داد اما به نظر نمی‌رسید که این اخراج سیاسی مدنظر رهبر معظم انقلاب بوده باشد؛ چراکه حداقل ایران می‌توانست آن را پاسخی نسبی به اخراج آمریکا از منطقه تفسیر کند. اما ایران این مصوبه را جدا از پاسخ به ترور می‌دانست و بر همین اساس نیز رهبر انقلاب در تیرماه سال جاری در دیدار مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق نیز با اشاره به اینکه «آنها [آمریکایی‌ها] میهمان شما را در خانه شما کشتند و صریحا به این جنایت اعتراف کردند» به نخست‌وزیر عراق گوشزد کردند که «جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعا ضربه متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد.» عبارت «ضربه متقابل» به‌خوبی بیانگر پاسخ ایران در ابعاد نظامی به جنایت آمریکایی‌هاست. صحت این گزاره آذرماه سال جاری تایید شد؛ جایی که رهبر انقلاب در دیدار خانواده شهید سلیمانی و دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت ایشان، مصداقی‌تر در این زمینه سخن گفتند. ایشان جدا از اینکه از جوانان انقلابی و نخبگان خواستند «هیمنه‌ استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند»، تصریح کردند: «یکی هم اخراج آمریکا از منطقه است.»

رهبر انقلاب همچنین درباره چگونگی اخراج آمریکا از «همّت ملّت‌ها» و همچنین «سیاست‌های مقاومت» سخن گفتند. اشاره به «سیاست‌های مقاومت» به‌خوبی می‌تواند نشان دهد که در روند اخراج آمریکا از منطقه، ضربات نظامی نیز در دستور‌کار قرار خواهد گرفت. ایران پس از سال 2003 و تجاوز نظامی آمریکا به عراق، توانست با انتقال دانش نظامی به مجاهدان عراقی و همچنین ابزار‌های هدفمند همچون بمب‌های کنار جاده‌ای، ضربات سنگینی به آمریکایی‌ها بزند و آنها را ناچار به خروج از عراق بکند اما پس از ظهور داعش، آمریکایی‌ها به بهانه مبارزه با داعش دوباره به عراق بازگشتند. آمریکایی‌ها در یک سال گذشته با وجود مصوبه پارلمان حاضر به ترک عراق نشده‌اند و بر همین اساس به نظر می‌رسد برای اخراج آمریکا هیچ گزینه‌ای به اندازه سیاست‌های مقاومت راهگشا نخواهد بود.

  انتقام از تیم ترور

جدا از انتقام سختی که ایران به‌دنبال اجرای آن است، اکنون آمران و عاملان ترور فرماندهان مقاومت نیز بخشی از اهدافی هستند که باید به سزای اعمال‌شان برسند. با توجه به تیم عجیب‌و‌غریب دولت ترامپ، تقریبا بعید به‌نظر می‌رسد آنها در دولت آینده جایگاه قابل توجهی داشته باشند بنابراین آسان‌تر در دسترس خواهند بود. اما با این حال بنا بر مسئولیت‌های مهمی که این افراد در دوره مسئولیت‌شان برعهده داشتند، همچنان تیم‌های امنیتی حفاظت آنها را برعهده خواهند داشت. در آمریکا، روسای‌جمهور پس از پایان دوره‌شان یا به کل سیاست را کنار می‌گذارند و یا به‌عنوان مشاور وارد قوای دیگر و درواقع سایر ارکان قدرت می‌شوند و یا به‌تدریس دانشگاهی و شاید مشاوره در بخش خصوصی روی می‌آورند. با این حال دستورالعمل‌ها و موضوع‌های امنیتی روسای‌جمهوری آمریکا با پایان یافتن دوره آنها در کاخ‌سفید به پایان نمی‌رسد و مشمول مقررات و دستورالعمل‌هایی هستند که تا چند سال یا شاید تا پایان عمر با آنها همراه خواهد بود. یکی از این دستورالعمل‌ها این است که رئیس‌جمهور آمریکا بعد از ترک کاخ‌سفید برای مدت 10 سال باید در یک فضای امنیتی زندگی کند. ورود و خروج، تماس‌های تلفنی و مسائل پستی او توسط دستگاه‌های امنیتی آمریکا مورد شنود و بازرسی مداوم قرار می‌گیرد. با وجود تدابیر امنیتی در آمریکا نه رئیس‌جمهور سابق که تاریخ نشان داده است امکان ترور رئیس‌جمهور مستقر نیز فراهم است. جان‌اف‌ کندی، سی‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا یکی از آنهاست. براساس پیگیری‌های انجام‌شده در دستگاه قضایی و براساس آنچه علی القاصی‌مهر، دادستان تهران  اعلام کرده، لیستی ۳۶ نفره از افرادی که در ترور حاج‌قاسم مباشرت، مبادرت و آمریت داشتند، اعم از مسئولان سیاسی و نظامی آمریکا و دیگر دولت‌ها شناسایی شدند. این مقام قضایی نامی از این افراد به میان نیاورده است اما چند نفر کلیدی آمریکایی این پرونده به‌خوبی قابل شناسایی هستند. به‌طور حتم این افراد جزء اصلی‌‌ترین گزینه‌ها برای انتقام‌جویی خواهند بود.

