تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته بخش ۹)
بر این روایات از طبابت صدر اسلام، باید شرح حال پزشک معروف معاصر حضرت پیامبر اکرم(ص) حارث بن کَلده، پزشک دانش‌آموخته جندی‌شاپور را افزود.
  • ۱۳۹۹-۱۰-۱۱ - ۲۰:۰۶
  • 10
تاریخ علم در اسلام و ایران به روایت دکتر علی‌اکبر ولایتی (مروری بر گذشته بخش ۹)
نخستین پزشک و بیمارستان در اسلام
 نخستین پزشک و بیمارستان در اسلام

 به گزارش «فرهیختگان»، روزنامه «فرهیختگان»، پیش از این، در ستونی تحت عنوان «تاریخ علم در اسلام و ایران» به تبیین مباحث علمی و دقیق تاریخ این مبحث مهم و مطرح در مجامع علمی روز می‌پرداخت. بن‌مایه این رشته‌مقالات، اساسا مباحثی بود که دکتر علی‌اکبر ولایتی در برنامه تلویزیونی «ایران» از شبکه دوم سیما بیان کرده و سپس، بنا به درخواست‌های متعدد اساتید، پژوهشگران و دانشجویان، جهت تبیین دقیق‌تر مباحث و ارائه مستندات این مطالب، برای چاپ در روزنامه، تنظیم کرده بودند.

روزنامه «فرهیختگان» در پاسخ به درخواست‌های مکرر خوانندگان، مطابق گذشته به چاپ این مجموعه ادامه خواهد داد. البته به‌جهت اتصال و پیوستگی مباحث، پیش از شروع مباحث جدید، نگاه و مروری خواهیم داشت به مباحث گذشته که در همین ستون منتشر خواهد شد.

در گذشته، در جنگ‌ها گروهی به مداوای مجروحان و زخمی‌ها می‌پرداختند و احتمالا قوت اقدامات ایشان از ملزمات یک نبرد موفق محسوب می‌شده است. قدیم‌ترین اشاره به مکانی برای درمان در دوران اسلامی مربوط به رویدادهای حین جنگ خندق در سال پنجم هجری است. گویا در این جنگ، در سپاه اسلام، بیمارستان سیار و صحرایی دایر بوده که از خیمه‌ای تشکیل شده بوده که در حیاط مسجد مدینه برپا شده بوده است. این چادر متعلق به بانویی جراح به نام رُفَیده از قبیله اَسْلَم بوده که «به دستور حضرت رسول اکرم(ص)، برای رضای خدا و بدون دریافت مزد»، به درمان مجروحان مسلمان جنگ خندق می‌پرداخته است.

بنا به روایت طبری (1375، ج 3، ص 1087)، سَعْد بن مُعاذ، یکی از بزرگان انصار که در این جنگ، تیر خورده و مجروح شده بود را به دستور حضرت پیامبر(ص) در خیمه رفیده بستری کردند: «پیغمبر سعد را در مسجد خویش در خیمه یکى از زنان مسلمان جاى داده بود که رفیده نام داشت و به علاج زخمیان مى‏پرداخت و به‌خاطر ثواب در خدمت آسیب‌دیدگان مسلمان بود، هنگامى که سعد در جنگ خندق تیر خورد، پیمغبر گفت: او را به چادر رفیده ببرید تا براى عیادت وى راه نزدیک باشد.» روایت قدیم‌تر ابن‌اسحاق (صص755– 754)، نام بانوی جراح یا پزشکان دیگر حاضر در محل را ندارد: «و سعد بن معاذ در غزوِ خندق تیری خورده بود و او را در مدینه بازداشته بود از جهت مداوت؛ و تجربه جراحت وی می‌کردند و جراحان بر وی نشسته بودند.» این بیمارستان را باید گونه‌ای بیمارستان سیار و موقتی شمرد و می‌توان از این روایت کوتاه دریافت که در جنگ‌ها، بیمارستان‌های سیار یا صحرایی برای درمان زخمی‌ها وجود داشته است.

بر این روایات از طبابت صدر اسلام، باید شرح حال پزشک معروف معاصر حضرت پیامبر اکرم(ص) حارث بن کَلده، پزشک دانش‌آموخته جندی‌شاپور را افزود. نام و نشان و نسب او حارث بن کلده ثقفی طائفی است. گرچه تقریبا همه مآخذ کهن اسلامی از حارث بن کلده با عنوان ستایش‌آمیز «طبیب العرب» یاد کرده‌اند، اما حارث از دانش‌آموختگان مدرسه جندی‌شاپور بوده و شکی نـیست مـدتی را در ایـران گذرانده است، چراکه ابن ابی‌اصیبعه حکایاتی از او در باب دیدار با خسرو انوشیروان نقل مـی‌کـند. ابـن ابی‌اصیبعه می‌گوید: «حارث بن کلده در محضر خسرو انوشیروان ادعای طبابت کرد‌. خسرو‌ انـوشیروان بـه او گفت: «عرب [جاهلی] را با جهالت و کم‌عقلی [که از او سراغ داریم] با طبابت چه کار؟» و پس از آن معلومات پزشکی حارث را با پرسـیدن سـوالاتی سـنجید‌ و با‌ پاسخ‌های قانع‌کننده حارث‌ روبه‌رو شد. آن‌گاه به حاضران در مجلس گفت مـن او را مـردی شایسته و عاقل یافتم که تجربه روزگارْ وی را پخته است و سپس‌ امر‌ کرد تا حـارث در‌ حـضورش‌ بـنشیند. »

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران