به گزارش «فرهیختگان»، محسن جوهری، پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی رحمهاللهعلیه مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی نوشت:
با اندک تأملی در سخنان اخیر حجه الاسلام خمینی بهراحتی میتوان فهمید که سیاست کلان حاکم بر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینیرحمهاللهعلیه چگونه جادهصافکن تحریف اندیشه و سیره عملی امام راحل است. تنها چیزی که باید کمی بیشتر به آن توجه کرد این است که تحریف شامل دو دسته لفظی و معنوی میشود.
نویسنده این متن در سال 1397 و در جریان نگارش پایاننامه کارشناسی ارشد خود در موضوع تحریف امام رحمهاللهعلیه، پس از پیگیریهای فراوان و با واسطه قرار دادن یکی دو شخصیت نسبتاً سرشناس موفق به هماهنگی قرار مصاحبه با یکی از مسئولین ارشد موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهاللهعلیه شد. پیش از آغاز رسمی این مصاحبه، مصاحبهشونده در حالی که با برخورد نسبتاً گرمی به استقبال مصاحبهکننده آمده بود سؤالی را مطرح کرد که از قضا شاید مهمترین نکته بیان شده در آن گفتگو هم محسوب میشد. سؤال مهمی که در بدو دیدار مطرح شد این بود (نقل به مضمون): «آیا موضوع تحریف امام را برای پایاننامهات انتخاب کردهای تا با ایجاد یک فضای دُگم، مسیر ارائه تفاسیر متفاوت از امام را سد کنی؟» این جمله سؤالی، شاید بهتر از هر جمله خبری دیگری بیان میکرد که سیاست حاکم بر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهاللهعلیه در زمینه صیانت از اندیشه و شخصیت امام چیست.
بیش از دو سال از نگارش و دفاع پایاننامه مذکور میگذرد ولی باز هم همان خطیمشی سابق که مدت مدیدی است در موسسه اعمال میشود، این بار از زبان حجه الاسلام سید حسن خمینی اعلام میگردد. ایشان طی سخنانی در تاریخ چهارم دیماه سال جاری و در مراسم معارفه سرپرست جدید موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهاللهعلیه، سیاستِ مذکور را اینچنین بیان کردهاند: «ما نه خودمان و نه هیچ نهادی را متولی انحصاری قرائت و تفسیر شخصیت و اندیشه امام نمیدانیم و هیچوقت نیز جلو نقل خاطرات از امام را نگرفتهایم؛ گرچه اگر جایی سندی برخلاف آن داشته باشیم، منتشر میکنیم.»
با اندک تأملی در سخنان اخیر حجه الاسلام خمینی بهراحتی میتوان فهمید که سیاست کلان حاکم بر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهاللهعلیه چگونه جادهصافکن تحریف اندیشه و سیره عملی امام راحل است. تنها چیزی که باید کمی بیشتر به آن توجه کرد این است که بر اساس ادبیات غنی موجود پیرامون موضوع تحریف که عمدتاً درباره تاریخ یا نصوص دینی شکل گرفته است تحریف شامل دو دسته لفظی و معنوی میشود. بر این اساس میتوان عنوان سیاست حاکم بر موسسه را این گذاشت: تحریف معنوی آری، تحریف لفظی خیر! در سایه این سیاست، موسسهای که وظیفه صیانت از اندیشه و شخصیت بزرگترین شخصیت قرن را بر عهده داشته، نقش خود را در حد یک آرشیو بزرگ از مدارک ایشان پایین میآورد؛ کاری که امروز از دست چند هارد نهچندان عجیبوغریب هم برمیآید.بهراستی اگر قرار بود موسسه تنظیم و نشر صرفاً به منتشر کردن نصوص موجود از امام راحل بپردازد، چه نیازی به راهاندازی این موسسه عریض و طویل و اختصاص بودجههای آنچنانی به آن وجود داشت؟ آیا نمیشد وظیفه انتشار آثار را امام را به یکی از ده ها انتشارات حرفه ای کشور سپرد تا لااقل همان کار چاپ و نشر را بهصورت حرفهای و هنرمندانه انجام دهند؟
اما آیا بهراستی فرد یا مجموعهای میتواند خود را متولی دستیابی و ارائه قرائت انحصاری از امام بداند؟ برای پاسخ به این سؤال باید به بیان این مقدمه پرداخت که اندیشه امام راحل مانند اندیشه هر متفکر بزرگ دیگری در طول تاریخدارای مجموعهای از محکمات و متشابهات است. محکمات اندیشه یک متفکر به نحوی است که میتوان به یک قرائت و تفسیر معیار از آن دست یافت و بعد تلاش کرد تا متشابهات را در سایه محکمات فهمید، هرچند ممکن است درباره فهم متشابهات تفاوتهای نظری وجود داشته باشد و بتوان تعدد تفاسیر رادر عرصه نظر تا حدودی به رسمیت شناخت.بدین ترتیب ادعای موسسه تنظیم و نشر آثار امام اگرچه درباره متشابهات اندیشه ایشان تا حدودی قابلپذیرش است ولی معضل از آنجا شروع میشود که گستره ادعای مذکور نزد بیانکنندگان آن بهقدری وسیع میشود که کل اندیشه و شخصیت امام را در برمیگیرد.
حال بهجای این سیاست، تصور کنید که موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمهاللهعلیه صادقانه خود را متولی فهم و تبیین محکمات اندیشه امام راحل میدانست و بدون اغراض سیاسی و به دور از گرفتن ژستهای روشنفکرانه و تعریف کردن خود ذیل پارادایم تفسیری، امام را همانطور که بود میفهمید و میفهماند و البته اجازه میداد بحثهای طلبگی در بسترهای علمی خاصی خود و نه بهصورت ولنگار در عرصه عمومی ادامه داشته باشد؛ در چنان شرایطی آیا باز هم بعد از گذشت بیش از سه دهه از ارتحال امام، بهاندازه امروز جای بحثهای عمیق معرفتی مبتنی بر منظومه فکری امام راحل در محافل حوزوی و دانشگاهی ما خالی میماند.
در تحلیل فرامتنی اظهارات اخیر حجتالاسلام خمینی باید به این نکته توجه کرد که به نظر میرسد هدف از طرح مباحث اینچنینی از سوی ایشان، نه خدمت به مکتب فکری امام راحل است و نه فراهم کردن زمینه نظر ورزی آزادانه در جامعه؛ بهعبارتدیگر و در کمال تأسف، اندیشه و شخصیت امام خمینی رحمهاللهعلیه برای آقایان به وسیله کسب منزلت اجتماعی در سایه ارائه یک تصویر آزاداندیش، آن هم از نوع لیبرال مآبانه اش شده است. به بیان دیگر برخی منسوبین به امام راحل هیچ ابایی از این ندارند که بهتبع کالایی کردن اندیشه امام و زدن چوب حراج به آن برای خود تصویر یک روحانی بهاصطلاح آزاداندیش و اهل تساهل و تسامح را بسازند و از این طریق نوعی سرمایه اجتماعی را برای خود تدارک ببینند؛ چه بسا که بتوانند با سرمایه اجتماعی مذکور وارد تجارتی سیاسی شوند و در این حوزه هم برای خود جایگاه قابل اعتناتری بسازند.