دونالد ترامپ

او اصلی‌ترین تصمیم‌گیرنده در پروژه ترور فرمانده نیروی قدس سپاه بوده است. آن‌گونه که رسانه‌های آمریکایی نوشته‌اند تیم امنیت ملی ترامپ به اقامتگاه او در فلوریدا می‌روند و درباره حملات هوایی پنتاگون در عراق و سوریه علیه گروه‌های تحت حمایت ایران گزارشی ارائه می‌کنند. در این جلسه گزارشی به ترامپ نشان داده شد که در آن فهرست، اقدامات بعدی که آمریکا می‌تواند اتخاذ کند، نوشته شده بود و در این فهرست هدف قراردادن ژنرال سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران نیز قرار داشت. ترامپ در این جلسه اجازه ترور فرمانده نیروی قدس را صادر کرد.

مایک پمپئو

وزیر خارجه آمریکا اصلی‌ترین نقش را در جلب رضایت ترامپ ایفا کرده است. پمپئو در هفته‌های منتهی به این عملیات، در این باره هر روز با ترامپ صحبت کرده و این صحبت‌ها موجب شده ترامپ درخواست معاونش «مایک پنس» و پمپئو  برای ترور سردار سلیمانی را تأیید کند. پمپئو سال 2019 پس از آنکه ایران پهپاد آمریکا را سرنگون کرد، تلاش مشابهی انجام داد اما در مجاب‌کردن ترامپ به اقدام تلافی‌جویانه نظامی ناکام مانده بود اما تغییرات در تیم امنیت ملی آمریکا، پمپئو را بار دیگر برای اجرای نقشه‌اش فعال کرد.

مایک پنس

براساس روایت رسانه‌های آمریکایی، در کنار پمپئو، مایک پنس، معاون رئیس‌جمهور آمریکا نیز نقش پررنگی در توجیه ترامپ برای موافقت با ترور فرمانده نیروی قدس سپاه داشته است. پنس در جلسه برگزارشده در فلوریدا حضور نداشته است ولی در فرآیند تصمیم‌گیری نقش‌آفرین بوده است. بر همین اساس نیز پس از عملیات ترور، به‌دنبال توجیه‌سازی برای آن رفت و مدعی شد: «آمریکا به این دلیل تصمیم بر ترور سردار سلیمانی گرفت زیرا ایران در حمایت از تروریست‌های 11 سپتامبر نقش داشته است.» این ادعای دروغین خیلی زود با واکنش رسانه‌های غربی مواجه شد.

مارک اسپر

وزیر دفاع وقت آمریکا یکی از کسانی بود که به‌همراه پمپئو به مجتمع تفریحی ترامپ در فلوریدا رفته بود. او یکی از کسانی بود که گزینه ترور سردار سلیمانی را مطرح کرده بود. واشنگتن‌پست نوشته یک عامل مهم در جلب موافقت ترامپ، هماهنگی نزدیک پمپئو و اسپر درباره این عملیات بوده است. این دو که در «آکادمی ارتش آمریکا» هم‌کلاسی بوده‌اند قبل از دیدار با ترامپ، با یکدیگر درباره این عملیات صحبت کرده و آن را مورد بررسی قرار داده بودند.

مایک میلی

مایک، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا هم به‌همراه اسپر در جلسه 29 دسامبر با ترامپ حضور داشته است. او و اسپر یک روز قبل فهرستی اولیه از گزینه‌ها درباره نحوه پاسخگویی به تحولات عراق را ارائه کرده بودند که در میان آنها ترور سلیمانی یکی از گزینه‌های اصلی برای واکنش به ایران بوده است. او پس از این عملیات در گفت‌وگوی کوتاه با خبرنگاران در پنتاگون، درباره دلیل ترور سردار شهید سلیمانی، مدعی شد او درحال برنامه‌ریزی برای اقدام علیه منافع آمریکا در منطقه بود و باید هدف قرار گرفته می‌شد.

جینا هسپل

رئیس سی‌آی‌ای، از مشتاقان این عملیات بوده است. او معتقد بود به‌حد کافی اطلاعات درمورد طرح حمله به اهداف آمریکایی در دسترس است. جینا هسپل نقش اساسی در طراحی، جاسوسی و ترور سردار سلیمانی داشته است. او در مقری در شهر لانگلی در ایالت ویرجینیا و مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا از نقطه‌ای متفاوت، صحنه‌های ورود قاسم سلیمانی به بغداد و استقبال ابومهدی المهندس از او و سپس سوار شدن به خودرو را درحالی که سه پهپاد آمریکایی، هر یک مجهز به چهار موشک هل‌فایر بر فراز موقعیت قرار گرفته بودند، نظاره می‌کردند.

 
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